کجایی رامبد به دادم برس![]()
گفتوگو با بهنوش بختیاری بازیگر مجموعه «چهارچرخ»
زندگی را باطنز راحتتر تحمل میكنم
بهنوش بختیاری، بازیگری است كه هم در سینما و هم در تلویزیون كارهای بسیاری انجام داده است. او را بیشتر به عنوان یك بازیگر طنز میشناسیم. از كارهایش میتوان به مجموعههای شبهای برره، چهارخونه، باغ مظفر، زندگی به شرط خنده و... اشاره كرد.
بختیاری علاوه بر بازیگری دستی هم به نوشتن دارد و تا به حال دو كتاب را روانه بازار نشر كرده كه با استقبال خوبی هم روبهرو بوده است.
اینبار به بهانه پخش سریال چهارچرخ و نقش نسرین به سراغش رفتیم. هرچند از شرایط كارهای طنز دل خوشی ندارد.
در ابتدا بگویید چه شد كه در این سریال بازی كردید؟
از طرف آقای نعیمی (كارگردان اول سریالها) برای بازی در این سریال دعوت به همكاری شدم و از آنجایی كه سالها با ایشان كار كرده بودم و شناخت خوبی از ایشان داشتم، پذیرفتم. ضمن این كه گروه را هم بسیار دوست داشتم. بخصوص بازیگران را كه با اكثر آنها تجربه همكاری داشتم.
قصه این سریال را چقدر پسندیدید؟
خب در ابتدا كه تنها 4 قسمت از فیلمنامه بیشتر آماده نبود و در طول كار كمكم فیلمنامه به دستمان میرسید، اما در هر صورت قصه شیرینی بود.
اگر بخواهید انتقادی از فیلمنامه داشته باشید، با توجه به این كه با سرعت هم نوشته میشد چه میگویید؟
به نظرم در كل كارهای طنز و نهتنها در این سریال، جایگاه بازیگران زن به آن معنا مشخص نیست و آنها بیشتر جنبه تزئینی دارند و اصل قصهها بیشتر روی بازیگران مرد است كه از این نظر واقعا انصاف رعایت نمیشود و امیدوارم در كارهای آینده شاهد حضور پررنگتر خانمها باشیم.
نقش خودتان یعنی نسرین را چقدر دوست داشتید؟
به نظرم نسرین هم یك نقش معمولی بود و جای كار زیادی نداشت.
برای پروراندن این نقش خودتان به شخصه چه كردید؟
ببینید مسالهای كه در حال حاضر وجود دارد این است كه كارگردانها به محض این كه یك كار شروع میشود و قرار است مقابل دوربین برویم میگویند خودت یك كاریاش بكن. پس این وسط نقش كارگردان و نویسنده چه میشود؟
نمیشود كه خودم همه وجوه كاراكترم را دربیاورم. دوست داشتم حداقل در چهارچرخ این كار را نكنم، اما متاسفانه باز هم نشد. بنابراین باز هم خودم بیشتر روی این شخصیت كار كردم.
فكر میكنید چرا این اتفاق میافتد؟
چون همه چیز ضعیف است؛ از فیلمنامه گرفته تا گریم و ما داریم بیخودی دست و پا میزنیم. برای همین هم هست كه به فكر افتادیم و متاسفانه همه هم تنها از بازیگر توقع دارند و از او میخواهند كه شاهكار بسازد.
چهار چرخ در پرونده هنری شما چه جایگاهی دارد؟
چهار چرخ تجربه خوبی بود. توانستم در كنار همكاران خوبی مثل حمید لولایی، مریم امیرجلالی، فلامك جنیدی، مجید یاسر و... بازی كنم.
از این كه این سریال در عید نوروز پخش نشد، ناراحت نشدید؟
بله، به هر حال ایام نوروز حال و هوای مخصوص به خودش را دارد.
ضمن این كه ما روزی 17، 16 ساعت كار میكردیم تا بتوانیم این سریال را به آنتن نوروز شبكه 3 برسانیم و خب در نهایت تمام این خستگیها به تن ما ماند و كارهای نوروزی معمولا بیشتر دیده میشود و حتی بیشتر در مورد آنها قضاوت میشود. به هر حال اگر میدانستیم كه چهار چرخ عید پخش نخواهد شد هیچ وقت با این عجله كار نمیكردیم.
بهنوش بختیاری در چند سال اخیر بسیار پركار شده است. علتش چیست؟
به دو دلیل. یكی این كه انرژیای كه از مردم میگیرم باز هم مرا ترغیب میكند كارهای بیشتری انجام دهم و دوم این كه به هر حال من خرج زندگیام را از این راه میگذرانم و طبیعی است كه باید كار كنم.
چرا بیشتر در این ژانر، یعنی طنز، بازی میكنید؟
چون دوست دارم مخاطبم را شاد كنم و اساسا نگاه خودم به زندگی نگاه جدیای نیست و شخصیت شوخطبعی دارم. فضای زندگیام فضای فانتزی است و كمی با آدمهای معمولی فرق دارد. من آدم معتقد به رویا و خیال هستم و خیلی واقعگرا نیستم. طنز را هم به همین دلیل دوست دارم، چون باعث میشود زندگی را راحتتر تحمل كنیم. به نظر من زندگی بدون شوخی، خنده و مفرح بودن بیمعناست. یعنی شما مثل یك گیاه فقط رشد میكنی و هیچ اتفاق خاصی برایت نمیافتد. البته الان هم نمیخواهم روی این تاكید كنم كه میخواهم فقط كار طنز بكنم ولی ناراضی هم نیستم و خوشحالم از این كه سبكی برای خودم دارم. به هر حال تقریبا در این ژانر پذیرفته شدهام ولی خب این دلیل نمیشود كه بگویم در هیچ نقش جدی یا عجیب و غریبی بازی نخواهم كرد.
در حال حاضر بازی در سینما را بیشتر میپسندید یا تلویزیون؟
من دوست دارم در كار خوب بازی كنم. البته مخاطب تلویزیون صمیمانهتر و نزدیكتر به ماست و بیشتر از جانب او مورد قضاوت قرار میگیریم.
شما تقریبا با همه كارگردانهای طنز كار كردهاید. از كدام یك بیشتر آموختید؟
نمیتوانم اسم خاصی را نام ببرم چون از همه آنها درسهایی را آموختم كه برایم بسیار ارزشمند بوده است. اما طبیعتا مهران مدیری نقش پررنگتری در ارتباط با این موضوع دارد. چون مقوله طنز را بسیار خوب میشناسد و با سلیقه مخاطب هم آشنا است.
نسرین چقدر شبیه خودتان است؟
نسرین ویژگی خاصی ندارد. مثل همیشه یك دختر دانشجو، شاد و پرانرژی است. شاید شاد بودن نسرین یك جورهایی مثل خودم است.
فكر میكنید چهارچرخ در نهایت بتواند نظر مخاطب را جذب كند؟
امیدوارم. به هر حال همه گروه زحمت بسیاری كشیدند و بازیگران هم به خوبی از عهده نقشهایشان برآمدهاند.
از این كه در این سریال دو كارگردان وجود داشت دچار مشكل نشدید؟
خیر. آقای نعیمی 6، 5 قسمت اول كار را گرفته بودند و بعد آقای مزدآبادی به گروه پیوستند و كار را به اتمام رساندند. به هر حال مشكل چندانی از این نظر وجود نداشت.
در حال حاضر چه میكنید؟
در فیلم آرش معیریان با نام ساعت شلوغی یك نقش متفاوت را بازی میكنم، نقشی كه از خودم بسیار دور است و در عین حال بسیار هم جدی است.
از كتابهای تازهتان چه خبر؟
به زودی كتاب جدیدم با نام «یك دونده زن» به بازار نشر خواهد آمد كه در ارتباط با زندگی زنان است.
نوشتن را بیشتر دوست دارید یا بازی كردن را؟
نوشتن آرامشی برایم به دنبال دارد كه بسیار خوب و لذتبخش است. البته بازیگری را هم دوست دارم چون از این طریق با مخاطبانم ارتباط نزدیكتری دارم.
و در نهایت كدام یك از نقشهایتان بیشتر به دل خودتان نشسته است؟
به جرات میتوانم بگویم هیچكدام، چون هیچ طراحی خاصی در ارتباط با نقش خانمها در مقوله طنز وجود ندارد كه این مساله به فیلمنامههای ما مربوط میشود. به هر حال با توجه به محدودیتهایی كه وجود دارد نمیشود در یك نقش خاطرهانگیز بازی كرد.
كارگردان «چهارچرخ» در گفتوگو با ايسنا:
قبول دارم كه سريالهاي طنز تكراري شدهاند
كارگردان سريال «چهار چرخ» گفت: نياز است كه بتوانيم در عرصهي ساخت سريالهاي طنز براي تلويزيون از بازيگران و چهرههاي جديد استفاده كنيم.
جواد مزدآبادي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد:اميدوارم بين مسؤولان شبكهها تغيير نگرش به وجود آيد و اجازه دهند كه گروههاي توليد از بازيگران جديد استفاده كنند.
وي افزود: گاهي به دليل رقابتهايي كه بين برخي از شبكهها براي حمايت از توليد سريال وجود دارد، شبكهها تصور ميكنند اگر بازيگران سريالها بيشتر باشند و بيشتر از چهرهها استفاده كنند، دليلي براي بالا بودن كيفيت و ديده شدن سريالها خواهد بود، در صورتي كه اين طور نيست.
اين كارگردان ادامه داد: تجربه نشان داده است كه مردم قصه را دوست دارند و ما ميتوانيم با ظرافت و هوشمندي دو ـ سه بازيگر طنز پيشكسوت را به سريال بياوريم و بقيه را از چهرههاي جديد و با استعداد استفاده كنيم؛ اين اتفاق باعث ميشود كه چهرههاي جديد را به تلويزيون بشناسانيم و تلويزيون نيز از حالت يكنواختي، تكرار و بازيگرسالاري خارج شود.
مزدآبادي دربارهي آغاز تصويربرداري سريالهاي طنز قبل از پايان نگارش فيلمنامه و تاثير آن بر كيفيت سريالهاي طنز، عنوان كرد: بسياري از افراد تصور ميكنند توليد يك سريال فقط به زمان تصويربرداري آن محدود ميشود و بعد از تمام شدن آن، پرونده سريال نيز بسته ميشود و در نهايت با مونتاژ ناقص به روي آنتن ميرود.
وي ادامه داد: آغاز تصوبرداري قبل از پايان نگارش فيلمنامه، مختص سريالهاي طنز نيست، بلكه ساير سريالها و فيلمها به ويژه سريالهاي مناسبتيها به اين شكل هستند.
جواد مزدآبادي خاطرنشان كرد: شرايط توليد سريالهاي طنز نسبت به سالهاي گذشته بهتر شده اما هنوز بيشتر سريالها براي توليد دير اقدام كرده و در اين صورت همهي مراحل با شتابزدگي انجام ميشود و در نهايت به كار لطمه وارد ميشود.
اين كارگردان دربارهي رقابت سريالهاي طنز تلويزيون با سريال «قهوه تلخ»، گفت: اتفاقي كه براي «قهوه تلخ» افتاد را بايد به فال نيك گرفت؛ يعني رسانهها در يك رقابت سالم با تلويزيون سريالهايشان را عرضه ميكنند. اين رقابت باعث ميشود سطح كيفي آثار نيز بالا برود.
مزدآبادي تاكيد كرد: آنچه كه اكنون در سريالهاي طنز ديده ميشود شتابزدگي است و اين شتابزدگي به همه گروه لطمه ميزند؛ افرادي كه سريال طنز ميسازند توانايي بالايي دارند چرا كه خنداندن مردم كار دشواري است؛ حجم برنامههاي ماهوارهيي و غير ماهوارهيي آن قدر بالاست و مردم آن قدر فيلم تماشا ميكنند كه فيلم زده شدهاند و وقتي قرار است يك مجموعه توليد شود بايد آن قدر هوشمندانه باشد كه بتواند بيننده را جذب كند.
وي خاطرنشان كرد: اگر زمان بيشتري براي توليد سريال در اختيار توليدكنندگان قرار گيرد شايد سريالي با كيفيت بالاتري ارائه دهند.
جواد مزد آبادي درباره پيشبيني از تعداد مخاطباني سريال «چهار چرخ» عنوان كرد: به نظر ميآيد «چهار چرخ» مخاطب خوبي را جذب ميكند؛ چون هم در زمان مناسبي به روي آنتن ميرود و هم قصهاش به گونهاي است كه مخاطبان ميتوانند به خوبي با آن ارتباط برقرار كنند.
وي افزود: كاراكترها قابل باور و لمس هستند؛ تلاش كرديم كه يك سادگي و نشاط در اين سريال وجود داشته باشد و نسبت به اينكه چقدر مورد توجه قرار گيرد خوشبين هستيم.
كارگردان «چهار چرخ» در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا مبني بر اينكه چه تمهيداتي براي جلوگيري از تكرار موضوع در سريال انديشيدهاند، گفت: قبول دارم كه تا حدودي موضوع در سريالهاي طنز تكراري شده است؛ ما بايد سعي كنيم سوژههاي جديدي را انتخاب كنيم كه اين به نويسندهها و سياستگزاراني كه ميخواهند كارهاي طنز را حمايت كنند برميگردد.
وي همچنين اظهار كرد: ما دچار يك نوع تكرار در طنز شديم و اين تكرار به شدت به سريالها لطمه وارد ميكند.
جواد مزدآبادي در پايان بيان كرد: شخصيتهاي برخي از كارهاي طنز كه جديدا شاهد پخش آنها هستيم، هم بالا شهري هستند و هم اتفاقاتي براي آنها رخ مي دهد كه براي قشر عظيمي از مردم كمي دور از ذهن است؛ در «چهارچرخ» چنين اتفاقي نميافتد.
آذين: «چهار چرخ» حرف تازهاي براي گفتن ندارد
خبرگزاري فارس: يك منتقد با اشاره به اين كه سريال «چهار چرخ» نه در داستان و در فيلمنامه و نه در ساختار تلويزيوني حرف تازهاي براي گفتن ندارد و صرفاً ساخته شده كه تماشاگر را بخنداند، گفت: سينما و تلويزيون به راهاندازي مدرسههاي كارگاهي طنز نيازمند است.
«جبار آذين» منتقد و مدرس سينما در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس در مورد سريال «چهار چرخ» ساخته جواد مزدآبادي، اظهار داشت: كار جديد «جواد مزدآبادي» مجموعهسازي كه سعي دارد تواناييهاي خود را در مسير تكامل جهت دهد، يك سريال طنز از سياق مجموعههاي طنز رايج در تلويزيون ايران است.
وي در ادامه تاكيد كرد: تجربه جديد او در عرصه مجموعهسازي و قالب طنز اجتماعي با آن كه براي اين كارگردان حركت رو به جلويي تلقي ميشود، ولي تا تبديل شدن به يك مجموعه استاندارد، حداقل در سطح استاندارهاي اين قبيل آثار تلويزيوني فاصله دارد.
آذين تصريح كرد: براي طنز آميز كردن مجموعه تلويزيوني «چهار چرخ» بيش از كار بر روي داستان، فيلمنامه، شخصيتپردازي مناسب، ايجاد موقعيتهاي خندهآور، ديالوگهاي بامزه، با محتوا، استفاده از نوآوري، به كارگيري خلاقيت بر گردآوري عدهاي بازيگران مشهور به طنازي تلويزيون و فيلمهاي نازل ويدئويي ديده شده است و درست در همين نقطه است كه مجموعه وضعيت خود را به نمايش ميگذارد.
اين مدرس دانشگاه در مورد بازيهاي سريال «چهار چرخ»، بيان داشت: در واقع پاشنه آشيل اين مجموعه در گزينش بازيگران و بازيهاي آنها است. بازيگران سريال «چهار چرخ» با اندكي تفاوت بازيها و نقشهاي كليشهاي خود را ارائه ميدهند، بازيهاي يكنواخت و غيرخلاقانه عدهاي از اين بازيگران حتي اگر در فضاها و قصههاي متفاوت هم شكل بگيرد باز هم بازتاب همان حركات و رفتار تكراري آنها است.
اين منتقد در ادامه به فارس، گفت: حال كه بينندگان از مجموعهها و آثار طنز و كمدي استقبال ميكنند، نياز به شادي و نشاط انگيزه اصلي اين استقبال و توليد چنين فيلمهايي است، لازم است روي آثار طنز به صورت جدي كار شود و تمام ابعاد آن از جمله فيلمنامه، بازيها و كارگرداني اصول، دقيق و حساب شده باشد.
آذين ادامه داد: اين مجموعه باز هم اين نكته مهم را يادآور ميشود كه بايد ميان طنز، هزل و هجو تفاوت قائل شد و آن را در اجرا نشان داد و فرق شوخي سالم با لودگي و تمسخر، تفاوت ديالوگهاي پرمحتوا با حرفهاي بيربط و گاه فيالبداهه و بيمعني را فهميد و درك كرد و در آثار طنز به كار گرفت.
وي در ادامه افزود: سريال «چهار چرخ» نه در داستان و در فيلمنامه و نه در ساختار تلويزيوني حرف تازهاي براي گفتن ندارد و صرفاً ساخته شده كه تماشاگر را بخنداند. البته اين هدف خوبي است اما آيا يك كارگردان مجاز است كه به هر قيمتي و با هر ترفند، ابزار مشروع، غير مشروع، هنري و غير هنري به اين كار اقدام كند؟
اين مدرس دانشگاه در ادامه خاطرنشان كرد: بديهي است كه پاسخ منفي است، بنابراين بايد در خصوص كمديسازي، برنامهريزي شده تا به درستي در اين راه گام برداشته شود در غير اين صورت همچنان در عرصههاي سينما و تلويزيون شاهد آثار سبك، سطحي، سخيف و ضعيف هستيم.
او گفت: مجموعه تلويزيوني «چهار چرخ» علاوه بر نقص در بازيها، شخصيتها، محتوا و مضمون هم با مشكل رو به رو است چرا كه همه چيز دست به هم داده تا يك جورهايي تماشاگر را حتي با قلقلك و شوخيهاي نچسب، بخنداند و در چنين حركت و مقصدي حرفهاي اجتماعي و انساني محلي از اعراب نخواهد داشت.
آذين ادامه داد: در صورتي كه نگاه به آثار مكتوب و نمايشي بزرگسالان طنز پرداز جهان علاوه بر وجوه خنده و شوخيپردازي از مضامين اخلاقي، انساني و خندههاي هم اگر چه ممكن است عمقي نباشد ولي حرفهايي كه در پس ديالوگها، موقعيتها و حركات بازيگران وجود دارد، عميق و گاه تكاندهنده است.
اين منتقد در ادامه افزود: البته با بضاعت ارائه شده در اين مجموعه و تلاش «جواد مزدآبادي» و عوامل مجموعه تماشاي آن براي گذران اوقات فراغت بد نيست اما در مجموع سريال «چهار چرخ» اثري ارزشمند، قوي و ماندگاري هم نبوده و جايي را در تاريخ كمديسازي تلويزيون به خود اختصاص نميدهد و تنها در سياهه فهرست اين گونه آثار ميافزايد.
«جبار آذين» در پايان اين گفتوگو خاطرنشان كرد: نكته آخر اين كه نوشتن فيلمنامههاي تخصصي طنز و خلق شخصيتها طنز آميز، نياز مبرم سينما و تلويزيون كشور ما است و بايد براي تأمين آن گروهسازي كرد، به عبارتي با تاسيس مدرسههاي كارگاهي طنز در راه نگارش متون اصولي و قوي طنز و كمدي قدم برداشت، موفقيت مراكز فيلمنامهنويسي مشابه در بخشهاي ديگر سينما ميتواند سرمشق مناسبي براي داير كردن مدرسههاي كمدينويسي و كمديسازي باشد.
بنظر من دليل اصلي بيمزه بودن سريال اينه كه چون قرار بوده عيد پخشش كنن خيلي سريع جمع و جورش كردن(اگه بشه گفت جمع و جور!!!) كاش همون عيد پخشش ميكردن كه هيچكس اينقدر وقت نداشت بشينه نگاش كنه!!!![]()
خدا شکر اخرش عروسی بود اونم سه تا
از هم ممنونم بخصوص از صدا سیما که بفکر مردم هستند
یعنی افتضــــــــــــــــاح ترین سریال ایرانی بود که ساخته شده!!
این چی بود خدایی!!حیف پول و وقتی که صرف ساختن چنین مضخرفاتی میشه
به خدا اون کلاه قرمزی سگش شرف داشت به این!!باید همونو ادامه میدادن!!
اصلا به خواسته های مردم هیچ توجهی نمیکنن
الآن دیگه وقوع! ازدواج تو سریال این لعنتیا حتمی شده . فقط رقابت بر سر تعدادشه دیگه . به سلامتی این سریال تونست رکورد ۳ عروسی رو بزنه. تا ببینیم سریالای دیگه برای بهبود این رکورد چیکار میکنن
!!
![]()
«جامعه ما نيازمند طنز است»
گفتوگوي ايسنا با نويسنده «چهارچرخ»
نويسنده سريال «چهار چرخ» دربارهي لزوم استفاده از تيمهاي جديد و جوان براي ساخت سريالهاي طنز، گفت: استفاده از تيمهاي جوان ريسك است؛ من استفادهي تلفيقي از بازيگران جديد و قديم را مفيدتر ميدانم.
محمد فاضلي در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عنوان كرد: وقتي مردم براي اولين بار كمدينها را در يك سريال ميبينند، تكليفشان با سريال مشخص ميشود و متوجه ميشوند كه قرار است يك سريال كمدي ببينند؛ اين در حالي است كه استفادهي مطلق از يك نيروي جديد اين ذهنيت را در آنها تداعي نميكند؛ بايد از نيروهاي جديد و قديم استفادهي تلفيقي داشته باشيم كه نتيجهي بهتري دارد.
فاضلي دربارهي تكراري بودن موضوعات طنز نيز اظهار كرد: نويسندگان براي تامين زندگي خود ناچار ميشوند طرحهايي را بپذيرند كه بعضا سازمان صدا و سيما به آنها پيشنهاد ميدهد و تصويب شدهاند.
اين نويسنده در گفتوگو با ايسنا گفت: آفت اصلي يك كار خلاق شتابزدگي است؛ حتي خود مديران سازمان صدا و سيما نيز اذعان دارند كه توليد يك فيلم يا سريال را دير پيشنهاد ميدهند.
وي در عين حال يادآور شد: استثنائاتي هم در اين ميان وجود دارد؛ گاهي اوقات كارهايي شروع شده كه نگارش فيلمنامه همزمان با توليد بوده و تاثيرگذار هم بوده است؛ اما نبايد براي كار خلاق محدوديت زماني ايجاد كرد؛ با شتاب راه به جايي نميبريم. نويسندگان بايد يك درون مايهي كلي از كار داشته باشند تا هنگامي كه نگارش و توليد همزمان است، شايد موثر باشد.
وي خاطرنشان كرد: براي فرار از شتابزدگي در توليد، بايد ساخت سريال را زودتر شروع كرد كه ظاهرا به آن عمل نميشود؛ اگر زمان كافي در اختيار عوامل توليد قرار گيرد قطعا به نتايج بهتري خواهيم رسيد.
فاضلي دربارهي رقابت سريالهاي طنز تلويزيون با سريالهاي طنز شبكه نمايش خانگي، نيز اظهار كرد: يكي از سالمترين اتفاقات در اجراي اصل قانون اساسي كه دربارهي خصوصيسازي است، رقابت بخش خصوصي با غيرخصوصي است.
وي افزود: اطلاع زيادي از گروه توليد «قهوه تلخ» ندارم ولي ميدانم كه كارشان تاثيرگذار بوده و مردم دوست داشتهاند؛ خصوصا اينكه مميزيهاي سازمان صدا و سيما در بيرون از سازمان كمتر است.
نويسنده «چهارچرخ» ادامه داد: جامعهي ما به لحاظ كمديسازي پرپتانسيل است؛ اولين اصل كمديسازي تناقض است كه در جامعه ما زياد ديده ميشود؛ من اين رقابتهاي بيرون از سازماني را دوست دارم.
وي همچنين بيان كرد: يكي از معيارهاي تشخيص جامعه سالم به لحاظ رواني ديدن چهرههاي متبسم مردم است؛ يكي از وظايف رسانهها اين است كه جامعه را به سمت اين نياز (طنز) سوق دهند.
محمد فاضلي در پايان خاطرنشان كرد: نياز اجتماعيمان به طنز را حتي در پيامكهاي مردم به يكديگر نيز ميتوان ديد. اجتماع براي رهايي از انقباض روحياش، به خنديدن، شادي و سرگرمي نياز دارد.
اگه بچه های همین فروم جمع می شدن یه سریال کمدی میساختن.از این بهتر میشد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)