قسمت دوم
Hitman 2: Silent Assassin
بعد از قسمت اول مامور 47 برای پیدا کردن آرامش و صلح به یک کلیسا در سیسیلی میره و به عنوان یک باغبان برای کشیشی به نام Vittorio کار می کنه، بعد از مدتی 47 پدر Vittorio رو بهترین دوست خودش پیدا و طی یک صحبتی گناهاشو اعتراف می کنه، بعد از این صحبت با اینکه کشیش متوجه میشه که 47 کلی آدم رو کشته ولی باور داشته که اون قلب پاکی داره. یک روز بعد از این واقعه، پدر Vittorio به طور ناگهانی ربوده میشه و فقط نوشته ای به جا می مونه که در اون رباینده در 2 روز خواستار 500 هزار دلار میشه. بعد از این 47 تصمیم می گیره به کار قدیمی خودش یعنی قاتلی برگرده و رد رباینده هارو بزنه. به خاطر همین با سازمان خودش که فکر می کنند 47 مرده ارتباط برقرار می کنه و با رابط خودش دیانا توافق میکنه که "در صورتی برای سازمان کار خواهد کرد که، سازمان هم بتونه بهش کمک کنه تا پدر Vittorio رو پیدا کنه"!
بعد از این، دیانا اطلاعاتی به 47 میده و می گه که پدر ویتوریو توسط یکی از سران مافیای سیسیل به نام Giuseppe Giuliano دزدیده شده و در زیر عمارتی به نام Villa Borghese نگه داری میشه. 47 به اونجا میره و همرو می کشه ولی در آخر نمی تونه دوست خودشو پیدا کنه. بعدها 47 با توجه به عکس های ماهواره ای متوجه میشه که پدر ویتوریو توسط گروهی روسی گرفته شده. 47 بعد از این باز برای سازمان به شرطی کار می کنه که اون ها هم بزارن اون به دنبال ویتوریو بگرده و نجاتش بده، سپس با توافق 2 طرف 47 تصمیم می گیره با پرداخت پول، قرار داد رو انجام بده. به خاطر همین برای انجام این ماموریت به کشورهای مختلف از جمله Russia, Japan, Afghanistan, Malaysia و India سفر می کنه و در همین حین هدف هایی اعم از "تروریست و رئسای جنایتکاران" رو از بین می بره ولی باز هم به تنیجه نمیرسه، سرانجام 47 بیخیال میشه و باور می کنه که ویتوریو کشته شده!!
بعد از مدتی 47 متوجه میشه تمام این ها زیر سرِ فردی به نام Sergei Zavorotko که شخص مهمی در جرایم سازمانه یافته ی روسیه بوده، هست. اون حتی با دولت و ارتش روسیه نیز در اتباطه. از طرفی Sergei مدتی مشتری سازمان بوده و 47 هم مدت ها براش کار می کرده. چندین وقت پیش سرگیئ 47 رو استخدام می کنه تا هرکس که در مورد خرید کلاهک هسته توسط سرگیئ خبر داشته بکشه. جالب این جاست که سرگِی برادر "Arkadij Jegorov" یکی از 5 پدر 47 هست!!! سرگِی بر این باور هست که 47 در مورد دستگاه به سازمان چیزی گفته و اون ها هم به دنبال کشتنش هستن، در واقع سرگِی کاملا درست حدس میزده و 47 توسط سازمان دستور کشتن سرگِی رو می گیره ولی در واقع این یه تله بوده! در اصل سرگِی مشتری سازمان بوده و از 17 برای از بین بردن 47 استفاده می کنه ولی سرانجام 47، 17 رو می کشه...
آخر سر، 47 رد Sergei رو در کلیسایی واقع در سیسل میرنه، جایی که اون "پدر ویتوریو" رو به عنوان یک گروگان نگه داشته. 47 به اونجا میره و طی یک درگیری تمام افراد سرگِی رو می کشه و خود سرگِی هم کشته میشه. 47 ویتوریو رو آزاد می کنه و ویتوریو هم صلیب قدیمی خودشو به "مامور 47" میده و به اون میگه که "مطابق حس درونی خودت سعی کن در زندگی راه درست رو بری و همیشه به دنبال صلح باشی." بعد از این، 47 آخرین نگاهشو به پدر ویتوریو می کنه و از کلیسا خارج میشه و صلیب قدیمی ویتوریو رو به در چوپی کلیسا آویزون می کنه.
در واقع اون متوجه میشه که در زندگی هیچ وقت نمی تونه صلح و آرامش رو پیدا کنه، بنابراین به عنوان یک Hitman به زندگی خودش برمیگرده...
اطلاعات
سازنده: IO Interactive
ناشر: Eidos Interactive
تاریخ انتشار: October 1, 2002
پلتفرم: Microsoft Windows, PlayStation 2, Xbox, Nintendo GameCube
میانگین نمرات: 8.7
ادامه دارد...
به پست دوم اضافه شد!!
واقعا آدم لذت میبره از داستانش، خیلی داستان قشنگی داره.