خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
قدمهایم را برمیدارم
میروم
از کنار تمام روزها رد میشوم
و تمام خاطرات
به تو که میرسم میایستم
توان حرکتم نیست
غم نبودنت چقدر بزرگ است
وحس بودنت چقدر شگفت انگیز
میخواهم تاابد در همین نقطه بمانم
جایی که تو هستی و من و زندگی
کاش زمان همینجا متوقف بماند....
ما و می و معشوق، در اين كنجِ خراب
فارغ ز اميــــــــدِ رفتن و بيـــــــمِ عذاب
جان و تن و جام و جامه در رهنِ شراب
آزاد ز خـــــــاک و باد، وز آتــــــش و آب
...
یک عدد سیگار دارم
یک دل غمگین
و هزار درد بی درمان تنهایی
با تو قسمت کنم یا خودم بکشم......
تصميم گرفتم آنقدر کمياب شوم شايد دلي برايم تنگ شود ؛ ولي افسوس فراموش شدم !
من از حوصله دلگیرم
از این "قارچ های غربت"
از این تکرار طوطی وار...
سيگار می خواهم
سيگار...
صبر شاید همین نزدیکی هاست
صبر شاید از جنس من باشد...
كمي سرمان درد مي كند - به گمانم از بد خوابي باشد
این روزها سیگارم را نصفه میکشم..!
چون تو همیشه میگفتی:یک نخ سیگار روشن کن دوتایی بکشیم.........
مرا به تختم ببنديد,
سيگاري برايم روشن کنيد و تنهايم بگذاريد.
هر چقدر فرياد زدم و ناليدم بسراغم نياييد.
من دارم "او" را ترک مي کنم...
مرا گوشم میخارد اما نمی خارنم تا یار بیاید و بخاراند
به پيش روي من تا چشم ياري ميكند درياست
چراغ ساحل آسودگي ها در افق پيداست
در اين ساحل كه من افتاده ام خاموش
غمم دريا دلم تنهاست
وجودم بسته در زنجير خونين تعلق هاست
خروش موج با من مي كند نجوا
كه هر كس دل به دريا زد رهايي يافت
كه هر كس دل به دريا زد رهايي يافت
مرا آن دل كه بر دريا زنم نيست
ز پا اين بند خونين بركنم نيست
اميد آنكه جان خسته ام را
به آن ناديده ساحل افكنم نيست
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
