سلام
آقا شما ترمینولوزی حقوق تهیه شده توئسط محمد جعفر جعفری لنگرودی را باید از انتشارات گنچ دانش تهیه کنید. اگر همین کتاب باشه ککه من میگم حتما کلمه ی مجنی علیه و تمامی کلمات حقوق را در بر داره.
این هم جواب سوالاتی که بنده میتونم پاسخ بدم :
1- نظریه ایجاد خطر میگه هر کس محیط خطرناکی فراهم کند خود مسئول خسارات ناشی از آن هم هست. این مطلب بر میگرده به قاعده ی فهی : "من له الغنم فعلیه الغرم" یعنی هر کسی نفعی میبرد خسارات ناشی از آن نفع هم بر عهده ی اوست.
یه مثال بسیار ساده میزنم که دقیق درک کنی : ببین در حوامع گذشته انسانها پیاده روی میکردند بعدا کمی متمدن شدند از حیوانات استفاده کردند و امروزه از ماشی و ابزار دیگر استفاده میکنند ، این نظریه میگه هر چیزی که ایجاد خطر میکنه خود مسئول خسارات وارده هم هست. مثلا شخصی که ماشین داره و از ماشین و سواری گرفتن از آن منفعت میبره اگر به شخص عابر (ککه منفعتی از ماشین نمیبره) خسارتی وارد کند مسئول جبران آن میباشد. (در ضمن در کتابی که من دارم این نظریه در آخر صفحه ی 23 شروع میشه)
2- ببین میگه شخص غاصب کسی است که مال دیگری را به نحو عدوان تصرف کند (یکی از مصادیق) حالا اگر شخص ثالثی این مال را خریداری کند ، شخص متضرر (یعنی صاحب واقعی مال) میتواند از این خریدار طلب مال خود را کند و این خریدار هم در زمره ی غاصبان است. حالا اینجا میگه "قانون گذار حسن نیت خریدار را در امکان مطالبه خسارت از فروشنده چنین مالی موثر میداند" یعنی میگه اگر خریدار جاهل بوده و خریداری کرده قانونگذار این حسن نیت را (یعنی اگرعالم است که غصبی است که میشه سوء نیت) در امکان مطالبه موثر میداند یعنی شخص حریدار میتواند با مراجعه به غاصب مطالبه ی خسارت کند. (ماده ی 323 و 325 قانون مدنی حتما مطالعه شود)
3- این برای خودم هم سواله ! البته این یه مثال فقهی است برای اثبات این که یه استثنایی بر قاعده ی ضمان ید وجود دارد. الآن این وقت شب مخم نکشید
4- یعنی شخص غاصب و اشخاصی که بعد از او بر مال سلطه یافته اند به شکل تضامنی در مقابل شخص مالک مسئولیت دارند. این شکل تضامنی یعنی اینکه شخص مالک میتواند به هر کدام از این غاصبان و یا به شکلی خریداران مراجعهکرده و تمام خسارات را از او بخواهد. (و این هم درست است که شخص که تضامنا پرداخت میکنهد بعدا حق دارد بالنسبه از دیگر غاصبان خسارت پرداختی را دریافت کند)
5- جوابش کاملا در همین جواب 4 واضح و مبرهن است اگر دقت بفرمایید. منظور همین مسئولیت تضامنی است. یعنی قهرا (یعنی اراده ای خارج از قصد و رضایت خودشان) بر آنها این مسئولیت تحمیل میشود و این به خاطر حفظ حرمت صاحب حق است.
6- ببین با یه مثال اینو حل میکنم : اتلاف یعنی اینکه من به قصد و اراده بزنم خرمن دیگری را آتش بزنم که خب واضح است که من مسئول این اتلاف هستم. یه موقع است که من قصدم آتش زدن خرمن دیگری نیست ، در زمین کنار این خرمن آتشی به پا میکنم که این کار من اشتباه است و نباید انجام بدم و قصدی در آتش زدن خرمن دیگری ندارم ولی بر حسب اتفاق باد آتش را برد و خرمن دیگیی را آتش زد ، اینجا من مسئول هستم چون با انجام یه کار اشتباه هر چند که قصدم آن چیزی که اتفاق افتاد نبود ولی مسئولم! یه مثال دیگر: شخصی در معبر عمومی چاهی میکند بهر مثلا کارهای خدمات شهری ، من 3حالت مثال میزنم:
1- حالتی که شخص عمدا تو راه و معبر عمومی مردم چاه میکنه و مردم در آن سقوط میکنند که من اینجا مباشرا اتلافی انجام دادم و مسئولم ،
2- حالتی که شخص معبری در راه و معبر عمومی کندم ولی قصدی در وارد آوردن خسارتی ندارم و مردم سقوط کنند که اینجا مباشرا که نه بلکه مسببا مقصرم. (حالت سوم را بخوانی متوجه ی وجه افتراق 1 و 2 میشوید)
3- حالت سوم شخص در معبر عمومی چاهی میکند و تمامی اصول و ظوابط را رعایت میکند و برای اینکه مردم در آن سقوط نکنند نیز موانعی در نظر میگید ولی مردم با بی احتیاطی خود داخل چاه سقوط میکنند که اینجا نه مباظرا و نه مسببا شخص چاه کن مقصر نیست.
7- اگر شخصی رو تخت خوابیده از تخت سقوط کند و روی شخصی که کنار تخت خوابیده بیفتد و خسارتی وارد کند ، این ایراد خسارت به منزله ی خطای محض است و عاقله ی او باید خسارت وارد کند. عاقله همه یعنی بستگان به ترتیب درجه قرابت (که اناث و صغیر و مجانین مبرا هستند). این که عاقله چرا باید خسارت بپردازد بحث مفصلی میطلبه که جاش اینجا نیست منابع زیادی هستند که میتوند کمکتون کنند.
8- در این فرض همه ی انشانها دارای قصد و اراده ی یکسان و سالم فرض شده اند. بنابراین به درخواست و نظر دیگری نباید به شخصی یا چیزی خسارت وارد کرد. مانند مثال که اگر شخصی به دیگری بگوید که سر این گوسفند را ببر (که این گوسفند مال دیگری است) آن شخص دوم نباید آن کار را انجام دهد چون عقل اجازه ی ایراد خسارت را نمیدهد. (با فرض سالم بودن قصد واراده)
ولی در جایی است که مثلا (مثا خود کتاب) شهرداری به رفتگران دستور خراب کردن عمارتی را میدهد و رفتگران انجام میدهند. شخصی که به او خسارت وارد شده است که نمیتواند از رفتگران مطالبه ی خسارت کند ، زیرا سببی قویتر از مباشرت این افراد وجود دارد و آن امر شهرداری است و رفتگران مامورند و معذور. یه مثال جالب تر در هنگام اعدام کردن شخص مجرمی آیا کسی که در حالت مامریت زیر چهارپایه میزند و شخص مجرم به قتل میرسد ، قاتل است ؟! خیر بلکه سببی قویتر از مباشرت شخص مباشر وجود دار که او را از هرگونه مسئولتی مبرا میکند که اصطلاحا میگویند : "سبب اقوی از مباشر است".
9- اکثر جواب این سوال در جواب سوال قبلی هست. ولی با این تفاوت که دستور در مثالهای قبلی دارای یک منشا اثر قانونی است ولی در اینجا خیر منشا قانونی ندارد. مثلا شخصی دیگری را اجبار کند که یا درب این خانه را باز میکنی یا تو را خواهم کشت که شخص حتی در صورت شکستن درب ، مسئول خسارت وارده نیست زیرا در آن حالت در وضعیت اکراه بوده و در این موقعیت اکراه مسئولیت را از دوش مکره بر میدارد.
امیدوارم تونسته باشم گره ای از سوالات شما باز کرده باشم. اگر باز قسمتیش نامفهوم بود بنده پیشاپیش پوزش میطلبم ، بگید که من بیشتر باز کنم و توضیح بدم (البته تا حد اطلات و تواناییهای اندکم)
قربانتان: مصطفی عشقی