تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 30 از 47 اولاول ... 2026272829303132333440 ... آخرآخر
نمايش نتايج 291 به 300 از 465

نام تاپيک: سروده هاي محمد جاويد

  1. #291
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    در دل بعضی از پدران

    من غم نان دارم و تو مشکلات خوردنش...من به فکر کسب روزی تو به فکر بردنش
    روز و شب در زیر بار زندگی زایش زمن... گردش و تفریح از تو سلب آسایش زمن
    خوردن و نوشیدن از تو حرص خوردن مال من .من پی یک لقمه نان تو در پی اموال من
    کلّه ام از فکر کردن طاس شد همچون کدو... تو ولی هرروز فکر دادن حالت به مو
    پختن و شستن ، تر و خشک تو مال مادرت... فکر تو اما زپل راندن به هرجوری خرت
    مشکلات زندگی ، بیدار خوابی ها زمن.... تو ولی در خوابمشغول صفا با نسترن
    امروفرمایش زتواجرای فرمایش زمن....از خرید کفش تا لب تاپ و کیف و پیرهن
    پول تو جیبی برای رفتن پارتی زمن..... زحمت رقصیدن از تو با سحر یا یاسمن
    پشّه گر نیشت زند گردد کلاس ودرس ول....من ولی مشغول کارم با تب بالای چل
    خرج تحصیلت زمن از تو همه ساله رَدی/نه به درست شوق داری نه به یک کار یـَدی
    خندۀ «جاوید» اما تلخ باشد ای پسر..... آن زمانی که پسرجانت شود مثل پدر
    گرچه مایل نیستم حتی رود خاری به پات.... لیک از این دانه حاصل خار می باشد برات

  2. #292
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    لگن

    مرا ببخش لگن مفت دادمت از دست.... تویی که طی سه ده سال یار من بودی
    و طرح جایگزینی تو را گرفت ازمن.... تویی که در غم و شادی کنار من بودی

    اگرکه داشتمت لا اقل در این اوضاع.... به جیره بندی بنزین من کمک می شد
    وهرکجا اتول من ز سوخت جا می ماند.... توسط توعزیز دلم یدک می شد

    زکارت سوخت تو بنزین به او عطا می شد.... دوباره سرخوش و قبراق گاز می دادم
    ولیتر های اضافی فروش چون می رفت.....بهای آن به خیار و پیاز می دادم

    هزار حیف که« جاوید» قدر تو نشناخت... فدای کارت تو هر چار چرخ ماشینم
    کجا برم غم هجرانت ای قراضۀ من....در این زمانه که لنگ سه لیتر بنزینم

  3. #293
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    ای عشق

    ای عشق ببین گلو گلو فریادم..... جز نام تو رفته نام ها از یادم
    درجان و تنم پنجه در انداخته ای... ترسم بکنی زبیخ وبن بنیادم

    ای عشق برای تو وضو خواهم کرد... هر روز به درگاه تو رو خواهم کرد
    حاشا بکنی اگر تو حرف دل من... با تو دل خویش روبرو خواهم کرد
    Last edited by محمد جاوید; 23-07-2007 at 23:15.

  4. #294
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    فرش زیر پات

    این فرش که زیر پایت انداخته ام... با تار دل و پود تنم بافته ام
    با هر گره اش عشق تو محکم تر شد.... در هر رَج آن نقش تو پرداخته ام

  5. #295
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    اي عشق زگرماي تو تبدار شدم.... « چون خال رُخت ديدم ، بيمار شدم»
    شور تو مرا كشانده تا مرز جنون... مجنون سر ِ كوچه و بازار شدم

  6. #296
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    روز پدر مبارک

    چـــو احـمـد ديـن خـود را بـــر مــلا كـرد ...به فرمان خدا حق را صدا كرد
    پســـر عــَمّــــش عـلي دوّم مـسـلـــمـــان...به تعليمات اوآورد ايمان
    علي دريــاي عــلــم و حــلــم وايـــمــــان ... علي شير عرب فخر مسلمان
    عـلي نـستـوه ،عـلي حـــق و حــقــيـقـــت... علي معناي مردي و شرافت
    بـه مـيـدان نـبـــــرد او شــيـــر بــيــشـــه... محمّد را مددكار هميشه
    علي نــــور و عـــلي مــنـشـــور ايــمــان ... علي آن اولين مرد مسلمان
    علي دريـــاي جـــوداســت و سخـــــاوت... علی سر لوحۀ عشق و رشادت
    علی الــــگــــوی مــــــردان مــــجــاهـــد... علي مخلوق حق محبوبِ حامد
    عــلـی شــمــشـیـر حـــق، قـــرآن نــاطــق... علی خود هم دلیل حق و منطق
    علی اوّل امام است و هُمام است... خلافت هم به او ختم و تمام است
    عــلـی دامــــاد خــــتـم الــمرسلـیـن اسـت... نبی انگشتر و مولا نگین است
    علی مــحــبــوب سنی ، عشق شیعه ... چراکه او امام است و خلیفه
    علي سر رشتۀ علم امامت... عــلــی «جــاویــد» تــــاریــــخ شـــجـــاعـت

  7. #297
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    نخبه به تعبیر امروزی

    نخبه یعنی آن که درهرماجرا.... اولویت دارد او از ابتدا
    نخبه یعنی آن که دارد اسکناس.... گرچه باشد هیکلش زشت و قناس
    نخبه یعنی بنز و جاگوار داشتن.... دیگران را کره خر پنداشتن
    نخبه یعنی بهر کارت هوشمند.... یک شبه تاکسی کند بنز و سمند
    نخبه یعنی هرکه وامش بیشتر.... لاجرم پست و مقامش بیشتر
    نخبه یعنی آن که چون شهرام بود..... مثل او لوطی گریش از وام بود
    نخبه یعنی آن که با شام و نا هار .... می ستاند رأی های بی شمار
    نخبه یعنی آن که در جعل دلار.... کلـّّه اش را خوب می گیرد به کار
    نخبه یعنی آن که آب و نان خویش .... می خورد با نرخ های روز پیش
    نخبه یعنی رند چون «جاوید » باش.... باد از هر سو وزد( میره باهاش

  8. #298
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    عشق آتشین

    گفتم به عيال بنشين پهلويم... تانكته ي تازه اي برايت گويم
    در زندگيم اگرچه مفلس بودم... اين را ه درازبي ثمر پيمودم
    خوشحالم از اينكه بعد مرگم ديگر...اوضاع شما شود یقیناً بهتر
    البته اگر شانس شود ياورتان...با ضربه مغزي بروم از برتان
    هرعضو من از برايتان چون گنج است... يك گنج بدون ماليات و رنج است
    با پول فروش هريك از اعضايم... ازفرق سر و تا به كف پاهايم
    درهاي خوشي به رويتان باز شود... اين فصل خزان بهار شيراز شود
    چون جمله فروش رفت اعضاي بدن... لازم نشود گوركن و پول كفن
    اين گونه زپول قبرآسوده شويد... وجهي زبراي سنگ طبعاً ندهيد
    با قلبم و معده و سفيدي و كبد... شش دانگ آپارتمان به نامت بشود
    با هر دوی كليه ها و يك دانه طحال... ماشين بخر و زدرد پا هيچ منال
    با چشم ودودست و مري و هردوتا پا... اوراق مشاركت بخريا ويلا
    بامعده و روده ام بدهكاري ها... پرداخت بكن كه در عذابم آن جا
    مربوطه عيال چون که این گفته شنید... اوضاع که بر وفق مراد خود دید
    يك خنده تلخ بر لبش آمد وگفت...تا كي بدهي به همسرت وعده ي مفت
    صدچاقوي تو يكي ندارد دسته...گرديده ام از وعده ي بي خود خسته
    آيا شود اين وعده ي توگردد راست ...بيچاره زنت رسد به آن چه مي خواست
    گرراست شود عزاي تو گرم كنم... گرچه زوصيتت كمي شرم كنم
    يك مجلس ختم آبرومند و خفن... برپاي نمايم كه بگي ايول زن
    هروقت دلم براي تو تنگ شود... يا خواست كه خاطرات كم رنگ شود
    قطعاً بروم سراغ پيوندي ها... آن ها كه خريده اند اعضا از ما
    با ديدنشان كمي دلم شاد شود... از خوبي و مهرباني ات ياد شود
    «جاويد» از اين گفته ي زن حيران شد... از شدّت عشق او به خود گريان شد
    با سكته ي قلبي و سپس سنكوپ ، مُرد... اعضاء بدن به دردشان هيچ نخورد

  9. #299
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    عید سعید مبعث مبارک باد


    مــحــمّـد آخـريــن پــيــغــــــــمر حـــق // همان ختم رُسل معصوم مطلق
    مـــقــــرر شـــد ز ســـوي حــّي اعـلي // به فرمان خداوند تعالي
    رهــا ســـازد عـــرب را از تــبـــاهـي // ز رنج ونكبت وجهل و سياهي
    چــــو جـبـــرائــيــل آمـد سوي احـمـد // نمود ابلاغ امر حیّ سرمَد
    بخوان، چون حق تورا پـيـغمبری داد // تورا در بین امت سروری داد
    زتو پر نور این عالم نــمــــــــــوده // تو راپیغمبر خاتم نموده
    ز انــوارش دلـــت پــر نـــور گــشتـه // سرت از مهر او پر شور گشته
    تـو كـه هــرگز مــــعلــم را نــديـــــدي // به علم و معرفت حق را نويدي
    تــو نـــاجــي بــشـر از شرک و پستی // ز جهل و نخوت واز بت پرستي
    ز بـُـن بـــر كــن خــدايان درو غــيــن // بزن بر ريشۀ بُتهاي چوبين
    بـــشـــر را ســـوي فرمــان الهی // روان کــن تـــا در آیـــد از تــبــاهی
    کــتـــاب تـــو فـــــرا راه بــشــر شــد // ز اعجازش همه عالم خبر شد
    مــلائــك جــمــله بـا تسبيح وتـكريــــم // به ختم اوصيا كردند تعظيم
    مـحــمّـد اين چنين منصـوب حق شــد // رسول خاتم و محبوب حق شد
    مــحـــمّــد نـــام «جــاويــد» زمــانــــه // محمّد گوهر و دُرّ يگانه
    Last edited by محمد جاوید; 10-08-2007 at 23:17.

  10. #300
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    چشم نرگس


    « پیش لبهایت دهان غنچه آب افتاده است»// در کمند موی تو صد پیچ و تاب افتاده است
    چشمهای نرگست چون ساغر خَمّار بود// گويیا در جام چشم تو شراب افتاده است
    آن چنان از دیدن رویت جوان شد قلب من// که دل وامانده ام یاد شباب افتاده است
    دریَم چشمان تو مَردُم بسان گوهری// آرمیده در صدف ، درقعرآب افتاده است
    هرچه کردم تا که شاید در دلت مأوا کنم// نقشه های من همه نقش برآب افتاده است
    قرص رویت از پس روبنده ات رخشان بود// گويیا ابری به روی آفتاب افتاده است
    آمدم شاید که سیرابم کنی از باده ات // تشنۀ عشقم که دردام سراب افتاده است
    وای که چشم خُمارت برده از« جاوید »عقل// دردوچشمت گويیا جادوی خواب افتاده است


    «مصرع تضمین از زنده یاد رهی معیری است»
    Last edited by محمد جاوید; 13-08-2007 at 23:52.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •