تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 11 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 109

نام تاپيک: چگونه به زندگی ام معنا بدهم ؟!!!

  1. #21
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    به نظرم شمارش معکوس برای تخته شدن تاپیک آغاز شده









    بگذریم ...






    1- صد البته که شما میخواید من رو به سمت و سویی مشخص سوق میدید از امضا و پست تون به راحتی میشه تشخیص داد این مقصد چیه
    البته مشکلی نیست من روی هیچ عقیده و نظری تعصب و با هیچ کدوم دشمنی هم ندارم اما شما در واقع میخواید من رو برگردونید به جایی که بیست و خورده ای سال درش قرار داشتم و تقریبا علی رغم میل باطنی ازش نا امید شدم و بیرون اومدم !!!
    2- ببینید شما میگید قوانین حاکم بر جهان خودبخود به وجود نیومده، نیروهای بنیادی مثل جاذبه، اکترومغناطیس، نیروی هسته ای ضعیف و قوی همگی می تونن صرفا خاصیت ماده تشکیل دهنده جهان باشن، مثلا شما نمک رو در نظر بگیرید،
    آیا کسی شوری رو در نمک قرار داده ؟ یا نه شوری خاصیت نمک هستش، این نیروها و قواعد ریاضی هم خیلی ساده می تونه خاصیت این جهان باشه که جز لاینفکشه، اصلا لازم نیست کسی اون ها رو به جهان تزریق کرده باشه همونطور که شوری به نمک تزریق نشده.
    جناب هاوکینگ هم صرفا میگن ما در توضیح کلیه پدیده های جهان حداقل تا الان نیازی به موجودی سوپرنچرال همچون خدا رو نداشتیم و ظاهرا نخواهیم داشت، شما نظر دیگه ای دارید ؟!
    ببینید من اصلا نمیخوام سر این موضوعات باهاتون بحث کنم، قبلانم گفتم یک شبه و کورکورانه به جایی که الان هستم نرسیدم،
    بیشتر هدفم تبادل نظر با دوستانیه که شاید جهان بینی شون به من نزدیک تره.
    در هر صورت ممنون از وقتی که گذاشتید.
    1- نه بنده , نه هیچ فرد دیگه ای اصراری بر تغییر عقیده ی شما یا ثُباتِ عقیده ی شما نداره . شما آزادید و مسئولیت و عواقبِ انتخابتون هم با خودتونه
    بنده فقط دو مسیر کاملاً مشخص رو یادآوری کردم
    اما مراقب باشین که در انتخاب اشتباه نکنین چون اگر زندگی دنیا یک آزمایش باشه و از نوع فتنه باشه اونوقت قبول نشدن خسارت سنگین داره
    فرق فتنه با امتحان معمولی اینه که در امتحان معمولی , رد شدن چندان مهم نیست و بهتون میگن برو بعداً بیا دوباره امتحان بده مثل امتحان راهنمائی و رانندگی
    اما در فتنه , قبول نشدن یعنی نابودی مثل اینکه به یک نفر یک بمب ساعتی بدند و بگند 1 دقیقه وقت داری مهارتت رو ثابت کنی و بمب رو خنثی کنی وگرنه منفجر میشه و نابود میشی
    مکانیزم زندگی دنیا علامتهائی داره که میتونه دلیلی باشه برای امتحان بودنِ زندگی , اون هم از نوع فتنه
    2- مثال:
    اینها یک فرمول مربوط به رابطه ی رفتاریِ سرعت و شتاب و زمان و مسافت پیموده شده هست

    یا
    x=1/2at^2+v0t
    ما این فرمولهای ریاضی رو نساختیم , اختراع نکردیم بلکه فقط کشف کردیم
    درسته که جاذبه و سرعت و شتاب و مسافت در جهان هستی وجود داره و میشه گفت خودشون به وجود اومده اند اما تاثیر جاذبه بر اجسام و در نتیجه شتاب و سرعت و مسافت پیموده شده تابع یک سری فرمولهای ریاضی ثابت هست (در قلمرو جاذبه و خارج از قلمرو جاذبه)
    این فقط یک نمونه ی کوچک بود
    ما تا حالا هزاران فرمول اینجوری کشف کرده ایم
    فرمولهای ولتاژ و آمپراژ و مقاومت الکتریکی و فرمولهای میدانهای مغناطیسی و فرمولهای ضربه و فرمولهای حرارت و فشار و غیره و غیره
    اینها دلیلی هست بر اینکه جهان هستی اول طراحی شده و فرمولها و قوانین به وجود اومدند , بعدش بر اساس قوانین و فرمولها جهان هستی به وجود اومده و طبق همون قوانین و فرمولها هم داره تغییر میکنه و به سمت و سوئی میره
    =================================
    پیشنهاد دیگر به شما و دیگران:
    از کنار دلائلِ شک برانگیز بی تفاوت رد نشین
    اگر بعد از مرگ که گریزی ازش نیست فهمیدین که دنیا سازنده داره , زندگی دنیا فتنه بوده , حیاب و کتاب در کار هست و چاداش و جزا , اونوقت خسارت بسیار سنگین هست .
    اگر بنا رو بر این بذارین که اینها درسته و برای احتیاط و محکم کاری طوری زندگی کنین که بعد از مرگ در امان باشین , چه ضرری میکنین ؟ جز اینکه در زندگی از یک مشت لذتَ مُضر دوری میکنین مثل الکل و قمار و بی بند و باری جنسی و سرقت و قتل غیر منصفانه و و چیزهای دیگه
    اما اگر دلیلهای شک برانگیز رو ناذیده بگیرین و بنا رو بر این بذارین که مرگ پایانِ همه چیز هست و بر همین اساس زندگی کنین , اونوقت اگر بعد از مرگ فهمیدین که ای داد بیداد اشتباه کردین . دیگه خسارت و ضرر بسیار سنگین خواهد بود
    عقل سالم میگه شکها رو ندیده نگیریم بلکه جدی بگیریم , در این صورت میشه در اوج مشکلات و نابسامانیهای مادی و جسمی با آرامش روانی زندگی رو گذروند و از لذتهای مجازی که در دسترس هست هم لذت برد و بعد از مرگ هم اگر حساب و کتابی در کار باشه , در امان بود و نفس راحتی کشید و گفت :
    من در زندگی همیشه در این شک و گمان بودم که حساب و کتابی در کار هست . امروز خوشحالم که شک و گمانم رو جدی گرفتم و در امان هستم و در فتنه قبول شدم
    این جمله ی آخری که نوشتم , سخن عده ای از قبول شدگانِ آزمایش زندگی دنیا هست در روز حساب و کتاب که درج شده در یکی از کتابهائی که گفته میشه آخرین اتمام حجتِ سازنده ی جهان هستی هست با همه ی جهانیان
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 25-12-2015 at 22:43.

  2. 3 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bestmovie's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    پست ها
    249

    پيش فرض

    طبیعتا آره، اگه اینطور نبود چه دلیلی داشت الان یه همچین تاپیکی بزنم ؟!
    البته اون دین و آیینی که به دست من نوعی رسیده بود تا حد زیادی customize و روتوش شده بود و مقدار زیادی مفاهیم عرفانی بهش تزریق شده بود، ( شخصا عرفان و مذهبو کاملا جدا میدونم ) امیدوارم متوجه شده باشید که عقایدم در واقع به چه صورت بود.
    دلیلش رو میتونید توضیح بدید لطفا

  4. #23
    اگه نباشه جاش خالی می مونه md70's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    L O S T
    پست ها
    260

    پيش فرض

    شما کم و بیش در یک دایره دور خودتون می چرخید و میگید چرا فرقی نکرد.

    ابتدا می فرمایید مقصد مهم هست و ... ، و بعد میگید اونهایی که اعتقادی به مقصد ندارن چرا به مفاهیمی که به یک ایده خیلی خاص از یک مقصد خاص وابسته است اعتقادی ندارند! طبیعتا وقتی ذهنیت مطلق گرا نسبت به مقصد داشته باشید هر دیدگاهی که اون ذهنیت رو نداشته باشه براتون عجیب به نظر می رسه.
    من جایی نگفتم که چرا یه فرد سکولار به ایثار اعتقادی نداره ! گفتم از دید یه فرد سکولار شخصا نمی تونم به ایثار به هیچ شکلش باور داشته باشم، احمقانه بنظرم میاد. حالا اینکه شما بخواید ایثار رو کلا به یه ایده خاص با هدف خاص نسبت بدید یه بحث دیگه اس.

