باشه بابا من تسلیم ولی نظر من همونیه که هست عوض نمیشه
باشه بابا من تسلیم ولی نظر من همونیه که هست عوض نمیشه
به نظرم امید بزرگترین دلخوشی آدمه، انسانی که امید نداره بزرگترین تفریح هارو هم داشته باشه در نهایت براش تکراری میشه و بی معنی، اگه کسی امید بزرگی داشته باشه به نظرم این توان در انسان وجود داره که حتی واسه تمام عمرش هم میتونه بیکار باشه و بدون تفریح (البته واسه تمام عمر یه امید خیلی خیلی بزرگ لازمه!) چون وقتی امید دراز مدت یه انسان در زندگی مشخص نیست حتی اهداف و امیدهای کوتاه مدت واسه یه مدت کوتاهی مفیدن، اما در نهایت بی فایدن، انسان باید یه امیدی در زندگی داشته باشه که حتی اگه بهش گفتن فردا روز مرگته حسرت نخوره، حالا اینکه خود این امید چی میتونه باشه و چجوری به دست میاد یه بحث طولانیه و به نظرم تا دلیل و چرایی وجود انسان و هدف زندگی بشر روشن نشه این امید هم برای کسی بوجود نخواهد آمد.
من خودم به شخصه زمان هایی شده در زندگیم که برای یه مدت طولانی هیچ آینده ای جلوی خودم نمیدیدم و نمیدونستم چی میشه اما چون امید بزرگی داشتم حتی از ساده ترین کارها مثل خوردن یه چای داغ یا تماشای بارون یا قدم زدن هم بزرگترین لذت هارو میبردم و بزرگترین دلخوشیم و تفریحم در حقیقت همون امیدم بود که به بقیه کارهام معنی میداد.
ممنونم از دوستانی که راهنمایی کردن.
یه چیزی من اضافه میکنم که علاقه داشتن و تلاش کردن کافی نیست...
من علاقه داشتم تلاش کردم اما غلط،پشیمونم و خوشحال ،خوشحالم چون
فهمیدم تلاش نکردن بهتر از تلاشه غلظه آخه فرصت جبران رو داری ناراحتم
چون از کفم رفت...
و در ضمن اینکه میگید تن سالم بزرگترین دلخوشیه هم یه شعار قدیمیه...
لطفا قبول کنید...
آره قبول دارم ، تلاشم باید درست باشه ... ولی من بازم تلاش کردن رو به دست رو دست گذاشتن ترجیح میدم ...
من با تلاش غلطم همه پل ها پشت سرم رو خراب کردم،این یکی از پیامدهاشه...
اون موقع بخاطر این حرف سعدی که میگه:
به راه بادیه رتن به از نشستن باطل
وگر مراد میابم به قدر توان بکوشم
جلو رفتم،ولی خب واسه من نتیجه عکس داد...
منم همین وضعیت مشابه شما رو داشتم ولی خب فرصت دوباره ب دست آوردم ک هنوز درگیرشم ولی خب من اون موقع هم ک تلاش میکردم 18 19 سالم بود و خیلی چیزارو نمیدونسم یه جوون خامی که واقعا چیزی حالیش نبود و در نتیجه به بن بست خوردم . ..اما الان خب فرق داره الان با گذشت چند سال تونستم به اون رشد عقلی و تجربی دست پیدا کنم که تلاشمم درست باشه .... درکل سن هم مهمه ... و اصلا از تلاشم پشیمون نیسم ..درسته نتیجه نداد ولی تلاشم نمیکردم فرقی نمیکرد فقط این پشیمونی میموند ک "چرا تلاشی نکردم؟" ...بازم الان میتونی ب خودت بگی هر چی بود تلاشمو کردم ....
خب میشه بپرسم الان به نظرت روش درست چیه؟!
چطوری باید درست جلو رفت؟!
خب این بسته به موقعیت و شرایط افراد فرق میکنه ...اگه مایل بودی پیام خصوصی بفرست تا بحث کنیم و این تاپیک هم منحرف نشه.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)