تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 30 از 37 اولاول ... 20262728293031323334 ... آخرآخر
نمايش نتايج 291 به 300 از 368

نام تاپيک: .:: تاریخچه و اطلاعات شهر های ایران ::.

  1. #291
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    ميرزا حبيب متخلص به قاآنی فرزند محمدعلی گلشن از شعرای بزرگ دربار فتحعلی شاه و محمد شاه و اوايل سلطنت ناصر الدين شاه بود.
    وی در شيراز متولد شد و چون از هفت سالگی يتيم گرديد تحصيلات مقدماتی را در همان شيراز فرا گرفت و در اوان جوانی عازم مشهد شد تا در آنجا به ادامه تحصيل بپردازد و ضمناً ميدان تازه ای برای کسب معاش پيدا کند.
    قاآنی در ادبيات عرب و فارسی مهارت کافی يافت و به حکمت نيز علاقه سرشاری داشت و می توان گفت شهرت شاعری او لطمه به شهرت او به عنوان يک حکيم دانشمند زده است در حکمت او را همپايه ملاصدرا و حاج ملاهادی سبزواری و در شرعيات مرتضی انصاری شمرده اند. از اين رو فتحعلی شاه او را « مجتهد الشعراء » لقب داد و محمد شاه نيز قاآنی را « حسان العجم» می خواند زيرا در شعر مخصوصاً قيصده سرايي چنان برکلام تسلط داشت که مايه اعجاب هر خواننده آثار اوست.
    قاآنی شايد اولين شاعر ايرانی است که بر زبان فرانسه تسلط داشت. همچنين در رياضيات کلام و منطق نيز استادی مسلم به شمار می رفت ولی افسوس که برای مضامين اشعارش از آن همه علم و اطلاعات وسيع استفاده کافی ننمود و شعر را وسيله ای ارتزاق و تفنن می دانست نه هنر.
    هنر از لحاظ لفاظی و به کار بردن صنايع شعری و ابتکار در قوافی بی نظير است. قاآنی علاوه بر ديوان اشعارش که در حدود هفده هزار بيت است کتابی بنام پريشان به سبک گلستان درنثر نگاشته که مضامين آنهم مملو از داستان های متهجن و توام با الفاظ رکيک است. وفات قاآنی در سال 1271 اتفاق افتاد و در تهران مدفون شد.



    زادگاهش قريه دشت ارژن فارس (هفت فرسنگي شيراز) بود و قبيله اش در كازرون احترام فوق العاده داشتند و حتي پس از آن كه كازرون به دست مسلمين افتاد، اين طايفه از پرداخت جزيه معاف شدند. از رجال برجسته قبيله سلمان، يكي شيخ ابواسحق ابراهيم بن شهريار بن مهريار كازروني است كه در مدت عمر خود صدقات سلمان فارسي را از بيت المال خلفاي عباسي مي گرفت و بين افراد عشيره تقسيم مي نمود.
    نامش پيش از اسلام روزبه بن وخشودان بود.
    سلمان هنگامي كه مژده ظهور پيغمبر را شنيد عازم تهامه شد. اما در بين راه اسير گرديد و او را به يك يهودي فروختند. يهودي نيز سلمان را به زني از طايفه بني سليم فروخت. پيغمبر هنگام عبور، مهمان خداوند سلمان شد و او را كه ايمان آورده بود خريده آزاد كرد.
    وي چنان مورد علاقه رسول ا... قرار گرفت كه سلمان محمديش ناميد. سلمان از حواريين حضرت رسول و در شمار اهل بيت عصمت و طهارت مي بود كه زهد و تقوي و وفور عقل و عملش مورد تأييد پيغمبر و بزرگان اسلام بود. سلمان در زمان خلافت عمر، والي مدائن شد. در آن هنگام به كاخ والي نرفت بلكه در دكاني مي نشست و به امور مردم رسيدگي مي نمود. سلمان داراي چنان مقامي بود كه پس از مرگ، حضرت علي با دست خود او را غسل داد. درباره سلمان در كتب متعدد قلمفرسايي زيادي شده كه جامع ترين آنها در كتاب نفس الرحمن اثر علامه نوري حاج ميرزا حسن و اواخر جلد ششم و جلد هشتم بحارالانوار مجلسي آمده است.

  2. #292
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    ابن باكويه در حدود سال 330 هجري در شيراز به دنيا آمد و در جواني به كسب علوم پرداخت و از محضر بزرگان و مشايخ زمان استفاده ها كرد و همين كه قلبش از انوار الهي روشن شد و مجذوب عوامل عرفاني گرديد به سير آفاق و انفس پرداخت و اغلب مشايخ نامي آن روزگار را ملاقات كرد و هنگامي كه شيخ ابوسعيد ابوالخير عارف مشهور به نيشابور رفت ابن باكويه به جاي شيخ عبدالرحمن سلمي در خانقاه معروف آن شهر به ارشاد مشغول بود، بين او و شيخ ابوسعيد مباحثات مختلف عرفاني درگرفت و ابوسعيد به سؤالات وي جواب هاي شايسته داد. همچنين در نهاوند ميان ابن باكويه و شيخ ابوالعباس جانشين شيخ كبير ابوعبدالله خفيف شيرازي عارف نامدار در باب تصوف و طريقت مناقشات زياد روي داد و آن شيخ به وفور فضل و كمال و وسعت اطلاعات ابن باكويه اعراف كرده است.
    جامي شاعر بزرگ قرن نهم در كتاب نفحات الانس مي نويسد، خواجه عبدالله انصاري از ابن باكويه چندين بار به تجليل ياد كرده و به انتخاب خود 30 هزار حديث و 30 هزار حكايت از او نقل كرده است و مخصوصاً بارها گفته كه ابن باكويه ملك بوده است و از همه علوم با نصيب و حتي او را بزرگترين شيخ عصر خود دانسته و از اين كه نسبت به خواجه بيش از ديگران توجه داشته تفاخر كرده است.
    باري عبدالله باكويه پس از سال ها مسافرت و جهانگردي دوباره به شيراز برگشت و چند سالي را دور از مردم و هياهوي شهر در غار كوه شمالي شيراز كه آن را صبوي مي گفتند عزلت گزيد و به عبادت پرداخت و در سال 442 پس از عمري دراز به عالم ديگر شتافت و مريدان آن پير مراد را در خانقاهش كه امروز آرامگاه اوست دفن كردند.
    ابن باكويه شاعر نبوده و هرگز شعري نگفته و ديواني كه به او نسبت داده اند متعلق به صوفي ديگري است كه ظاهراً در قرن نهم و دهم هجري مي زيسته و گاهي كوهي و زماني انسان تخلص مي كرده و نبايد او را به ابن باكويه كه از مشايخ بزرگ قرن پنجم بوده است اشتباه كرد زيرا علاوه بر اين كه اشعار ديوان باباكوهي از حيث سبك و انشاء مناسب با آثار شاعران قرن نهم ودهم است بعضي مضامين و حتي پاره اي از غزليات حافظ را اقتباس و استقبال كرده است.
    شايد اين كوهي شاعر روزگاري بر سر مزار ابن باكويه به عزلت و گوشه نشيني پرداخته و در همانجا مرده و مدفون شده و ديوانش هم به عنوان ديوان باباكوهي منتشر گرديده است. مطابق استقصاي مرحوم علامه قزويني قديمي ترين نسخه اين ديوان در سال 1088 يعني بيش از 650 سال بعد از ابن باكويه نوشته شده و فعلاً در موزه بريتانيا است. اولين مرتبه مرحوم رضاقلي خان هدايت در رياض العارفين كه در سال 1260 تأليف شده ذكري از باباكوهي شاعر كرده و الا تذكره نويسان سابق هيچكدام نه از او ياد كرده اند و نه ابن باكويه را صاحب قريحه شاعري مي دانسته اند. به هر حال باباكوهي شاعر صوفي غير از ابن باكويه است و عبدالله محمدبن باكويه يا باباكوهي كه مردم شيراز او را از قرن پنجم مي شناسند وعرفا او را از اولياء و مردان بزرگ مي دانند آن پير مرادي است كه در سال 440 برفراز كوه صبوي شيراز به خواب ابدي فرو رفته است و از آن روزگار تا به امروز مردم اغلب تحمل رنج راه و صعود از كوه را در گرما و سرما كرده و به آرامگاه او مي روند و بر مزار آن پير طريقت غزل هاي عارفانه و عاشقانه وارستگاني چون حافظ و سعدي و مولوي مي خوانند و از ارواح پاك آن مردان از دنيا گذشته و به عقبي پيوسته مدد مي جويند.
    سعدي در باب پنجم بوستان در ضمن اشعاري اشاره به باباكوهي (باكويه) كرده كه مرحوم علامه قزويني در حاشيه شدالازار آن را نقل كرده است، اينك آن را براي مزيد اطلاع خوانندگان نقل مي كنيم:


    به مردي كه ناموس را شب نخفت


    نداني كه باباي كوهي چه گفت

    كه نتواني از خلق بربست هيچ


    برو جان بابا در اخلاص پيچ

    هنوز از تو نقش برون ديده اند


    كساني كه فعلت پسنديده اند

    كه زير قبا دارد اندام پيس


    چه قدر آورد بنده حور ديس

    كه بازت رود چادر از روي زشت


    نشايد به دستان شدن در بهشت

    پس از وفات باكويه مدفن او غزلتگاه بعضي از وارستگان و گوشه نشينان گرديده و در چندقدمي دامنه آن در اثر وجود چشمه گوارايي درختان سرو و چنار صفا و طراوتي به آنجا مي دهد.

  3. #293
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    علي بن حمزه در اثر فشار خلفاي عباسي در 220 هجري به حال فرار به شيراز آمد. و در غاري كه بعداً باباكوهي براي اعتكاف خود برگزيد پنهان شد. روزها هيزم فراهم مي كرد و گاهي به دروازه استخر مي آورد و از فروش آن آذوقه خرديه براي خانواده به غار مي برد.
    روزي مأمورين خليفه او را از خالي كه بر صورت داشت شناختند و گردنش را زدند و آن سر را به بغداد فرستادند و جسد را در محل فعلي (بالاي پل دروازه اصفهان) دفن كردند. عضدالدوله ديلمي بر آن قبر بقعه اي ساخت و دختر سيد شريف زيدبن اسود را نيز به زني گرفت و چون زيد مرحوم شد او را در نزديكي علي بن حمزه دفن كردند كه اكنون اين مقبره دست در شيب جنوبي پل دروازه اصفهان در سمت غربي خيابان قرار گرفته. زيدبن اسود به هشت واسطه نسبش به امام حسن بن علي مرتضي مي رسد.
    در ورودي بقعه شاه مير علي بن حمزه اگر چه كهنه و فرسوده شده ولي از نظر كنده كاري نمونه اي از ذوق و هنر مردم شيراز است. پس از عبور از دهليز در محلي كه وارد صحن مي شوند بر بالاي درگاه، سنگ سرخ رنگي نصب شده كه كتيبه بسيار زيبايي به خط ابراهيم سلطان فرزند شاهرخ تيموري بر آن نقر گرديده است.
    بقعه را خياباني از هنرستان فعلي جدا مي كند. سابقاً محل اين هنرستان، گورستان (جوان آباد) بوده، رحيم خان فرزند كريم خان زند كه در سال 1191 درگذشت در يكي از اطاق هاي بناي هنرستان قرار دارد. در جوار آن گور يكي از فرزندان كريمخان كه به سال 1185 فوت نموده واقع شده است.
    در سال 1341 نويسنده مأموريت يافت تا از نزديك درباره وضع بناي محلي موسوم به امامزاده حمزه واقع در بوانات مطالعه نمايم. از آنجا كه اين امامزاده پدر علي بن حمزه است قسمتي از گزارش خود را كه طي نامه شماره 3381-41.12.9 به اداره كل باستان شناسي ارسال شده نقل مي نمايد.
    امام زاده حمزه كه از نظر گچ بري ها، معجر و درهاي خاتم و منبتكاري و اسلوب معماري طاق و گنبد در رديف 305، ثبت آثار تاريخي شده يكي از اولادان امام موسي كاظم است كه با گروه زيادي به ايران آمد.
    ورود اين كاروان به ايران مصادف با درگذشت حضرت رضا و تعقيب آنان از طرف حكام گرديد كه اولين برخورد و تصادم در خانه زنيان فارس واقع شد و از آنجا بني هاشم به اطراف و اكناف پراكنده شده هر كس براي حفظ جان خويش راه دياري را در پيش گرفت. حمزه ظاهراً به اتفاق خواهرش در محلي كه اكنون دهكده بزم در 22 كيلومتري سوريان (مركز بوانات) قرار دارد مقتول يا درگذشته و مقبره خواهر و برادر به فاصله دويست متري يكديگر قرار گرفته.
    آثار فعلي بنا
    بناي كنوني امامزاده عبارت است از يك گنبد مدور به ارتفاع تقريبي 16 متر كه سبك طاق مدور آن عيناً به قيصريه بازار لار شباهت دارد. دور تا دور بدنه طاق در فواصل معين كتيبه هاي كوچكي از خط كوفي تزييني قرار گرفته. سه شاه نشين در جهات شمال، جنوب و مشرق واقع شده و درب ورودي رو به مغرب باز مي شود. محوطه امام زاده عبارت است از فضاي نسبتاً بزرگي كه درختان چنار كهنسال حاكي از آن است كه لااقل از هفتصد سال پيش امامزداه مورد توجه مردم بوده است.
    درب ورودي حياط امامزاده نيز در سمت باختر قرار دارد كه سردر آن فرو ريخته و تنها قسمت جزيي از گچ بري هاي آن باقي مانده است. اين گچ بري ها يكي از نفيس ترين آثار هنري قرن دهم هجري به شمار مي رود. تناسب عجيب و خوش حالت اسليمي ها با نقوش بديع و زنده و صحنه هاي جاندار نزاع شير و آهو علاوه ب اين كه حاكي از چربدستي هنرمندان است به وضعي خيال انگيز مبين هيجانات و مظاهر روحي مردم در سواحل كوير مي باشد.
    در ضلع دست راست ورودي اشعاري بر قطعه سنگي منقور است كه نصب آن به دستور ميرزا محمدحسين وزير صورت گرفته و تاريخ آن معادل با مجموع حروف ابجدي اين مصرع (بحمدالله دعاي خير حاصل) يعني سنه 1074 مي باشد.
    درب امامزاده نيز قديمي است و در قسمت بالايي آن آيتي از قرآن به صورت برجسته نقر گرديده. محوطه اي كه درب ورودي بدان منتهي مي شود و به وسيله درب ديگري از حرم جدا شده عبارت از طاقي است كه داراي اشكال هندسي است و گچ بري هاي بسيار زيبايي از سقف آن فرو ريخته و قسمتي نيز زير گچ كاري هاي بعدي پنهان مانده. در ضلع دست راست درب دو لنگه اي خاتم كاري اطاقي است كه آن هم از آثار دوران صفوي است.در وسط درب نوشته شده (عمل استاد علي بمان نجار 993) و دور تا دور قسمت بالايي چهارچوب با خط ثلث زيبايي اسامي دوادزه امام كنده كاري شده. معجر چوبي از سه طرق منقش به كنده كاري هاي برجسته مي باشد كه به دستور شاه عباس بزرگ (994 - 1038) تهيه شده. بر روي درب معجر با خط ثلث نوشته شده (كتبه الفقير بماند علي في السنه الف و سبع)
    در ضلع ديگر معجر اشاعري حاكي از اني كه به دستور شاه عباس اول معجر تهيه شده نقر مي باشد و ماده تاريخ تهيه آن هم كه در سنه 1007 مي باشد چنين سروده شده.