    اما اشکال اصلی کار در قسمتی است که بولد کردم. اینکه در ذهنیت سکولار یک مقصد خاص و مطلق و مشخص وجود نداره معنیش این نیست که مقصد های متفاوت برای افراد متفاوت نمی تونن وجود داشته باشند. شما نوشتید "مقصد تاثیر داره برای انتخاب مسیر" ، در حالی که معمولا برعکس است، مقصد است انتخاب میشه بر اساس مسیر، و باید هم اینطور باشه چون مقصد یک نقطه و لحظه است در حالی که مسیر کل زندگی است.
    شما میگید مقصد باید بر اساس مسیر انتخاب بشه ؟ شما مگه چه میزان می تونید روی زندگی تون حساب باز کنید ؟! مثلا چند سال عمر میکنید؟ طبیعتا من اگه بدونم 1 سال دیگه عمر میکنم متفاوت از موقعی که بدونم 50 سال دیگه عمر میکنم زندگی خواهم کرد، پس با فرض وجود یک همچین عدم قطعیتی از مسیر چطوری میشه برای مبنای مسیر مقصد رو انتخاب کرد ؟!! من موافق نیستم، حداقل در این مورد کاملا متفاوت فکر میکنیم.

    ینکه زندگی ماشینی شده در جوامع پیشرفته و عواطف و احساسات افول کرده و ... دروغ پردازی وسیع افرادی است که در جوامع کلاسیک قصد "نگه داشتن همه چیز به شکلی که هست" رو دارند و هر نوع پیشرفت رو خطری برای خودشون و عقایدشون می بینند. هیچ پایه و اساس علمی برای این ذهنیت وجود نداره و اتفاقا از نظر آمار و ارقام کاملا برعکس است. کشورهای سکولار تر و به قول شما ماشینی تر اروپایی از نظر کمک به فقرا، کمک به خانواده، سطح جرم و ... آمار بسیار بهتری نسبت به جوامع سنتی مثل ایران، پاکستان، عربستان، ونزوئلا، برزیل و ... دارند.
    اینو خیلی به نظرم متعصبانه جواب دادید!، ببینید من اصلا منظورم انتقاد از جوامع پیشرفته نبود و طبق معمول کوبیدنشون برای بالا بردن خودمون نیست نمیدونم چرا همیشه این بحثا سریع حالت جبهه ای پیدا میکنه، کلا با هر منطقی که شما فکر کنید میبیند که ورود کامپیوتر و ابزارآلات الکترونیکی و رفاهیت همگی بر هر انسانی با هر قومیت و فرهنگی تاثیر میذاره، مثلا اگه شما برای ارتباط با یه نفر به جای مکالمه رو در رو از اسکایپ یا هزار راه ارتباط الکترونیکی دیگه ای استفاده کنید به نظرتون تفاوتی در خلقیاتتون ایجاد نمیکنه ؟؟ این که دیگه خیلی واضحه که شما با هر چیزی که مدت زیادی سروکار داشته باشید کم کم تا حدی خصوصیات خلقی و رفتاری تون مثل اون چیز میشه، سر وکار داشتن با ماشین خشک و بی احساس، مطمئنا به مرور عواطف و احساسات رو هم خشک خواهد کرد، این اتفاق داره توی کشور ما هم اتفاق میوفته به وضوح میشه حسش کرد.
    از کمک به خانواده اسم بردید، واقعا هنوز هم بنیان خانواده به اون شکل کلاسیکش وجود داره ؟!! چیزهایی که دیدم تا حد زیادی خلاف این هست.
    سطح جرم صرفا به عواطف و احساسات و یا ماشینی بودن ارتباطی نداره، مثلا اگه در جایی مثل سوئد جرم و جنایت یک صدمه ایرانه آیا تا حد زیادی به این دلیل نیست که وضع اقتصادی و رفاه اجتماعی سوِئد قابل قیاس با ایران نیست ؟!!
    Last edited by md70; 25-12-2015 at 23:06.

  5. 2 کاربر از md70 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #24
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    من جایی نگفتم که چرا یه فرد سکولار به ایثار اعتقادی نداره ! گفتم از دید یه فرد سکولار شخصا نمی تونم به ایثار به هیچ شکلش باور داشته باشم، احمقانه بنظرم میاد. حالا اینکه شما بخواید ایثار رو کلا به یه ایده خاص با هدف خاص نسبت بدید یه بحث دیگه اس.

    شما میگید مقصد باید بر اساس مسیر انتخاب بشه ؟ شما مگه چه میزان می تونید روی زندگی تون حساب باز کنید ؟! مثلا چند سال عمر میکنید؟ طبیعتا من اگه بدونم 1 سال دیگه عمر میکنم متفاوت از موقعی که بدونم 50 سال دیگه عمر میکنم زندگی خواهم کرد، پس با فرض وجود یک همچین عدم قطعیتی از مسیر چطوری میشه برای مبنای مسیر مقصد رو انتخاب کرد ؟!! من موافق نیستم، حداقل در این مورد کاملا متفاوت فکر میکنیم.
    هر چقدر عمر کنیم. فکر می کنید اگه مقصد رو از ابتدا و مطلق گرایانه انتخاب کنید فرقی می کنه در این حالت؟ نسبت به اینکه مقصد رو بر اساس مسیر انتخاب کنیم و هر وقت که این عمر به پایان رسید اصل کاری که مسیر بوده رو به میزانی که برامون ممکن بوده طی کردیم. بله اگه بدونید 1 سال یا 50 سال عمر می کنید تفکرات متفاوتی خواهید داشت، ولی وقتی نمی دونید، باید با اطلاعاتی که در دست است تصمیم بگیرید که میشه یک بررسی منطقی و یک پیشبینی از آینده. شما چه ذهنیت مطلق گرا به مقصد داشته باشید یا چه اون رو وابسته به مسیر زندگیتون تایین کنید در هر صورت نمی دونید 1 سال یا 50 سال عمر خواهید کرد برای همین باید مسیری رو انتخاب کنید که چه 1 سال چه 50 سال اگه عمر کردید نسبت به سایر گزینه های مد نظرتون شرایط مسائد تری داشته باشه.


    اینو خیلی به نظرم متعصبانه جواب دادید!، ببینید من اصلا منظورم انتقاد از جوامع پیشرفته نبود و طبق معمول کوبیدنشون برای بالا بردن خودمون نیست نمیدونم چرا همیشه این بحثا سریع حالت جبهه ای پیدا میکنه، کلا با هر منطقی که شما فکر کنید میبیند که ورود کامپیوتر و ابزارآلات الکترونیکی و رفاهیت همگی بر هر انسانی با هر قومیت و فرهنگی تاثیر میذاره، مثلا اگه شما برای ارتباط با یه نفر به جای مکالمه رو در رو از اسکایپ یا هزار راه ارتباط الکترونیکی دیگه ای استفاده کنید به نظرتون تفاوتی در خلقیاتتون ایجاد نمیکنه ؟؟ این که دیگه خیلی واضحه که شما با هر چیزی که مدت زیادی سروکار داشته باشید کم کم تا حدی خصوصیات خلقی و رفتاری تون مثل اون چیز میشه، سر وکار داشتن با ماشین خشک و بی احساس، مطمئنا به مرور عواطف و احساسات رو هم خشک خواهد کرد، این اتفاق داره توی کشور ما هم اتفاق میوفته به وضوح میشه حسش کرد.
    از کمک به خانواده اسم بردید، واقعا هنوز هم بنیان خانواده به اون شکل کلاسیکش وجود داره ؟!! چیزهایی که دیدم تا حد زیادی خلاف این هست.
    سطح جرم صرفا به عواطف و احساسات و یا ماشینی بودن ارتباطی نداره، مثلا اگه در جایی مثل سوئد جرم و جنایت یک صدمه ایرانه آیا تا حد زیادی به این دلیل نیست که وضع اقتصادی و رفاه اجتماعی سوِئد قابل قیاس با ایران نیست ؟!!
    تعصبی در کار نیست دوست عزیز چیزهایی که من گفتم واضح هست و میشه همشون رو چک کرد. ورود ابزار الکترونیک و تکنولوژی صد درصد تاثیر می گذاره، ولی این تاثیر لزوما منفی نیست (چیزی که شما پیش فرض صحیح در نظر گرفتید که بر اساس ذهنیت سنت گرایانه حاکم بر فرهنگ و جامعه ماست). من الان این سر دنیا زندگی می کنم و هر شب میتونم با خانواده اسکایپ داشته باشم. این بهتر هست یا تلفن قرن بیستم؟ تلگراف زدن قرن نوزدهم؟ یا نامه های قرن هجدهم؟ یا بی خبری قرن هفدهم؟ شاید بگید اگه هیچ وقت نمیومدم اینجا و همیشه کنار خانواده زندگی می کردم روابطم با اونها بهتر می بود ولی این فدا کردن همه چیز به بهانه سنت گرایی است که بعید می دونم شما چنین ذهنیت هایی داشته باشید.

    بله بنیان خانواده به شکل مدرن وجود داره و به شکل کلاسیک (سوختن و ساختن ، صمیمیت در مقابل و فحاشی پشت سر ، لبخند در لب و تنفر در باطن ، دخالت فک و فامیل در هر چیز و رودروایسی مقابلشون و لعنت فرستادن در خلوت و ...) دیگه کم کم ضعیف شده. اینها بد نیستند بلکه خوب است. ما میتونیم یکم یاد بگیریم از این افراد.

    و دلیل کم بودن جرم و ... هم حاصل شرایط اقتصادی و رفاه اجتماعی است (صد درصد)، ولی ذهنیت های لیبرال و مدرن اقتصادی و آزادی ها و رفاه اجتماعی خودش فاصله گرفته از فرهنگ های سنتی ای است که در جوامع ما حاکم است. این مسائل مستقل از هم نیستند. نمیشه از نظر اقتصادی، قضایی، اجتماعی و سیاسی کشور رو مثل سوئد کرد و از نظر فرهنگی و سنتی مشابه ایران موند.

  7. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #25
    اگه نباشه جاش خالی می مونه md70's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    L O S T
    پست ها
    260

    پيش فرض

    اکی تشکر از همه دوستانی که وقت گذاشتن و داخل این تاپیک شرکت کردن، راستش دوست داشتم بحثو ادامه بدیم اما خب از فردا چند روزی نیستم و احتمالا نمیتونم به تاپیک سر بزنم، اگه عمری بود و فرصتی شد بازم برمگیردم و بحثو ادامه میدیم.

    ممنون

    پ.ن: از جناب bestmovie عزیز هم معذرت میخوام فرصت نشد بحثو باهاتون ادامه بدم ( در واقع شروع کنم حتی!! )، البته فک میکنم تا حد زیادی دلایل مشخص باشه دیگه به هر حال اگه فرصتی شد خدمتتون دقیق تر عرض خواهم کرد.

  9. #26
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    سلام؛

    شرط آرامش و خارج شدن از اینطور افکار ثباته ذهنیه. ما همیشه زنده نیستیم. ملاک زندگی زیبا انسانیته.
    شک میتونه انسان رو دیوونه کنه. ولی از یه طرف از بین بردن پل های پشت سر هم احمقانه است. همیشه به این فکر کن که جاودانه نیستی. روزی تبدیل به خاک و یا خاکستر میشی.

    سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
    مرده ان است که نامش به نکویی نبرند

    این بیت اخر یکی از شعر های سعدیه ... درس زندگی زیاد توشه. یکم فکر ... یکم قضاوت و یکم نرمی.
    باور به اینکه این بدنی که به وجود اومده ... مدیون کسیه ... حتی یک اتفاق ... من هیچوقت اون رو اتفاق فرض نمیکنم اما بر فرض راست بودنش ما مدیون همون اتفاقیم. اون اتفاق ما رو ساخته برای جنایت جنگ و ظلم یا برای صلح و دوستی و عشق به همنوع.

    پیشنهاد میکنم سری به ادبیات بزنید ... شعر های شعرامون که حتما و یا شاید قبولشون داشته باشید ... حقیقتا درس زندگیه ... فکرمی کنید همه خیالاته باشه ولی بخونید ... لذت خواهید برد و خوشحال خواهید بود. اون وقته که میتونی تشخیص بدی کجا راهه و کجا چاه!

    یکم فکر کن. به خودت به دور و برت. چی میتونه این حسی که درونت هست،

    این حس دیوانه کننده که نمیذاره اروم باشی
    رو نابود کنه؟ اعتقاد به نیستی؟ این انسان نیست ... این زیبا نیست.

    میبخشید که درست راهنماییت نکردم ... امیدوارم کمک ناچیزی کرده باشم.

  10. 4 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #27
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    607

    پيش فرض

    در حال حاضرم تنها ادعایی که به قطع می تونم بکنم رد اون سه دین مطرح جهان و طبیعتا تمام مبانی که ادعاش میکنن هستش ( مثالم زدم Afterlife ، روز داوری، روح و ... ) ...
    سلام

    واقعیت اینه که رد کردن این مسایل راحت نیست، چون بودن (و خواهند بود) افراد (کله گنده ای) که یه عمر این مسایل رو قبول نداشتن، اما بعدا به دلایلی به عقایدشون شک کردن!! که شاید چنین چیزهای واقعا وجود داشته باشن (بر عکس مورد شما !!)

    برای اطلاعات بیشتر لینک زیر رو مطالعه کنید:


  12. #28
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    سلام

    واقعیت اینه که رد کردن این مسایل راحت نیست، چون بودن (و خواهند بود) افراد (کله گنده ای) که یه عمر این مسایل رو قبول نداشتن، اما بعدا به دلایلی به عقایدشون شک کردن!! که شاید چنین چیزهای واقعا وجود داشته باشن (بر عکس مورد شما !!)

    برای اطلاعات بیشتر لینک زیر رو مطالعه کنید:



    بنده با سه شخص که تجربه نزدیک به مرگ داشتن صحبت کردم و تجربیاتی که داشتن مختلف و مخالف چیزی بوده که در این گونه سایت ها عنوان میشه . هر کسی تجربه ای متفاوت در این مواقع داشته . بعضی ها نور می بینن و صدا میشنون و یا خیلی چیزها و توهمات دیگه و بعضی هم هیچ چیز خاصی رو تجربه نمیکنن .

    تنها تاثیری رو که بنده به وضوح در این افراد بعد از تجربه نزدیک به مرگ دیدم , تحت تاثیر قرار گرفتن و ترس شدید اوناست .حداقل در این سه موردی که من دیدم خیلی راحت می ترسن .

    اینجور ادعاها که گفته میشه نوری دیده میشه یا صدایی شنیده میشه یا هر گونه توهمات دیگه بخاطر ضعف و عدم کارکرد درست مغز و قوه بینایی و شنوایی است که بخاطر این ضعف و یا مشکلات مربوطه ادراک اونا دچار تداخل یا مشکل میشه و شخص دچار توهم میشه و یا درکش از محیط تعبیر وارونه داره .

    همین تجربیات نزدیک به مرگ رو میشه در معتادان مواد مخدر هم دید که بعد از مصرف همچین خاطراتی رو تعریف میکنن که با خاطرات افرادی که به قول خودشون تجربه نزدیک به مرگ داشتن شباهات بسیاری داره . دلیلش هم تاثیر مخدرها بر کارکرد ادراک و مغز و ... است .

    از طرف دیگه تجربیات شخصی هیچ وقت بعنوان اثبات یا حقیقت و درستی چیزی در نظر گرفته نمیشه . چون که مشخص نیست هوشیاری شما در زمان برخورد با یک پدیده خاص در چه حدی بوده و هست . چه برسه به افرادی که در هنگام مرگ هستن و دچار زوال در کارکرد دستگاه های حسی و مغزی میشن و ما چطور میخوایم و میتونیم روی مدعیاتی این چنینی حساب باز کنیم و اونا رو جدی بگیریم ؟

    پس فردا سایت میزنن که طرف تجربه نزدیک از دیدن پری دریایی و اژدها و دیو 3 سر داشته و بنا بر تجربیات این افراد که در سایت مورد نظر عنوان شده پس باید احتمالش رو در نظر بگیریم!؟?!

  13. 4 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #29
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    پیروان ادیان همیشه به پیامبرانشون افتخار میکنن و از اخلاق و منش پیامبران خودشون تعریف و تمجید می کنند ولی خودشون اصلا هیچ شباهتی به پیامبرانشون ندارند
    سلام
    آیا منصفانه هست این نظر ؟ . اصلاً هیچ شباهتی ندارند ؟
    یک استاد جودو رو در نظر بگیرید
    شاگردها سعی میکنند هر چه میگه و هر چه انجام میده رو دقیقاً یاد بگیرند و انجام بدند
    اما مثل هر کلاس دیگری که نمرات شاگردان با هم فرق میکنه , نمرات شاگردان اون استاد هم با هم فرق میکنه اما همگی کم و بیش چیزهائی رو یاد میگرند و در اون موفق هستند
    میزان موفقیت در فراگیری به چند چیز بستگی داره:
    استعداد
    امکانات
    میزان عشق و علاقه و خواستن (اراده) .

  15. #30
    کاربر فعال شبکه اینترنت و سرویس های آنلاین
    تاريخ عضويت
    Oct 2015
    پست ها
    4,502

    پيش فرض

    سلام
    آیا منصفانه هست این نظر ؟ . اصلاً هیچ شباهتی ندارند ؟
    یک استاد جودو رو در نظر بگیرید
    شاگردها سعی میکنند هر چه میگه و هر چه انجام میده رو دقیقاً یاد بگیرند و انجام بدند
    اما مثل هر کلاس دیگری که نمرات شاگردان با هم فرق میکنه , نمرات شاگردان اون استاد هم با هم فرق میکنه اما همگی کم و بیش چیزهائی رو یاد میگرند و در اون موفق هستند
    میزان موفقیت در فراگیری به چند چیز بستگی داره:
    استعداد
    امکانات
    میزان عشق و علاقه و خواستن (اراده) .
    اینکه شما میگید استعداد اصلا قبول ندارم از یک استادی به اسم علی اکبر خانجانی هم پرسیدند که آیا واقعا برای تجربه های عرفانی استعداد لازم است گفتند خیر
    واقعیتش هم همینه شما شاید داستان عیاض دزدو شنیده باشید که یک دزد بود ولی یک شب که داشته میرفته بالای دزدی با شنیدن آیه ای از قران کلی متحول میشه و بعدش عارف میشه
    یا داستان شخص دیگری در زمان امام موسی کاظم که اون هم در اثر یه حرفی که از امام شنید کلی تغییر کرد و عارف شد در ص.رتی که قبلش همیشه اهل مراسم لهو و لعب بوده
    یا اون یهودی عارف که بیمارانو پیشش می اوردن تا شفا بده ولی بعدش یک دختر نابینا رو میارن پیشش تا شفاش بده ولی بهش تجاوز میکنه و بعدش هم میکشتش

    به نظر شما پیامبران چه امکانی داشتند؟چوپانانی بودند که لباس درست و حسابی هم نمی پوشیدند

    بعد مشکل من از اینه که چرا پیروان ادیان سعی نمی کنند خودشونو شبیه پیامبرانشون کنن چرا فقط تعریف و تمجید میکنن
    اگر دوست دارید عضو کانال تلگرام استاد ملیکان شوید تا ببینید چی گفتن درباره این موضوع

    استاد از زبان شمس همین حرفا رو میگه،میگه شمس گفته محمد پیامبر اسلام رسالتشو انجام داده،رسالت تو چیه؟تو باید سعی کنی شبیه محمد شوی نه اینکه فقط بگی پیامبر ما این همه خوبی داشته تو خودت باید سعی کنی خوب باشی

    ببخشید سلام یادم رفت
    Last edited by محمد7966; 26-12-2015 at 11:12.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •