خیلیـ سخته اون كسیــــ ـــــــ كه گفتـ
واسه چشاتـــــ میمیره
بره و دیگه سراغیــ از تو و نگات نگیرهــــــ
خیلیـ سخته اون كسیــــ ـــــــ كه گفتـ
واسه چشاتـــــ میمیره
بره و دیگه سراغیــ از تو و نگات نگیرهــــــ
هنوز گاهی میان آدمها گم می شوم
کوچه ها را بلد شدم
خیابانها را بلد شدم
ماشین ها را ؛ مغازه ها را ؛
رنگ چراغ های قرمز را
جدول ضرب را
حتی دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمی شوم
ولی هنوز گاهی
میان آدمها گم میشوم
آدمها را بلد نیستم
سخت صبح می شود شب
سخت تر از سیمان
وقتی
با خیال تو مخلوط می شود.
روی خاک قلب من ریشه نکن...گل تشنه،گل بی گناه من
حیفه ویرون شی،بخشکی،جون بدی...توی این طوفانِ بی ریشه شدن
من یه پاییزم که با نوازشم...کوه رویاهای تو پرپر می شه
توی رگبار غریبی های من...زندگیت می سوزه،خاکستر می شه
فکر پیدا کردنِ راهی نباش...سرنوشت ما دوتا از هم جداست
قصه ی بودنِ ما کنار هم...قصه ی قدیمیِ یه اشتباست
پارسال با او زیر باران راه میرفتم
امسال زیر باران راه رفتن او با دیگری را دیدم
اشک هایم را کسی ندید
شاید باران پارسال اشک های دیگری بود...
![]()
حس می کنم تو رو، تو هر شب خودم
من عاشق همین احساس تو شدم
حست جهانمو وارونه می کنه
آرامشت منو دیوونه می کنه
حس می کنم تورو، یه عمره تو خودم
بازم به من بگو دیر عاشقت شدم
کُشتی غرورمو، دیوونگی کنم
بازم منو بکُش تا زندگی کنم
می میرم از جنون، تا گریه می کنی
با بغضِ هر شبت، با من چه می کنی
چشمای خیستو، رو بغض من ببند
من گریه می کنم حالا برام بخند
من در کنار تو، دریای خاطرَه م
وا می کنی درو، بی تو کجا برم؟
در سکوتی مانده بودم ناامیـــــــــد....
.
ما بدهکاریم ،
به کسانی که صمیمانه ز ما پرسیدند ،
معذرت می خواهیم چندم مرداد است؟
و نگفتیم!
چونکه مرداد ،
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است . . .
مرحوم حسین پناهی
.
امروز ندیدمت من / دل نگرونت شدم
دل تنگ اون نگاه/ عاشق کشونت بودم
دل تنگ بودم حسابی/دلم هزار تا راه رفت
گفتم که شاید، شاید/ تا ابد اون نگاه رفت
کاشکی دوباره فردا/ خنده هاتو ببینم
اشک تو چشام جمع بشه/توی خودم بمیرم...
چقدر این دوستداشتنهای بیدلیل
خوب است
مثل همین باران بیسوال
که هی میبارد ....
که هی اتفاقا آرام و
شمرده
شمرده
میبارد....
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)