سلام دوستان.
چه جاهایی باید از very استفاده بشه. در کل ، کاربردش در چه جاهایی هست ؟
مثلا به جای many years ago میشه اینجوری گفت؟ :
very years ago
سلام دوستان.
چه جاهایی باید از very استفاده بشه. در کل ، کاربردش در چه جاهایی هست ؟
مثلا به جای many years ago میشه اینجوری گفت؟ :
very years ago
504 واژه
new bridging the gap
كتاب گاج مخصوص كنكور منحصرا زبان
اين 3 تا كتاب براي چه كنكور زبان چه كنكور رشته هاي ديگه خيلي خوبه.
من خودم اينارو خوندم نتيجه داد.
very به مقدار اشاره میکنه
many به تعداد اشاره میکنه
در این مورد خاص که گفتی
many years
درست تر هست
very همراه با صفت ها ، past participle هایی که نقش صفت دارن و adverb ها استفاده میشه!
مثلا:
I am very hungry
I was very pleased to get your letter.
You played very well
ولی به این کاربردش هم توجه کنید:
I’m very much afraid that your son may be involved in the crime.
very به همراه past participle هایی که نقش مفعولی دارن به کار نمیره! در عوض میشه از very much یا greatly یا much استفاده کرد
مثلا:
Your help was very much appreciated
He was much loved by everyone
She was greatly admired.
همچینین very برای تاکید بر صفات عالی یا همون superlative adjectives به کار برده میشه
مثال:
my very best work
the very youngest children.
هرچند با صفات قیاسی یا همون comparative adjectives ها much, very much و a lot به کار میرن
مثال
Your work is very much better
این نکته را هم بگم که very با adjective ها و adverb هایی که معنیشون شدت زیاد داره، همراه نمیشه! برای این جور مواقع بهتره از adverb هایی مثل absolutely یا completely یا.... استفاده
بشه
مثال
She was absolutely furious.
I'm completely exhausted.
You played really brilliantly.
very به همراه adverb ها استفاده نمیشه! در عوض میشه از very much استفاده کرد!
مثال
We enjoyed staying with you very much.
و اما many
many به همراه اسم های قابل شمارش به کار برده میشه! مثل همون جمله ی اولی که خودتون گفتید
با این توضیحات باید جواب سوالتون را گرفته باشید
امیدوارم گیج نشده باشید
منبع: دیکشنری آکسفورد
Last edited by singleguy; 13-02-2010 at 16:22.
در متن های رسمی میشه از much و many بعنوان ضمیر استفاده کرد:
من در اینجا به مثالهای many بسنده میکنم:
Many (= many people) have argued that she is the finest poet of our generation
بسیاری (=بسیاری از مردم) ادعا کرده اند که او عالی ترین شاعر نسل ماست.
Not once did I see a tiger in the jungle, although I heard many (referring back to "tiger(s)"1
اگرچه بسیار/زیاد شنیدم (منظور صدای ببره)، [اما] یک بار هم ببر در جنگل ندیدم. (در ترجمه درست این جمله شک دارم)
***
ما معمولا بهمراه کلمه های توصیف کننده زمان مثل days, minutes, months, weeks, years و... و ترکیبات این چنینی: number+of مثل thousands of , millions of هم از many به جای a lot of و lots of استفاده می کنیم:
We used to spend many hours driving to Melbourne and back
ما عادت داشتیم ساعات زیادی رو صرف روندن به سمت ملبورن و برگشتن از اونجا بکنیم.
He was the founder of a company now worth many millions of pounds
او پایه گذار شرکتی بود که اکنون میلیونها پوند می ارزد.
***
در مورد Many اینو هم بگم که بعد از the, my , its , her, him و امثال اینا و همچنین اسامی قابل شمارشی که به صورت جمع هستن، قرار میگیره:
Among the many unknowns after the earthquake is the extent of damage to the foundation of the building
در میان انبوه مجهولات بعد از زمین لرزه، وسعت خسارت وارده به پی ساختمان قرار داره.
The gallery is exhibiting some of his many famous paintings of ships
نمایشگاه داره تعدادی از نقاشیهای بسیار معروف او از کشتیها رو در معرض نمایش قرار میده.
توی جمله دومی هم باید توجه کرد که many به painting برمیگرده نه به famous که صفته.
***
میشه برای نشون دادن یه رویداد تکرار شده یا تعداد کثیری از افراد و چیزها از اصطلاح many a به همراه اسامی مفرد استفاده کرد:
The manager must have spent many a sleepless night worrying about his team selection
مربی بابت نگرانی درباره گزینش تیمش باید شبهای مکرری رو با بی خوابی گذرونده باشه.
Many a pupil at the school will be pleased that Latin is no longer compulsory
جمع کثیری از شاگردان در مدرسه از اینکه زبان لاتین ازین به بعد اجباری نیست خشنود خواهند شد.
***
برای تاکید بر اینکه ما داریم درباره تعداد زیادی صحبت میکنیم میتویم از ترکیب a good/great many با اسم جمع بسته شده استفاده کنیم:
She has a good/great many friends in New Zealand
او تعداد زیادی/چندین دوست در نیوزیلند داره یا او دوستان بسیار زیادی در نیوزیلند داره.
تو این کاربرد میتونیم good/great many رو معادل numerous ، very many وامثال اینا در نظر گرفت.
***
میشه از far قبل از too many + *a plural countable noun استفاده کرد.
*منظور، یک اسم قابل شمارش در حالت جمع هست.
Far too many students failed the end-of-year maths exam
جمع افزونی از دانش آموزان در امتحان ریاضی پایان سال مردود شدن.
***
معنیش رو هم لطف می فرمودید.ظاهرا فقط تلفظ live رو اشتباه کرده بود و لغت هم اشتباه معنی.ولی other will buy into it چی معنی میده؟
یعنی دیگران صمیمانه آن را خواهند پذیرفت .
to buy into: to believe in, especially wholeheartedly
میگه :
اگه به آرزو(هات) جامه عمل بپوشونی و موفق بشی (=سعی کنی) اونها را در دسترس دیگران هم قرار بدی (با دیگران در میون بذاری)، دیگران هم به اون (آرزوها) علاقه نشون میدن ...
buy into میشه علاقه نشون دادن -- علاقه مند شدن به چیزی.
پی نوشت : شرمنده -- دوستمون کمی قبل از من پاسخ دادند.
سلام دوستان.
راستش یه سوال عجیب برام پیش اومده، از هر کسی که می پرسم بلد نیست. خواستم اینجا مطرح کنم، شاید شما بتونید من رو راهنمایی کنید :
توی بعضی از وب سایت ها، جملاتی می بینم که اصلا شامل هیچ کدوم از زمان ها (Tense) نمیشه و اون هم جملاتی از این قبیل هستند :
I did write
I did come
I did play
Last edited by hfj; 26-04-2010 at 17:35.
در این نوع جملات ، در بیشتر موارد did و do برای تاکید به کار میرن ، مثلاً :
می پرسن: You didn't go there
و شما جواب میدین: Yes, I did go
که می تونین ترجمه کنید: البته که رفتم!
یا مثلاً ازتون می پرسن: Did you swim in the pool?d
می تونین این جوری پاسخ بدین که: No, but I did swim in the sea
از این جور مثال ها زیاده...مواردی هم که خودتون ذکر کردید احتمال از همین دسته اس![]()
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)