    اگر طلب كني از (فيض لم يزل) درياب


    چو فيضم لم يزلي است اين، تو نيز تاريخش

    در ديوار غربي نيز گچ بري زيا و خوش خطي ديده مي شود كه نام استاد كار آن را چنين نقش نموده (عمل استاد شمس الدين عبدالحسين اصفهاني بنا).
    گچ بري جرزها يكي از شاه نشين هاي داخل حرم نيز مؤيد اين است كه قبل از پادشاهي شاه عباس كبير گچ بري ها تهيه شده و بيت زير تاريخ آن را اعلام مي دارد.


    به سال نهصد و پنجاه و سه به فتح و ظفر


    به اهتمان همام الا نام گشت تمام

  4. #294
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    مولانا محمد بن خواجه زين الدين علی بن جمال الدين شيرازی ملقب به جمال الدين و متخلص به عرفی از مشاهير و شعرای شيراز است.
    به کمال فضل و دانش و لطيفه گويي و حاضر جوابی معروف است و طرزی مخالف مسلک قدما در شعر در پيش گرفته و غالباً در اثر کثرت تشبيهات و استعارات او، اصل مقصود در شعرش مبهم می ماند. چند بار به هندوستان رفته و در دربار اکبر شاه هندی تقرب يافته است.
    به علت اين که چند بار ابوالفيض و برادرش علامی را که هر دو از اکابر هند بودند در مقام مناظره محکوم ساخته بود آن دو کينه و عداوت او را سخت به دل گرفتند.
    عرفی قصيده رائيه ای پرداخته که مطلع آن اين است:


    نيافتم که فروشند بخت در جهان


    بگشتم و درداکه هيچ شهر و دياربازار

    اين قصيده شامل يکصد و هشتاد بيت است که برخی نيز به جوابگويي او برخاسته اند.
    از رباعيات او يکي اين است:


    زاهد به فريب مرد و زن مشغول است


    صوفی به عمارت بدن مشغول است

    عاشق به هلاک خويشتن مشغول است


    دانا به کرشمه سخن مشغول است

    عرفی در سنه 999 در سن سی و شش سالگی درگذشت و جنازه او را از لاهور به نجف اشرف انتقال دادند.

  5. #295
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    محمد شوريده شيرازي شاعر نابيناي روشن دل از بدو جواني قريحه شگفت انگيزي در شاعري از خود نشان داد. وي در سال 1247 پاي به جهان گذاشت و در هفت سالگي در اثر مرض آبله چشمانش را از دست داد مع الوصف از هشت سالگي به تحصيل پرداخت، يازده ساله كه بود پدرش دار فاني را وداع گفت. پدر شوريده نيز شعر مي گفت و عباس تخلص مي نمود و نسب خود را به اهلي شيرازي مي رساند.
    شوريده در شانزده سالگي به معيت خان خود به مكه معظمه و مدينه طيبه رفت. مدفن شوريده در سعديه شيراز، مقابل آرامگاه شيخ بزرگوار سعدي است.



    در تالاري كه درست بالاي سر در مدرسه خان شيراز قرار دارد سيصد سال پيش ملاصدراي شيرازي تدريس مي كرد و اكنون هم اين تالار به نام اين شخصيت بزرگ علمي نامگذاري شده است.
    ملاصدراي شيرازي از اعقاب حاجي قوام الدين حسين شيرازي وزير شاه شيخ ابواسحق اينجو است به همين جهت او را قوامي مي گفتند.
    سيصد سال پيش يعني زماني كه دكارت راه جديدي در علم پيش گرفت، نابغه شرق، ملاصدرا نظريه اي ابراز داشت كه ضربت سهمگيني بر عقادي علمي زمان خود وارد آورد و اگر شرايط لازم وجودداشت مي توانست حوزه هاي علمي ايران را در جهتي نوين سوق دهد.
    ملاصدرا احساس كرد كه نظريات ارسطو دست و پاي حكماي اسلامي را بسته و آنان را از تفكر آزاد باز داشته از اين رو با وضع نظريه جديد و انقلابي خود، عليه علم و فلسفه اي كه هزار سال در عالم اسلام نضج و قوام گرفته بود قيام كرد و آراء ارسطو، فارابي و ابن سينا را باطل اعلام داشت.
    ملاصدرا ابتدا فلسفه ارسطو، ابن سينا و فلسفه اشراق را كاملاً فرا گرفت. اساتيدش عبارت بودند از ميرباقر و شيخ بهائي عاملي. آنگاه به يكي از دهات قم رفت و به رياضت مشغول شد سپس به شيراز آمد و در تالار مدرسه خان به تدريس پرداخت و ضمناً به تأليف كتاب همت گماشت.
    وي فلسفه مشاء و اشراق را ممزوج ساخت و در اين راه شيوه مصنفين اخوان الصفا را پيمود.
    ملاصدرا و دكارت در شرق و غرب راه نويني را در پيش گرفتند ولي شيوه آنان كاملاً متفاوت بود. دكارت نسبت به همه چيز شك آورد و از وجود خويش شروع كرد تا توانست راهي براي درست به كار بردن عقل پيدا كند و دريچه اي به روي علم باز نمايد.
    ملاصدرا مردي عارف و روحاني بود. از اين رو نمي توانست قيود معتقدات مذهبي را دور بريزد. مع الوصف به يك راز بزرگ طبيعت پي برد و دانست كه جوهر عالم ماده هميشه در حركت است.
    تا زمان ملاصدرا، فلاسفه حركت را به تمام عالم عموميت نمي دادند و مي پنداشتند كه در پنج مقوله جوهر (عقل، نفس، هيولي، صورت، جسم) و پنج مقوله عرض (له، متي، فعل، انفعال، اضافه) حركت راه نمي يابد و فقط در چهار مقوله عرض (كم، كيف، وضع، اين) حركت واقع مي شود.
    علت آن است كه آنان حركت را از ديدگاه مشهودات خويش تعريف مي كردند. مثلاً مي ديدند كه اشياء را مي توان شمرد يا اندازه گرفت يا حرارت، اراده، شجاعت، سستي، سختي، نور و غيره منشأ حركت هستند.
    محمدبن ابراهيم شيرازي، معروف به ملاصدرا، صدرالدين و صدرالمتألهين داراي تصنيفاتي است كه فهرست آنها به شرح زير است:
    1. اسفار 2. شرح هدايه 3. حاشيه بر الهيات شفاي شيخ الرئيس 4. شرح حكخه الاشراق شيخ شهاب الدين سهروردي 5. واردات قلبيه 6. رساله در حدوث عالم 7. مسائل قدسيه و قواعد ملكوتيه 8. رساله در تحقيق تشخص 9. رساله در تحقيق اتضاف مهيه بوجود 10. رساله در جواب مسائلي كه از محقق طوسي سؤال شده و جوابي صادر نگشته 11. كتاب اسرار الايات 12. تفسير سوره جمعه 13. تفسير سوره الطارق 14. تفسير سوره الواقعه 15. تفسير آيه نور 16. تفسير آيه الكرسي 17. كتاب حكمه عرشيه 18. كتاب مشاعر 19. رساله اكسير العارفين في معرفه الحق و الليقين 20. رساله كسر اصنام جاهليه 21. رساله اتحاد عاقل و معقول 22. كتاب شرح اصول كافي 23. عقل و جهل.
    ملاصدرا هفت سفر پياده به مكه رفت و در سفر هفتم به سال 1050 هجري قمري در بصره وفات يافت و همانجا مدفون گرديد.

  6. #296
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    از شعرا و فضلای گوشه گير شيراز بود. وی قصيده مصنوع سلمان ساوجی را تتبع نمود و چند صفت زياد کرده است و امير عليشير خود اعتراف کرده که اهلی از او بهتر گفته است. وفات او در سال 942 اتفاق افتاد و در جوار تربت حافظ به خاک سپرده شد که هنوز سنگ قبرش معلوم است. اشعار زير نمونه ای از آثار اوست:


    يا تو که پاکدامنی مرگ من از خدا طلب


    يا من نا صبور را سوی خود از وفا طلب

    خوشحال به مرگ همه عالم نتوان بود


    از مرگ رقيبان تو خرم نتوان بود

    خوش می رود اما ره مقصود نه اين است


    زاهد به ره کعبه رود کاين ره دين است

    سنگی بزن، تلخی بگو، تيغی بکش، کاری بکن


    اکنون که تنها ديدمت لطف آر و آزاری بکن

    روی که ببينم که به از روی تو باشد؟


    سوی که روم من که دلم سوی تو باشد

    همه چون سبزه ازمهر تو بردارند سر از گل


    چو آب زندگی گر بگذری برخاک مشتاقان



    ميرزا محمد نصيرالحسيني ملقب به ميرزا آقا فرزند جعفر در سنه 1271 در شيراز متولد شد. علاوه بر علوم فقه و اصول و كلام و فلسفه، منطق و به علم حديث نيز روي آورد. وي از شاگردان خاص شيخ مفيد بود. فرصت الدوله شاعر، نقاش، موسيقي دان و اديبي بزرگ بود كه در بنيان فرهنگ نوين در ايران نقش مهمي داشت، فرصت به اروپا نيز مسافرت كرد و از كساني است كه براي مشروطيت فعاليت زياد داشت. فرصت الدوله نه فقط زبان انگليسي را فرا گرفت بلكه از يك دانشمند آلماني خط ميخي را هم آموخت و در حقيقت اولين ايراني است كه خط ميخي را مي دانست.
    اين دانشمند كه كم و بيش به تحقيق روي آورده بود داراي تصنيفاتي است كه اسامي آنها به شرح زير است:
    كتاب درياي كبير، شطرنجيه، اشسكال الميزان در منطق، بحورالالحسان در موسيقي و رابطه اين علم باعروض، مثنوي هجرنامه، ديوان اشعار، آثار عجم.
    فرصت الدوله در سال 1337 ه.ق. در شيراز درگذشت و درجوار تربت حافظ مدفون شد.

  7. #297
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    حسن بن موسي برادر شاهچراغ نيز با برادران ديگر به شيراز آمد و پنهان بود ولي بعداً به دست مأمورين حكومت كشته شد.
    متأخرين نوشته اند جسدش را در زمان صفويه يافته اند و حال آن كه در كتب قرن هشتم از مدفن آن حضرت نام برده اند و شيرازنامه تصريح كرده است كه (در محلت باغ قتلغ از محلات شيراز است و به گنبد باغ اشتهار يافته چه در ايام سلطنت اتابك شخص مباركش ظاهر گشت و بر سر او گنبدي ساخته بودند).
    در شدالازار و هزارمزار نيز از آن بقعه به عنوان روضه اي قديمي نام برده شده. از آثار دوران صفوي در حرم سيدعلاءالدين حسين تعميري است كه در زمان شاه اسماعيل صفوي صورت گرفته و هنوز قسمتي از كاشي هاي معرق آن در موزه پارس شيراز موجود است. اين امام زاده نيز داراي موقوفات زيادي است كه اخيراً ضابطه صحيحي براي بهره برداري از آن ترتيب داده شده.




