توشه ی عشق رهایی است
نصیحت وار میگویم
که پیر دلی ام رویین روی .
توشه ی عشق رهایی است
نصیحت وار میگویم
که پیر دلی ام رویین روی .
يكي خوب خلق و خلق پوش بود
كه در مصر يك چند خاموش بود
.....
خادم زاده كجا بودي بابا ؟!!
داوری را به سالک بخش و حکمت را بگیر
در حضور حاضران خاموش میباش ای مرید
-----------------------------------------------------
شرمندم سولاریس جان یه کم سرم شلوغ بود ، مرسی که یاد ما بودی .
در اوراق سعدي نگنجد ملال
كه دارد پس پرده چندين جمال
لنگ لنگان قدمي بر مي داشت
هر قذم دانه شكري مي كاشت
تمنا ميكنم با حال زارم×××خداوندا تو خود بنما نظارم...
مايه اميد مدان غير را
كعبه حاجات مخوان دير را
خواهش مرهم ز دل ريش كن
هرچه طلب ميكني از خويش كن
نه طلب خویش کنم راهی نیست×××عاشقی آن نبود خود خواهیست...
Last edited by lovergod14amorousand; 25-08-2006 at 09:21.
تو اي گمكرده راه زندگاني
نداده فرق، پيري از جواني
« تو پنداري جهاني غير از اين نيست ؟»
« زمين و آسماني غير از اين نيست ؟»
« چنان كرمي كه در سيبي نهان است »
« زمين و آسمان او همانست »
گمان داري جهان هست و خدا نيست ؟
در اين كشتي اثر از ناخدا نيست
رهت روشن، ولي چشم تو تاريك
تو در بيراهه، اما راه، نزديك
من و تو، قطره درياي جوديم
من و تو، رهرو شط وجوديم .
رسيم آنجا كه در آغاز بوديم .
به نعمت بر سرير ناز بوديم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)