تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 3 اولاول 123
نمايش نتايج 21 به 29 از 29

نام تاپيک: دست نوشته های rex123

  1. #21
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    دل!
    وقتی بلیطت ارزانــــــی باشد ...
    نثارت پوچ و بی توجهــــــی باشد
    میروم بچسبانم
    تکــه تکــــــه های
    بلیطــت را
    تا خود جا پر کنش باشــــــــم ...

  2. 5 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    یکی میاد اینجا
    یکی از غمش
    یکی از غصه اش
    یکی از نداریش
    یکی از قناریش
    یکی که باید دیگه نباشه
    یکی که مهم نباشه
    یکی که باید فناشه
    یکی که وقت رفتن
    یکی که وقت مردن
    یکی که وقت بغضاش
    یکی که نداره نایی تا بگه کجایی!
    یکی که دیگه خداحافظ
    یکی که آخریشه
    یکی که میگه منم همین یکیم!


    یکی نوشت : تا فرصت دیدار دیگر بدرود . . .

  4. 3 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    دیگر نگاهی نیست

    عشقی نیست

    چه دیدار سوت و کوری ایست

    باید دید!

    زمین را،

    زمان را،

    چطور بازی دهد ما را …

    کجایی نیما؟

    ببینی این را!

    گفتن شعرهایت هم به دشواریست …

  6. 4 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #24
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    قاب عکس


    چگونه ببینم

    قاب شکسته عکست را

    دستانم خیس

    اشکانم خون

    چطور پای بگذارم در این راه

    نریزم ریز ریز جون

    بیا خود بردار

    عکست را !

    چسبی هم زن …

    این قاب

    این دلم را ! …

  8. این کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #25
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    شناگر نیستم
    چرا دل به دریا داده ام
    رهاکنان سوی اعماق هی، روم
    چشمانم باز، دیدگانم تاریکتر
    در این شب، خورشید ز کدامین سو بود؟
    می روم تا روزنی پیدا کنم
    اندر آن اعماق نوری پیدا کنم!
    نفسم تنگ!
    گفتی یار و دلدار کیست ؟
    اینچنین فراموشی ز اکسیژن گرفته ام!
    خواهم روم سوی آسمان
    گیرم نفس!
    طاق بیش از این ندارم
    چشمانم بسته
    بگذار
    فعلا با آب رقاصی کنم!

  10. 5 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #26
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    یک وقتهایی میخوای یک حرفهارو بزنی نمیتونی!
    یک وقت یک خوشحالی داری که نمیدونی!
    یک وقت هم هست که هیچ وقت قدرش رو نمیدونی!
    هیچ چیز هم ارزش نداره و به همون خوشحالی خودت هم نمی ارزه!
    مثل همین!

  12. این کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #27
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    به یاد آن مورچک (مورچه کوچک)

    نگهی برد مورچکی زهوش
    سر خود به زیر و راه به کوش
    بر سرزمینی بیکران! ،
    در آن سو …
    عاشق بی طاقش
    آخر در سر زد هوس
    سر نهد گریبان در عسل
    شیرینتر از هر مثل
    چنان دست و پا می زند
    عشق دلش را یکجا می زند
    دیگری بیند
    او هم دل به دریا می زند
    قبرستان مرگ است انگار
    شیرین اما تلخ است انگار … ،
    حال مورچک بی خبر
    شاخکی به آن و این
    بو می کشد از این و آن
    همچنان راه می رود از روی این
    نوشته ها!
    که نوشته ها هم می رود از روی آن!
    جانی می دهد، اما
    با عشق نیمه جان می رود
    لنگان
    لنگان
    به سختی
    بر عشقی بی خبر
    خندان بار می برد
    شاید برای دیگری دل تنگ بود
    عشقی که فقط در یک بند بود

    .
    به یاد آن مورچک با عشق
    که درون حرف هایم
    پایی گذاشت محکم!
    و اینگونه اکنون
    به او دل بستم! ….
    Last edited by rex123; 06-07-2012 at 12:48.

  14. 3 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #28
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    یک آرزو

    خنده پر مهر ،
    نعره پر درد ،
    در دلم یک آرزو!
    دستی برآریم
    شبها و روزها
    در این هستی کوتاه
    قلب همه صخره ها ، سنگ ریزه ها
    تشنه و بی تاب
    پر ز شادی
    زیر سایه ی آب!
    نگاهی همچون
    به ماهی ِ خواب ،
    دوباره آیی؟
    توی مرداب ،
    هر چه داریم
    از تاج سر تا کار غم
    دهیم به گرداب؟

  16. 2 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #29
    داره خودمونی میشه rex123's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    191

    پيش فرض

    فکر میکنی همه وجودته ، توی نصف شب هم آروم نمیزاره! خوابو ازت میگیره! فقط براش گریه میکنی! اما دریغ ، بازم میدونی فردا در کار نیست و نخواهد تو را دید! شاید بازی بود. اما چرا من؟؟؟؟ بنویس روزگار! بنویس! ... شاید برای تو چیزی شوم! بنویس همه جور برای بازیش بودم تا از همینم خوشحال شوم! ...
    Last edited by rex123; 14-08-2012 at 23:34.

  18. 6 کاربر از rex123 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 3 از 3 اولاول 123

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •