یک سوال
حالت خوشیتون چطوره؟
یعنی وقتی که در دوران افسردگی نیستید عادی هستید؟
اخه احتمال دو قطبی هم میدم
یک سوال
حالت خوشیتون چطوره؟
یعنی وقتی که در دوران افسردگی نیستید عادی هستید؟
اخه احتمال دو قطبی هم میدم
Last edited by After4Ever; 20-01-2017 at 01:13.
سلام
روز شما و بقیه دوستان با صفا و پر از امید
افسردگی حاصلِ کمبود علم و دانشه و علاجش هم علم و دانش هست
خودتون فرمودین افسردگی روی سلولهای مغز اثر میذاره یعنی اول افسردگی پیش میاد بعد ضرر میزنه .
علم دانش هم اثر معکوس داره بر مغز
[b]تاثیر کلمات و علم و دانش رو دستِ کم نگیرین
یکی افسردگی گرفته چون بهش گفتند عشقش ترکش کرده و رفته
بعدش میفهمه دروغ بوده و افسردگیش از بین میره یا با یکی دیگه آشنا میشه و افیردگیش لز بین میره و اولی رو فراموش میکنه
افسردگی میکروب و ویروس نداره . از سم و اینها هم نیست
افسردگی نتیجه طرز فکر اشتباهه .
طرز فکر که درست بشه افسردگی هم از بین میره
دل بستن به دنیا و مخلوقات افسردگی میاره اگر که از دست برند
این طرز فکر که زندگی نباید مشکلات و سختی داشته باشه خودش افسردگی میاره اگر که مشکل و سختی پیش بیاد
این طرز فکر که باید خوش باشیم تا افسرده نباشیم خودش میتونه افسردگی بیاره اگر که شادی و خوشی نداشته باشیم
شخص افسرده باید یاد بگیره و درک کنه که افسردگی هم مثل خوشحالی و خوشبختی فقط یک احساس گذرا هست که نباید فریبش رو خورد
نه خوشی ماندگاره نه غم نه درد و نه لذت
ینها چیزهایی هست که مردم باید یاد بگیرند و قبول کنند و درک کنند تا در لحظات شادی و اندوه و خوشی و سختی , روحشون آرامش داشته باشه و جوگیر نشند چون همه چیز گذراست
زندگی زبر و بالا داره , پیچ و خم داره , سرد و گرم داره , شادی و غم داره . زندگی یعنی همین چیزها , نه برآورده شدن همه ی آرزوها بی هیچ زحمت و تلاش و نداشتن مشکلات و یا حل شدن مشکلات به راحتی و آسون و سریع و بی هزینه
شخص افسرده داره تاوانِ قبول نداشتن این چیزها رو میده و وضعش تغییر نمیکنه مگر اینکه افکارش و عقیده اش تفییر کنه . عقیده و افکار هم تغییر نمیکنه جز با علم و دانش
حرفاي آقا محمد كاملا درسته 99 درصد افسردگي به خاطر تفكر اشتباهه
خوب خداروشکر!
این قضیه رو هم یک فرد دانا و همه چیز دان که حتما هم دانشمند این رشته هست برای همیشه حل کرد؛یک پاسخ قاطع داد که که خدا کنه بره بعدا همه کتاب های روانپزشکی و روانشناسی رو هم از نو بنویسه!
من فقط موندم اگه علت افسردگی فقط تغکر اشتباه هست پس چرا اینقدر در کتاب های روانپزشکی روی مساله ژنتیک تاکید میکنند؟
چرا بجز اون از عوامل اجتماعی و روانی رو هم روی اون موثر میدانند؟
این همه دانشمند به نتیجه واحد نرسیدند!
امیدوارم هرکس حرفی بزنه با مدرک معتبر علمی باشه،نه استدلال ماخولیایی شخصی!
Sent from my MI 5 using Tapatalk
وقتی کسی افسردگی داره مغزش به هم میریزه حرف هم سرش نمیشه مواد شیمیایی مغزش جابه جا میشن (به زبان غیرعلمی)باید به حالت اولیه برگرده مغرش من خودم عدم تمرکز پیدا کردم و کاملا درک میکنم مشکل چه طوری افسردگی حتی از قطع نخاع هم بدتره چون بیمار فلج میتونه با دستاش یه کاری انجام بده ولی افسرده هیچ هیچ با حرف هم درست نمیشه باید دارویی چیزی مغز رو به حالت اولیه !! برگردونه
Last edited by ALEMIX; 20-01-2017 at 17:15.
سلام
در امریکا یک دانشمند رو گرفتند که اطباعات پرت و پلا و نادرست میفروخته به یک مجله ی علمی
بارها و بارها هم شنیده ایم و خوانده ایم که دانشمندان و محققان قبلاً تصور میکردند که چنین است و حالا فهمیده اند که چنان است
هنوز هم جنگ هست بین پزشکان و دانشمندان و محققان بر سر مسائل مختلف
قبلاً میگفتن تا غذا خوردین مسواک بزنین , حالا میگن تا نیم ساعت مسواک نزنین وگرنه مینای دندان صدمه میبینه
از این مثالها فراوونه
خیلی از داروها اومد بازار با تایید پزشکان اما عده ای خوردند و مردند و اون داروها جمع شد و ممنوع
بنده نمیگم کار همه ی دانشمندان و محققان و متخصصان تضمین نشده و بر اساس فرضیه و شک و ظن هست
اما هر چی هم میگند درست نیست
بنده هم قبول دارم که بعضی از رفتارها ی انسان و مشکلاتِ رفتاریش به دلیل کمبود یا زیادی موادی معین یا عناصری معین یا بعضی ویروسها و باکتریها و حتی انگلهاست
اما افسردگی در فردی که افسرده نبوده و بر اثر شنیدن و دیدن چیزی یا چیزهایی افسردگی گرفته , به احتمال 99.999% از طرز فکر و عقیده ی اشتباه هست و با کسبِ دسته ای معین از علم و دانشها و تغییر نگرش و عقیده اش مشکلش حل میشه
بعضی از مردم اگر 100 سال هم عمر داشته باشند عین کودکان هستند
یه چیزی که دوست داره بدین دستشون خوشحال میشه
ازش بگیرینش افسرده میشه و گریه میکنه!!!
اینه قصه ی زندگی عده ای از مردم
میگن باید همه چیز بر وفق مراشون باشه تا راضی و خوشحال باشند
درد اینه
به این درد میگن "کور خواندن"
دواش هم علم و دانش و تغییر نگرش و عقیده هست
===================================
دیگه حرف از این ساده تر و واضح تر میشه؟
بنده دنیا بر وفق مرادم نیست , حالا 2 راه دارم:
1- به دور از افسردگی و غصه صبر کنم و تباش کتم برای تغییر وضعیت
2- با غصه و غم و اندوه و افسردگی بشینم سر کنم تا وقتی که اوضاع تغییر کنه
کدومش بهتره ؟
2 2=4
سخته این ؟
یک خصلتِ مهمِ دنیا و اوضاع دنیا اینه که گذراست
از قدیم هم گفته اند این نیز میگذرد
نه به خوشی میشه دل خوش کرد و نه از سختی باید غصه خورد چون همه اش گذراست
پزشک روانشناس باید اول در افکار و عقایدِ فرد افسرده کند و کاو کنه تا پی ببره علت افسردگیش نگرش اشتباهش به دنیا و طرز فکر و عقیده ی اشتباهش هست یا چیز دیگه
تشخیص علتِ بیماری نصفِ
درمان هست
توجیهِ معنوی بسیاری از افسرده های حق پذیر رو درمان میکنه
اتفاقا اگه مشکلشون تو کیش حل بشه به احتمال همون 99% مشکلشون افسردگی فصلیه چون افسردگی فصلی دقیقا با نور خوب و هوای گرم کیش حل خواهد شد!!
شما پزشک هستین؟
پس صلاحیت ندارین راجب به علم پزشکی تصورلتتون رو بعنوان حقیقت قالب کنید
لین که در علم پزشکی با توجه به مطالعات و شواهد هر بار مطالب به روز میشن دلیل نمیشه هرکس که توهم علم رو داره بیاد حرف بزنه و قالب کنه
شما باید برای حرفاتون دلیل بیارین
کتب پزشکی،مجلات معتبر پزشکی و یا اگه خودتون محقق هستین مقالات منتشر شده اتون رو بزارین ما بخونیم
نه اینکه هرچی تصور میکنی رو بعنچان حقیقت بیان کنین
ضمنا نیاز نیست شما برای پزشکان و روانپزشکان راهکار ارائه کنین
راه کار ها در کتب و ژورنال ها هست و استفاده میشه
از روش های غیر دارویی مثل CBT تا دارو های مختلف!
افسردگی یک تشخیص هست که کرایتریا دارد؛طبق ان اگر تشخیص داده شد درمان شروع میشه؛که در موارد major انتخاب درمان دارویی با SSRI ها هست
حالا اگه فکر میکنی یک متخصص روانپزشکی میاد منتظر راهنمایی های جنابعالی میشه بدون خیلی متوهمی؛
در واقع فکر میکنم خود شما نیاز به ویزیت روانپزشک دارید!
Sent from my MI 5 using Tapatalk
جناب محمد آسمونی خود من ارادت چندانی به علم پزشکی و اطبا و ... اینا ندارم چون واقعا هنوز نتونستم یه قرص ضد افسردگی را که عوارض جانبی نداشته باشه بخورم خودم آلرژی دارویی دارم و خیلی وقتا پزشکا اصلا نمیفهمن باید چیکار کنند ولی افسردگی با حرف زدن درست نمیشه وقتی کسی مواد شیمیایی مغزش به هم خورده زیادی سر به سرش بذارن یه بار میزنه یکبارگی خودش رو میکشه دست خودش نیست اگر حالش خیلی خراب باشه شُک اگر نباشه دارو اگر قرار بود با حرف زدن ملت درست بشن که این همه روانپزشک و دارو نبود بعد از درمان دارویی معمولا به مریض مشاوره میدن تا روند عادی پیدا کنه
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)