تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 305 از 640 اولاول ... 205255295301302303304305306307308309315355405 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,041 به 3,050 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #3041
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    شاید اگر دائم بودی کنارم
    یه روز میدیدم که دوست ندارم
    می خوام برم که تا ابد بمونم
    سخته برای هر دومون میدونم

    فکر نکنی دوری و اینجا نیستی
    قلب من اونجاست تو تنها نیستی
    خودم میرم عکسام ولی تو قابه
    میشنوه حرفو ولی بی جوابه

    رفتنه من شاید یه امتحانه
    واسه شناخت تو، تو این زمونه
    غصه نخور زندگی رنگارنگه
    یه وقتایی دور شدنم قشنگه

    مراقبه گلدونه اطلسی باش
    یه وقتایی منتظره کسی باش
    کسی که چشماش یه کمی روشنه
    شاید یه قدری هم شبیهه منه

    کسی که چشماش يه کمی روشنه
    شايد يه قدري هم شبيه منه..

  2. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3042
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    اگر این مرغ دریایی فقط رفتن رو می شناسه
    دلیلش بی وفایی نیست سکوتش پر ز احساسه


    فقط رفتن می تونه سهم من باشه
    فقط دل بستن و کندن می تونه مال من باشه

  4. این کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3043
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دیگر بس است این همه افسون ودلبری
    با این حساب راه به جایی نمی بری
    میخواهم از نگاه تو اینبار بگذرم
    با یک نگاه بی رمق و سرد وسر سری

  6. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3044
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    فریادی و دیگر هیچ .
    چرا که امید آنچنان توانا نیست
    که پا سر یاس بتواند نهاد.
    ***
    بر بستر سبزه ها خفته ایم
    با یقین سنگ
    بر بستر سبزه ها با عشق پیوند نهاده ایم
    و با امیدی بی شکست
    از بستر سبزه ها
    با عشقی به یقین سنگ برخاسته ایم
    ***
    اما یاس آنچنان تواناست
    که بسترها و سنگ ها زمزمه ئی بیش نیست !
    فریادی
    و دیگر
    هیچ !


    شاملو

  8. #3045
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    آه باران

    ای امید جان بیداران

    بر پلیدی ها

    که عمری ست… در گرداب آن غرقیم

    آیا چیره خواهی شد؟

  9. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #3046
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یک قطره اشک

    مثل یک کوه قوی ست

    مثل یک عقیده مصمم است

    قصه های زیادی برای گفتن دارد

    قصه های نو، قصه های کهنه

    می تواند از دشمنی بیاید

    یا از غم، از شادی، خشم

    خوشی یا زیبایی

  11. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #3047
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    وقتی کلید را
    در جیب هایم پیدا نمی کنم
    نگرانِ هیچ چیز نیستم

    وقتی پلیس
    دست بر سینه ام می گذارد
    یا وقتی که پشت میله ها نشسته ام
    نگرانِ هیچ چیز نیستم

    مثل رودخانه ای خشک
    که از سد عبور می کند
    و هیچکس نمی داند
    که می رود یا باز می گردد

    گروس عبدالملكيان

  13. 3 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #3048
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نامش فراموش است
    از یادم
    زیرا که من نه دیگر فرهادم
    و او نه دیگر شیرین
    بیگانه وار در شب شادی گسار ما
    دیگر بهاری نیست..

  15. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #3049
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    از اینگونه مردن

    می خواهم خواب اقاقیا ها را بمیرم.

    خیالگونه،
    در نسیمی کوتاه
    که به تردید می گذرد
    خواب اقاقیاها را
    بمیرم.
    ***
    می خواهم نفس سنگین اطلسی ها را پرواز گیرم.

    در باغچه های تابستان،
    خیس و گرم
    به نخستین ساعت عصر
    نفس اطلسی ها را
    پرواز گیرم.
    ***
    حتی اگر
    زنبق ِ کبود ِ کارد
    بر سینه ام
    گل دهد-
    می خواهم خواب اقاقیا را بمیرم
    در آخرین فرصت گل،
    و عبور سنگین اطلسی ها باشم
    بر تالار ارسی
    در ساعت هفت عصر

    شاملو

  17. این کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #3050
    داره خودمونی میشه فاطمه بیرانوند's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    47

    پيش فرض

    میروی و می ماند انتظار و دیگر هیچ
    لحظه های پاییزی احتضار و دیگر هیچ
    در کمین گامت بود کوچه ای که خوابش برد
    کوچه ای که می ماند در غبار و دیگر هیچ
    چرخ می زند تا اوج آن کلاغ سرگردان
    گوش می کنم آرام قار قار و دیگر هیچ
    می روی و می دانی راه دیگری هم بود
    می روی و می ماند انتظار و دیگر هیچ

  19. 3 کاربر از فاطمه بیرانوند بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •