تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
726. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    579 79.75%
  • مهریه

    112 15.43%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.86%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.85%
  • سایر دلایل

    151 20.80%
Multiple Choice Poll.
صفحه 302 از 328 اولاول ... 202252292298299300301302303304305306312 ... آخرآخر
نمايش نتايج 3,011 به 3,020 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #3011
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    یعنی جدا فکر میکنید مازراتی با ازدواج و ویلای شمال تو یه سطح هستنش؟! بین این 3 تا کلمه نباید" یا " گذاشت چون در یه سطح نیستن.

    اگه برای ازدواج و تشکیل خانواده فقط مشکلات مالی وجود داشته باشه، به نظرم با یکم برنامه ریزی و مدیریت مالی و مقابله با بعضی سنت ها و فرهنگ های غلط که همه خودشون رو ملزم به انجامش کردن و نادیده گرفتنشون ، میشه یه مراسم خوب و آبرومندانه داشت و حداقل های یک زندگی رو هم تامین کرد.

    مسلما اگر کسی خودش رو ملزم به اجرای کلی مراسم و سنت های بیخود و بی فایده و خرج اور کنه نمی تونه راحت ازدواج کنه باید تشخیص داد برای تشکیل خانواده چه بخش های هزینه اوری باید حذف بشن.
    با سلام.
    دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
    مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
    با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
    ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...

  2. 5 کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #3012
    پروفشنال Masoud-2014's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    841

    پيش فرض

    با سلام.
    دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
    مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
    با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
    ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...
    سلام ...

    در مورد مراحل اولیه زندگی همونطور که کاربر "وستا" گفت میشه جمع و جورش کرد ولی در مورد مراحل بعدی و چرخاندن چرخهای خیلی سنگین زندگی که نیاز به موتورهای چندهزار اسب بخاری داره نه انسانی که همون یک اسبم نداره!

    میشه گفت: مشاغلی رو میشه ایجاد کرد با توجه به مهارت و دانش واقعا حقیقی و زندگی رو هم تشکیل داد نه اینکه اصلا نشه ولی خب سخته و درآمد هم کمه با توجه به هزینه ها و شایدم یک ریسک باشه و احتمالا و شایدم حتما نیاز به کار کردن خانم ها در کنار شوهر باشه و با فراهم کردن اندک سرمایه و شاید مهاجرت به شهرهایی که از لحاظ اشتغال در وضعیت بهتری هستن و حتی خارج از کشور بشه شغلی فراهم کرد ولی تو این ایران خیلی سخته و طاقت فرسا که کم کردن توقعات و تن دادن به هر حرف و حدیثی رو میطلبه و شایدم شکسته شدن غرور

    تعداد فارغ التحصیبان زیاده و موقعیت های شغلی کم و در این شرایط ناچارا باید ترمز توقعات و کشید و تن داد اگر میخوای ازدواج کنی و مسئولیت بگیری واگر نه که هیچی بیخیال!

    البته دوست نداریم اینجوری باشه ولی هست

    چکار باید کرد؟

    بنظرم جوونها و نوجوونها باید از همون ابتدا بفکر مشکلات شغلی آینده باشن و پدر و مادر ها هم باید این مساله رو بجد مدنظر داشته باشن و بدونن که داشتن شغل در این جامعه نیاز به داشتن یکسری ملزومات داره

    صرف مدرک خالی هیچگونه راهگشا نیست ... والدین خوب بفکر آینده فرزندانشون باشن اگر خودشون سختی کشیدن این موج سختی رو در فرزندانشون کم کنن مثلا از طریق پس انداز برای اینکه فرزندانشون یک فنی یاد بگیرن همزمان با تحصیل یا پس انداز کردن برای آینده که بتونن برای خوداشتغالی فرزندشون یکاری بکنن

    یعنی همینجوری فرزند و به امان خدا وا نگزارن ...

    بالاخره مسئولیت دارن در قبال فرزندانشون

    شرایط و بسنجن حالا که شرایط اینجوریه و فرزندانشون و توجیه کنن شدید

    دیگه چه باید گفت شاید این اقدامات آینده نگر شرایط حداقل فرزند خودمون و بهتر کنه در روزگاری که کسی بفکر آینده فرزندان ملت نیست!

