همون مطلبی که ازش نقل قول گرفتید رو دقیق تر بخونید متوجه میشید : )
همون مطلبی که ازش نقل قول گرفتید رو دقیق تر بخونید متوجه میشید : )
دوست عزیز اشکال کار از اینجاست که من بصورتی دیگه به قضیه نگاه میکنم و شما به دلایلی دیگر.
بحث آنچه عربها کردند، و آنچه ایرانیها کردند و گفتگو درباره اون بجای خود نیکو...
اگر زیر عنوان این تاپیک نیاز دارید این صحبتها رو کنید، بفرمایید و من و دیگران هم نظر مخالف و موافق خود را میگوییم، ولی شعر و سند و مدرک و...ارائه میفرمایید حق من است که اصالتشون مورد پرسش واقع کنم.
من نخواستم اول خیلی واضح بگم ولی حالا که تاکید میفرمایید حقیقتش مدرکی که شما نقل کردید، از همان اول جعل میکند ، میگوید : تصویر این شاهنامه خطی بسیار کهن...کدام بسیار کهن؟ این شاهنامه چاپی و امروزی است! منتها خوشنویسی شده و یک چاپ عادی مربوط به چند دهه پیش است! به اصطلاح نفیس است، همین و بس.
حتی بعنوان یک نسخه چاپی که برویم و از بازار تهیه کنیم ضعیف است، از 6 مقابله آن 5تا از روی نسخ اصلی نیست، بلکه از روی چاپهای قدیمی است. (بتفاوت چاپ و نسخه دقت کنید)
پس نه خطی است و نه بسیار کهن...کسی که دنبال ارائه این بوده که این موضوع رو از روی بایسنقری ثابت کنه(بدون در نظر گرفتن که یک نسخه آنهم نه اولیه، هرگز اثباتگر نیست) حتی به خود زحمت دادن تصویری از اصل اون رو هم نداده.
هیچ یک طرفه رفتنی نبوده ...شما بجای حرفهای کلی و صفت سازی بهتره به جزییات این یک طرفه رفتن اشاره کنید...تا وقتی که منبع و دفتر و دستک یه طرفه به قاضی میره این میشه دیگه ! هرچی گشتم واسه دوستمون دو جانبه تحقیق کنم و اصل قضیه رو در بیارم فقط به منابعی دسترسی بود که صحت گفته های شمارو تایید میکرد ومن تا نتونم واسه ی حرفام یه مدرک درست و حسابی ارائه کنم چیزی نمیگم و الله اعلم و این دست جمله ها فکر نمیکنم جواب مناسبی واسه مطلب این تاپیک باشه .
اون الله اعلم رو نچسبید و کل مطالب رو رها کنید...اصلا اون الله اعلم در اون قسمت مقاله نیست که راجع به نسبت این ابیات به فردوسی است!...
در بخشی انتهایی است که حال اگر بپذیریم این ابیات از فردوسی نیست آیا کاتبان به میل و ساخت خود وارد کرده اند یا از حمزه نامه گرفته اند...اینجا نویسنده که معلم ادبیات است خبطی میکنه! و بجای اینکه به اصطلاح معمول امروز بگوید: و در این مورد قطعی نمیتوان نظر داد، میگوید الله اعلم! دیگه قدیمی هستند! برای مثال بجای اینکه بگویند امیدواریم بحث علمی باشد، میگویند انشاء الله علمی باشد. این سنت ادبیاتیشونه.
پیداست که یا متن رو نخواندید یا فقط دوست ندارید بپذیرید در هر دو حالت این بحث هرگز دلایل و سرانجام علمی نخواهد داشت.
جواب شما کامل علمی-تخصصی داده شد، آیا نیاز هست من تاکید کنم؟
بهرحال بخاطر روشنگری من تصاویری از اصل نسخی که عرض کردم تهیه کرده و اینجا قرار میدم.
Last edited by Arash4484; 10-11-2013 at 16:19.
منظورم از یکه رفتن به قاضی فرمایشات شما نبوده و مطالبی رو عرض کردم که در سایتها هست و برای تحقیق بیشتر در این مورد وقتی میخوام به سایتها و منابعی که عکس صحبت های شما رو دارن مراجعه کنم همه ی سایت ها قیلتره .هیچ یک طرفه رفتنی نبوده ...شما بجای حرفهای کلی و صفت سازی بهتره به جزییات این یک طرفه رفتن اشاره کنید...
من به این جمله ام نچسبیدم و نمیچسبم . من فقط یه شعر تو تاپیک گذاشتم که والا از بچگی همین شکلی دیدمش حالا الان میگن تفو تفو نداشته ! من به حق میچسبم که حتی واسه اثبات اونم دستمو بستن و دسترسی به مستندی نیست که به خودمم اثبات بشه این قضیه درسته یا نه ؟! ولی من اینطور فکر میکنم هیچ ملت و حکومتی به این راحتیا اجازه ی تجاوز بیگانه به خاک و فرهنگ و آیینش رو نمیده و بعید نیست اگر شاعری بعد از تجاوز به حریم سرزمین و فرهنگش یه همچین شعری بگه . همونطور که الان همه ی دنیا حتی ما که انقدر تو این مملکت مشکل داریم اجازه نمیدیم بیگانه عقاید خودش رو به ما تحمیل کنه مطمئنم ایران و ایرانی هم اون زمان با اون تمدن و اصالتش راضی به نفوذ غریبه در خاک و فرهنگش نبوده . ولی وقتی جنگ و سلطه جویی و طمع حکومت که در کار باشه چاره ای جز تسلیم شدن و تن به عقاید قدرت برتر دادن نیست .ون الله اعلم رو نچسبید و کل مطالب رو رها کنید...اصلا اون الله اعلم در اون قسمت مقاله نیست که راجع به نسبت این ابیات به فردوسی است!...![]()
Last edited by shaparak13; 10-11-2013 at 19:50.
اینکه پارسیان اسلام رو با آغوش باز پذیرفتند افسانه ای بیش نیست.بنا بر تحقیقات پروفسور پتروشفسکی و پروفسور ایوانف که تحت نام کتابی بنام تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز حدود سی و هشت سال پیش در شوروی منتشر شد و بعد از انقلاب یکبار در سال 59 ترجمه و چاپ شد عربها در تیسفون بسیاری از مردم را کشتند و زنها و کودکان رو بردگی گرفتند و یک نمونه بارز از خشونت حیوانی اعراب شهر استخر بود که در اون چهل هزارمرد بدست اعراب کشته شدند و تمام زنان و کودکان آنها به بردگی گرفته شدند.
بعلاوه برای کسایی که اسلام رو قبول نکردند مالیات های سنگین وضع میکردند که تا از این طریق اون ها مجبور به اسلام اوردن بشوند
تو جنگ که حلوا خیرات نمیکنن که هیچ خونی ریخته نشه برده گرفتن و کشتن چیزهای معمولی در هر جنگین پس نمیشه ایراد گرفت!به گفته [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در هنگام فتح، مسلمانان به مرزبانان یا حاکمان محلی چند گزینه ارائه میکردند: یا مسلمان شوند و جز امّت اسلامی محسوب گردند؛ یا فرمانروایی مسلمانان را بپذیرند و با پرداخت جزیه آزاد بمانند و بر مذهب خود باقی باشند؛ و یا اینکه به عنوان آخرین گزینه مقاومت کنند و بجنگند که در آن صورت خطر کشته شدن یا به بردگی گرفته شدن وجود میداشت. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتی حملاتی که خود ایران (سلسله های مختلف) انجام دادم در فتوحات مختلف بدون خونریزی و برده گرفتن نبوده .
خیلی از این حرفها کینه جویانه و نژادپرستانست .
خونهای که ما ریختیم فراموش کنیم .
یعنی تو تمام تاریخمون خونی نریختیم .هیچ یک از فرماندهان سلسله های مختلف ایران خون هیچ مرد ،زن ،بچه ای نریختن؟
Last edited by M o h a m m @ d; 10-11-2013 at 21:30.
بله معلومه که تو جنگ حلوا خیرات نمیکنن ولی هدف اعراب از جنگ لااقل در ظاهر گسترش اسلام بود و تا قبل از اعراب و اسلام هدف همه جنگها توسعه طلبی و چپاول و غارت بود و هیچ جنگی برای گسترش یک مذهب درنگرفته بود.کسی که میخواد یک دین رو تبلیغ کنه با زبان تبلیغ میکنه نه با شمشیر.
متوجه ام، ببینید باید توجه کرد که این آثار چطور به دست ما رسیدند، چند درصد مردم با سواد بوده اند...کاتبانی از روی چه اوراقی که با چه جان فشانیهایی از میان آتش مغول و کینه قشریون و ... باقی مونده بوده با چه زحمتی یا برای سکه ای اینها رو رونویسی میکردند...گاهی به تکیه با حافظه گاهی با مقابله دو یا چند نسخه...شما میگید از بچگی ، من میگم از پدران و پدربزرگانمون هم عقبتر بریم بریم بر فرض قرن ده هم از کسی میپرسیدید شاید تایید میکرد این ابیات از فردوسی است.
حکیم فردوسی بیش از سی سال برای تکمیل شاهنامه تلاش کرد، کسی مثل دکتر جلال خالقی نیم قرن از عمرش رو برای تصحیح شاهنامه و پژوهش پیرامون اون صرف کرد. آیا ما نمیخواهیم از دسترنج این اساتید بهره ببریم و در همون معلومات کودکی و نوجونیمون باقی بمونیم؟
پیشنهاد میکنم خود شاهنامه را مطالعه کنید...نیازی نیست اگر یزدگرد شاهنامه میخواهیم نقل کنیم به اشتباه متوسل شویم:
شهنشاه مژگان پر از آب کرد/چنین گفت با نامداران بدرد
که یکسر به یزدان نیایش کنید/ستایش ورا در فزایش کنید
مگر باز بینم شما رایکی/شود تیزی تازیان اندکی
همه پاک پروردگار منید/همان از پدر یادگار منید
نخواهم که آید شما را گزند/مباشید با من ببد یارمند
ببینیم تا گرد گردان سپهر/ازین سوکنون برکه گردد به مهر
شماساز گیرید با پای او/گذر نیست با گردش و رای او
وزان پس به بازارگانان چین/چنین گفت کاکنون به ایران زمین
مباشید یک چند کز تازیان/بدین سود جستن سرآید زیان
ازو باز گشتند با درد و جوش/ز تیمار با ناله و با خروش
پیشنهاد میکنم باقی این چند بیت رو نگاه کنید ، هم درد داره، همه درام داره، هم دیپلماسی داره، هم داستان داره، هم تاریخ داره...ما هیچ کاری برای این اثر سترگ نکردیم، پرداختن در آثار هنری از قبیل نوشته ها و فیلم و سریالها که هیچ لااقل در کامنتهای دنیای مجازی حق مطلب رو رعایت نکردیم.
میگویید فردوسی حق داشته که به اشغالگران بپردازه، بله پرداخته، منتها با سخنانی استوارتر و بدون توهین نژادی لااقل به این شکل...سراسر شاهنامه پره از هنری که فردوسی از ایرانیان نقل میکنه...
نامه ایرانیان :
به عنوان بر از پور هرمزد شاه/جهان پهلوان رستم نیک خواه
سوی سعد و قّاص جوینده جنگ/جهان کرده بر خویشتن تار و تنگ
سرنامه گفت از جهاندار پاک/بباید که باشیم با بیم و باک
کزویست بر پای گردان سپهر/همه پادشاهیش دادست و مهر
ازو باد بر شهریار آفرین/که زیبای تاجست و تخت و نگین
که دارد به فرّ اهرمن راببند/خداوند شمشیر و تاج بلند
به پیش آمد این ناپسندیده کار/به بیهوده این رنج و این کارزار
به من بازگوی آنک شاه تو کیست/چه مردی و آیین و راه تو چیست
از این بهتر بگه که ایرانیها میگفتند چه کاری است شما به ما دارید، کی هستید؟ از کجا پیداتون شده؟ شاهتون کیه؟ آیینتون چیه؟ ما با کشورهایی بر سر جنگیم، شما مشکلتون چیه؟
در ادامه فخرفروشی و رجز مورد نظر:
به نزد که جویی همی دستگاه/برهنه سپهبد برهنه سپاه
بنانی تو سیری و هم گرسنه/نه پیل و نه تخت و نه بارو بنه
به ایران تو را زندگانی بس است/که تاج و نگین بهر دیگر کس است
که با پیل و گنجست و با فروجاه/پدر بر پدر نامبردار شاه
به دیدار او بر فلک ماه نیست/به بالای او بر زمین شاه نیست
هر آن گه که در بزم خندان شود/گشاده لب و سیم دندان شود
به بخشد بهای سر تازیان/که بر گنج او زان نیاید زیان
سگ و یوز و بازش ده و دو هزار/که با زنگ و زرند و با گوشوار
به سالی هم دشت نیزه وران/نیابند خورد از کران تا کران
که او را به باید به یوز و به سگ/که در دشت نخچیر گیرد به تگ
سگ و یوز او بیشتر زان خورد/که شاه آن به چیزی همینشمرد
شما را به دیده درون شرم نیست/ز راه خرد مهر و آزرم نیست
و باقی رو مطالعه کنید...
کسی گفته این ابیات از فردوسی نیست؟ همه مصححان هم نقل کرده اند
اما در معدودی ناگهان در وسط
زشیر شتر خوردن و سوسمار/عرب را به جایی رسیده ست کار
که فر کیانی(ملک/تخت عجم در بعضی ضبطها) کند آرزو /تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
به متن میخوره؟ به فضای نوشته نگاه کنید ، بحث نسخه ها کنار...طرف آمده مصالحه کنه، کنایه هاش رو هم زده...از وضع ظاهر و سابقه هم میدونه اقوامی کم ثروت و مکنت و بی شوکت هستند و اشاره هم میکنه. آیا فردوسی این انسان حکیم با اون ابیات استوار شیر شتر خوردن رو بد و فقط شیر گاو رو خوش میدونسته؟ خیلی کنایه های بهتری از خوراک یک سرزمین میتونست بکار ببنده و بسته...
فردوسی چنان مرد منصف و دستکم عاقلی بوده که رفتار و پاسخ دشمنان رو هم نقل میکنه:
چو بشنید سعد آن گرانمایه مرد....
ردا زیر پیروز بفگند و گفت/که ما نیزه و تیغ داریم جفت
ز دیبا نگویند مردان مرد/ز زر و ز سیم و ز خواب و ز خورد
از طرفی ببینید چقدر متن سعد رو خوب نقل میکنه، در اینجا فردوسی داستانگوی قدرتمندی میشه و با ظرافت نشون میده که حرفهای سعد به چشم ایرانیان اون روزگار مثل وعده و وعید میامده و چقدر آیین جدید براشون نوظهور بوده:
سخنهاش بشنید و نامه بخواند/دران گفتن نامه خیره بماند
بتازی یکی نامه پاسخ نوشت/پدیدار کرد اندرو خوب و زشت
ز جنی سخن گفت وز آدمی/ز گفتار پیغمبر هاشمی
ز توحید و قرآن و وعد و وعید/ز تأیید و ز رسمهای جدید
ز قطران و ز آتش و ز مهریر/ز فردوس وز حور وز جوی شیر
و...
اونی که حرفهای شاهنامه رو دگرگونه میکنه و نشر میده یا دوست بی اطلاع است، یا دشمن این اثر.
اینهاست که نمیخواهند شما مطالعه کنید و چسبیده اند به تفو تفو...
فضای نت بسته است کتابفروشیها بسته نیست(حواسم به محدودیتهای موجود نشر هم هست)، میتونید در اولین گام یک شاهنامه از روی نسخ معتبر رو تهیه کنید...برای راحتی خیال هم میتونید از چاپهای قبل از انقلاب انتخاب کنید.
مقالات هم که اشاره کردم در نشریات همین مملکت چاپ میشوند.
شرمنده طولانی شد ولی برای حق مطلب نمیتونستم کمتر بپردازم. بیشتر هم میبایست نقل میکردم که بماند در انجمن ادبیات، چون دیگه مربوط به بحث تاریخی و این انجمن نمیشه...
+
دوستان دقت کنند در هنگام بحث از علل جنگ، بحث مذهبی نشه، و به ادیان پرداخته نشه که از موضوع این انجمن دوره...ممنون.
Last edited by Arash4484; 10-11-2013 at 23:48. دليل: +
چون اونا از قران پیروی میکردن دلیلش میشه تو ایه 29 توبه پیدا کرد
اعراب از واژههای [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] برای مالیات استفاده میکردند. متون قدیمی این دو کلمه را بجای هم و برای یک معنا استفاده میکنند، اگر چه بعدها استعمال آنها متفاوت شد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تاریخچه و نحوه تکامل مالیات جزیه بسیار پیچیدهاست. اما چیزی که واضح است این است که اعراب از ساکنان شهرهای فتح شده انتظار داشتند به آنها مالیات بپردازند. دریافت مالیات از نقطه نظر فاتحان اثباتی مادی بر تسلط بر مناطق فتح شده بود، و از نقطه نظر ساکنان ادامه فرایند پرداخت مالیاتی بود که به رژیمهای قبلی میدادند، بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بگفته مورخین مسلمانان تا حد زیادی سامانه مالیاتی ساسانیان و امپراتوری روم شرقی را حفظ کردند؛ واژه جزیه از واژه پهلوی گزیتک گرفته شده که مالیاتی بود که بر طبقههای اجتماعی پایین در زمان ساسانیان اعمال میشد و اشراف، روحانیون، دهقانان، و دبیران از آن معاف بودند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کلود کائن معتقد است که این لغت ریشه آرامی دارد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تنها اشاره مبهم قرآن به «خراج» در آیه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است، و تنها اشاره آن به «جزیه» آیه [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] است: «با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به دین حق نمیگردند کارزار کنید تا با [کمال] خواری به دستخود جزیه دهند». بگفته پال -- و کلود کائن این آیه شکل اخذ مالیات بصورت جمعی را پیشنهاد میکند و نه مالیات بر تک تک افراد (اگرچه روایات از زمان محمد نشان میدهد که میزان این مالیات کلی میتوانست به تعداد افراد جامعه بستگی داشته باشد). [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] پال -- معتقد است که اعمال مالیات بر تک تک افراد، و نه بصورت جمعی از تاثیرات سامانه مالیاتی ساسانیان بودهاست. منطق دریافت جزیه علامت تسلیم بودن غیرمسلمانان و همچنین تعهد فاتحان بر محافظت نظامی از مردم در مقابل حملات گروههای دیگر بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تغییری که اعراب نسبت به دوره ساسانیان ایجاد کردند عدم اجبار اقلیتهای مذهبی به خدمت در ارتش بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] همچنین به نظر میآید یکه در ابتدا میان پرداخت مالیات جزیه و طبقه اجتماعی رابطهای بوده و پرداخت آن شخص را در طبقه پایین کشاورزان قرار میدادهاست و بنابراین پرداخت این مالیات حالت تحقیرآمیز داشتهاست. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در واقع بخش انتهایی آیه ۲۹ سوره توبه «با خواری به دستخود جزیه دهند» بصورت تاریخی بگونههای مختلفی تعبیر شده و برخی از مفسرین متاخر روشهای تحقیرآمیزی را در هنگام دریافت مالیات ذکر کردهاند. اما در زمان فتوحات و در اوایل اسلام که حکومت در قدرت بود و خطری آن را تهدید نمیکرد، فقها برخوردی انسانی تر داشته و بیشتر به بخش مالی و عملی دریافت مالیات اهمیت میدادند. در مورد اینکه معنی آیه ۲۹ سوره توبه برای اولین مخاطبانش چه بوده و به چه گروه افرادی اعمال میشده اختلاف نظر است، اما برداشت سنتی مسلمانان آن را به تمامی زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان اعمال میکرد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
wikipedia.orgتوجه نکردی دوست عزیز یه دفعه دیگه این نقل قول بخون
حتمنی نبوده میتونستن مالیات بدن و دین خودشون داشته باشن کسی با زور مجبور نکردن که دینش عوض کنهبه گفته [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در هنگام فتح، مسلمانان به مرزبانان یا حاکمان محلی چند گزینه ارائه میکردند: یا مسلمان شوند و جز امّت اسلامی محسوب گردند؛ یا فرمانروایی مسلمانان را بپذیرند و با پرداخت جزیه آزاد بمانند و بر مذهب خود باقی باشند؛ و یا اینکه به عنوان آخرین گزینه مقاومت کنند و بجنگند که در آن صورت خطر کشته شدن یا به بردگی گرفته شدن وجود میداشت. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Last edited by M o h a m m @ d; 11-11-2013 at 01:04.
احتمالن شوخی میکنی شما!
چیزی که شما فرمودی و پر رنگشم کردی جبر کامل هستش.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)