بگذار تا شیطنت عشق چشمان تورا بر عریانی خویش بگشاید؛
هرچند معنی آن،جز رنج و پریشانی نباشد.
بگذار تا شیطنت عشق چشمان تورا بر عریانی خویش بگشاید؛
هرچند معنی آن،جز رنج و پریشانی نباشد.
یادها فراموش نخواهد شد حتی به اجبار و دوستی ها فراموش نخواهد شد حتی با سکوت
---------- Post added at 02:47 PM ---------- Previous post was at 02:46 PM ----------
شکوفه های صورتی فدای مهربونیهات . یه دل که بیشتر ندارم اونم فدای خوبیات
قشنگترش اینه که وقتی یه پستی از نظرتون زیبا بود دکمه تشکر رو بزنید ...
خواهم كه در اين غمكده آرام بميرم
گمنام سفر كرده و گمنام بميرم
خواهم ز خدايم كه بدلخواه بميرم
يعني كه تو را ببينم و انگاه بميرم
باران رابخاطررطوبتش گل رابخاطرلطافتش وتورابخاطرمحبتت دوست ميدارم
اگرخداوند يک آرزوي انسان رابرآورده ميکردمن بيگمان دوباره ديدن تو راآرزو ميکردم وتو نيزهرگز نديدن مرا
آنکه مست آمدودستي به دل مازدو رفت، دراين خانه ندانم به چه سودازد ورفت. خواست تنهايي مارابه رخ مابکشد،
تعنه اي بردراين خانه تنهازدو رفت
سهم من خانهاي اجارهاي درقلب توست و هرروز. ترس ازريختن وسايلم دركوچههای غم
نه زمستانی باش که بلرزانی ونه تابستانی که بسوزانی. بهاری باش تابرویانی
بهارراببین که ثانیه ثانیه آمد.اینجا کسی که برایت به اندازه شکوفه های بهاری آرزوهای خوب داردمنتظرت است
ميگويند باغبان عمرش طولاني است چون باگل زندگي ميکند ولي من ازباغبان عمربيشتري دارم ودوستي زيباتر ازگل
ای صمیمی ای دوست/ گاه وبیگاه لب پنجره خاطره هام میآیی. ای قدیمی ای خوب/ تومرایادکنی یانکنی من به یادت زنده ام
برسيدم دوست بهتراست يابرادر؟گفت:دوست برادري است كه انسان مطابق ميل خودانتخاب ميكند
حکایت عشق حکایت جالبیست فراموش شدگان هیچگاه فراموش کنندگان رافراموش نخواهند کرد
بازي روزگاررا نميفهمم من تورادوستدارم. توديگري را. وديگري مرا. وهمه ماتنهاييم
خیلی سخته که ببینی یه آهواسیرپنجه های یه شیر شده ولی تلخ ترازاون هم هست اینه که ببینی یه شیر اسیرچشمهای یه آهوشده
نخ داخل شمع ازشمع پرسيد:چراوقتي من ميسوزم توآب ميشوي؟شمع جواب داد: مگه ميشه كسي كه توقلب من بسوزه ومن اشكي نريزم
باشکست قلبم تواگر پیروزی، آرزوی دل من نیزکامیابی توست
ناله پنداشت که درسینه ماجاتنگ است رفت وبرگشت سراسیمه که دنیاتنگ است
دوري زبرم اي گل ريحان چه نويسم.من مورضعيفم به سليمان چه نويسم.ترسم که قلم شعله کشدصفحه بسوزد.بااين دل پردردبه ياران چه نويسم
همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگر به آسمونم رسید یادش باشه ریشش کجاست
آسمان میبارد, گل میمیرد, تونه آسمان باش نه گل, زمین باش تاآسمان برتوببارد وگل درتوبروید
نه آنچنان عاشق باش که هیچ چیزرانبینی, نه آنقدر ببین که هرگزعاشق نشوی
هرگزکسي که به حقيقتي رسيده نمي تواندآن رابراي ديگري تعريف کندوکسي که ادعاي دانستن حقيقت رادارد تنهاآن راازدورديده است. همانند پروانه عاشقي که وقتي درآتش سوخت ديگرزنده نيست
عشق درلحظه اي پديدمیآيد، دوست داشتن درامتداد زمان، اين اساسی ترين تفاوت ميان عشق ودوست داشتن است
عاشقامیگن عشق ساكت است اما اگرحرف بزند ازهرصدايي بلندتراست میگن
عشق يعني ترس از دست دادن تو
امااحمقهای شهوتران میگن عشق سوء تفاهمي است بين دو احمق كه بايك ببخشيد تمام ميشود
مشوپنهان ازآن عاشق که پیوسته همه پیداوپنهانش توباشی برای آن به ترک جان بگویددل بیچاره تاجانش توباشی
به اندازه زیبایی چشمان توغمگین ماندم وبه اندازه هربرق نگاهت به نگاهی نگران، توبه اندازه تنهایی من شادبمان
مهربانا، سایبانی ازجنس اشک و نیازمیخواهم تاسجاده دلم درآن بگسترانم وبادستان خسته قنوتم ازتوبخواهم که بروجودسردم نورنگاهت رابتابانی وگلهای زیبای عشق وایمان راباردگردرمن تازه گردانی
دراین شبهای سیاه ازغم.سپیدی عشق تورا میجویم. امادریغ ازاین پندارخام.که درسیاهی سپیدی میجویم
عصری است غریب وآسمان دلگیراست افسوس برای دل سپردن دیراست هرباربهانه ای گرفتیم وگذشت عیب ازمن وتوست، عشق بیتقصیراست
بعداز مرگم تکه یخی به شکل صلیب روی سنگ قبرم بگذارید تابااولین طلوع خورشیدآب شود وبه جای یاربرایم گریه کند
نگه داشتن عشق مثل نگه داشتن آب تو دسته فکرميکني تودستته اماوقتي دستتوبازميکني ميبيني هيچي ازش نمونده جزخيسي خاطرات
بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند
مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .
اگر فرهاد باشی /همه چیز شیرین است.
حتی اگه دیدن تو برام بشه خیلی محال / مهم اینه دوستت دارم ، فاصله ها رو بی خیال ..
دیروز میمردند و فراموش میشدند آرام آرام ، امروز چه زود از یاد رفته ایم بی آنکه بمیریم .
از تن خشک شاخه ها توقع جوانه نیست / اسب نفس بریده را طاقت تازیانه نیست . .
در این دنیا که حتی ابر نمیگرید به حال ما / همه از من گریزانند ، تو هم بگذر از این تنها.
شعله محبت رو نکنه خاموش کنی / دوریم عادت بشه من رو فراموش کنی . . .
دلم ز نازکی خود شکست در غم عشق / وگرنه از تو نیاید که دل شکن باشی . . .
اتل متل یه فانوس
فرستادم برات بوس
گرفتی بگو آره
نشد بگو دوباره
:43:
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)