آنا فروید در سوم دسامبر 1895 در وین (اتریش) به
دنیا آمد و در نهم اکتبر
1982 در لندن (انگلستان) درگذشت. معروفیت او
بیشتر به خاطر کارهای زیر
است:
بنیانگذار روانکاوی کودکان
سازوکارهای دفاعی
مشارکت در روانشناسی «خود» ( ego psychology )
آنا فروید کوچکترین فرزند در بین 6 فرزند
زیگموند فروید معروف است. او به
پدرش فوقالعاده نزدیک بود ولی نزدیکی
چندانی به مادرش نداشت و با پنج
خواهر و برادرش نیز روابط پرتنشی داشت. او به
یک مدرسه خصوصی گذاشته شد
ولی بعداً گفت که از مدرسه چیز زیادی نیاموخته
است. بخش عمده آموزش آنا
از طریق درسهای پدرش و دوستان و وابستگان او
صورت گرفته است.
او پس از دوره دبیرستان به عنوان معلم مدرسه
ابتدایی مشغول به کار شد و
همزمان شروع به ترجمه برخی از کارهای پدرش به
آلمانی کرد. این کار، علاقه
او به روانشناسی و روانکاوی کودکان را بیشتر
کرد. با وجودی که او به شدت
تحت تأثیر کارهای پدرش بود امّا هرگز در سایه
او زندگی نکرد. کارهای خود
او، ایدههای پدرش را گسترش داد و به ایجاد
رشته روانکاوی کودکان
انجامید.
او با وجودی که تحصیلات کلاسیک را ادامه نداد
امّا کارهایش در زمینه
روانکاوی و روانشناسی کودکان، او را در رشته
روانشناسی پرآوازه ساخت.
او تجربیات خود در زمینه روانکاوی کودکان را
در سال 1923 در وین آغاز کرد
و بعدها رئیس انجمن روانکاوی وین شد. در طول
مدتی که آنا فروید در وین
بود، تأثیر قابل ملاحظهای بر اریک اریکسون
گذاشت و این به نوبه خود باعث
توسعه رشته روانکاوی و روانشناسی «خود» شد.
آنادر سال 1938 تحت بازجویی گشتاپو قرار گرفت و
سپس به همراه پدرش به
لندن کوچ کرد. در سال 1941، او با همراهی دوروتی
برلینگتون یک مؤسسه
پرستاری ایجاد کرد. این مؤسسه هم به کودکان
بیخانمان سرپناه میداد و هم
برنامههای روانکاوی برای آنان داشت.
تجربیات آنا فروید در این مؤسسه
پرستاری، الهامبخش او در نوشتن سه کتاب شد:
«کودکان در زمان جنگ
(1942)»، «کودکان بیسرپرست (1943)» و «جنگ و
کودکان (1943)». آنا فروید
پس از تعطیل شدن مؤسسه پرستاری در سال 1945،
کلینیک ویژهای را برای روان
درمانی کودکان ایجاد کرد و از سال 1952 تا زمان
مرگش در سال 1982 مدیر آن
بود.
آنا فروید رشته روانکاوی کودکان را به وجود
آورد و کارهایش به درک امروزی
ما از روانشناسی کودکان کمک شایانی کرده
است. او همچنین روشهای مختلفی
برای برخورد با کودکان و درمان آنان به وجود
آورد. آنا فروید عقیده داشت
که عوارض کودکان با بزرگسالان متفاوت است و
غالباً به مراحل رشد آنان
بستگی دارد. او همچنین توضیحات روشنگری
درباره سازوکارهای دفاعی در کتاب
معروف خود به نام «خود و سازوکارهای دفاع»
ارائه نموده است
دیدگاه آنا فروید نسبت به دوره نوجوانی
در ديدگاه آنا فرويد (Freud,A) نوجوانى در مرحله هشتم تحوّل روانى واقع شده است. از نظر آنا فرويد، نوجوان عليه رشته هايى كه او را با موضوع هاى دوره كودكى وى مرتبط مى سازند، با انكار كردن آن ها، با تضاد ورزيدن نسبت به آن ها، با جدا شدن از آن ها و با ترك گفتن آن ها مبارزه مى كند. بدين سان، او در مقابل جنبه پيش ـ تناسلى از خود دفاع مى كند و حاكميت تناسلى را بر كرسى مى نشاند. بدين روست كه سرمايه گذارى ليبيدويى به موضوع هاى جنس مخالف در خارج از خانواده انتقال مى يابد.
آنا فرويد از اين توصيف روان پويشى، نشانه هايى درباره اثرات كم و بيش آسيب رساننده جدايى ها بيرون مى كشد. اثرهايى كه كم تر به سن واقعى كودك بستگى دارد تا به واقعيت روانى او، واقعيتى كه بر حسب مرحله اى كه در طول اين خط تحوّل بدان دست يافته است، فرق مى كند.