    مولانا ضياء الدين مسعود بن مصلح کازرونی است که در کتاب شرح کليات قانون شيخ الرئيس ابو علی سينا درباره خود می نويسد، چون از خانواده طبيب بوده, خود نيز همت به تحصيل طب می گمارد و می تواند آب مرواريد چشم را جراحی کند.
    چهارده سال داشت که پدرش وفات يافت و ده سال در بيمارستان مظفری شيراز مشغول معالجه بيماران بود. در اين وقت شوق تحصيل بيشتر پيدا می کند و بدين منظور در خدمت عم خود کمال الدين ابو الخير مصلح کازرونی قانون را تحصيل می کند وسپس نزد شمس الدين محمد کيشی و بعد در خدمت شرف الدين زکی بوشکانی کتاب قانو ن را تجزيه و تحليل می نمايد. چون اين کتاب مشکل بوده شروح مربوطه را هم مطالعه می کند و سرانجام خويشتن را نيازمند مکتب خواجه نصيرالدين طوسی می يابد و در محضر آن استاد مشکلات کتاب قانون را حل می کند. بعد راه خراسان را در پيش می گيرد و ازآنجا به عراق عجم می رود و سر از بغداد در می آورد و از بغداد نيز به روم عزيمت می کند و از تمام حکما و اطبای مشهور درباره مشکلات قانون استفاده می نمايد و سرانجام به مصر می رسد و در سال (681) سه کتاب درباره شرح قانون می بيند و دراين وقت که اشکالی در کتاب ابو علی سينا برايش باقی نمی ماند به شرح آن می پردازد و کتابی با ارزش تأليف می کند .
    علامه درسال 710 هجری در گذشت و در تبريز در جوار قبر محقق بيضاوی مدفون شد. ولادتش درشيراز بود و نزديک به نود سال زندگی کرد.
    مصنفات او عبارتند از شرح کتاب مختصر اصول ابن حاجب، شرح مفتاح العلوم سکاکی، شرح کتاب حکمه الاشراق، شرح کليات قانون، تحفه شاهی « در علم هيئت» روضات الجنان .
    قطب الدين در رصد خانه مراغه شرکت جست . مدتی در سيواس و ملط به شغل قضاوت مشغول بود. از کتب پارسی او دره التاج است. اين رساله تهذيبی است از کتاب مفصل او موسوم به نهايه الادراک که در علوم مختلف نوشته شده و به طبع رسيده است .
    در کتاب اختيارات مظفری اشکالات مجسطی و ديگر متقدمان را حل کرده است . علاوه بر هيئت زمين، فصل مشبعی در جغرافيا از روی تحقيقات تازه و منتقدانه نگاشته و اشتباهات گذشتگان را برطرف نموده است ديگر از آثار او به فارسی مکاتب است. مذهب علامه شافعی بوده و لباس صوفيه می پوشيد و هنگام تصنيف کتاب روزها روزه می گرفت.

  8. #298
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آستان مقدس حضرت شاه چراغ(ع)


    حضرت میر سید احمد فرزند امام موسی كاظم (ع) معروف به شاه چراغ برادر حضرت امام رضا(ع) در آغاز قرن سوم هجری به شیراز هجرت نموده و در همانجا وفات یافته است.





    آستان مقدس حضرت سيدعلاءالدين حسين


    این زیارتگاه كه در جنوب شرقی شهر شیراز قرار دارد,بارگاه حضرت سید علاالدین حسین برادر شاهچراغ است كه در اواخر قرن دوم هجری و اوایل قرن سوم , هنگامی كه برای دیدار برادر خود امام رضا از راه شیراز عازم توس بود در شیراز شهید وبه خاك سپرده شد. بنای روی مقبره در آغاز در زمان قتلغ خان والی فارس ساخته شده ولی بنای اساسی ترئینات ,كاشی كاری و گنبد سازی آن در زمان صفویه صورت گرفته است .



  9. #299
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    مسجد جامع عتیق


    مسجد جامع عتیق از كهن ترین مساجد استان فارس است .این مسجد پس از لشكر كشی عمرو لیث صفاری در سال 276 هجری قمری به شیراز به شكرانه پیروزی و تصرف این شهر بنا شد. كار ساخت این بنا, در سال 281 هجری قمری خاتمه یافت .




    مسجد نو شهدا


    نام این مسجد كه پس از مسجد جامع عتیق ,‌كهن ترین مسجد شیراز است ‌در قدین مسجد اتابك بود.ساخت بنای اولیه این مسجد در سال 598 هق توسط اتابك سعدبن زنگی آغاز شد و در سال 615 ه ق به اتمام رسید.

  10. #300
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    آبشار مارگون


    آبشار مارگون در سپيدان فارس قرار دارد و حاصل آب رودخانه كمهر و حوزه آبخيز آن است كه ازميان صخره ها سرريز مي شود.
    هم آميزي درختان جنگلي با ناحيه كوهستاني و رودخانه اي، زيبايي چشم اندازهاي طبيعي آبشار مارگون را بيشتر كرده است.



    روستاي مارگون از توابع بخش مرکزي شهرستان سپيدان، با مختصات جغرافيايي 51 درجه و 53 دقيقه طول شرقي و 30 درجه و 34 دقيقه عرض شمالي، در فاصله 45 کيلومتري شمال سپيدان واقع شده است.
    روستاي مارگون از سطح دريا در حدود 2000 متر ارتفاع دارد. آب و هواي آن در بهار و تابستان، معتدل و در پاييز و زمستان، سرد است.
    روستاي مارگون، يکي از نواحي زيبا و ييلاقي استان فارس است که در گذشته از اتراق‌گاه‌هاي عشاير منطقه محسوب مي‌شده است. اين اتراقگاه ييلاقي، به مرور زمان به محل اسکان دائمي تبديل و به نام «مارگون» معروف شده است.
    مردم روستاي مارگون به زبان لري سخن مي‌گويند، مسلمان و پيرو مذهب شيعه جعفري هستند.
    الگوي معيشت و سکونت
    براساس نتايج سرشماري سال 1375، جمعيت اين روستا 264 نفر بوده است که در سال 1385، به 290 نفر افزايش يافته است.
    درآمد اکثر مردم روستاي مارگون، از فعاليت‌هاي زراعي، باغداري و دامداري تأمين مي‌شود. گروهي از مردم روستا در بخش خدمات و توليد صنايع دستي اشتغال دارند. گندم و جو مهمترين محصولات زراعي روستا هستند.
    در باغات روستا ميوه‌هاي سيب و گردو به عمل مي‌آيد. زنان روستايي ضمن همکاري در فعاليت‌هاي کشاورزي به توليد صنايع دستي مانند قالي، گليم و جاجيم نيز مي‌پردازند.
    روستاي مارگون در محدودة کوهستاني و در شيب ارتفاعات زاگرس استقرار يافته است.
    اين روستاي سردسيري بافت مسکوني متمرکز و پلکاني دارد، به گونه‌اي که بام يک خانه، حياط خانه ديگر تلقي مي‌شود. سقف خانه‌ها مسطح است. مصالح به کار رفته در ساخت واحدهاي مسکوني قديمي از سنگ، چوب و کاهگل است. در ساخت خانه‌هاي جديد از آهن، سنگ، آجر، گچ و مانند اين‌ها نيز استفاده مي‌شود.
    جاذبه‌هاي گردشگري
    موقعيت ييلاقي، جريان آب‌هاي سطحي و مراتع سرسبز، اين روستا را به يکي از جذاب‌ترين و زيباترين تفرجگاه‌هاي استان فارس و ايران تبديل نموده است. روستاي مارگون با جاذبه‌هاي طبيعي کم نظيري چون آبشار مارگون، برم فيروز، قله رنج، تفرجگاه گمبيل، پيست اسکي، تنگ آلوندي موقعيت ممتازي يافته است.
    آبشار مارگون يک جاذبه بي‌نظير است که از فراز و ميان صخره‌هاي دره مارگون به طرز شگفت‌آوري سرريز مي‌شود. موقعيت طبيعي و چشم‌اندازهاي آبشار مارگون، جلوه‌هاي اعجاب‌انگيزي پديد آورده است که هر بيننده‌اي را مجذوب مي‌کند. هم‌آميزي درختان جنگلي با توپوگرافي کوهستاني - دره‌اي، زيبايي آبشار مارگون را صد چندان کرده است. اين مجموعه طبيعي، پديده‌اي شگفت‌آور است که قابليت‌هاي گردشگاهي، آموزشي و پژوهشي فوق‌العاده و منحصر به فردي دارد.
    آبشار مارگون از سال 1371 به عنوان اثر طبيعي ملي ثبت شده است. پوشش گياهي روستاي مارگون را ارس، داغداغان، گلابي وحشي و بنه تشکيل مي‌دهند. گونه‌هاي جانوري روستا مشتمل بر کبک، تيهو، شاهين، گرگ، روباه، خرس و شغال است.
    قله رنج که چون صخره‌اي عظيم و نامنظم بر کوهستان‌هاي اطراف تکيه داده، در جنوب روستاي مارگون واقع شده است. اين قله بيش از 3600 متر ارتفاع دارد و همه ساله تعدادي از کوهنوردان و دوستداران طبيعت را به سوي خود جلب مي‌کند.
    پيست اسکي شکرک، يکي از تأسيسات جذاب و فرح بخش استان فارس است که در ايام مساعد ورزش اسکي، گردشگران بسياري را به سوي خود جلب مي‌کند.
    آب برم فيروز از چشمه شش پير خارج مي‌شود. در مسير کوه‌پيمايي به برم فيروز بيش از 259 چاله آب (استخر کوچک) وجود دارد. اين مسير ذخيره‌گاه آب و منطقة ويژه‌اي براي گردش‌هاي عملي است. فصل بهار، بهترين زمان ديدار از اين استخرهاي طبيعي است.
    مردم روستاي مارگون در اعياد ملي و مذهبي به جشن و سرور و در ايام محرم و وفات ائمه به عزاداري مي‌پردازند. سازهاي رايج در اين روستا سرنا و دهل هستند که ترانه‌هاي محلي را در مراسم مختلف همراهي مي‌کنند.
    مردم روستاي مارگون از پوشاک محلي استفاده مي‌کنند.
    گروف بازي و چوگان بازي از بازي‌هاي محلي روستاي مارگون به شمار مي‌روند.
    صنايع دستي اين روستا مشتمل بر بافت انواع قالي، گليم و جاجيم است.
    گردو، عسل و ماهي قرمز، سوغاتي‌هاي روستاي مارگون هستند.
    آش کشک و شورباي محلي، غذاهاي رايج و خوش طعم در روستاي مارگون هستند.
    دسترسي: روستاي مارگون از طريق شهرهاي اردکان (سپيدان) و ياسوج قابل دسترسي است و جاده‌هاي منتهي به آن از شهرهاي مذکور آسفالت است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •