تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 30 از 137 اولاول ... 202627282930313233344080130 ... آخرآخر
نمايش نتايج 291 به 300 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #291
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    شاگردی از استادش پرسید:" عشق چست؟ " استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! " شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم ." استاد گفت: " عشق یعنی همین! " شاگرد پرسید: " پس ازدواج چیست؟ " استاد به سخن آمد که : " به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! " شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: " به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم." استاد باز گفت: " ازدواج هم یعنی همین!!

  2. #292
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    عشق چيزي جز ظهور مهر نيست ... عشق يعني مهر بي چون و چرا؛ عشق يعني كوشش بي ادعا ....عشق يعني مهر بي اما و اگر؛ عشق يعني رفتن با پاي سر ... عشق يعني دل تپيدن بهر دوست ؛ عشق يعني جان من قربان اوست ... عشق يعني خواندن از چشمان او؛ حرفهاي دل بدون گفتگو ... عشق يعني عاشق بي زحمتي؛ عشق يعني بوسه ی بي شهوتي ... عشق، يار مهربان زندگي؛ بادبان و نردبان زندگي ... عشق يعني دشت گلكاري شده؛ در كويري چشمه اي جاري شده ... يك شقايق در ميان دشت خارگي انتظاري است كه آدم ز برادر دارد

  3. #293
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ساعت ها حرف مي زند....
    گوش مي دهي و بايد درك كني... ساعت ها … ساعت ها پي در پي مي آيند و آرام آرام بي هيچ سر و صدايي مي لغزند و در به ساعات ديروز انباشته مي شوند. امروز مي شود .
    ديرتر بيدار مي شوي، خيره مي شوي به اولين نقطه اي كه توجهت را حتي جلب هم نمي كند . خيره می شوی! فقط تنهايي را طلب مي كني. قدم مي زني، قدم مي زني و باز هم در جزئياتي غرق مي شوي! مي نويسي: تنها باشم بهتر است … سكوت كمتر آزار مي دهد.
    وهم چنان امروز است. فقط چند ساعتي گوش نداده اي و درك نكرده اي. ناگهان فردا مي شود.
    گاهي ديگر عميقاً براي كساني مهم نيستيم. مقابلمان نمي ايستند. لال هم نمي شوند. هم چنان مهم نيستيم. علاقه اي ندارند كه «همان» باشيم. فاصله ها را از دو سر مي كشند و كش مي آيد، كش مي آيد.
    و سر انجام گاهي تاريخ مصرفمان تمام مي شود و می گذرد... یک روز دوباره برای کسی مهم می شوی و .......

  4. #294
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض مفهوم عشق

    از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟
    گفت:حرام است .

    از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟

    گفت:نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد .

    از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟

    گفت:سقوط سلسله ی قلب جوان .

    از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟

    گفت:همپای love است .

    از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟

    گفت : محبت الهیات است .

    از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟

    گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد .

    از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟
    گفت : عشق تنها عددی هست که هرگز تنها نیست .

    از استاد فیزیک پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها آدم رباتی هست که قلب را به سوی خود می کشد .

    از استاد انشا پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها موضوعی است که می توان توصیفش کرد .

    از استاد قرآن پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها آیه ای است که در هیچ سوره ای وجود ندارد .

    از استاد ورزش پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها توپی هست که هرگز اوت نمی شود .

    از استاد زبان فارسی پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها کلمه ای هست که ماضی و مضارع ندارد .

    از استاد زیست پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها میکروبی هست که از راه چشم وارد می شود .

    از استاد شیمی پرسیدند عشق چیست؟

    گفت :عشق تنها اسیدی هست که درون قلب اثر می گذارد.

    از خودم پرسیدم عشق چیست؟

    گفتم ……………………. دوست دارم تا اخرین نفس عزیزم.

  5. #295
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    خیلی سخته که بغض داشته باشی،اما مجبور باشی لبخند بزنی
    خیلی سخته که از عزیز ترین کست بخواهی که فراموشت کنه
    خیلی سخته که بخواهی درآغوشش آرام بگیری اما مجبور باشی جواب سلامشم را ندی
    خیلی سخته که راهی را که قدم به قدم با او پیمودی با چشمان کاملا بسته و تربه تنهایی
    گذر کنی...
    خیلی سخته که خاطرات با او بودن هایت را با اشک چشم کمرنگ کنی...
    خیلی سخته که او چیزهایی را باور دارد که واقعیت ندارد و تو نتوانی برایش ثابت کنی
    خیلی سخته که او تو را به بازی دیگری دعوت کند و تو خسته تر از آن باشی که ادمه دهی...
    خیلی سخته وجودت پر از تمنای دیدار باشد ولی نتوانی حتی جواب تلفن هایش را بدهی
    و خیلی زجرآوره که تمام وجودت او را صدا بزند اما مجبور باشی به او بگویی:
    ازت متنفرم
    خیلی سخته وجودت پر از نیاز باشه ولی بهش بگی:
    خدا حافظ

  6. #296
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    چه چیز باعث می شود که درست همین لحظه روی همین کره مین، انسانی بگوید: "نمی توانم" و در همین لحظه انسان دیگری با مشکلات به مراتب بیشتر بگوید: " می توانم"؟ تفاوت این دو در چیست؟ شاید انسان دوم فقط با پرسیدن یک سوال از خود باعث این تفاوت شده: "چرا تغییر ندهم و چرا تغییر نکنم؟"

    افرادی که توانائی متوسطی دارند، اگر هر بار تمام نیروی خود را به طور خستگی ناپذیر روی یک چیز متمرکز کنند، می توانند کارهای بزرگی انجام دهند. بهترین فرصت ها و بالاترین پاداش ها، از آن کسانی است که قبول دارند با حرفه و استعداد خود می توانند ارزش آفرینی کنند و دنیای دیگری متفاوت از دیگران بسازند.

    اگر بخواهیم زندگی توام با آرامش، صحت و اصالت داشته باشیم، باید همواره در حال زندگی کنیم و از استعدادهای خود نهایت استفاده را ببریم. با خودتان با مهر و محبت و عشق رفتار کنید. به خود فرصت استراحت بدهید. خودتان را ناز و نوازش کنید. برای خودتان گل بخرید. به هر کجا که می توانید شادی و سرور بیابید،قدم بگذارید.آن وقت می بینید که چگونه استعدادها و توانائی هایتان شکوفا می شود.

    اغلب کارهای بزرگ جهان، توسط انسان هایی انجام شده که درست زمانی که اصلا امیدی نیست، به تلاش خود ادامه داده اند.

    امروز همان روز عمل است. جز همین ۲۴ ساعت زمان بیشتری در اختیار ندارید. این فرصت برای همه یکسان است و زمان زیادی هست تا بتوان موفقیت های بزرگی را به ثمر رساند. پس همین حالا شروع کنید...
    Last edited by دل تنگم; 30-05-2008 at 02:46.

  7. #297
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    مرا در قبر سیاهی بگذارید تا همه بدانند در سیاهی ترین تاریکی ها جان باخته ام. هر گاه در جای قبر من تردید داشتید قطعه سنگی را از کوه بغلتانید هر جا آرام گرفت بدانید آنجا قبر من است.
    دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند به آنچه خواستم نرسیدم. چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند تا آخرین لحظه چشم انتظار مانده ام. موهایم را پریشان بگذارید تا همه بدانند در این دنیا هیچ امید و آرزویی نداشتم. بوته گلی وحشی در تابوتم بگذارید تا به جای معشوقم همراهم باشد. تکه یخی روی قلبم بگذارید تا با تابش آفتاب، آب شود و به جای عزیزم برایم بگرید.

  8. #298
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    آيينه پرسيد که چرا دير کرده است.. نکند دل ديگري او را سير کرده است.. خنديدم و گفتم او فقط اسير من است.. تنها دقايقي چند تأخير کرده است.. گفتم امروز هوا سرد بوده است شايد موعد قرار تغيير کرده است.. خنديد به سادگي ام آيينه و گفت احساس پاک تو را زنجير کرده است.. گفتم از عشق من چنين سخن مگوي.. گفت خوابي.. سال‌ها دير کرده است.. در آيينه به خود نگاه مي‌کنم ـ آه! عشق تو عجيب مرا پير کرده است.. راست گفت آيينه که منتظر نباش.. او براي هميشه دير کرده است...

  9. #299
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    پشت سرت را نگاه كن ! در سالي كه گذشت چند تا دل را شكستي ؟! چند دل بدست آوردي ؟! اشك چند چشم را در آوردي ؟! بر روي چند لب ، لبخند نشاندي ؟! چند تا روح را آزردي ؟! چند روح را به پرواز در آوردي ؟! در چند وجود ، بوته ي محبت كاشتي ؟! ريشه ي كينه ي چند قلب را بارور كردي ؟! کدام نابساماني را سامان دادي ؟! چه زخمهائي را التيام بخشيدي ؟! کدام بيچاره را چاره نمودي ؟! کدام روح آشفته را آرامش بخشيدي ؟! ........ يادت هست؟؟؟

  10. #300
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    داني كه چرا زميوه ها سيب نكوست نيمش رخ عاشق است و نيمش رخ دوست... آن زردي و سرخي كه درآن مي بيني زردي رخ عاشق است و سرخي رخ دوست... آن دوست كه بي وفاست دشمن به از اوست... آن نقره كه بي بهاست ... آهن به از اوست

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •