تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 10 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 100

نام تاپيک: متن ترانه های ایرانی

  1. #21
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گروه آریان

    آلبوم بی تو با تو - 1387
    __________________

    آهنگ قاصدک

    آروم آروم سپیده سر زد
    قاصدک از راه رسید و در زد
    می تپه قلبم می دونم این بار
    داره میاره خبری از یار
    همه وجودم شده یه دیدار
    شادی تو چشمام شده پدیدار
    اشکای شوقم به روی گونم
    قاصدک من بگو بدونم
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو بگو بازم از عسل چشماش
    از سبزی لبخند رو سرخی لب هاش
    بگو آخه وقتی حرف از دل و یاره
    تمومی نداره تمومی نداره

    تو تب و تاب چشم انتظاری
    تردید و شک خواب و بیداری
    صدای پا هاش هر دم و هر دم
    گم می شه توی صدای قلبم
    تو کوچه های سرد و قدیمی
    می پیچه عطر خوش نسیمی
    قاصدک انگار می گه که این بار
    رسیده ای یار لحظه ی دیدار
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که ...

    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو بگو بازم از عسل چشماش
    از سبزی لبخند رو سرخی لب هاش
    بگو آخه وقتی حرف از دل و یاره
    تمومی نداره تمومی نداره

    تو تب و تاب چشم انتظاری
    تردید و شک خواب و بیداری
    صدای پا هاش هر دم و هر دم
    گم می شه توی صدای قلبم
    تو کوچه های سرد و قدیمی
    می پیچه عطر خوش نسیمی
    قاصدک انگار می گه که این بار
    رسیده ای یار لحظه ی دیدار
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو که تنگه دل دیوونه
    بگو از اون که آروم جونه
    بگو بگو بازم از عسل چشماش
    از سبزی لبخند رو سرخی لب هاش
    بگو آخه وقتی حرف از دل و یاره
    تمومی نداره تمومی نداره


    ___________________________________________

    تب

    ای وای، ای وای
    خوابم یا که بیدار
    ای وای آره انگار
    این جاست نازنینم
    چشمام مست و
    قلبم شده شیدا
    باور ندارم عشق
    بازم شده پیدا
    تب اون توی قلب منه و
    داره باز تند تند می زنه و
    پریشون شده دوباره این دل
    کیه اون، اونی که این وسط
    نمی خواد چیزی به جز فقط
    یه نگاه واسه شکار این دل
    همه چی دیگه به کامشه
    دیگه دل اسیر دامشه
    همه جا سوار و یکّه تازه
    توی اون نگاهش تو کمون
    دوباره دلو کرده نشون
    واسه من ولی چه دلنوازه

    ای وای، ای وای، ای وای، ای وای ...
    ای وای، ای وای، ای وای، ای وای ...
    ای وای، ای وای
    ای وای، ای وای

    ای وای، ای وای
    خوابم یا که بیدار
    ای وای آره انگار
    این جاست نازنینم
    چشمام مست و
    قلبم شده شیدا
    باور ندارم عشق
    بازم شده پیدا
    تب تو توی قلب منه و
    داره باز تند تند می زنه و
    پریشون شده دوباره این دل
    تویی اون، اونی که این وسط
    نمی خوای چیزی به جز فقط
    یه نگاه واسه شکار این دل


    ___________________________________________

    نوری تا ابدیت (دوستت دارم)
    There are those who think that love comes with a lifetime guarantee
    But we know from those around us that this may not always be
    It's the simple things that come between a father and a son
    But when they try to talk the knives are out before they have begun
    Well that was me and I have seen the light that shines for eternity
    Because I learned to say the words I love you
    ببین چه قلبایی شکستن
    توی دست روزگار
    ببین چشمایی رو که گشتن
    پی نوری موندگار
    از عشق و باور باید که آخر
    بشن لبریز دلامون
    یه روزی هر جا پُر بشه دنیا
    از طنین صدامون
    پس بیا با هر زبون
    تو هم بخون
    بخون عاشقونه کنارم
    فریاد بزن بگو
    دوست دارم

    And this endless road that we are on just keeps on going round
    But there's one destination that always is here to be found
    So come with me
    با من بیا
    You will see

    تو هم ببین
    The light that shines for eternity
    Be strong and learn to say the words I love you
    فریاد بزن بگو
    دوست دارم
    The words
    I love you
    دوست دارم
    The words
    I love you

    ___________________________________________

    لحظه ها

    چقدر آسون می رن امّا لحظه هایی که تو رو دارم
    ساعت انگار حتّی نداره چشم دیدن تو رو کنارم
    تا میام با تو جون بگیرم
    تا می خوام باز آروم بگیرم
    می رسه وقت تلخ رفتن و
    می بری قلبمو جونمو می میرم
    مستیم از عشق
    هر جا هر دم
    حتّی وقتی
    دوریم از هم
    آخه نفسی که عطر تو داره
    آخه اون دلی که برات بی قراره
    آخه چشمی که چشم انتظاره
    مگه می شه بی تو نگیره بهونه
    وقتی که با منی گرچه می دونم
    نمی شه همیشه با تو بمونم
    همه وجودمو نفسمو جونم
    پُر می شه از تو و شعرای عاشقونه

    چقدر آروم می رن امّا لحظه هایی که از تو دورم
    وقتی که یادت توی ذهنم می شه دیگه تنها سنگ صبورم
    واسه این دل تو بهاری
    خود شادابی و قشنگی
    تا که می ری از پیش من امّا
    می گیره قلبم از پاییز دلتنگی
    مستیم از عشق
    هر جا هر دم
    حتّی وقتی
    دوریم از هم
    مستیم از عشق
    هر جا هر دم
    حتّی وقتی
    دوریم از هم
    آخه نفسی که عطر تو داره
    آخه اون دلی که برات بی قراره
    آخه چشمی که چشم انتظاره
    مگه می شه بی تو نگیره بهونه
    وقتی که با منی گرچه می دونم
    نمی شه همیشه با تو بمونم
    همه وجودمو نفسمو جونم
    پُر می شه از تو و شعرای عاشقونه


    ___________________________________________

    کی به جز من

    حالا چی عشق من
    باز تنهایی انگار
    کجا رفتن اون همه یار؟
    که می گفتی جون می دن واست هزار, نه صد هزار بار

    حالا چی عشق من
    ببین کیو می بینی
    واسش افسانه بچینی
    که قشنگ و نازنینی و چنانی و چنینی

    کی به جز من
    می تونه نگفته هاتو دغدغه هاتو از تو نگاهت بخونه
    کی به جز من
    می تونه بیاد دوباره به یه اشاره غمو از دلت برونه
    کی به جز من
    می تونه نگفته هاتو دغدغه هاتو از تو نگاهت بخونه
    کی به جز من
    می تونه بیاد دوباره به یک اشاره غمو از دلت برونه

    من فقط من
    وارث تموم دلتنگیاتم
    مرهمی برای خستگیاتم

    می گفتی که هراسون شدی از بی اعتنایی
    یا از سادگیای اوّل هر آشنایی
    می گفتی که چطور ازت یه بازیچه می ساختن
    اونایی که به ظاهر دل به عشق تو می باختن

    می گفتی و منم چشمامو رو حرفات می بستم
    بغضت می شکست و با تو من هم می شکستم

    امّا اشکام واسه تو نبود همش واسه خودم بود
    برای اون روزایی که من عاشقت شدم بود
    برای اون روزایی که من عاشقت ... هاه

    کی به جز من
    می تونه نگفته هاتو دغدغه هاتو از تو نگاهت بخونه
    کی به جز من
    می تونه بیاد دوباره به یه اشاره غمو از دلت برونه
    کی به جز من
    می تونه نگفته هاتو دغدغه هاتو از تو نگاهت بخونه
    کی به جز من
    می تونه بیاد دوباره به یک اشاره غمو از دلت برونه

    من فقط من
    هم گریه و هم اندوه و هم سوز
    هم غصّه ی غصّه های هر روز
    من فقط من


    ___________________________________________

    هنوز برام همونی

    هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
    بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
    یه طنین آشنا یه عطر دلربا
    دوباره چشمایی به رنگ کهربا
    باز تپشای دل بی پناهم
    باز تو و من بازم همون نگاه
    باز تو باز من بازم اون نگاه
    هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
    بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
    هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
    بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
    نبودی ببینی دلی که می گفتی سنگ شده
    حتّی واسه بهونه گرفتنات تنگ شده
    منی که می گفتم بی تو شبم پر ستارست
    پس چرا دلم پی یه فرصت دوبارست؟

    وقتی عطرت تو هوامه
    نفسات تو لحظه هامه
    چه جوری آروم بگیرم؟
    وقتی هیشکی تو نمی شه
    تو نگات عشقه همیشه
    چرا تو حسرت بمیرم؟
    هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
    بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
    هنوز برام همونی همون نفس تو سینم
    بگو تو بهترینی یا من عاشق ترینم
    نبودی ببینی دلی که می گفتی سنگ شده
    حتّی واسه بهونه گرفتنات تنگ شده
    منی که می گفتم بی تو شبم پر ستارست
    پس چرا دلم پی یه فرصت دوبارست؟

    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا لا لا
    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا لا لا
    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا
    لا لا لا، لا لا لا لا

    ___________________________________________

    بی تو با تو

    اگه بی تو تنها، گوشه ای نشستم
    تویی تو وجودم، بی تو با تو هستم

    اگه سبز سبزم، تو هجوم پاییز
    ذره ذره ی من، از تو شده لبریز

    ای همیشه همدم، واسه درد دلهام
    عطر تو همیشه، جاری تو نفسهام

    ای که تارو پودم، از یاد تو بی تاب
    با منی ولی باز دوری مثل مهتاب

    بی تو با تو بودن، شده شب و روزم
    بی تو اما یادت با منه هنوزم

    تویی تو ی حرفام، تویی تو نفسهام
    ولی جای دستات، خالیه تو دستام

    من به شوق و یاد بارون، زندم و پژمرده نمیشم
    تشنه ی یه قطره ام، اما زرد و دل آزرده نمیشم

    سخته وقتی تو غزل ها، از من و تو واژه ای نیست
    سخته بی تو با تو بودن، سخته اما چاره ای نیست

    بی تو با تو بودن، شده شب و روزم
    بی تو اما یادت با منه هنوزم

    تویی تو ی حرفام، تویی تو نفسهام
    ولی جای دستات، خالیه تو دستام

    تویی تو ی حرفام، تویی تو نفسهام
    ولی جای دستات، خالیه تو دستام


    ___________________________________________

    من اگه جای تو بودم

    [شراره]
    نمی خواد بگی دلت تنگ شده ولی حیف دوری و
    کاشکی یه جوری و وقتی و جایی می دیدی نگاه خستم رو
    یا که بگی آخرش

    [همخوانی]
    سختی ها میگذره
    همینه کار روزگار اینه

    [شراره]
    دوباره آروم کنی این دل شکستم رو
    همیشه و همه جا طفره رفتنه و بهونه
    حرفای عاشقونه
    تا که شاید یه جوری از دل من در بیاری
    ولی بدون واسه من
    حرفا و قشنگترین هدیه ها
    حتی اشک و گریه ها
    ارزشی ندارن وقتی تو صداقت نداری
    من اگه
    جای تو بودم

    [پهلوان]
    من اگه جای تو بودم
    خورشید و می دادم و به شب تو می رسیدم

    [همخوانی]
    حس زنده بودن رو
    توی لحظه لحظه ی با تو بودنم می دیدم

    [پهلوان]
    من اگه جای تو بودم

    [شراره]
    خوب آخرش چی میشه
    با این که همه جا بودم و همه ی وجودم و
    قلبم و عمرم و جونم و
    واسه تو دادم
    می خوای بیای بگی که

    [همخوانی]
    باشم و نباشم
    طنین صدای دلنشین تو همش
    با منه و تا ابد نمی ره از یادم

    [شراره]
    یه وقت فکر نکنی
    چون دل تو همه جا با منه
    به عشق من می زنه
    پس دیگه حتی اگه تو نباشی پیشمی
    نمی دونی که چقدر تشنه ی دیدن تو می شم
    ولی تو نیستی پیشم
    همیشه تویی که تو لحظه هام خیلی کمی
    من اگه جای تو بودم

    [پهلوان]
    من اگه جای تو بودم
    خورشید و می دادم و
    به شب تو می رسیدم

    [همخوانی]
    حس زنده بودن رو
    توی لحظه لحظه ی
    با تو بودنم می دیدم

    [پهلوان]
    من اگه جای تو بودم

    [همخوانی]
    من اگه جای تو بودم


    ___________________________________________

    نگو

    یادته حرفای اولمونو همش از یکی شدن بود و بس
    از رفتن تا آخر خط و با هم دیگه رسیدن بود و بس
    حرف دلامونو میرسوندیم به خدایی که خالق عشقه
    می خواستیم اون همصدایی باشیم که تا ابد عاشق عشقه

    نه نه نگو
    دیگه نگو نگو راهی واسه من و تو نمونده
    نه نه نگو
    دیگه نگو ما رو غم به آخر خط رسونده
    نه نه نگو
    دیگه نگو نگو با هم زندگی جهنمه
    نه نه نگو
    دیگه نگو که جدایی تموم شدن غمه

    ولی دیدی از یادمون رفت قول و قرار عاشقونه
    حالا حرفمون فقط اینه کی باید بره کی بمونه
    حالا من موندمو شب های بی تو
    حالا تو موندیو غم تنهایی
    منم و عطر تو و خاطره ها
    تو و اشک و سکوت و بی صدایی
    اینجا منم دلتنگ دیدنت
    اونجا تو پشیمون و غم زده
    خودت ببین لجبازیمون چطور
    بین من و تورو بهم زده

    نه نه نگو
    دیگه نگو نگو راهی واسه من و تو نمونده
    نه نه نگو
    دیگه نگو ما رو غم به آخر خط رسونده
    نه نه نگو
    دیگه نگو نگو با هم زندگی جهنمه
    نه نه نگو
    دیگه نگو که جدایی تموم شدن غمه

    که جدایی تموم شدن غمه

    ___________________________________________

    ساحل

    [پهلوان]
    یه آشفته یه سرگردون
    تو دستای موجای تقدیر
    رسید آخر به یه ساحل
    مثل خوابی که شده تعبیر


    [پیام]
    مثل مروارید سفیدی
    به چه زیبایی
    می درخشی توی دریا


    [پهلوان]
    توی دریا


    [پیام]
    تو وجودش پاکی بارون
    تو حضورش گرمی خورشید
    مثل رویا
    مثل رویاااااا


    [پهلوان]
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق


    [پهلوان]
    رسید از راه
    قدم برداشت
    دلش توی سینه می لرزید
    پر از شوق و
    امید اما رو قلبش بود سایه ی تردید


    [پیام]
    نکنه روی دل ساحل
    جای پاهای کسی باشه
    کی می دونه


    [همخوانی]
    کی می دونه


    [پیام]
    نکنه توی دل ساحل
    خونه و جای کسی باشه
    کی می دونه


    [همخوانی]
    کی می دونه


    [پهلوان]
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق


    [پیام]
    ولی این قصه افسانه نسیت
    این قصه قصه ی من و توست


    [پهلوان]
    پس باید دل و زد به دریا
    از دل غبار تردید و شست
    می خوام بگم که دلم رو باختم
    تو هجوم ناغافل عشق
    میخوام بگم اون
    پریشون
    منم من
    تویی تویی اون ساحل عشق


    [پهلوان]
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق
    ساحل
    ساحل عشق


    ___________________________________________

    خواب ناز

    [پهلوان]
    کنار آتیش گرم یه شومینه
    آروم آروم مژه هات رو هم می شینه
    میری تا شهر خیال وخواب و رویا
    کی می دونه حالا چشمات پشت پلکات
    صورت کیو می بینه


    [صالحی]
    هرچه قدر گفتم واست
    از همه جا از همه کس
    جوابت اما واسم
    هیچی نبود جز یه نفس


    [پهلوان]
    حیف که قدر لحظه ها رو ندونستم
    هر چی خواستم که بگم
    دوست دارم


    [صالحی]
    دوست دارم


    [پهلوان]
    نتونستم


    [صالحی]
    دیگه بخواب که داره خواب ناز میاد
    حالا ببین دلت تو خواب کیو می خواد


    [پهلوان]
    ببین اونجا کی میاد
    جونش و فدات کنه
    یا که هر بار عزیزم
    عشق من صدات کنه


    [همخوانی]
    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه


    [پهلوان]
    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه


    [صالحی]
    سکوت شب دل ها رو غمگین می کنه
    خواب داره پلکام رو سنگین می کنه
    دیگه حرفی نمی مونه جز همین
    که بگم خوب بخوابی ای نازنین


    [پهلوان]
    اگه تو شهر خیالت
    بین جمع عاشقات
    یه دفعه یه جای دور
    اگه خیره شد نگات
    دیدی اونجا دو تا چشم
    توی چشات زل می زنن
    بدون این چشمای بی قرارو عاشق منن


    [صالحی]
    دیگه بخواب که داره خواب ناز میاد
    حالا ببین دلت تو خواب کیو می خواد


    [پهلوان]
    ببین اونجا کی میاد
    جونش و فدات کنه
    یا که هر بار عزیزم
    عشق من صدات کنه


    [صالحی]
    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه


    [پهلوان]
    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه

    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه

    جونش و فدات کنه
    عشق من صدات کنه

    عشق من


    ___________________________________________

    ای جاویدان ایران

    ایران
    ایران
    اوووه اوووه او اوووه اوووه او
    اوووه اوووه او اوووه اوووه او
    ایران

    باز اسم وطن اومد به میون
    بازم عاشقا جمعند همشون
    میدون و هزار قلب بی قرار
    دستا به دعا چشما نگرون
    پر شد همه جا یک دل یه صدا
    فریاد همه از پیر و جوون
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران

    باید که غم از چشما بشه دور
    لبریز بشه دل از شادی و شور
    باید بدمه تو قلب همه
    خورشید امید با جشن و سرور
    پس تا برسه باز از نفس
    هر سینه به گوش فریاد غرور
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    اوووه اوووه او اوووه اوووه او
    اوووه اوووه او اوووه اوووه او

    اوووه اوووه او اوووه اوووه او
    اوووه اوووه او اوووه اوووه او
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    پیش تا پایان ای جاویدان ایران
    ایران


    ___________________________________________

    اون روزا

    موافقین یه آهنگ راجع به خودمون بخونیم
    خیلی خوب
    این آهنگ رو تقدیم میکنیم به همه طرفداران خوب آریان
    اووووو اووووووو اوووووو


    [پهلوان]
    اون روزا یادش بخیر تولد ترانه ها
    واسه اون می خوندم و
    می شد عروس قصه ها
    هر چی که به عشق اون
    می تونست ترانه شه
    اون فکر می کرد آخر یه روز
    قصه ی عشق همه شه


    [همخوانی]
    اووووو اووووووو اوووووو
    اووووو اوووووو اوووووو


    [پهلوان]
    با هم یکی شدیم
    یه روزی با دوستای قدیم
    با نغمه های عشق کنار هم
    خوندیم و زدیم
    رفتن روزای سخت
    رسیدن شب های موندگار
    هم ساز و هم صدا
    گذاشتیم عشق و به یادگار
    بعضی ها رفتن
    ولی اونا که موندن
    بازم از عشق موندنی می خوندن


    [همخوانی]
    اووووو اووووووو اوووووو
    اووووو اوووووو اوووووو


    [صالحی]
    امشب شور و هیاهو


    [همخوانی]
    باز دوباره پرواز


    [صالحی]
    هر چی دل عاشقه


    [همخوانی]
    انگار امشب اینجاست


    [صالحی]
    با جادوی ترانه


    [همخوانی]
    باید غم به سر شه


    [صالحی]
    دوباره با صدامون


    [همخوانی]
    صحنه شعله ور شه


    [پهلوان]
    صدای آواز
    می مونه همیشه
    هر چی که خوندیم یه روز
    خاطره می شه


    [همخوانی]
    اووووو اووووووو اوووووو
    اووووو اوووووو اوووووو

  2. #22
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض علیرضا افتخاری

    آلبوم نوای اساتید - 1387
    ___________________


    عاشق شدن

    دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
    دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
    چرا این در و اون در میزنی ای دل غافل
    دیگه دل بستن و دل بریدن فایده نداره
    وقتی ای دل به گیسوی پریشون می رسی خودتو نگه دار
    وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار ، خودتو نگه دار
    دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
    دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره

    ای دل دیگه بال و پر نداری
    داری پیر میشی و خبر نداری
    ای دل دیگه بال و پر نداری
    داری پیر می شی و خبر نداری
    وقتی ای دل

    به گیسوی پریشون می رسی خودتو نگه دار
    وقتی ای دل

    به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار،
    خودتو نگه دار
    دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
    دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
    دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
    دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره


    ___________________________________________

    بزم کسان

    تو ای شمع بزم کسان
    هم آواز بوالهوسان
    قصه مگو تو دگر ز وفا

    شکستی چون بال مرا
    نپرسیدی حال مرا
    وه که چه غافلی از دل ما

    مجنون ز بلای دلم
    گردون ز رضای دلم
    دریا زصفای دلم
    عمری ز نوای دلم
    حیران شده ام

    چشمم ز وفای دلم
    گرید ز برای دلم
    جمعی ز حکایت دل
    هر شب به هوای دلم
    گریان شده اند

    گفتم دستم گیری به وفا
    هر دم بینی افتاده ام از پا

    تا افتادم در راه غمت
    گشتم ای مه پامال تمنا

    کی غم داری
    تو که فارغ از غم من
    همه شب خفتی
    کی از یاری
    به تسلای دلم من
    سخنی گفتی

    گفتم دستم گیری به وفا
    هر دم بینی افتاده ام از پا

    تا افتادم در راه غمت
    گشتم ای مه پامال تمنا

    یک شب چو من نبردی
    سری به سینه
    تا از صبا گشایی
    دری به سینه
    سینه بود بخدا
    خانه ی عشق و صفا


    تو ای شمع بزم کسان
    هم آواز بوالهوسان
    قصه مگو تو دگر ز وفا

    شکستی چون بال مرا
    نپرسیدی حال مرا
    وه که چه غافلی از دل ما


    ___________________________________________

    شب فروردین

    چشم آهوی ختن دارد
    او قصد جان من دارد

    از کنارم آن مسافر چو رویا گذشت
    زیر باران مانده ام پس چرا بر نگشت ؟

    یادی از آن شب فرودین
    بودی مهمانم آن نازنین
    قصه گفتی برایم ز ماچین و چین

    پری چشمه از خوابم چرا رفت ؟
    که بود واز کجا بود و کجار فت ؟

    شبی در آینه نشکفته خندید
    دوباره گم شد و در قصه ها رفت

    آینه بی تو بر سر زد
    شاپرک سوخت و پر پر زد

    بی تو هرشب بعض باران در دل دارم
    بی چراغم چونکه به شبنم دل دادم

    ای مسافر من تو را چشم در راهم
    زیر باران دل بسوزد از آهم
    دل بسوزد از آهم
    دل بسوزد از آهم ...


    _________________________________________________


    رفیق

    گفته بودن تو این شهر دلای مهربون هست
    برای گفتن درد همیشه هم زبون هست
    توی دلای مردم از عاطفه نشون هست
    شنیده بودم اینجا رفیق تا پای جون هست
    دیدم ای داد بیداد هر انچه گفته بودن خیال و خواب خامی
    محبت شد بیابان رفاقت شد سرابی
    رفاقت شد سرابی
    اومدیم و تفاوت ها رو دیدم
    در این جا تلخ و شیرین و رو چشیدیم
    به شهر بی ترحم دل نبستیم
    به سوگ خانه در غربت نشستیم

    گفته بودن تو این شهر دلای مهربون هست
    برای گفن درد همیشه هم زبون هست
    توی دلای مردم از عاطفه نشون هست
    شنیده بودم اینجا رفیق تا پای جون هست
    رفیق تا پای جون هست
    رفیق تا پای جون هست
    دیدم ای داد بیداد هر انچه گفته بودن خیال و خواب خامی
    محبت شد بیابان رفاقت شد سرابی
    رفاقت شد سرابی
    رفاقت شد سرابی

    اومدیم و تفاوت ها رو دیدیم در این جا تلخ و شیرین و رو چشیدیم
    به شهر بی ترحم دل نبستیم
    به سوگ خانه در غزبت نشستیم


    ___________________________________________

    دو یار قدیمی

    دویار قدیمی دو هم هم زبانیم
    دو دلداده ی پاک این زمانیم
    تو محرم دل تو راز منی
    تو با خبر از نیاز منی
    بهتر از تو دگر هم نشینی ندارم
    جز تو هم صحبت نازنینی ندارم
    حرف دلم را تنها تو دانی
    دل می بری با شیرین زبانی
    به مهرت اسیرم دل از تو نگیرم
    تویی ساز شیرین زبان من
    تویی مرغک نغمه خوان من
    ز عشقت مستم
    به پایت نشستم
    تویی هستی و تار و پود من
    تویی ذره های وجود من
    چه شبها که با من نوا ها سرودی
    به رویم ز شادی چه درها گشودی
    به سازت سپردم زمن دل ربودی
    چه دیوانه بودم چه دیوانه بودی
    تویی ساز شیرین زبان من
    تویی مرغک نغمه خوان من
    خواهم که عمری را گوشه ای نشینم
    از باغ رویا ها با تو گل بچینم
    صد خاطره دارم با تو از جوانی
    گم کرده ای دارم گر تو را نبینم
    تویی ساز شیرین زبان من
    تویی مرغک نغمه خوان من
    تویی ساز شیرین زبان من
    تویی مرغک نغمه خوان من
    تویی ساز شیرین زبان من


    _________________________________________________


    گندم طلایی

    اگه چشمه اگه رودیم
    فکر دریای کبودیم
    چرا بینمون سرابه؟
    چرا بینمون سرابه؟

    باورش محاله اما
    قصه جدایی ما
    قصه ماهی و آبه
    قصه ماهی و آبه

    تو گل سرخی و من ساقه پیچک
    یا ترنمی واسه خواب عروسک
    مگه میشه که تو باشی و نباشی
    توی غمناکی آواز چکاوک ؟

    تو که سرنوشتمو رقم زدی
    چرا لحظه هامو رنگ غم زدی؟
    تو رو از تو مینویسم که تویی
    مشق بد بودنمو قلم زدی
    تو منو رقم زدی

    اگه چشمه اگه رودیم
    فکر دریای کبودیم
    چرا بینمون سرابه؟
    چرا بینمون سرابه؟

    باورش محاله اما
    قصه جدایی ما
    قصه ماهی و آبه
    قصه ماهی و آبه

    گندم طلایی و عطر ستاره
    که نشون از بی نشونی تو داره
    دست تو نوازش نسیم و برگه
    فکر یاسه تو شب سرد تگرگه

    اگه دستای من از دست تو دوره
    کار دل نیست کار غفلت و غروره
    میشه هر چی عاشقه با تو صدا کرد
    برای پرنده ها پنجره وا کرد

    اگه چشمه اگه رودیم
    فکر دریای کبودیم
    چرا بینمون سرابه؟
    چرا بینمون سرابه؟

    باورش محاله اما
    قصه جدایی ما
    قصه ماهی و آبه
    قصه ماهی و آبه


    ___________________________________________

    بزم کسان (نسخه پاپ)

    تو ای شمع بزم کسان
    هم آواز بوالهوسان


    قصه مگو تو دگر ز وفا
    شکستی چون بال مرا,
    نپرسیدی حال مرا
    وه که چه غافلی از دل ما

    مجنون ز بلای دلم
    گردون ز رضای دلم
    دریا زصفای دلم
    عمری ز نوای دلم

    حیران شده ام
    چشمم ز وفای دلم, گرید ز برای دلم

    جمعی ز حکایت دل هر شب به هوای دلم گریان شده اند


    گفتم دستم گیری به وفا
    هر دم بینی افتادت ام از پا

    تا افتادم در راه غمت گشتم
    ای مه
    پامال تمنا


    کی غم داری تو که فارغ از غم من همه شب خفتی
    کی از یاری به تولای دل من سخنی گفتی


    گفتم دستم گیری به وفا
    هر دم بینی افتادت ام از پا

    تا افتادم در راه غمت گشتم
    ای مه
    پامال تمنا


    یک شب چو من نبردی, سری به سینه
    تا از صبا گشایی در به سینه
    سینه بود بخدا
    خانه ی عشق و صفا


    تو ای شمع بزم کسان
    هم آواز بوالهوسان

    قصه مگو تو دگر ز وفا
    شکستی چون بال مرا, نپرسیدی حال مرا
    وه که چه غافلی از دل ما


    ___________________________________________

    به یاد استاد تاج

    روزی آن حنجره آوازی داشت
    به افق پنجره بازی داشت


    قفس سینه اگر میشد باز
    مرغ این غمکده پروازی داشت


    شب همه شب به نوا سر میکرد
    روز با زمزمه آوازی داشت


    دم که می زد ز میستان می زد
    نای و نی در گره رازی داشت


    غصه با جام جهان بین می گفت
    قصه با مست سراندازی داشت


    تاج اکنون شده خاموش
    ای کاش این سرانجام سرآغازی داشت


    [آواز]
    گر تو خواهی که بجویی دلم
    گر تو خواهی که بجویی دلم
    امروز بجوی، دلم آخ ...
    ورنه بسیار بجویی و
    ورنه بسیار بجویی و نیابی باز هم

    [چهچه]
    روزی آن حنجره آوازی داشت
    به افق پنجره بازی داشت
    قفس سینه اگر میشد باز
    مرغ این غمکده پروازی داشت

  3. #23
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گروه هفت

    آلبوم هفت
    _________

    پسرک روزنامه فروش

    طفلکي روزنامه هاش ريخت
    باز يه بد شانسي ديگه
    پسرک باز هم زمين خورد
    باز تو کفشاش پر ريگه

    کفشاي کهنه و پاره اش
    دوباره اونو زمين زد
    باز لباساش پر گِل شد
    توي روز برفي و بد

    اما اين بار جاي گريه
    پسرک پاشد و خنديد
    خبر روزنامه هاشو
    وسه اولين دفعه ديد

    تا حالا روزنامه ها شو
    وا نکرده بود، بخونه
    اون فقط روزنامه مي فروخت
    آخ، چه بيرحم زمونه

    تيترهاي روزنامه هاشو
    که همه خيس شده بودند
    داشت بلند بلند مي خوند که
    دورشو مردم پشوند

    يه نگاه کرد ديد که مردم
    هر کدوم يه چيزي مي گن
    بعد چند لحظه دوباره
    مي گذرن از اون و ميرن

    کاغذ اي خيس و برداشت
    يه گوشه نشست و خنديد
    اما از خنده ي تلخش
    دل صد تا گريه لرزيد

    تا حالا روزنامه ها شو
    وا نکرده بود، بخونه
    اون فقط روزنامه مي فروخت
    آخ، چه بيرحم زمونه

    سر اون چهارراه سرد
    نديد اونو ديگه هيچ کس
    آدماي توي اين شهر
    نمي گيرن از کسي درس

    تيتر رونامه ها اين شد
    يه کوچلو تا خدا رفت
    طفلکي روزنامه هاش ريخت
    پسرک چه بي صدا رفت

    «دکلمه: شهاب حسيني»


    _________________________________________________

    عزيز تنها

    تو شب گرم مُرداد، تو فصل سرد پاييز
    هوا که باروني شد گريه مي کردي عزيز


    چه غربت عجيبي تو چشمات خونه کرده
    برات بميرم بگو چرا دست تو سرده؟


    اين همه دلواپسي تو قلب تو چي مي خواد؟
    يکي بايد به قلبت يه جون تازه مي داد


    دلواپس گريه هات شدم عزيز تنها
    بي کسي خيلي سخته اينو ميدونم، زيبا!


    اينجا يکي مثل تو پر از شباي درده
    يکي همين دور و بر واسه تو گريه کرده


    حالا دوباره چشمات نم بارون گرفته
    اما يکي اينجا هست که از پيشت نرفته

    وقتي بارون چشات شونمو مي لزونه
    نمي خوام گريه کني، اشک تو چشمات بمونه


    دوست دارم وقتي دلم مي گيره از بي کسي
    سر رو زانوت بذارم تا(تو) به دادم برسي

    نمي خوام باروني شه گونه هاي عاشقت
    نمي خوام شب که ميشه بگيره بازم دلت

    نمي خوام تنهاييات هق هقت شه وقت خواب
    نمي خوام آروزهات بشه يه خونه رو آب

    وقتي گريت مي گيره کي به دادت مي رسه؟
    جز من دربدرت کي برات همنفسه؟


    _________________________________________________

    لحظه ی ديوونگي

    خيال نکن ديوونه ام وقتي مي گم دوسِت دارم
    وقتي ميگم به خاطرت پا روي دنيا مي ذارم
    خيال نکن ديوونه ام وقتي برات گل مي ارم
    وقتي که عصاي تو رو توي اتاقم مي ذارم

    هميشه بهترين من فقط مي خوام ببينمت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت
    هميشه بهترين من فقط مي خوام ببينمت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت

    لحظه ي عاشق شدنه،
    لحظه ي عاشق شدنه فقط بگو مال مني
    بگو تو اين دلواپسي ازم تو دل نمي کني
    لحظه ي عاشق شدنه،
    لحظه ي عاشق شدنه فقط بگو مال مني
    بگو تو اين دلواپسي ازم تو دل نمي کني
    ازم تو دل نمي کني...

    خيال نکن ديوونه ام وقتي ميگم عاشقتم
    وقتي مي گم دوسِت دارم تو عاشقي لاي قصه ام
    خيال نکن ديوونه ام وقتي برات نامه ميدم
    وقتي لالايي مي خونم، شبا برات قصه مي گم

    هميشه بهترين من فقط ميخام ببينمت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت
    هميشه بهترين من فقط ميخام ببينمت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت
    گل مي شم از چشماي تو وقتي ميام به ديدنت

    لحظه ي عاشق شدنه،
    لحظه ي عاشق شدنه فقط بگو مال مني
    بگو تو اين دلواپسي ازم تو دل نمي کني
    لحظه ي عاشق شدنه،
    لحظه ي عاشق شدنه فقط بگو مال مني
    بگو تو اين دلواپسي ازم تو دل نمي کني
    ازم تو دل نمي کني...

    _________________________________________________

    نامهربون

    تنهام نذار نامهربون، اونور اين مرز جنون
    فقط تو رو دارم و بس

    تنهام نذار نامهربون، تو غربت سرد خزون
    فقط تو رو دارم و بس

    سختي انتظار همين دلهره هاي مبهمه
    منو تو اوج دلهره، چشم به راه جاده نشون

    هم پرسه ي نامهربون، عشق ما يعني جنون
    قدم بذار تا رد بشيم، سبک مثل باد وزون
    سبک مثل باد وزون

    مثل قصّه هاي شب، منو ازين قصّه نرون
    اگه بري من مي ميرم، تو ازسما هستي بدون

    تنهام نذار نامهربون، اونور اين مرز جنون
    فقط تو رو دارم و بس

    تنهام نذار نامهربون، تو غربت سرد خزون
    فقط تو رو دارم و بس

    سختي انتظار همين دلهره هاي مبهمه
    منو تو اوج دلهره، چشم به راه جاده نشون

    هم پرسه ي نامهربون، عشق ما يعني جنون
    قدم بذار تا رد بشيم، سبک مثل باد وزون
    سبک مثل باد وزون


    تنهام نذار نامهربون، اونور اين مرز جنون
    فقط تو رو دارم و بس

    تنهام نذار نامهربون، تو غربت سرد خزون
    فقط تو رو دارم و بس


    تنهام نذار نامهربون، اونور اين مرز جنون
    فقط تو رو دارم و بس

    تنهام نذار نامهربون، تو غربت سرد خزون
    فقط تو رو دارم و بس


    _________________________________________________

    غريبه


    واسه گم شدن تو رويا نمي خوام با تو بمانم
    خاطره هامونو امشب با دقائق مي سوزونم
    يه روزي به خاطر تو روي شبها پا گذاشتم
    اون روزا هيچ چيو و قد يه نگات دوست نداشتم
    توي چشمات يه غزل بود يه غزل جنس ترانه
    تپش قلب من و تو مي سرودش عاشقانه
    چشمات و به روي عشق و روي مهربوني بستي
    هر چي مهربوني کردم تو شدي نامهربون تر
    واسه اين شهرزاد عاشق توشدي غريبه اخر
    اون کسي که عاشقت بود تو رو ديگه دوست نداره
    واسه دل بريدن از تو لحظه ها رو مي شماره


    _________________________________________________

    عزيز ترين

    عزيزترين دوسِت دارم قد يه دنيا اطلسي
    قد يه باغ پر از گيلاس، قد هزارتا نرگسي
    عزيزترين دوسِت دارم قد يه باغ آلبالو
    قد شگوفه هاي سيب، قد درختاي هلو

    از باغ نارنج و ترنگ هديه برات گل ميارم
    دلم ميخاد بهت بگم عزيزترين دوسِت دارم
    از باغ نارنج و ترنگ هديه برات گل ميارم
    دلم ميخاد بهت بگم عزيزترين دوسِت دارم

    دوسِت دارم، دوسِت دارم، عزيزترين دوسِت دارم........

    عزيزترين دوسِِت قد يه شيشه ي گلاب
    قد يه مشت شهد عسل، قد شيريني يه خواب
    عزيزترين دوسِت دارم قد سبد سبد انار
    قد يه باغچه گل سرخ، قد هزار هزار بهار

    از باغ نارنج و ترنگ هديه برات گل ميارم
    دلم ميخاد بهت بگم عزيزترين دوسِت دارم
    از باغ نارنج و ترنگ هديه برات گل ميارم
    دلم ميخاد بهت بگم عزيزترين دوسِت دارم

    دوسِت دارم، دوسِت دارم، عزيزترين دوسِت دارم........

    _________________________________________________

    شومينه

    من ديگه دستتو خوندم، پاي عشق تو نموندم
    نامه هاتو پاره کردم ، همه عکساتو سوزوندم

    نامه هاي بي نشوني، عکس هاي سوخته و پاره
    تنها يادگاري هاته، که تو رو يادم مياره

    عکس هاي نصفه تو آلبوم، که ديگه تو رو ندارند
    منو ياد خاطرات، تو و عاشقيت ميارند

    امّا امروز توي شعرهام، اثري از تو نمونده
    حرف هاي نامهربونت، دلمو خيلي سوزونده

    حالا جاي با تو بودن، به افق خيره مي مونم
    کنار شومينه آروم، واسه ي دلم مي خونم
    کنار شومينه آروم

    گوشه دنج ترانه، ساز خوش صداي گيتار
    منو يادي از گذشته، قاب بي عکست رو ديوار

    باز مي خونم گل نعنا، من شدم تنهاي تنها
    اوني که رفته نمياد، حتّئ تا آخر دنيا

    حالا جاي با تو بودن، به افق خيره مي مونم
    کنار شومينه آروم، واسه ي دلم مي خونم

    باز مي خونم گل نعنا، من شدم تنهاي تنها
    اوني که رفته نمياد، حتّئ تا آخر دنيا

    اوني که رفته نمياد، حتّئ تا آخر دنيا

    _________________________________________________

    تولد (جشن چشمات)

    جشن چشماتو گرفتند، تو حضور سبز رويا
    آسمون غرق نگاهت، نمون لبريز دريا

    جشن چشماتو گرفتند، تو شب شادي يک سال
    زندگي مديون چشمات، خاطره سرشار بر باد

    جشن پاک مهربوني، تو زلالي يه آينه
    عکس نازنين چشمات، تا تداعي يه آينه

    جشن باشکوه بارون، توي باغي عاشقونه
    از غزل غزل نگاهت، تا خود خودِ ستاره

    جشن چشماتو گرفتند، تو شب شادي يک سال
    زندگي مديون چشمات، خاطره سرشار بر باد

    جشن چشماتو گرفتند، روي کاغذهاي پاييز ،
    تو شبي اگرچه ابري، امّا مهتابي و آبي

    جشن چشماتو گرفتند، پُر انس و مهربوني
    رنگ تو رنگ محبّت، نقش چشمات آسموني

    پا به پاي سوختن شب، توي لحظه هاي موعود
    با يه سرنوشت مبهم، شب شبِ ستاره ها بود

    جشنتو وقتي سرودم، پيش من فقط تو بودي
    امّا آخرهاي شعرم، رفتي و ديگه، رفتي و ديگه

    نموندي

    _________________________________________________

    پينوکيو

    پينوکيو پينوکيو، پدر ژپتو يادته
    يادته گفتي آدمي، راستگو بودن عادتته

    يادت مياد گربه نره، کلاه مي ذاشت هي سر تو
    قالت مي ذاشت دوباره، مي خوردي يه فريب نو

    پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو

    پينوکيو يادش بخير، عاشق همديگه بوديم
    ساعت پنج بعد از ظهر

    پينوکيو يادش بخير، از عشق هم مي سروديم
    ساعت پنج بعد از ظهر

    گولت زدند اين آدم ها، برس به اوج قصّه هات
    آدم کوچولوي چوبي

    گولت زدند اين آدم ها، فرشته مياد پا به پات
    آدم کوچولوي چوبي

    پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو
    پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو
    پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو

    روباه مکّار يادته، افتاد و توبه کار تو خواب
    خواب مي ديدي پولدار شدي، تو روياهاي پاک پاک

    نجّار پير ُ يادته، که رفتي و قلب نهنگ
    خاطره مي ساخت با چشات، خاطره هاي رنگارنگ

    فرشته ي مهربون هم، هميشه همراه تو بود
    تو شب هاي بي حوصله، تو شبهاي بي حوصله

    فرشته ي مهربون هم، ستاره و ماه تو بود
    تو شب هاي بي حوصله، تو شبهاي بي حوصله

    پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو، پينوکيو

    پينوکيو پينوکيو، پدر ژپتو يادته
    يادته گفتي آدمي، راستگو بودن عادتته

    گولت زدند اين آدم ها، برس به اوج قصّه هات
    آدم کوچولوي چوبي، فرشته مياد پا به پات

    پينوکيو آزاد بشو، بچگي تو دنياي ماست
    پينوکيو آدم بشو، قصّه هاي چوبي کجاست

    پينوکيو بچگي تو دنياي ماست
    قصّه هاي چوبي کجاست


    _________________________________________________

    بي گناه

    من که از جنس تو بودم، پاي حرفاي تو موندم
    چرا مي گي ناگزيري، من که هرچي گفتي خوندم

    جرم من چي بود که امروز، بي گناه ِ پُرگناهم
    من که عشقمو عزيرم، هرجا تو خواستي کشوندم

    عاشقي کردي و رفتي، همه ي دار و ندارم،
    حالا محتاج تو هستم، کاش منم مثل تو بودم

    عاشقي کردي و رفتي، همه ي دار و ندارم،
    حالا محتاج تو هستم، کاش منم مثل تو بودم


    _________________________________________________

    هفت (Remix)

    عزيزترين دوست دارم قدّ يه دنيا اطلسي
    قدِ يه باغ پُر از گيلاس، قدّ هزارتا نرگسي

    عزيزترين دوست دارم قدّ يه باغ آلبالو
    قدّ شکوفه هاي سيب، قدّ درخت هاي هلو

    زندگي بي تو بد نيست، فرقي نداره باشي
    مي گذره اين روزگار، حتّئ اگه نباشي

    زندگي بي تو بد نيست، فرقي نداره باشي
    مي گذره اين روزگار ، حتّئ اگه نباشي

    جشن چشماتو گرفتند، روي کاغذهاي پاييز،
    تو شبي اگرچه ابري، امّا مهتابي و آبي

    جشن چشماتو گرفتند، پُر انس و مهربوني
    رنگ تو رنگ محبّت، نقش چشمات آسموني

    تو چرا دلت گرفته، چرا ميگي تنها هستي
    من که تنها بودم امّا، تنهايي رو از تو روندم

    جرم من چي بود که امروز، بي گناهِ پُرگناهم
    من که عشقمو عزيزم، هرجا تو خواستي کشوندم

    وقتي داشتي مي رفتي، جدايي سخت بود از تو
    امّا تو قلبم گفتم، حالا که ميري برو

    برو ديگه برنگرد، دوست ندارم که باشي
    دوست ندارم که توي، ترانه هام رها شي

    خيال نکن ديوونم، وقتي ميگم دوست دارم
    وقتي ميگم به خاطرت، پا روي دنيا مي ذارم

    خيال نکن ديوونم، وقتي برات گل ميارم
    وقتي که عکس هاي تو رو، توي اتاقم مي ذارم

    هميشه بهترينِ من، فقط مي خوام ببينمت
    گل مي شم از چشم هاي تو، وقتي ميام به ديدنت

    هميشه بهترينِ من ، فقط مي خوام ببينمت
    گل مي شم از چشم هاي تو، وقتي ميام به ديدنت
    گل مي شم از چشم هاي تو، وقتي ميام به ديدنت

    گوشه دنج ترانه، ساز خوش صداي گيتار
    منو يادي از گذشته، قاب بي عکست رو ديوار

    امّا امروز توي شعرهام، اثري از تو نمونده
    حرف هاي نامهربونت، دلمو خيلي سوزونده

    حالا جاي با تو بودن، به افق خيره مي مونم
    کنار شومينه آروم، واسه ي دلم مي خونم


    _________________________________________________

    هفت

    Striven
    Siven
    Striven
    Seven

    Striven
    Siven
    Striven
    Seven

    پرم از يه دنيا واژه
    پرم از يه دنيا احساس
    پرم از يه قلب عاشق
    که مي دونه خيلي تنهاست

    پرم از حرف هاي زيبا
    پرم از گل هاي مينا
    پرم از سبد سبد نور
    از هزار تا رويا

    حالا که دوباره تو خواب
    عاشقم عاشق مهتاب
    بيا و هميشگي باش
    قلب اين عاشق و درياب

    پرم از خواب نديده
    از راز شنيده
    پرم از يه دست تنها
    که به دست من رسيده

    پرم از قصه ي پرواز
    پرم از رجمه آواز
    پرم از غزل غزل شعر
    پرم از لالايي احساس

    Stiven
    Siven
    Stiven
    Seven

    Stiven
    Siven
    Stiven
    Seven

    پرم از يه دنيا واژه
    پرم از يه دنيا احساس
    پرم از يه قلب عاشق
    که مي دونه خيلي تنهاست

    پرم از حرف هاي زيبا
    پرم از گل هاي مينا
    پرم از سبد سبد نور
    از هزار تا رويا

    حالا که دوباره تو خواب
    عاشقم عاشق مهتاب
    بيا و هميشگي باش
    قلب اين عاشق و درياب

    Stiven
    Siven
    Stiven
    Seven

    Stiven
    Siven
    Stiven
    Seven

  4. #24
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض احسان خواجه اميري

    آلبوم براي اولين بار
    _______________

    غريبانه

    هر چي آرزوي خوبه، مال تو
    هرچي که خاطره داري، مال من
    اون روزاي عاشقونه، مال تو
    اين شباي بيقراري، مال من

    منم و، حسرت با تو ما شدن
    تو اي و، بدونِ من رها شدن
    آخر ِ غربتِ دنياست... مگه نه!
    اولِ دو راهي آشنا شدن

    تو نگاهِ آخر ِ تو
    آسمون خونه نشين بود

    دلِ تو شکسته بودن
    همه ي قصّه همين بود

    مي تونستم با تو باشم
    مثل ِ سايه، مثل ِ رويا

    امّا بيدارم و بي تو
    مثل تو.. تنهايِ تنها!

    هر چي آرزوي خوبه، مالِ تو
    هرچي که خاطره داري، مالِ من
    اون روزاي عاشقونه، مالِ تو
    اين شباي بيقراري، مالِ من

    هر چي آرزوي خوبه، مالِ تو
    هرچي که خاطره داري، مالِ من
    اون روزاي عاشقونه، مالِ تو
    اين شباي بي قراري، مالِ من


    _________________________________________________

    زمونه

    چه رسمي داري اي دوره زمونه
    كه هر روزت يه جا عاشق كشونه

    هزاران سال كه ميجنگه آدم
    نمي دونه گرفتار جنونه

    زمونه آي زمونه آي زمونه

    يكي با فرق زخمي توي محراب
    يكي غرق به خون لب تشنه آب

    يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
    يكي پاشيده خونش روي مهتاب

    نفسهاي بهار و گاز خردل
    رو خاك آسمون رگبار تاول

    هميشه عاشق از جونش گذشته
    كه احساس اون نبود از روز اول

    هنوزم كار دنيا غيل و غاله
    هنوزم صلح آدمها محاله

    هنوز آدم نميشناسه خدا رو
    هنوزم قلب عاشق پايماله

    زمونه آي زمونه آي زمونه

    يكي با فرق زخمي توي محراب
    يكي غرق به خون لب تشنه آب

    يكي پاهاشو رو مين جا گذاشته
    يكي پاشيده خونش روي مهتاب


    _________________________________________________

    ترانه خونه

    تا دل ترانه خونه
    دل من ترانه خونه
    چرا بي تپش بمونه
    دل لين ترانه خونه

    وقتي آسمون قفس شد
    باز هواي قصه پس شد
    دم آخر سقوطم
    يه ستاره هم نفس شد

    ستاره با چشاي تو
    شبونه آفتابي مي شه
    با سايه ي تو کوچه مون
    دوباره مهتابي مي شه

    تا به رويا دل سپردم
    تورو تا خاطره بردم
    شبا رو دونه به دونه
    تو چشاي تو شمردم

    نذار اين خار تو باشه
    غصه دنبال تو باشه
    اگه گاهي نگروني
    دل من مال تو باشه

    ستاره با چشاي تو
    شبونه آفتابي مي شه
    با سايه ي تو کوچه مون
    دوباره مهتابي مي شه

    اگه بغضو بشه خنديد
    ميشه پشت پرده رو ديد
    مي شه دست غمو رو کرد
    اگه عشقو بشه فهميد

    ميشه ترديدو سفر کرد
    عمرو با حادثه سر کرد
    وقتي با يه عشق ساده
    بشه خستگي رو در کرد

    ستاره با چشاي تو
    شبونه آفتابي مي شه
    با سايه ي تو کوچه مون
    دوباره مهتابي مي شه

    تا دل ترانه خونه
    دل من ترانه خونه
    چرا بي تپش بمونه
    دل لين ترانه خونه

    وقتي آسمون قفس شد
    باز هواي قصه پس شد
    دم آخر سقوطم
    يه ستاره هم نفس شد

    ستاره با چشاي تو
    شبونه آفتابي مي شه
    با سايه ي تو کوچه مون
    دوباره مهتابي مي شه


    _________________________________________________

    حس غریبی

    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
    از پيش چشمم مي روي دنيا به دنيا

    با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
    در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

    يک بار ديگر عشق را با خون نوشتند
    تعبير لبخند تو را گلگون نوشتند


    تا د ست عشق از پيکر عاشق جدا شد
    با د ست ليلا قصه مجنون نوشتند


    اين کوچه ها بي تو هميشه بيقرارن
    حس غريبي بين پا ييز و بهارن

    رفتي ولي فکري به حال کوچه ها کن
    بوي تو دارند و تو را اما ندارن

    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
    از پيش چشمم مي روي دنيا به دنيا


    با تو ميان آب و آ تش آشتي بود
    در آ تش است از رفتنت دريا به دريا

    بيدارم و مي بينمت رويا به رويا
    از پيش چشمم مي روي دنيا به دنيا


    _________________________________________________

    من بی تو

    تو شروع آسموني مي دونستم نمي موني
    چشم تو آخر دنياس خودت اينو نمي دوني
    داشتن و نداشتن تو گاهي سخته گاهي ساده
    اگه راهي اگه بي راه منم و پاي پياده

    آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشاي تو
    سکوت شيشه ي دلم شکسته با صداي تو
    آخ تمام لحظه هام اسمت يادم نمي ره
    گذشته ها گذشته ها هيچ کي گناهي نداره

    وقتي با تمام قلبم واسه زندگي مي ميرم
    تن من مي لرزه اما تو را از خودم ميگيرم
    من بي من من بي تو من از سايه فراري
    مي شم اون حادثه اي که روزي بود و روزگاري

    حالا من نه توي قصه نه تو آرزوم نه خوابم
    اين سوال ساده ست چرا دنبال جوابم

    آخ که چه ساده گم شدم تو غربت چشاي تو
    سکوت شيشه دلم شکسته با صداي تو
    آخ تمام لحظه هام اسمت يادم نمي ره
    گذشته ها گذشته ها هيچ کي گناهي ندار


    _________________________________________________

    لبخند اجباری

    خسته ام از لبخند اجباري خسته ام از حرفاي تکراري
    خسته از خواب فراموشي زندگي با وهم بيداري

    اين همه عشقاي کوتاه و اين تحمل هاي طولاني
    سرگذشت بي سرانجام گمشدن تو فصل طوفاني

    حقيقت پيش رومون بود ولي باور نمي کرديم
    همينه روز روشن هم پي خورشيد مي گرديم

    نشستيم روبروي هم تو چشمامون نگاهي نيست
    نه با ديدن نه با گفتن به قدر لحظه راهي نيست

    من و تو گم شديم انگار تو اين دنياي وارونه
    که درياشم پر از حسرت هميشه فکر بارونه

    سراغ عشقو مي گيريم تو اشک گريه ي آخر
    تو درياي ترک خرده ميون موج خاکست

    _________________________________________________

    خیال تو

    خيالِ تو مي دزدم از تو شبستون خواب
    تو ابرا پنهون ميشم يه وقت نبينه مهتاب

    بارون مي شم مي بارم تو آسمون چشمات
    که رو زمين به ياد همه بمونه چشمات

    بخواي، نخواي، فقط تو، بياي، نياي، فقط تو
    تو، تو، فقط تو، آهاي، آهاي، فقط تو


    از سر پرچين شب وقتي سرک مي کشي
    مهتاب هاج و واج و پائين ترک مي کشي

    مي ياد واسه تماشا مي افته تو حوض نور
    اونجا که عکس چشمات افتاده از راه دور

    بخواي، نخواي، فقط تو، بياي، نياي، فقط تو
    تو، تو، فقط تو، آهاي، آهاي، فقط تو

    تو ترمه نگاهم چشات گلابتونه
    گذشتن از تو سخته محاله دل بتونه

    يه گوشه تو قلب هر آدمي نوشته
    با عشق مي شه پنبه کرد هر چي که غصه رشته


    _________________________________________________

    وقتی که نباشی

    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    تو پي کدوم ستاره
    پشت ابرا خونه کردي
    رفتي و چيزي نگفتي
    گريه رو بهونه کردي

    من سوال ساده تو
    تو جواب مشکل من
    ردپاي رفتن تو
    روي صحراي دل من

    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    وقتي آسمون شبهام
    زير سايه چشات
    وقتي حتي اين ترانه
    رنگ غربت صدات

    نمي ذارم اين دو راهي
    سر راه ما بشينه
    نمي ذارم اين جدايي
    رنگ فردا رو ببينه

    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهر

    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره

    شب با فانوس اشکت
    مي برم به روشنايي
    با تو ميرسم دوباره
    به طلوع آشنايي

    مي دونم هر جا که باشي
    دل تو اهل همين جاست
    واسـه من تو ايــنجــا
    اول و آخر دنياست *(2)

    _________________________________________________

    برای آخرین بار

    براي آخرين بار، خداكنه بباره
    تو اين شب كويري، يه قطره از ستاره

    هميشه بودي و من، تو رو نديدم انگار
    بگو بگو كه هستي، براي آخرين بار

    وقتي دوري، تنهايي نزديكه
    قلبم بي تو، مي ترسه، تاريكه

    چه لحظه ها كه بي تو، يكي يكي گذشتن
    عمرمو بردن اما، يه لحظه بر نگشتن

    تو چشم من نگاه كن، منو به گريه نسپار
    حالا كه با تو هستم، براي اولين بار

    براي آخرين بار

    وقتي دوري، تنهايي نزديكه
    قلبم بي تو، مي ترسه، تاريكه


    _________________________________________________

    میکس

    هرچي آرزوي خوبه مال تو
    هرچي که خاطره داري مال من
    روزهاي عاشقونه مال تو
    اين شبهاي بي قراري مال من
    منم و حسرت با تو ما شدن
    توي و بدون من تنها شدن
    آخر غربت دنياست مگه نه
    اول دو راهي آشنا شدن
    بهش ميگم بسه ديگه
    چيکار داري کي چي ميگه
    نذار خودت رو سر کار
    انگار نه انگار
    تو شروع آسموني
    ميدونستم نميموني
    چشم تو آخر دنياست
    خودت اينو نميدوني
    چه رسمي داري اي دوره زمونه
    که هر روزت يه جا عاشق کُشونه
    هزارون سال که مي جنگه آدم
    نميدونه گرفتار جنونِ
    زمونه آي زمونه آي زمونه
    اين همه عشق هاي کوتاه
    اين تحمل هاي طولاني
    سرگذشت بي سر انجام
    گم شدن تو فصل طوفاني
    بيدارم و ميبينمت
    رويا در رويا
    از پيش چشمم ميروي
    دنيا به دنيا
    کوچه وقتي که نباشي
    رگ خشکيده ي شهر
    ماه تو گوش خونه گفته
    ديگه با پنجره قهره
    اِه اِه اِه اِه اِه
    سقف دلبستگي بي تو
    واسه من سايه نداره
    دلم از روزي که رفتي
    ديگه همسايه نداره
    تو دلت ترانه خونه
    گذشتن از تو سخت
    محال دل بتونه
    براي آخزين بار
    براي آخزين بار
    خدا کنه بباره
    بباره بباره بباره
    توي اين شب کويري
    يه قطره از ستاره
    ستاره
    ستاره


    _________________________________________________

    انگار نه انگار

    کنج خونه نشستي و
    درو رو دنيا بستي و
    از بس شکايت مي کني
    به مردن عادت مي کني

    هي ميگي تقدير منه
    نميگي تقصير منه
    تو اين وسط چي کاره اي
    که عمريه آواره اي

    بهش مي گم بسه ديگه
    چيکار داري کي چي ميگه
    نذار خودتو سر کار.. انگار نه انگار

    مي گم هنوز دير نشده
    هنوز دلت پير نشده
    پاشو و دست رو دست نذار.. انگار نه انگار

    توي گذشته موندي و
    هي دلتو سوزوندي و
    هر چي مي گم بخند يه بار.. انگار نه انگار

    انگار همه بيکارن و
    دشمني با تو دارن و
    همش باتو بد ميکنن
    راه تو رو سد ميکنن

    اينا همش بهونته
    کاراي بچه گونته
    چشم دلت تا نبينه
    صد سال ديگم همينه

    اين ديگه حرف آخره
    عمر تو داره مي گذره
    تموم که شد به روت نيار.. انگار نه انگار

  5. #25
    آخر فروم باز Rahe Kavir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تواغوش يار
    پست ها
    1,509

    پيش فرض

    نگين سبز(سياوش قميشي)



    من همون جزيره بودم

    خاكي و صميمي وگرم

    واسه عشق بازي موجا

    قامتم يه بستر نرم

    يه عزيز دوردونه بودم

    پيش چشم خيس موجا

    يه نگين سبز خالص

    روي انگشتر دريا

    تا كه يك روز تو رسيدي

    توي قلبم پا گذاشتي

    غصه هاي عاشقي رو

    تو وجودم جا گذاشتي

    زير رگبار نگاهت

    دلم انگار زير و رو شد

    براي داشتن عشقت

    همه جونم آرزو شد

    تا نفس كشيدي انگار

    نفسم بريد توسينه

    ابر وباد و دريا گفتن

    حس آشقي همينه

    اومدي تو سر نوشتم

    بي بهونه پا گذاشتي

    اما تا قايقي اومد

    از من و دلم گذشتي

    رفتي با قايق عشقت

    سوي روشني فردا

    من ودل اما نشستيم

    چشم براهت لب دريا

    ديگه رو خاك وجودم

    نه گلي است نه درختي

    لحضه هاي بي تو بودن

    ميگذره اما به سختي

    دل تنها و غريبم

    داره اين گوشه ميمي

    رهولي حتي وقت مردن

    باز سراغت رو ميگيره

    ميرسه روزي كه ديگه

    قعر دريا ميشه خونم

    اما تو درياي عشقت

    باز يه گوشه أي ميمونه


    تاك (سياوش قميشي)



    تو يه تاك قد كشيده

    پا گرفتي روي سينم

    واسه پا گرفتن تو

    عمريه كه من زمينم

    راز قد كشيدنت رو

    عمريه دارم ميبينم

    داري ميرسي به خورشيد

    ولي من بازم همينم

    ميزنن چوب زير ساقت

    واسه لحضه هاي رستن

    ريختن آب زير پاهات

    هي منو شستن و شستن

    توي سرما وتو گرما

    واسه تو نجاتم عمري

    تو حجوم باد وحشي

    سپر بلاتم عمري

    آدما هجوم اوردن

    برگاي سبزت رو بردن

    توي پاييز و زمستون

    ساعتا به من سپردن…
    ========

    سياوش قميشي(نامه)



    خوابيدي بدون لالائي و قصه

    بگير اسوده بخواب بي درد و غصه

    ديگه كابوس زمستون نمي بيني

    توي خواب گلهاي حسرت نمي چيني

    ديگه خورشيد چهره تو نمي سوزونه

    جاي سيلي هاي باد روش نمي مونه

    ديگه بيدار نمي شي با نگروني

    يا با ترديد كه بري يا كه بموني

    رفتي و ادمكها رو جا گذاشتي

    قانون جنگل و زير پا گذاشتي

    اينجا قهرن سينه ها ا مهربوني

    تو تو جنگل نمي تونستي بموني

    دل تو بردي با خود به جاي ديگه

    اونجا كه خدا برات لالائي ميگه

    ميدونم ميبينمت يه روز دوباره

    توي دنيايي كه ادمك نداره

    ====
    آهنگ خسته شدم از سياوش قميشي آلبوم نقاب



    ——

    خسته شدم بس که دلم دنبال يک بهونه گشت

    بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت

    بازم کلاغ غصه ها رفت و به خونش نرسيد

    يکه سوار عاشق و هيشکي تو آينه ها نديد

    حادثه عزيز من تنها تو موندني شدي

    بين همه ترانه هام تنها تو خوندني شدي

    دستاي سرد مو بگير سقف ما ديوار نداره

    يه روز تو قهتي غزل دنيا ما رو کم مياره

    من آخرين رهگذرم تو اين خيابون بلند

    دير اومدم که زود برم دل به صداي من نبند

    يه روز توي برق چشات خورشيد رو پيدا مي کنم

    در شب تار و سوت و کور به آروزي من نخند

    خسته شدم بس که دلم دنبال يک بهونه گشت

    بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت

    بازم کلاغ غصه ها رفت و به خونش نرسيد

    يکه سوار عاشق و هيشکي تو آينه ها نديد

    حادثه عزيز من تنها تو موندني شدي

    بين همه ترانه هام تنها تو خوندني شدي

    دستاي سرد مو بگير سقف ما ديوار نداره

    يه روز تو قهتي غزل دنيا ما رو کم مياره

    من آخرين رهگذرم تو اين خيابون بلند

    دير اومدم که زود برم دل به صداي من نبند

    يه روز توي برق چشات خورشيد رو پيدا مي کنم

    در شب تار و سوت و کور به آروزي من نخند

    خسته شدم بس که دلم دنبال يک بهونه گشت

    بس که ترانه خوندم و برگ زمونه برنگشت

    بازم کلاغ غصه ها رفت و به خونش نرسيد

    يکه سوار عاشق و هيشکي تو آينه ها نديد


    ====
    نقاب


    اي بازيگر گريه نکن ماهمه مون مثل هميم

    صبح ها که از خواب پاميشيم نقاب به صورت مي زنيم

    يکي معلم مي شه و يکي مي شه خونه بدوش

    يکي ترانه ساز مي شه يکي مي شه غزل فروش

    کنه نقاب زندگي تا شب رو صورتاي ماست

    گريه هاي پشت نقاب مثل هميشه بي صداست

    هر کسي هستي يکدفعه قد بکش از پشت نقاب

    از رو نوشته حرف نزن رها شو از حيله خواب

    نقش يک دريچه رو ميله قفس بکش

    براي يک بار که شده جاي خودت نفس بکش

    کاش که مي شد تو زندگي ما خودمون باشيم و بس

    تنها براي يک نقاب حتي براي يک نفس

    تا کي به جاي خودما نقابمون حرف بزنه

    تا کي سکوت رو رج زدن نقش همايش غمه

    هر کسي هستي يکدفعه قد بکش از پشت نقاب

    از رو نوشته حرف نزن رها شو از حيله خواب

    نقش يک دريچه رو ميله قفس بکش

    براي يک بار که شده جاي خودت نفس بکش

    مي خوام همين ترانه رو تو صحنه فرياد بزنم

    نقابم و پاره کنم جاي خودم داد بزنم

  6. #26
    آخر فروم باز Retired User's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    Road To Perdition
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    سياوش قميشي

    غروب

    چشماي منتظر به پيچ جاده
    دلهره هاي دل پاک و ساده
    پنجره ي باز و غروب پاييز
    نم نم بارون تو خيابون خيس

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

    چشماي منتظر به پيچ جاده
    دلهره هاي دل پاک وساده
    پنجره ي باز و غروب پاييز
    نم نم بارون تو خيابون خيس

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

    تو ذهن کوچه هاي آشنايي
    پر شده از پاييز تن طلائي
    تو نيستي و وجودم و گرفته
    شاخهء خشک پيچک تنهایی

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جزءاون چيزي نمونده

    ------------------------------------------------

    فصل پاییزی

    فصل پاییزی من که میرسه
    فصل اندوه سفر سرمیرسه
    تو سکوت خسته باور من
    سایه ام فکر جدایی میکنه
    شاخه سرد وجودم نمیخواد
    رگ بیداری لحضه هام باشه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد

    تو عبور از پل خواب جاده ها
    روح من عشقی به رفتن نداره
    تو سکوت خالیه این دل من
    دیگه هیچی جز تو جایی نداره
    مثل شبنم که میخواد گریه کنه
    فصل بارون تو چشم در میزنه
    فصل پاییزیه من که میرسه
    نفسم به عشق تو پر میزنه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد

    تو عبور از پل خواب جاده ها
    روح من عشقی به رفتن نداره
    تو سکوت خالیه این دل من
    دیگه هیچی جز تو جایی نداره
    مثل شبنم که میخواد گریه کنه
    فصل بارون تو چشم در میزنه
    فصل پاییزیه من که میرسه
    نفسم به عشق تو پر میزنه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد

    ------------------------------------------------

    فاصله

    من میگم منو شکستن
    چشم فانوسم و بستن
    تو میگی خدا بزرگه
    ماهو میده به شب من
    من میگم اخه دلم بود
    اونکه افتاده به خاکه
    تو میگی سرت سلامت
    اینه ها زلال و پاکه
    اینه ها زلال و پاکه
    اینکه فاصله ها رو
    نمیشه با گریه پر کرد
    یکیمون بهار سرخوش
    یکیمون پاییزه پر درد
    من میگم فاصله مرگه
    بین دستای تو تا من
    تو میگی زندگی اینه
    حاصل عشق تو با من
    من میگم حالا بسوزم
    یا که با غصه بسازم
    تو میگی فرقی نداره
    من که چیزی نمیبازم
    من میگم اینجا رو باختی
    عمری که رفته نمیاد
    تو میگی قصه همین بود
    تو یک برگی توی این باد

    من میگم منو شکستن
    چشم فانوسم و بستن
    تو میگی خدا بزرگه
    ماهو میده به شب من
    من میگم اخه دلم بود
    اونکه افتاده به خاکه
    تو میگی سرت سلامت
    اینه ها زلال و پاکه
    اینه ها زلال و پاکه
    اینکه فاصله ها رو
    نمیشه با گریه پر کرد
    یکیمون بهار سرخوش
    یکیمون پاییزه پر درد
    من میگم فاصله مرگه
    بین دستای تو تا من
    تو میگی زندگی اینه
    حاصل عشق تو با من
    من میگم حالا بسوزم
    یا که با غصه بسازم
    تو میگی فرقی نداره
    من که چیزی نمیبازم
    من میگم اینجا رو باختی
    عمری که رفته نمیاد
    تو میگی قصه همین بود
    تو یک برگی توی این باد
    من میگم حالا بسوزم
    یا که با غصه بسازم
    تو میگی فرقی نداره
    من که چیزی نمیبازم
    من میگم اینجا رو باختی
    عمری که رفته نمیاد
    تو میگی قصه همین بود
    تو یک برگی توی این باد
    من میگم حالا بسوزم
    یا که با غصه بسازم
    تو میگی فرقی نداره
    من که چیزی نمیبازم
    من میگم اینجا رو باختی
    عمری که رفته نمیاد
    تو میگی قصه همین بود
    تو یک برگی توی این باد

    ------------------------------------------------

    چه دردیست

    چه دردي است در ميان جمع بودن
    ولي درگوشه اي تنها نشستن
    براي ديگران چون کوه بودن
    ولي در چشم خود آرام شکستن
    براي هر لبي شعري سرودن
    ولي لبهاي خود همواره بستن
    چه دردي است در ميان جمع بودن
    ولي درگوشه اي تنها نشستن

    به رسم دوستي دستي فشردن
    ولي با هر سخن قلبي شکستن
    به نزد عاشقان چون سنگ خاموش
    ولي در بطن خود غوغا نشستن
    به غربت دوستان بر خاک سپردن
    ولي در دل اميد به خانه بستن
    به من هر دم نواي دل زند بانگ
    چه خوش باشد از اين غمخانه رستن

    چه دردي است در ميان جمع بودن
    ولي درگوشه اي تنها نشستن
    براي ديگران چون کوه بودن
    ولي در چشم خود آرام شکستن
    به رسم دوستي دستي فشردن
    ولي با هر سخن قلبي شکستن
    به نزد عاشقان چون سنگ خاموش
    ولي در بطن خود غوغا نشستن

    به غربت دوستان بر خاک سپردن
    ولي در دل اميد به خانه بستن
    به من هر دم نواي دل زند بانگ
    چه خوش باشد از اين غمخانه رستن
    چه دردي است در ميان جمع بودن
    ولي درگوشه اي تنها نشستن
    براي ديگران چون کوه بودن
    ولي در چشم خود آرام شکستن

    چه دردي است در ميان جمع بودن
    ولي درگوشه اي تنها نشستن

    ------------------------------------------------

    ديوونه


    اين همه دردسر، فايده نداره
    ديگه تو تو دلم، جايي نداري
    ديوونه، ديوونه، که دلش هرجا ميره
    مي مونه، مي مونه، تا که از جا در ميره
    کي جواب درد بي درمون من پيدا ميشه
    کي ميشه کجا ميشه که من آروم بگيرم
    از تموم دار دنيا تو فقط مونده بودي
    تو فقط دلخوشي من توي زندگي بودي


    ديوونه ديوونه که دلش هرجا ميره
    مي مونه مي مونه تا که از جا در ميره

    ------------------------------------------------


    قاب شيشه

    پشت قاب شيشه پنجره اي که شباي منو با خود مي بره
    جايي که گذشته هام مثل تصوير از تو باغش مي گذره
    پشت قاب بي نفس مثل او پرنده که دلش گرفته تو قفس
    مثل يه حقيقت رفته به باد منو با خود ميبره مثل يه رويا توي خواب
    شهر من من به تو مي انديشم نه به تنهايي خويش
    از پس شيشه تو را مي بينم که گرفتي مرا در بر خويش
    من وضو با نفس خيال تو ميگيرم و تو را مي خوانم
    و به شوق فردا که تو را خواهم ديد چشم به راه مي مانم
    تن من پاره اي از آن تن توست
    و قشنگترين شباي پر ستاره شب توست

    ------------------------------------------------

    لحظه اي با من باش

    لحظه اي با من باش، تا که از آن لحظه برويم تا گل
    که ببندم از نگاه تو به هر ستاره پل
    لحظه اي با من باش، تا که از تو نفسي تازه کنم
    تا از آن لحظه با تو، سفر آغاز کنم
    سفري تا ته بيشه هاي سر سبز خيال
    تا به دروازه هاي شهر آرزوهاي محال
    سفري در خم و پيچ گذر ستاره ها
    از ميون دشت پر خاطره ترانه ها
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش تا به باغ چشم تو پنجره اي باز کنم
    از تو شعر و قصه و ترانه اي ساز کنم
    شعري هم صداي بارون رنگ سبز جنگل و آبي دريا
    قصه اي به رنگ و عطر قصه هاي عاشقاي دنيا
    از يه لحظه تا هميشه، ميشه از تو پر گرفت تا او ج ابر ا
    کوچه پس کوچه شهر و با خيالت پرسه زد تا مرز فردا
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش

    ------------------------------------------------


    طفلکی

    نگو طفلی دل سپرده
    یه نفر دلش رو برده
    بگو چون عاشق قلبش
    تابحال از غم نمرده
    میدونی زندگی سخته
    بار حرف زور زیاده
    اون کسی برده که قلبش رو
    به دست غم نداده
    نگو طفلکی منم من
    من شهامتم زیاده
    هیچ کسی هنوز تو دنیا
    مثل من که دل نداده
    مثل پرواز پرنده
    توی قلب آسمونها
    من دلو به عشق سپردم
    توی قلب کهکشونها
    پر زدم من توی چشمات
    با تو من پرواز کردم
    من از پایان می ترسیدمو
    آغاز کردم

    ------------------------------------------------

    دلتنگی

    خیلی وقته دیگه بارون نزده
    رنگ عشق به این خیابون نزده
    خیلی وقته ابری پرپر نشده
    دل آسمون سبکتر نشده
    مه سرد رو تن پنجره ها
    مثل بغض توی سینه منه
    ابر چشمام پر اشکه ای خدا
    وقتشه دوباره بارون بزنه
    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
    بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
    کوه غصه از دلم رفتنی نیست
    حرف عشق تو رو من با کی بگم
    همه حرفا که آخه گفتنی نیست
    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
    خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
    قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده


    ------------------------------------------------

    بارون

    تو كه بارون و نديدي
    گل ابرا رو نچيدي
    گله از خيسيه جاده هاي غربت مي كني
    تو كه خوابي تو كه بيدار
    تو كه مستي تو كه هشيار
    لحظه هاي شب و با ستاره قسمت مي كني

    لحظه هاي تلخ غربت هفته هاي بي مروت
    تو نبودي كه ببيني شب تار انتظارو
    همه قصه هام تو هستي
    لحظه لحظه هام تو هستي
    تو خيالم توي خوابم
    پا به پام بازم تو هستي

    منو بشناس كه هميشه
    نقش غصه ام روي شيشه
    من خشكيده درخت توي بطن باغ و بيشه
    جاده هاي بي صبا رو
    سال گنگ بي بهارو
    تو نديدي به پشيزي نگرفتي دل ما رو

    لحظه هاي تلخ غربت هفته هاي بي مروت
    تو نبودي كه ببيني شب تار انتظارو
    همه قصه هام تو هستي
    لحظه لحظه هام تو هستي
    تو خيالم توي خوابم
    پا به پام بازم تو هستي

  7. #27
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض کوروش یغمایی

    آلبوم گل یخ
    _________

    تنه ی چوبي

    درون يه جنگل که دور از اين غوغاست
    کنج يه خلوت يه برکه تنهاست
    کنار اين برکه که تنها ميمونه
    يه ساقه خشکه با يه جوونه
    من يه ساقه خشکم تو تن سبز جوونه
    رو تن چوبي من چتر موهات سايبونه
    جوونه خوبم حرف تو ترانه
    من بي پناهم تويي آشيانه
    براي موندنم تويي يک بهانه
    براي خواب من قصه شبانه
    من يه ساقه خشکم تو تن سبز جوونه
    رو تن چوبي من چتر موهات سايبونه
    من يه ساقه خشکم تو تن سبز جوونه
    رو تن چوبي من چتر موهات سايبونه


    __________________________________________

    سراب تو / عاشقانه / انتظار

    اگه يه نامه باشم
    پر از پياماي خوب
    کاشکي جوابم تو باشي
    اگه يه عابر باشم

    اسير طوفان شن
    کاشکي سرابم تو باشي
    پر از گناهم اگر

    رها شده بي خبر
    کاشکي گناهم تو باشي
    اگه تمام تنم

    دو چشم خسته باشه
    کاشکي نگاهم تو باشي
    تو در من تب خوندني

    تب تند فرياد
    تو اصلا تمام مني
    يه سايه همسفر يه همزاد
    تولد يک صدا يه فرياد
    تولد يک صدا يه فرياد
    سکوت من شيشيه اي

    صداي تو موندني
    در من طلوع صدايي
    تو مثل گل ساده اي

    نجيب و آزاده اي
    اسمت صداي رهايي
    صداي من رفتني

    صداي ما موندني
    مثل صداي هميشه
    تو مثل گل ساده اي

    نجيب و آزاده اي
    حرفي براي هميشه
    تو در من تب خوندني

    تب تند فرياد
    تو اصلا تمام مني
    يه سايه همسفر

    يه همزاد
    تولد يک صدا

    يه فرياد
    تولد يک صدا

    يه فرياد
    سکوتِ من شيشه اي
    صداي تو موندني
    در من، طلوع صدايي
    تو مثل گل ساده اي

    نجيب و آزاده اي
    حرفي براي هميشه


    __________________________________________

    لیلا

    ليلا ليلا ليلا، ليلا رو بردن
    ليلا ليلا ليلا، ليلا رو بردن
    سياه چشمون، بلند بالا رو بردن
    سياه چشمون، بلند بالا رو بردن
    ز دست ديده و دل، هر دو، فرياد
    ز دست ديده و دل، هر دو، فرياد
    که هر چه ديده بيد به دل کنه ياد
    که هر چه ديده بيد به دل کنه ياد
    ليلا ليلا ليلا، ليلا رو بردن
    ليلا ليلا ليلا، ليلا رو بردن
    سياه چشمون، بلند بالا رو بردن
    سياه چشمون، بلند بالا رو بردن
    بسازم خنجري، نيشش ز فولاد
    بسازم خنجري، نيشش ز فولاد
    زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
    زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

    __________________________________________

    هوار هوار

    هوار هوار يا هوار ياروم مي ايه
    هوار هوار يا هوار دلداروم ميايه
    اين دل عزيزوم ز دوريت بيزاره
    دل حسرت كشم ديگه طاقت نداره
    ياروم مي ايه دلداروم مي ايه
    هوار هوار يا هوار عزيز جونوم
    هوار هوار يا هوار دل خون خونه
    كاشكي بيايه سي مو بهار بياره
    هر دو قدومش روي چشام بزاره
    يارم مي ايه دلدارم مي ايه
    هوار هوار يا هوار نازي ماشالا
    هوار هوار يا هوار اي يار باركلا
    چشموم عزيزوم هر روز و شب به راته
    بيا به پيشم اين دل مبتلاته
    ياروم مي ايه دلداروم مي ايه


    __________________________________________

    دل داره پیر می شه

    اگه باهام قهر نکني بهار و تو چشمات ميريزم
    اگه باهام اخم نكني شادي رو تو دستات ميريزم
    بهار چشمات رو من شكوفه بارون ميكنم
    باغ دستاي تو رو مثل بهارون ميكنم
    از شبا ستار ميچينم و رو دل ميزارم
    تو بهار چشم تو همش ستاره ميكارم
    بگو تا كي تو ميخواي تو تنهاي ها بمونم
    تو خيابون دلت هميشه اواز بخونم

    اگه باهام قهر نکني بهار و تو چشمات ميريزم
    اگه باهام اخم نكني شادي رو تو دستات ميريزم
    بهار چشمات رو من شكوفه بارون ميكنم
    باغ دستاي تو رو مثل بهارون ميكنم
    از شبا ستار ميچينم و رو دل ميزارم
    تو بهار چشم تو همش ستاره ميكارم
    بگو تا كي تو مي خواي تو تنهاي ها بمونم
    تو خيابون دلت هميشه اواز بخونم


    _________________________________________

    شیرین جون

    اين کوچه ي رو به خونه
    مريم تازه جونه
    صداي تيک تيک ساعت
    مي خوان تو بر گردي خونه يه

    گلهاي ياس تو گلدون
    پرستوهاي رو ناودون
    گنجشکاي توي لونه
    مي خوان تو برگردي خونه يه

    با تو همه فصل بودنم خوب شيرين
    بي تو همه لحظه هاي من سرد غمگين

    به لطافت گل ياسي
    همجا عطر تو مونده
    هر پرنده روي شاخه
    اول از نامه تو خونده يه

    مثل ابراي زمستون
    گلي از نعمت بارون
    چه خوب باز تو بباري
    به تن خشک بيابون

    با تو همه فصل بودنم خوب شيرين
    بي تو همه لحظه هاي من سرد غمگين


    _________________________________________

    گل یخ

    غم ميون دو تا چشمون قشنگت لونه کرده
    شب تو موهاي سياهت خونه کرده
    دو تا چشمون سياهت مثل شبهاي منه
    سياهي هاي دو چشمت مثل غمهاي منه
    وقتي بغض از مژه هام پايين مياد بارون ميشه
    سيل غم آباديمو ويروني کرده
    وقتي با من ميموني تنهاييمو باد ميبره
    دو تا چشمام بارون شبونه کرده
    بهار از دستاي من پر زد و رفت
    گل يخ توي دلم جوونه کرده
    تو اتاقم دارم از تنهايي آتيش ميگيرم
    اي شکوفه توي اين زمونه کرده
    چي بخونم جوونيم رفته صدام رفته ديگه
    گل يخ توي دلم جوونه کرده
    چي بخونم جوونيم رفته صدام رفته ديگه
    گل يخ توي دلم جوونه کرده

    _________________________________________

    پاییز

    تو رگ خشك درختا
    درد پائيز مي گيره
    بارون نم نمك آروم
    روي جاليز مي گيره
    ديگه سبزي نمي مونه
    همه جا برگاي زرده
    ديگه برگا نمي رقصن
    رقص پائيز پر درده
    گرمي دستاي من كم شده دستاتو بده
    دستاي سرد منو گرم بكن باد پائيز سرده
    آفتاب تنبل پائيز ديگه قلبش سرده
    بازي ابرا با خورشيد منو آروم كرده

    تو رگ خشك درختا
    درد پائيز مي گيره
    بارون نم نمك آروم
    روي جاليز مي گيره
    ديگه سبزي نمي مونه
    همه جا برگاي زرده
    ديگه برگا نمي رقصن
    رقص پائيز پر درده
    گرمي دستاي من كم شده دستاتو بده
    دستاي سرد منو گرم بكن باد پائيز سرده
    آفتاب تنبل پائيز ديگه قلبش سرده
    بازي ابرا با خورشيد منو آروم كرده


    _________________________________________

    ریحان

    روياي من ريحان و ريحان و ريحان
    دنياي من ريحان و ريحان و ريحان
    در ياد من ريحان و ريحان و ريحان
    فرياد من ريحان و ريحان و ريحان
    خورشيد و ماه من ريحان و ريحان
    چشمون سياه من ريحان و ريحان
    تنها پناه من ريحان و ريحان
    چي بود گناه من ريحان و ريحان

    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون ريحان

    مجنونم و تنها ريحان و ريحان
    آواره ي صحرا ريحان و ريحان
    من کوه به کوه ريحان و ريحان و ريحان
    در جستجو ريحان و ريحان و ريحان
    دلخونه ي عشق ريحان و ريحان
    ديوونه ي عشق ريحان و ريحان
    طا قت نداره دل ريحان و ريحان
    چشم انتظار دل ريحان و ريحان

    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون ريحان.....

    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون

    کوچه به کوچه اي ريحان و ريحان
    خونه به خونه اي ريحان و ريحان
    از عشق تو حيران و حيران و حيران
    فرياد زدم ريحان و ريحان و ريحان
    رفتي سفر ريحان و ريحان و ريحان
    باز بي خبر ريحان و ريحان و ريحان
    شب تا سحر ريحان و ريحان و ريحان
    چشمام به در ريحان و ريحان و ريحان

    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون ريحان....

    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون ريحان
    شيرين زبون ريحان
    ابرو کمون ريحان
    اي مهربون ريحان
    آرام جون ريحان


    _________________________________________

    خار

    مثل خارم رو زمين ، توي صحرا
    تو مثل بارون تندي ، داري سبزم ميکني
    اي اي اي،،،
    اگه تنهام رو زمين ، توي شبها
    تو مثل ماه بزرگي که نگاهم ميکني
    اي اي اي،،،
    توي شنزاراي خالي ، اگه بارون نگيره
    نميمونه خار تنها ، توي خشکي ميميره
    چي بگم من تک و تنها ، وقتي تاريکي مياد
    توي تاريکي ميترسم ، اگه مهتاب بميره
    اي اي،،،
    مثل خارم رو زمين ، توي صحرا
    تو مثل بارون تندي ، داري سبزم ميکني
    اي اي اي،،،
    اگه تنهام رو زمين ، توي شبها
    تو مثل ماه بزرگي که نگاهم ميکني
    اي اي اي،،،
    توي شنزاراي خالي ، اگه بارون نگيره
    نميمونه خار تنها ، توي خشکي ميميره
    چي بگم من تک و تنها ، وقتي تاريکي مياد
    توي تاريکي ميترسم ، اگه مهتاب بميره
    اي اي،،،


    _________________________________________

    مسافر شهر باران

    يک شب گرم و تب آلود
    آمدي از شهر باران
    ناگهان از هر جوانه
    گل بر آمد چون بهاران
    اي تو از نسل بهاران
    اي اميد سبزه زاران
    اي صدايت پاک و معصوم
    چون سرود چشمه ساران
    اي نگاه تو هميشه
    مثل دريا بيکرانه
    اي بلند گيسوانت
    خوشترين شعر شبانه
    اي که نامت در زمانه
    گشته در خوبي فسانه
    کرده اينک در دل من
    آتش عشق تو خانه
    اي که نامت بر لب من
    معني خوب سرودن
    خوشترين ايام عمرم
    لحظه هاي با تو بودن

  8. #28
    آخر فروم باز Rahe Kavir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تواغوش يار
    پست ها
    1,509

    پيش فرض

    استادشجريان:

    ای مه من، ای بت چين ای صنم . لالـه رُخ، زهره جبیين ای صنم

    تا به تـو دادم دل و دين ای صـنم , برهمه كس گشته یقين ای صنم

    من زتو دوری نتوانم دیگر , جانم , وزتو صبوری نتوانم دیگر

    ( بيا حبيبم، بيا طبيبم)۲

    هر كه تو را ديده ز خـود دل بريد , رفته ز خود، تا كه رُخت را بديد

    تير غمت، چون به دلِ من رسيد , همچو بگفتم كه همه كس شنيد

    من زتو دوری نتوانم ديگر , جانم , وزتو صبوری نتوانم ديگر

    ( بيا حبيبم، بيا طبيبم)۲

    ای نفـسِ اُنـسِ تـو احيای من

    چون تويی امروزه مسيحای من

    حالت جمعی تو پريشان كنی , وای به حال دل شيدای من

    من زتو دوری نتوانم ديگر , جانم , وزتو صبوری نتوانم ديگر

    ( بيا حبيبم، بيا طبيبم)۲



    (از غــم عشقت) ۲ ، (دل شيدا شكست) ۲

    (شيشهء می در) ۲ ، (شب يلدا شكست )۲

    (از بس كه زدم ) ۲ ، (ريگ بيابان به كف) ۲

    (خار مغيلان )۲ ، (همه در پا شكست )۲

    تكرار

    از غم عشق تو ای صنم

    از غم عشق تو ای صنم

    از غم عشق تو ای صنم (روز و شب ناله ها می كنم من )۲

    وز قد و قامتت هر زمان

    وز قد و قامتت هر زمان (صـد قيامت به پا می كـنم من )۲

    دست و بر زلف تو می زنم ، می زنم (روز خود را سيه می كنم من)۲

    گربه فلك می رسد گربه فلك می رسد، آه من از غمت

    (چشم تو دل می برد، دلربا يار)۲

    با من شيدا نشين

    با من شيدا نشين، حال نزارم ببين ، بيش از این بد مكن (فتنه به كارم مكن، دلربا يار)۲

    آيين وفا ومهربانی ، آيين وفا و مهربانی ؛ در شهر شما مگر نباشد؛ حبيبم

    سر كوی تو تا چند آيم و شُـم

    ز وصلت بينوا چند آيم شـُم ، سركويت برای ديدن تو ،

    نترسی از خدا چند آيم و شــُم

    صبر و بر جور تو (می كنم من)۲ روز خود را سيه می كنم من،

    عمر خود را تبه می كنم من

    صبر و بر جور تو ( می كنم من)۲ روزخود را سيه می كنم من ،

    (عمر خود را تبه می كنم من )۲




    مرغ ســحر ناله سر كن ، داغ مرا تازه تر كن ، زآه شرر بار، اين قفس را


    برشكن و زير و زبر كن

    بلبل پر بسته ز كنج قفس درآ ، نغمهء آزادی نوع بشــر سرا

    وز نفسی عرصهء این خاك توده را، پرشرر كن

    ظلم ظالم ، جور صيّاد ، آشيانم داده بر باد ، ای خدا، ای فلك، ای طبيعت

    شامِ تاريكِ ما را سحر كن

    نو بهار است، گل به بار است ، ابر چشمم، ژاله بار است

    اين قفس چون دلم ، تنگ و تار است

    شعله فكن در قفس ای آه آتشين ، دست طبيعت گل عمرِ مرا مچين

    جانب عاشق نگه ای تازه گل ،از اين ، بيشتركن،بيشتركن، بيشتركن

    مرغ بی دل، شرح هجران ، مختصر، مختصر كن

    مرغ بی دل، شرح هجران ، مخــتصـــر، مخـ تـــ صـــ ر كُــ ن





    به سكوت سرد زمان « استاد شجريان، دستگاه ماهور

    هر دمی چون نی، ازدل نالان، شكوه ها دارم

    روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم

    هر نفس آهيست، كز دل خونين، لحظه های عمر اين سامان، ميرود سنگين

    اشك خون آلود من دامان، می كند رنگين

    به سكوت سرد زمان، به خــزان زرد زمان،

    نه زمان را درد كسی، نه كسی را درد زمان

    بهار مردمی ها دی شد، زمان مهربانی طی شد، (آه از اين دم سرديها خدايا) ۲

    نه اميدی در دل من، كه كشايد مشكل من

    نه فروغ روی مهی، كه فروزد محفلِ من

    نه همزبان دردآگاهی، كه ناله ای خرد با آهی، (داد از اين بی درديها خدايا)۲

    (نه صفايی ز دمسازی به جامِ می )۲، كه گَرد غم زدل شويد، كه بگويم راز پنهان، كه چه دردی دارم بر جان

    آه از اين بی همرازی خدايا ، وای از اين بی همرازی خدايا

    وه كه به حسرت عمر گرامی سر شد

    همچو شراره از دل آذر، برشدوخاكستر شد، يك نفس زد وهدر شد

    يك نفس زد وهدر شـــــد ، روزگار من به سر شد

    چنگی عشقم راهِ جنون زد، مردم چشمم جامه به خون زد ، يــا ر ا

    دل زنم ز بی شكيبی، با فسونِ خود فريبی

    چه فسون نافرجامی، به اميد بی انجامی، وای از اين افسون سازی خدايا

    و ا ی ا ز اين ا فســـون ســـازی خُــــــــد ا يا



    دل بردی از من به يغما « استاد شجريان ، دستگاه ابوعطا

    ( دل بـردی از مـن به يغـما)۲ ، ( ای ترك غارتگر من ) ۲

    ( ديدی چه آوردی ای دوسـت )۲ ، (از دسـت دل بر سـر من )۲


    عشـق تو در دل نـهان شد ، ( دل زار و تن ناتوان شد) ۲ ، رفتی چو تير و كمان شد

    ( از بـارِ غــم پيكر من ) ۲

    بــارِ غــمِ عشــقِ اورا گردون نيارد تحملّ

    بارِ غمِ عشقِ اورا گردون نيارد تحملّ ، چون می تواند كشيدن، این پيكر لاغر من

    می سوزم از اشتياقت،در آتشم از فراقت ، كانون من سينه من، سودای من آذر من

    اول دلم را صفا داد آيينه اش را جلا داد

    (آخر به باد فنا داد)،۲ عشق تو خاكستر من ، عشــــق تــــو خـــاكســــتر مــــــــــن

    ــــــــــ » ای كه به پيش قامتت« ــــــــــ

    ای كه به پيش قامتت، سرو چمن خجل شده ، آخ خدا، آخ جانم يار

    سوسن و گل به پيش تو بنده منفعل شده ، آخ خدا، آخ جانم يار


    تا به كی از عشقت گدازم، در عشقت سوزم و بسازم ، ای صنم سوزم و بسازم

    در عشقت ، سوزم ای، نگارا ، خدا را، تو كم كن ، جفا را

    تكرار




    (( ز من نگارم )) استاد شجريان، شعر از مرحوم استاد بهار، دستگاه ماهور

    ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــ

    زمن نگارم عزيزم خبر ندارد ، به حال زارم عزيزم خبر ندارد

    خبر ندارم من از دل خود

    ( دل من از من عزيزم خبر ندارد )۲

    ( كجا رود دل عزيز من آخ كه دلبرش نيست ) ۲

    ( كجا پرد مرغ عزيزم كه پر ندارد )۲

    ( امان از اين عشق عزيز من آخ فغان از اين عشق )۲

    (كه غير خونِ جگر ندارد )۲

    همه سياهی ، همه تباهی ، مگر شب ما سحر ندارد

    بهار مضطر عزيز من ، آخ، منالُ ديگــــــر

    كه آه و زاری اتر ندارد ، جز انتظار و جز استقامت

    وطن علاج دگـــر ندارد

    زهر هر دو سر بر سرش بكوبد ، كسی كه تيغ دو سر ندارد





    هرچه كني بكن مكن …. شعر از شوريده شيرازي

    هرچه كني بكن ، مكن

    ترك من اي نگار من

    هرچه بري ، ببر ، مبر

    سنگدلي به كار من

    هرچه بري ، ببر، مبر

    رشته الفت مرا

    هرچه كني ، بكن ، مكن

    خانه اختيار من

    هرچه روي برو ، مرو

    راه خلاف دوستي

    هرچه زني ، بزن ، مزن

    طعنه به روزگار من .
    Last edited by Rahe Kavir; 08-01-2009 at 10:22.

  9. #29
    آخر فروم باز Rahe Kavir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تواغوش يار
    پست ها
    1,509

    پيش فرض

    نام خواننده : همایون شجریان

    نام آلبوم: خورشید آرزو
    سال انتشار: 1387

    آهنگ آواز خورشید آرزو

    بگذار سر به سینه‌‌ی من تا که بشنوی
    آهنگ اشتیاق دلی دردمند را
    شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق
    آزار این رمیده‌ی سر در کمند را
    بگذار سر به سینه‌ی من تا بگویمت
    اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست
    بگذار تا بگویمت این مرغ خسته‌جان
    عمریست در هوای تو از آشیان جداست
    دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت به کام
    خواهم که جاودانه بنالم به دامنت
    شاید که جاودانه بمانی کنار من
    ای نازنین که هیچ وفا نیست با مَنَت
    تو آسمان آبی و روشنی
    من چون کبوتری که پَرَم به هوای تو
    یک شب ستاره‌های تو را دانه‌چین کنم
    با اشک شرم خویش بریزم به پای تو
    بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
    بگذار تا بنوشمت ای چشمه‌ی شراب
    بیمار خنده‌های تو‌ام بیشتر بخند
    خورشید آرزوی منی گرم‌تر بتاب

    آهنگ تصنیف چین زلف

    ای صبا گر بگذری بر زلف مُشک‌افشان او
    همچو من شو گرد یک‌ یک حلقه‌ی گردان او
    گاه از چوگان زلفش حلقه‌ی مشکین ربای
    گاه خود را گوی گردان در خم چوگان او
    جان او در جان تو گم گشت و دل از دست رفت
    درد او از حد بشد گر می‌کنی درمان او
    خوش خوشی در چین زلفش پیچ تا مشکین کنی
    شرق تا غرب جهان از زلف مشک‌افشان او

    آهنگ ساز و آواز عشق پاک

    ای شب به پاس صحبت دیرین خدای را
    با او بگو حکایت شب‌زنده‌داری‌ام
    با او بگو چه می‌کشم از درد اشتیاق
    شاید وفا کند بشتابد به یاری‌ام
    ای دل چنان بنال که آن ماه نازنین
    آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
    با او بگو که مهر تو از دل نمی‌رود
    هر چند بسته مرگ، کمر بر هلاکِ من
    ای آسمان به سوز دل من گواه باش
    کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
    داری خبر که شب همه‌شب دور از آن نگاه
    مانند شمع سوختم و اشک ریختم

    آهنگ تصنیف اسرار عشق

    با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
    تا بی‌خبر بمیرد در دردِ خودپرستی
    دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم
    با کافران چه کارَت گر بت نمی‌پرستی
    سلطان من خدا را زلفت شکست ما را
    تا کی کند سیاهی چندان درازدستی
    عاشق شو اَرنه روزی کار جهان سرآید
    ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

    آهنگ ساز و آواز دلشده

    خوشا دردی که درمانش تو باشی
    خوشا راهی که پایانش تو باشی
    خوشا چشمی که رخسار تو بیند
    خوشا مُلکی که سلطانش تو باشی
    خوشا آن دل که دلدارش تو گردی
    خوشا جانی که جانانش تو باشی
    چه خوش باشد دل امیدواری
    که امید دل و جانش تو باشی
    گل و گلزار خوش آید کسی را
    که گلزار و گلستانش تو باشی
    مپرس از کفر و ایمان بی دلی را
    که هم کفر و هم ایمانش تو باشی

    آهنگ تصنیف وطن

    بخش‌هایی که درون کروشه قرار گرفته‌اند، اجرا نشده‌اند.
    وطن! وطن! نظر فکن به من که من
    به هر کجا، غریب‌وار که زیر آسمان دیگری غنوده‌ام (=خوابیده‌ام)
    همیشه با تو بوده‌ام همیشه با تو بوده‌ام
    اگر که حال پرسی‌ام تو نیک می‌شناسی‌ام
    من از درون قصه‌ها و غصه‌ها برآمدم
    [حکایت هزار شاه با گدا
    حدیث عشق ناتمام آن شبان به دختر سیاه چشم کدخدا
    ز پشت دود کشت‌های سوخته درون کومه های سیاه
    ز پیش شعله‌های کوره‌ها و کارگاه
    تنم ز رنج، عطر و بو گرفته است
    رخم به سیلی زمانه خو گرفته است
    اگر چه در نگاه اعتنای کس نبوده‌ام
    یکی ز چهره‌های بی‌شمار توده‌ام]
    چه غمگنانه سال‌ها که بال‌ها زدم به روی بحر بی‌کناره‌ات
    که در خروش آمدی به جنب و جوش آمدی
    به اوج رفت موج‌های تو
    که یاد باد اوج‌های تو
    [در آن میان که جز خطر نبود
    مرا به تخته‌پاره‌ها نظر نبود
    نبودم از کسان که رنگ و آب دل ربودشان
    به گودهای هول
    بسی صدف گشوده‌ام
    گهر ز کام مرگ در ربوده‌ام
    بدان امید تا که تو دهان و دست را رها کنی
    دری ز عشق بر بهشت این زمین دل فسرده واکنی
    به بند مانده‌ام شکنجه دیده‌ام
    سپیده هر سپیده جان سپرده‌ام
    هزار تهمت و دروغ و ناروا شنوده‌ام
    اگر تو پوششی پلید یافتی
    ستایش من از پلید پیرهن نبود
    نه جامه، جان پاک انقلاب را ستوده‌ام]
    کنون اگر که خنجری میان کتف خسته‌ام
    اگر که ایستاده‌ام و یا ز پا فتاده‌ام
    برای تو، به راه تو شکسته‌ام
    [اگر میان سنگ‌های آسیا چو دانه‌های سوده‌ام
    ولی هنوز گندمم غذا و قوت مردمم
    همانم آن یگانه‌ای که بوده‌ام]
    سپاه عشق در پی است شرار و شور کار ساز با وی است
    دریچه‌های قلب باز کن سرود شب شکاف آن ز چار سوی این جهان
    کنون به گوش می‌رسد من این سرود ناشنیده را به خون خود سروده‌ام
    [نبود و بود برزگر را چه باک اگر برآید از زمین
    هر آنچ او به سالیان فشانده یا نشانده است]
    وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان که من
    پرنده‌ای مهاجرم که از فراز باغ با صفای تو
    به دوردست مه گرفته پر گشوده‌ام

    آهنگ تصنیف مرغ سحر

    مرغ سحر ناله سر كن
    داغ مرا تازه تر كن
    ز اه شر بار اين قفس را بر شكن و زير و زبر كن
    بلبل پر بسته ز كنج قفس درا
    نغمه ازادي نوع بشر سرا
    وز نفسي عرصه اين خاك توده را پر شرر كن
    ظلم ظالم جور صياد اشيانم داده بر باد
    اي خدا اي فلك اي طبيعت
    شام تاريك ما را سحر كن
    نو بهار است گل به بار است
    ابر چشمم ژاله بار است
    اين قفس چون دلم تنگ و تار است
    شعله فكن در قفس اي اه اتشين
    دست طبيعت گل عمر مرا مچين
    جانب عاشق نگه اي تازه گل ازين بيشتر كن
    مرغ بيدل شرح هجران مختصر كن
    عمر حقيقت بسر شد
    عهد و وفا بي سپر شد
    ناله عاشق ناز معشوق
    هر دو دروغ و بي اثر شد
    راستي و مهر و محبت فسانه شد
    قول و شرافت همگي از ميان شد
    از پي دزدي وطن و دين بهانه شد
    ديده تر شد
    ظلم مالك جور ارباب
    زارع از غم گشته بي تاب
    ساغر اغنيا پر مي ناب
    جام ما پر ز خون جگر شد
    اي دل تنگ ناله سر كن
    از قوي دستان حذر كن
    از مساوات صرف نظر كن
    ساقي گلچهره بده اب اتشين
    پرده دلكش بزن اي يار دلنشين
    ناله بر ار از قفس اي بلبل حزين
    كز غم تو سينه من پر شرر شد

  10. #30
    کاربر فعال انجمن mobin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    پست ها
    7,269

    پيش فرض

    آخرين نسخه فايل PDF متون جامع اشعار نغمه‌های استاد شجريان را می‌توانيد از لينك زير دريافت كنيد:
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    مهمترين محتويات و قابليتهای اين فايل عبارتند از:
    1. متن كامل اشعار سروده شده و نام شعرا
    2. آهنگساز، دستگاه موسيقايی، سال اجرا، و سال انتشار هر آلبوم
    3. فهرست‌های الفبايی به تفكيك آوازها و تصانيف براي كليه قطعات و آثار
    4. فهرست كلی قطعات اجراشده قديمی در راديو (برنامه گلهای تازه و ...)
    5. فعال بودن bookmarkها و لينك‌ها در فايل PDF

  11. این کاربر از mobin بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •