مرسی از جوابگویی شما
میتونم به شورای پزشکی بگم در مورد افسردگی معافیت موقت بده؟؟
و اینکه من تو پارک موتوری هستم و فعلا هیچ ماشینی تحویل نگرفتم..
فعلا ماشین ها دست سرباز های قدیمی هست و اگه اونا برن ماشین ها به من میرسه!! دو سه ماه دیگه یه نیسان داغون بهم تحویل میدند که همین الان راننده فعلیش 24 ساعته در حال ماموریته!! و این خیلی بده..و 5-6 ماه بعد از اون یعنی 8-9 ماه دیگه راننده یه سرهنگ یا راننده حاج آقا میشم!
فعلا دارم توی کارگاه و مکانیکی و تعویض روغن پارک موتوری جون میکنم!!! مثل چی...! حتی تو آموزشی هم یک دهم این هم اذیت نشدم!! به قولی توی نفت و بنزین و روغن ها دارم شنا میکنم!!
البته فکر کنم پارک موتوری به صورت غیر قانونی این جور وسایل رو نگه میداره!
فعلا کار من از یگان های پیاده هم شدت سخت تر و عذاب آور تر هست
لااقل تو آموزشی که بودیم یک ساعت و نیم کلاس داشتیم و نیم ساعت استراحت و به حال خود ولی اینجا من دو دقیقه هم استراحت ندارم متاسفانه!!
ساعت ورود به پادگان برای همه 6:30 هست ولی من که باید صبح زود توی دفتر پارک موتوری کار کنم و ماشین ها رو روشن کنم میگن حتما باید ساعت 6 اینجا باشی و من هم برای همین بیشتر روز ها نمیتونم برم
نگهبانی هم هفته ای 3 بار در پارک موتوری هستم (که بسیار برای واریسم مضرره) و البته 2 ساعت نگهبانی میدم و 2 ساعت استراحت دارم!!!!!!!!!! البته به لطف یرباز های قدیمی و ارشد بازیشون نمیتونم اون 2 ساعت رو هم استراحت کنم....میگن پاس 1 و 2 اینجورین و پاس 3 شب ها باید نگهبانی بده..البته من تا حالا ندیدم پاس 3 نگهبانی بده..ما رو هم که همیشه پاس 1 و 2 می نویسن!!!
تبلیغات درست چسبیده به پارک موتوری هست...اتفاقا تو فکرم یه جورایی خودمو بچسبونم برم تو تبلیغات..اگه ایشالله بشه که خیلی خوب میشه
ولی کسی اینجا به فکر ما نیست!! سربازای قدیمی تر هم اکثرا با عرض معذرت دیوث هستند....پادگانو به گند کشیدند خاموشی رو ساعت 11-12 میزنند...همشون گوشی میارندو البته سیگار هم که پیش کش!!
ما تو آموزشی که تو عجب شیر بودیم تو گروهان 6 گردان 5 بودیم و 118 نفر بودیم و همه با هم مثل برادر میموندیم و حتی کمد هامون رو هم قفل نمیکردیم و تا آخر هم وسایل هیچکسی گم نشد... اونجا با همه دوست بودم ولی اینجا!!
توی جراحی یرقان من که 19 سال پیش و در بیمارستان اسد آبادی تبریز بود خون من رو کامل تخلیه کردند و خون نفر دیگه ای رو بهم تزریق کردند نمیدونم این تو معافیت تاثیر داره یا نه؟؟ اگه کار دیگه ای هم کرده باشند من خبر ندارم
داداش یه بار تو اولین روزی که تقسیم شده بودم با حاج آقا (فرمانده عقیدتی - سیاسی) حرف زدم برعکس سایر روحانی ها که اخلاق خوبی دارن این یکی اخلاقش مثل سگ میموند یا حتی بد تر
روحانی ها که سهله پادگان خداش هم با خدای بیرون فرق داره
راستی نگفتین من اگه الان بتونم معافیت تحصیلی بگیرم و فوق دیپلم یا لیسانسم رو بگیرم میتونم بعدا میتونم امریه درست کنم و تو جا های غیر نظامی خدمت کنم یا نه؟؟
حماقت کردم من امسال پشت کنکور بودم و تا آذر ماه این سال معافیت تحصیلی داشتم ولی با خواست خودم رفتم خدمت
خدمت با اون چیزی که من فکرشو میکردم خیلی فرق داره
اعصابم خیلی خرابه... میتونم فعلا تا زمانی که کنکورمو بدم و اعلام نتایج بشه تو یه دانشگاه بدون کنکور ثبت نام کنم؟؟
(آیا گوشه گیر هستی؟ پرونده پزشکی دارید؟ چه داروی خاصی مصرف می کنید؟ ایا ت به حال اقدام به خود زنی یا خودکشی داشتی؟ آیا بدنت را بریدی؟ کجا؟ مواد مصرف می کنی؟و... ) از شما پرسیده می شود (البته این سوالها را سربازی که برای افسردگی اقدام کرده بود می گفت). بعد از ان از شما نوار معز و تست های دیگر می گیرند.
به این جور سوال ها چه جوابی بدم؟؟ آیا راستشو بگم یا از خودم در بیارم؟؟ مثلا من تا حالا مواد مصرف نکردم و دارو فقط یکی دو هفته خوردم و بعدش دیدم که نه تنها افسردگیم رو خوب نکرد بلکه بد ترش هم کرد واسه همین هم بعد از یکی دو هفته کنار گذاشتمش!!
تا حالا اقدام به خودکشی نکردم ولی دو سه سال پیش در یه اتفاقی رگ مچم به وسیله شیشه بریده شد و اگه نیم سانت اون ور تر بود شاهرگم بریده میشد میتونم بگم اینو خودم به قصد خودکی انجام دادم؟؟؟ اینجور سوال ها چه تاثیری داره؟؟؟ راستی میتونم بگم معافیت موقت برای درمانم بنوین؟؟؟ معافیت موقت نسبت به معافیت داعم رحت تر نمیدن؟؟