سنگ در برکه می اندازم و می پندارم
با همین سنگ زدن ماه به هم میریزد
کِی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را میشود از حافظه آب گرفت
به تو سپرده بودمشآرزو دارم شبی عاشق شوی
با هزار و یک امید
و حالا برای هزارو یکمین بار
دلم را می برم
تا شکستگی اش را....
گچ بگیرند!!!
آرزو دارم بفهمی درد را
تلخی برخوردهای سرد را
میرسد روزی كه بی من لحظه ها را سركنی
میرسد روزی كه مرگ عشق را باور كنی
میرسد روزی كه شبها در كنار عكس من
نامه های كهنه ام را مو به مو ازبر كنی