    که ایکاش اینجور نبود

  4. 4 کاربر از Masoud-2014 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3013
    آخر فروم باز ArashMiniStar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    IR/MASHHAD
    پست ها
    3,661

    پيش فرض

    با سلام.
    دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
    مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
    با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
    ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...
    متاسفانه یه جو جالبی هم که ایجاد شده هر کی از راه میرسه چه پسر چه خضوصوصا دخترا تازگیا میان میگن آقا ما سرکار میریم دستمون تو جیب خودمونه پول از بابامون نمیگیریم فلان بهمان حالا نمیدونم مثقال پولیم که همونم مث آدم بهشون نمیدن چه پوز دادنی داره جامعه ما فقط شده چشم و هم چشمی و کللاس گذاشتن و پوز دادن و ادای پولدارا دراوردن.بماند که چرا خانوما رو شرکتا و دفتراستخدام میکنن
    من یک دو مورد که برخورد داشتم وقتی گفتم بهشون سرکار نمیرم دانشجو ام شروع کردن به تعریف کردن از خودشون که ما فلانیم چنانیم سر دو تا شغلم میریم تازه درسامونم میخونیم معدل فلان حالا بگو طرف میره علمی کاربردی دو جلسه بیشتر سر کلاس نمیره بهشون نمره هم میدن خوب بعد خودشو میاد اینجوری مقایسه میکنه طرف مقابلش میکوبونه.که تو هم باید شغل داشته باشی حتما مثل من خصوصا چون پسری! آخه کجای دنیا تعریف شده دانشجو باید شغل داشته باشه؟ هیچ جای دنیا حتی سابقه کار حین تحصیل قبول ندارن.متاسفانه این مملکت هیچی سر جاش نیست.دختره چیزایی که بابای ۵۰-۶۰ سالش واسش فراهم نکرده از ی پسر ۲۲ ساله میخواد آخه ادم بره به کی بگه حالا خوبه از روز اول دانشگاه ماشین زیر پام بوده وگرنه دیگ همونم نداشتیم میگفتن برو بمیر البته ادا اصولم زیاد در میارن آخرش میرن زن یه آقایی که شغلشون مامور ﻗﺮﺍﺋﺖ کنتور هست میشن و چند ماه نگذشته طلاقم میگیرن و آدم میمونه اون دختر خانومی که پیشت اینقدر از خواسته هاش میگفت چطور شد به این روز افتاد خلایق هر چی لایق.کسی لیاقت داشته باشه منطقی با شرایط زندگی خودش و شرایط جامعه از آقا پسر انتظار داره نه بیشتر...!
    Last edited by ArashMiniStar; 05-06-2018 at 11:25.

  6. 2 کاربر از ArashMiniStar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #3014
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    با سلام.
    دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
    مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
    با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
    ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...
    بله دو تا ادم بی هنر، بیکار، ناتوان، بی مهارت، بدون شغل، بدون استقلال فکری، بدون دانش، بی اعتماد به نفس نمی تونن یک زندگی رو بچرخونن و نباید هم بتونن حتی فکر ازدواج رو هم نباید کنن تو پست قبل فرض بر این هست تنها مشکل مشکلات مالی هست و فرض میگیریم با دو نفر انسان مستقل و بالغ از نظر اجتماعی و عقلی روبرو هستیم. فکر نمیکنم خارج از این مشخصه ها کسی برای ازدواج مناسب باشه.


    ازدواج پذیرفتن یک مسئولیت علاوه بر مسئولیت هایی هست که هر شخص نسبت به خودش، خانواده و جامعه داره یعنی چی ؟

    یعنی من نوعی علاوه بر اینکه به عنوان یک انسان نسبت به زندگی شخصی خودم به خودم باید جوابگو باشم و مسئولیت رفاه و ارامش و پیشرفت و اسایش خودم رو بر عهده بگیرم، علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اعضای درجه یک خانواده دارم، علاوه بر مسئولیتی که در قبال جامعه دارم وقتی تصمیم به ازدواج میگیرم باید بتونم از پس مسئولیت های یک زندگی متاهلی در هر مرحله ای به هر شکلی و تو هر زمینه ای بر بیام چه دختر باشم چه پسر باشم.

    مسئولیت هایی وجود دارد که جزو مسئولیت های مرحله اول زندگی هر شخص هستن و بعد اگر کسی از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر اومد تصمیم میگیره وارد مرحله بعدی بشه و مسئولیت های دیگه ای رو به مسئولیت های قبلی خودش اضافه کنه! حالا تصور کنید یک نفر هنوز از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر نیومده و هنوز نتونسته در پایین ترین سطح ممکن به عنوان یک شخص مستقل بعد از 25-30 سال زندگی بر بیاد .. عقل سلیم حکم میکنه چنین شخصی هیچ وقت به اضافه شدن مسئولیتی که از عهده اش بر نمیاد فکر نکنه! و اگر فکر کنه باید به عقل این شخص شک کرد.

    صحبت من درباره کسی هست که به عنوان یک شخص مستقل تو اجتماع از مسئولیت های مرحله اول خودش بر بیاد بتونه خودش و زندگی خودش رو مستقل از خانواده مدیریت کنه. من کسی رو که هنوز بعد از 25-30 سال زندگی هیچ شغل/مهارت/توانایی نداره رو یک فرد استاندارد نمیبینم که اصلا شایستگی تشکیل خانواده رو نداره چه دختر باشه چه پسر.

    نمیتونم درک کنم به چه دلیل بعضی افراد ازدواج رو یک مرحله الزامی تو زندگیشون میبینن که حتی اگر از پس تشکیل خانواده و مسئولیت هاش هم برنیان میخوان به زور با زندگی خودشون و طرف مقابل و نسل آینده شون بازی کنند.

    آدم ها باید قبل از اینکه به ازدواج فکر کنن بدون تعارف با خودشون یه صحبتی داشته باشن ببینید تو زندگی مجردی از پس چه مسئولیت هایی در قبال خودشون، خانواده و جامعه بر اومدن که بتونن یک مسئولیت سنگین تر رو به دوش بگیرن.. وقتی سبک ادامه زندگی مون و سبک فکری مون درباره ازدواج همون سبک سنتی و قدیمی 100 سال و 200 سال و 1000 سال پیش باشه همون آش و همون کاسه اس و نسل بعد از خودمونم درگیر همین مشکلاتی خواهند شد که ما هستیم

  8. این کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #3015
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    بله دو تا ادم بی هنر، بیکار، ناتوان، بی مهارت، بدون شغل، بدون استقلال فکری، بدون دانش، بی اعتماد به نفس نمی تونن یک زندگی رو بچرخونن و نباید هم بتونن حتی فکر ازدواج رو هم نباید کنن تو پست قبل فرض بر این هست تنها مشکل مشکلات مالی هست و فرض میگیریم با دو نفر انسان مستقل و بالغ از نظر اجتماعی و عقلی روبرو هستیم. فکر نمیکنم خارج از این مشخصه ها کسی برای ازدواج مناسب باشه.


    ازدواج پذیرفتن یک مسئولیت علاوه بر مسئولیت هایی هست که هر شخص نسبت به خودش، خانواده و جامعه داره یعنی چی ؟

    یعنی من نوعی علاوه بر اینکه به عنوان یک انسان نسبت به زندگی شخصی خودم به خودم باید جوابگو باشم و مسئولیت رفاه و ارامش و پیشرفت و اسایش خودم رو بر عهده بگیرم، علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اعضای درجه یک خانواده دارم، علاوه بر مسئولیتی که در قبال جامعه دارم وقتی تصمیم به ازدواج میگیرم باید بتونم از پس مسئولیت های یک زندگی متاهلی در هر مرحله ای به هر شکلی و تو هر زمینه ای بر بیام چه دختر باشم چه پسر باشم.

    مسئولیت هایی وجود دارد که جزو مسئولیت های مرحله اول زندگی هر شخص هستن و بعد اگر کسی از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر اومد تصمیم میگیره وارد مرحله بعدی بشه و مسئولیت های دیگه ای رو به مسئولیت های قبلی خودش اضافه کنه! حالا تصور کنید یک نفر هنوز از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر نیومده و هنوز نتونسته در پایین ترین سطح ممکن به عنوان یک شخص مستقل بعد از 25-30 سال زندگی بر بیاد .. عقل سلیم حکم میکنه چنین شخصی هیچ وقت به اضافه شدن مسئولیتی که از عهده اش بر نمیاد فکر نکنه! و اگر فکر کنه باید به عقل این شخص شک کرد.

    صحبت من درباره کسی هست که به عنوان یک شخص مستقل تو اجتماع از مسئولیت های مرحله اول خودش بر بیاد بتونه خودش و زندگی خودش رو مستقل از خانواده مدیریت کنه. من کسی رو که هنوز بعد از 25-30 سال زندگی هیچ شغل/مهارت/توانایی نداره رو یک فرد استاندارد نمیبینم که اصلا شایستگی تشکیل خانواده رو نداره چه دختر باشه چه پسر.

    نمیتونم درک کنم به چه دلیل بعضی افراد ازدواج رو یک مرحله الزامی تو زندگیشون میبینن که حتی اگر از پس تشکیل خانواده و مسئولیت هاش هم برنیان میخوان به زور با زندگی خودشون و طرف مقابل و نسل آینده شون بازی کنند.

    آدم ها باید قبل از اینکه به ازدواج فکر کنن بدون تعارف با خودشون یه صحبتی داشته باشن ببینید تو زندگی مجردی از پس چه مسئولیت هایی در قبال خودشون، خانواده و جامعه بر اومدن که بتونن یک مسئولیت سنگین تر رو به دوش بگیرن.. وقتی سبک ادامه زندگی مون و سبک فکری مون درباره ازدواج همون سبک سنتی و قدیمی 100 سال و 200 سال و 1000 سال پیش باشه همون آش و همون کاسه اس و نسل بعد از خودمونم درگیر همین مشکلاتی خواهند شد که ما هستیم
    دوست گرامی.
    گوشه ای از حرفا های شما رو توهینی میدونم به حداقل 20 میلیون جوان و ...
    کسی که 25 یا 30 سالش شده و نمیتونه از پس زندگیش بربیاد ... این یعنی چی؟
    الان یه شخص که هم تحصیلات داره و هم خدمت نظام وظیفه رو انجام داده و توی دو تا رشته هم فنی و هم انسانی درس خونده و توی هیچ کدومش با سند و مدرک ادم ناموفقی نبوده... همچنین از وقتی که کوچیک بوده یه خونواده داشته که با هر شرایطی دوست داشتن بچه هاشون هنری بار بیان و فرستادنش کلاس های هنر و ... اونوقت آیا دست خودش هست که نمیتونه یه شغل با درآمد مکفی داشته باشه که بتونه یه زندگی رو تشکیل بده ؟
    الان من یه مثال بزنم برای شما :
    یه پسر توی 18 سالگس دیپلم میگیره یه سال پیش دانشگاهی میخونه و میشه 19 سالش اگر همون سال بره دانشگاه توی 23 سالگی فارغ التحصیل میشه از مقطع لیسانس؛ بعد اگر فوق لیسانس بگیره میشه 25 سالش و اینکه : اگر شما از دوره ای به نام خدمت نظام وظیفه هم خبر داشته باشید الان خدمت 21 ماه هست و به عبارتی با احتساب زمان فرستادن دفترچه و اعزام و دریافت کارت پایان خدمت این 21 ماه در بهترین حالت 30 ماه پای یه پسر اب میخوره! خب این فرد روند معمولی و عادی زندگی رو طی کرده ؛ در نظر بگیرید که ایشون اقا زاده نبوده و پدرش کارخونه دار نبوده و ...
    خب به نظر شما الان این بی کفایت و بی لیاقت و ... هست؟ و از این به بعد هم پس دیگه نره دنبال زندگی چون بنا به نص صریح شما ایشون بی لیاقته ... اگر میدونید تا بگیم کوره آدم سوزی بیارن و اتیشش بزنن؟
    این دیگه چه نوع استدلالی هست که شما بر پایه اون گفته هاتون رو استوار کردین...
    بحث اینجا هست که همه تقصیر ها به گردن من و نوعی و امثال من نیست البته این به این معنی نیست که بخوایم خودمون رو تبرئه کنیم. ... مثل این میمونه که یه جا دارن غذا پخش میکنن و یه نفر میاد دیگ میاره ,یکی میاد پاتیل میاره و دیگری میاد قابلمه میاره ... اونوقت نصیب خیلی ها حتی یه ظرف یه بار مصرف اندازه یه وعده هم نمیشه... و این حکایت ما هست که پول ها دست یه عده هست اما خیلیا حتی توی نون شب خودشون هم موندن...
    شخصا شخصی رو میخواستم اما مگر میشه رفت خواستگاری و در جواب اینکه ازت میپرسن خونه داری جواب بدی : من کارت پایان خدمت دارم.
    ازت بپرست شغل داری بگی من فوق لیسانس دارم ... آیا به نظر شما میشه؟ آیا میشه رفت خواستگاری گفت به صورت پاره وقت جایی کار میکنم و نهایتا خرج خودم رو در میارم؟
    دقیقا اون شخص هم با کسی ازدواج کرد که همونطوری که شما گفتین نه مراسم خاصی گرفتن و نه تشریفاتی...
    عشق در دل ماند و یار از دست رفت...
    سعی کنید دنیا رو صرفا از دریچه ی چشم خودتون نبینید . ما هم نه سن کمی داریم نه بی کفایت هستیم ... مشکل ما 20 درصدش خودمونیم و 80 درصدش رو برامون اشخاص ثالث تراشیدن.

  10. 6 کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #3016
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Jun 2018
    پست ها
    9

    پيش فرض

    دیشب یه دختر 29 ساله با یه پسر 27 ساله زنگ زده بودن برنامه رازها و نیازها دکتر هلاکویی از شهرستان مراغه پسره فوق لیسنانس و دختره لیسانس معماری... بعد دکتر هلاکویی پرسید درآمدتون روی هم چه قدره؟ پسره گفت روی هم ماهی 1

    میلیون تومن...! بعد دکتر هلاکویی باورش نمیشد گفتش خط فقر 3 میلیونه شما چه طوری با ماهی 1 میلیون زندگی میکنید ؟ بعد پسره گفتش مرفح نیستیم ولی بد هم زندگی نمیکنیم.

    این یتیکشو براتون آپلود کردم گوش کنید :

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  12. 4 کاربر از remastered بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #3017
    پروفشنال Masoud-2014's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    841

    پيش فرض

    سلام 110 سکه خیلی زیاده مثلا الان بشه 220 میلیون چند سال دیگه ممکنه نرخ بیشتری رشد کنه و مثلا 300 میلیون الان بشه ... تجربه نشون داده نرخ طلا و سکه دونده خوبیست !!!!

    پس بهتر نیست با 14 سکه یا کمتر زندگی بگیریم؟ اونوقت خیالمون هم راحت تره

    گیریم یوقت نشد حالا به هر دلیلی اونوقت گرفتاری واسه مرد وای اون روز نیاد هرگز.

    لابد میگید اونها هم قبول میکنن خب دیدیم که میگیم ،،،، قبول کردن حتی با یک شاخه گل ...

    مهریه : فرزندان و یک زندگی خوب!

  14. این کاربر از Masoud-2014 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #3018
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    سلام 110 سکه خیلی زیاده مثلا الان بشه 220 میلیون چند سال دیگه ممکنه نرخ بیشتری رشد کنه و مثلا 300 میلیون الان بشه ... تجربه نشون داده نرخ طلا و سکه دونده خوبیست !!!!

    پس بهتر نیست با 14 سکه یا کمتر زندگی بگیریم؟ اونوقت خیالمون هم راحت تره

    گیریم یوقت نشد حالا به هر دلیلی اونوقت گرفتاری واسه مرد وای اون روز نیاد هرگز.

    لابد میگید اونها هم قبول میکنن خب دیدیم که میگیم ،،،، قبول کردن حتی با یک شاخه گل ...

    مهریه : فرزندان و یک زندگی خوب!
    دوست عزیز
    مهریه تقسیم میشه به مهرالمتعه ؛ مهرالمسمی و مهر المثل.
    خب بحث اینجا هست که مثلا شما یه دختر پیدا میکنید که فرشته هستن و میگن اصلا من مهریه نمیخوام! ==>یعنی چی نمیخوام ؟ یعنی من مهرالمسمی نمیخوام . به عبارتی یعنی مهریه ای که تعیین و تکلیف شده باشه نمیخوام. اما شما اگر فردا به هر دلیل با همین دختر سر ناسازگاری به هم زدین یه نوع مهر دیگه میاد وسط به نام مهر المثل! یعنی چی ؟ یعنی امثال و اقران دختر خانم مورد نظر شما رو در نظر میگیرن و چه بسا براش مهریه ای تعیین کنن اندازه قیمت 200 تا سکه!
    این بحث مهریه که از مضجکات هست رو فراموش کنید چون با دوزار اشنایی با متون قانونی و استدلالات محکمه پسند و حقوقی میشه 1000 سکه رو تبدیل کرد به : طلب از خانم! یعنی یه چیزی هم طلبکارش بشی.
    با تصویب قانون حمایت از خانواده 91 و قانون اجرای محکومیت های مالی سال 94 این قضیه به سود مرد ها تموم شده و در کل میشه زیر مهریه در رفت تا حد زیادی البته اگر خانم هم زرنگ نباشه و ...
    الان که این پست رو مینویسم هنوز توی فکر اینم که یعنی یکی بشه 27 سال یا 30 سال یا ... اما نتونه اون طور که دوست داره درامد داشته باشه بی لیاقته ؟
    یکی نیست بگه دوست عزیز الان یادم افتاد به آزمون وکالت که 80 هزار نفر براش اسم مینویسن و صرفا 2000 نفر قبول میشن یعنی هفتاد و هشت هزار نفر میرن کنار...
    مثل کنکورم نیست که سیاهی لشکر داشته باشه ... همه افرادی که میان پشت این ازمون میشینن دنبال شغل هستن دنبال پول میگردن ... و من درصد های اخرین رتبه قبول شده کانون استان خودمون رو که نگاه میکردم زهره ترک میشدم ... چون کتابای حقوقی به صورت اسمی خوندنی هستن ولی وقتی میخوای بخونیشون میگی بزار برم حمالی کنم که بهتر از خوندن این کتابا هست...
    با این شرایط الان تقصیر ما از ارزیدن و نداشتن اُرزه هست؟!

  16. 3 کاربر از مُعین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #3019
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    دوست عزیز
    مهریه تقسیم میشه به مهرالمتعه ؛ مهرالمسمی و مهر المثل.
    خب بحث اینجا هست که مثلا شما یه دختر پیدا میکنید که فرشته هستن و میگن اصلا من مهریه نمیخوام! ==>یعنی چی نمیخوام ؟ یعنی من مهرالمسمی نمیخوام . به عبارتی یعنی مهریه ای که تعیین و تکلیف شده باشه نمیخوام. اما شما اگر فردا به هر دلیل با همین دختر سر ناسازگاری به هم زدین یه نوع مهر دیگه میاد وسط به نام مهر المثل! یعنی چی ؟ یعنی امثال و اقران دختر خانم مورد نظر شما رو در نظر میگیرن و چه بسا براش مهریه ای تعیین کنن اندازه قیمت 200 تا سکه!
    این بحث مهریه که از مضجکات هست رو فراموش کنید چون با دوزار اشنایی با متون قانونی و استدلالات محکمه پسند و حقوقی میشه 1000 سکه رو تبدیل کرد به : طلب از خانم! یعنی یه چیزی هم طلبکارش بشی.
    با تصویب قانون حمایت از خانواده 91 و قانون اجرای محکومیت های مالی سال 94 این قضیه به سود مرد ها تموم شده و در کل میشه زیر مهریه در رفت تا حد زیادی البته اگر خانم هم زرنگ نباشه و ...
    الان که این پست رو مینویسم هنوز توی فکر اینم که یعنی یکی بشه 27 سال یا 30 سال یا ... اما نتونه اون طور که دوست داره درامد داشته باشه بی لیاقته ؟
    یکی نیست بگه دوست عزیز الان یادم افتاد به آزمون وکالت که 80 هزار نفر براش اسم مینویسن و صرفا 2000 نفر قبول میشن یعنی هفتاد و هشت هزار نفر میرن کنار...
    مثل کنکورم نیست که سیاهی لشکر داشته باشه ... همه افرادی که میان پشت این ازمون میشینن دنبال شغل هستن دنبال پول میگردن ... و من درصد های اخرین رتبه قبول شده کانون استان خودمون رو که نگاه میکردم زهره ترک میشدم ... چون کتابای حقوقی به صورت اسمی خوندنی هستن ولی وقتی میخوای بخونیشون میگی بزار برم حمالی کنم که بهتر از خوندن این کتابا هست...
    با این شرایط الان تقصیر ما از ارزیدن و نداشتن اُرزه هست؟!

    با عرض معذرت من زیاد آدم تعارفی نیستم و جایی که ایراد وارد باشه با صراحت تمام برای اینکه مخاطب متوجه مسئله بشه نظرم رو بیان میکنم چون اعتقاد دارم خیلی از مواقع اگر در مقابل ایراداتی که به خودمون وارد هست گارد و البته تعصب نداشته باشیم و متوجه باشیم ایراد کارمون کجاست خیلی زودتر به نتیجه میرسیم.

    بیان واقعیت امر توهین نیست اگر جایی نقطه ضعف و ایرادی وجود داره بهتر و البته دوستانه تر اینه که صراحتا مشخص بشه تا مسئله حل بشه ما باخودمون و زندگی و آینده که تعارف نداریم ؟! میتونیم تو این تاپیک تا 1000 صفحه دیگه باهم درد و دل کنیم و منتظر باشیم یه معجزه ای از غیب اتفاق بیفته یا میتونیم منطقی درباره ایراداتی که بهمون وارد هست بحث کنیم بلکه حل بشه.

    من چند بار متن خودم رو خوندم و جایی رو پیدا نکردم که کسی رو بی لیاقت و بی کفایت خطاب کرده باشم مخصوصا کسی رو که مشغول به کار باشه، اگر شما چنین برداشتی از توضیحات من داشتین مربوط به من نیست بنابراین توضیحی برای این بخش از برداشت شما باقی نمیمونه.

    بحث درباره کسی که درامد پایین داره نیست درباره کسی هست که هیچ مهارت، توانایی ، دانش و شغلی برای اداره زندگیش نداره و نتونسته یا تلاشی نکرده خودش رو تو این سن از نظر درامد از خانواده مستقل کنه کسی که به عنوان یک فرد بزرگسال با یک نوجوان 15 ساله یا کودک 10 ساله تفاوتی نمیکنه و علاقه مند به تشکیل خانواده هم هست! بین کسی که کاملا مصرف کننده هست (دختر/پسر) و کسی که داره تلاش میکنه زندگیش رو خودش اداره کنه تفاوت وجود داره فکر میکنم تو پست قبلی این مسئله به اندازه کافی رسا و واضح بیان شده .


    به نظر من کسی که مهارت و توانایی یا دانش کافی داشته باشه امکان نداره بیکار باشه (چه درامد کم داشته باشه چه زیاد) کسی که بیکار هست یا دانش و مهارت و توانایی لازم برای کار کردن تو هیچ زمینه ای رو نداره (ممکنه مدرک دکترا هم داشته باشه) یا دوست نداره زمانش رو صرف کار با درامد کم کنه و دنبال شغلی هست که درامد بالا داشته باشه و ترجیح میده بیکار بمونه(این مورد هم زیاد هست)..

    من هم مثل شما تو همین جامعه زندگی میکنم که درباره اش صحبت میکنید خیلی از افراد رو میشناسم که از صفر شروع کردن تو همون سن 25-30 سال ، صفر یعنی برای مدت کوتاهی بدون هیچ حقوقی شبانه روزی کار کردن تا درامدشون با مهارت و توانایی که داشتن افزایش پیدا کرده. خیلی از افراد رو هم میشناسم که اززحمت و تلاش فراری هستن و ترجیح میدن بیکارباشن و فقط اعتراض کنن.

    من نمیتونم قبول کنم درحالی که تعداد زیادی از جوان های هم سن و سال خودم با تلاش شبانه روزی خودشون استقلال مالی پیدا کردن ( نه ارث پدری داشتن نه پارتی فقط و فقط توانایی و دانش داشتن ) گروهی دیگه از افراد منتظر هستن شغل با درامد بالا بهشون پیشنهاد بشه و نمیتونم باور کنم که یک جوان 25-30 ساله سالم و بالغ ، فارغ از رشته ای که تحصیل کرده هیچ مهارتی برای کسب درامد (حتی درامد کم) نداشته باشه.

    دنیا رو از دریچه واقعیت ها نگاه کنیم!. میتوینم منتظر باشیم تا همون دیگران مشکلاتمون رو حل کنن یا تلاش کنیم خودمون حلش کنیم.
    Last edited by V E S T A; 05-06-2018 at 21:13.

  18. این کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #3020
    اگه نباشه جاش خالی می مونه مُعین's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2013
    پست ها
    336

    پيش فرض

    با عرض معذرت من زیاد آدم تعارفی نیستم و جایی که ایراد وارد باشه با صراحت تمام برای اینکه مخاطب متوجه مسئله بشه نظرم رو بیان میکنم چون اعتقاد دارم خیلی از مواقع اگر در مقابل ایراداتی که به خودمون وارد هست گارد و البته تعصب نداشته باشیم و متوجه باشیم ایراد کارمون کجاست خیلی زودتر به نتیجه میرسیم.

    بیان واقعیت امر توهین نیست اگر جایی نقطه ضعف و ایرادی وجود داره بهتر و البته دوستانه تر اینه که صراحتا مشخص بشه تا مسئله حل بشه ما باخودمون و زندگی و آینده که تعارف نداریم ؟! میتونیم تو این تاپیک تا 1000 صفحه دیگه باهم درد و دل کنیم و منتظر باشیم یه معجزه ای از غیب اتفاق بیفته یا میتونیم منطقی درباره ایراداتی که بهمون وارد هست بحث کنیم بلکه حل بشه.

    من چند بار متن خودم رو خوندم و جایی رو پیدا نکردم که کسی رو بی لیاقت و بی کفایت خطاب کرده باشم مخصوصا کسی رو که مشغول به کار باشه، اگر شما چنین برداشتی از توضیحات من داشتین مربوط به من نیست بنابراین توضیحی برای این بخش از برداشت شما باقی نمیمونه.

    بحث درباره کسی که درامد پایین داره نیست درباره کسی هست که هیچ مهارت، توانایی ، دانش و شغلی برای اداره زندگیش نداره و نتونسته یا تلاشی نکرده خودش رو تو این سن از نظر درامد از خانواده مستقل کنه کسی که به عنوان یک فرد بزرگسال با یک نوجوان 15 ساله یا کودک 10 ساله تفاوتی نمیکنه و علاقه مند به تشکیل خانواده هم هست! بین کسی که کاملا مصرف کننده هست (دختر/پسر) و کسی که داره تلاش میکنه زندگیش رو خودش اداره کنه تفاوت وجود داره فکر میکنم تو پست قبلی این مسئله به اندازه کافی رسا و واضح بیان شده .


    به نظر من کسی که مهارت و توانایی یا دانش کافی داشته باشه امکان نداره بیکار باشه (چه درامد کم داشته باشه چه زیاد) کسی که بیکار هست یا دانش و مهارت و توانایی لازم برای کار کردن تو هیچ زمینه ای رو نداره (ممکنه مدرک دکترا هم داشته باشه) یا دوست نداره زمانش رو صرف کار با درامد کم کنه و دنبال شغلی هست که درامد بالا داشته باشه و ترجیح میده بیکار بمونه(این مورد هم زیاد هست)..

    من هم مثل شما تو همین جامعه زندگی میکنم که درباره اش صحبت میکنید خیلی از افراد رو میشناسم که از صفر شروع کردن تو همون سن 25-30 سال ، صفر یعنی برای مدت کوتاهی بدون هیچ حقوقی شبانه روزی کار کردن تا درامدشون با مهارت و توانایی که داشتن افزایش پیدا کرده. خیلی از افراد رو هم میشناسم که اززحمت و تلاش فراری هستن و ترجیح میدن بیکارباشن و فقط اعتراض کنن.

    من نمیتونم قبول کنم درحالی که تعداد زیادی از جوان های هم سن و سال خودم با تلاش شبانه روزی خودشون استقلال مالی پیدا کردن ( نه ارث پدری داشتن نه پارتی فقط و فقط توانایی و دانش داشتن ) گروهی دیگه از افراد منتظر هستن شغل با درامد بالا بهشون پیشنهاد بشه و نمیتونم باور کنم که یک جوان 25-30 ساله سالم و بالغ ، فارغ از رشته ای که تحصیل کرده هیچ مهارتی برای کسب درامد (حتی درامد کم) نداشته باشه.

    دنیا رو از دریچه واقعیت ها نگاه کنیم!. میتوینم منتظر باشیم تا همون دیگران مشکلاتمون رو حل کنن یا تلاش کنیم خودمون حلش کنیم.
    اتفاقا تعارفی بودن اصلا هم خوب نیست شخصا هم وقتی میبینم یکی دو تا کلام تعارف میکنه بدم میاد... این خصلت خیلی هم خوبه و شخصا از تعارف بدم میاد ...
    خب من میتونم یه سوال بپرسم ... از اونجایی که چنین با قاطعیت پاسخ میدین و بدون تعارف.
    میشه بپرسم شما چه هنری دارید و چه تحصیلاتی و چه شغلی ؟ (با توجه به اینکه خیلی تاکید دارید روی توانایی های افراد) حقیقتا برام سوال پیش اومد در این زمینه .. .
    من فقط میتونم بگم بعضی وقتا ممکنه یه شخص بخواد بره مسافرت با ماشینش ... هم ماشینش رو چکاب میکنه هم شرایط جوی رو بررسی میکنه اما وقتی وسط راه میرسه میبینه جاده خرابه یا ... من فقط گفتم اون بخشش دست خود آدم نیست و کاری به توانایی آدم نداره بلکه بعضا حوادث و یا مسائل قهری هستن که باعث جلوگیری از پیشرفت آدم میشن وقتی میری استخدام قوه قضاییه بشی با بهترین رتبه ممکن طی ازمون علمی که خودشون برگزار کردن اما وقتی پاسخ نهایی میاد شما رد صلاحیت شدی این دیگه ربطی به شخص داره که میان و گزینش رو به صورت انتخابی و انحام میدن؟ وقتی میری مجلس ارگ بزنی و بعد یه مدت میبینی 4 تا بچه اومدن با یه قیمتی میرن مجلس که اگر فردا شبش هم نرن مجلس باید گرسنه بخوابن ...
    حتی توی محاسبات سیستم های مکانیکی خودرو هم یه تلزانس و خطای مجازی در نظر میگیرن اما شما تمام مسائل و مصائب رو منتسب و قائم به شخص میدونید ...
    خیلی برام جالب هست بدونم شخصی که چنین حرفی میزنه اگر حجت موجه نیاره که به کسی مربوط نیست و ... در حال حاضر واقعا دارای چه شغل و مقامی هست....

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •