تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 33

نام تاپيک: رابیندرانات تاگور

  1. #21
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    سرورم
    بگذار به ‏حقيقت زندگى ‏كنم
    تا مرگ
    مرا حقيقتى شود.

  2. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #22
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض تاگور و گاندی


    تاگور در کنار گاندی،سال 1940

    تاگور نخستین بار در 10 مارس1915 با ماهاتما گاندی در شانتی‌نیکتان دیدار کرد و گاندی شش روز مهمان تاگور بود. از این پس دوستی پایداری میان این دو پدید آمد. بار دوم در مه 1925 باز گاندی چند روزی را در کنار تاگور گذراند. در هنگامی که در سال 1932 گاندی دست به روزه برای پذیرش خواسته‌های هندیان از سوی انگلستان زد در آغاز کار نامه‌ای به تاگور نوشت و در آن از او خواست تا برایش دعا کند. تاگور به دیار او شتافت و پس از بیست و شش روز که انگلستان درخواستهای او را پذیرفت وی در حالی که سر بر بالین تاگور داشت روزه خود را گشود.
    او با وجود‌‌ ارتباطش با مهاتما گاند‌‌ی، فاصله خودش را با سياست حفظ كرد. او تا د‌‌هه‌ی 1930 د‌‌ر بسیاری از ایالات بنگلاد‌‌ش و هند‌‌ سفر کرد‌‌. د‌‌ر سال‌های بعد‌‌ به کشورهای مختلف جهان از آرژانتین تا ایران سفرهای بسیار کرد‌‌.

  4. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #23
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    صحرای قدرتمند
    می سوزد از عشق یکی پَرِ علف
    که می جنبد و
    می خندد
    و دور می شود



    گریه کنی اگر
    که آفتاب را از دست داده ای
    ستارگان را نیز از دست بخواهی داد


    تو را هستی ات به چشم نمی آید
    آن چه می بینی سایه توست

  6. #24
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض




    تاگور در کنار همسرش مری‌نالینی در سال 1883

  7. 2 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #25
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    قطره های باران
    بوسه بر خاک می زدند
    و به نجوا می گفتند: " مادر ما کودکان غربت کشیده ی توییم
    که از آسمان به آغوش تو
    بازگشته ایم "
    -----------------------------------
    جاده در انبوه جمعیت تنهاست
    چرا که دوستش ندارند

  9. #26
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    خدایا آنان که
    همه چیز دارند
    مگر تو را
    به سخره می گیرند
    آنان را که
    هیچ چیز ندارند مگر تو را

  10. 2 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #27
    آخر فروم باز Benygh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    5,721

    پيش فرض

    خدایا آنان که
    همه چیز دارند
    مگر تو را
    به سخره می گیرند
    آنان را که
    هیچ چیز ندارند مگر تو را
    این جمله خیلی زیباست ! دقیقا دیشب بسی ما را به تامل وا داشت !

  12. #28
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    گر تو خواسته باشى، من سرود خويش را پايان مي‌دهم.
    اگر نگاه من قلب ترا پريشان مي‌دارد، نظر از چهره تو برمى‌گيرم.
    اگر ديدار من تو را در راه، مضطرب مى‌سازد، به كنارى رفته، راه ديگر در پيش خواهم گرفت.
    اگر بهنگام گل چيدن، از ديدن من آشفته مى‌گردى، باغ خلوت تو را ترك مى‌گويم و از آن دورى مى‌گزينم.
    اگر زورق من آب درياچه را خشمگين و پرتلاطم مى‌كند، زورق خويش را از ساحل تو به دور خواهم داشت.

  13. #29
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم ، اما این من ، در ظلمت کیست کنار می آیم تا از او دوری کنم ، اما نمی توانم از او بگریزم ، او وجود کوچک خود من است ، آقا و سرور من . حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام .

  14. #30
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    بیا…
    همان گونه كه هستي بيا دير مكن…
    گيسوان مواجت آشفته
    فرق مويت پاشيده.
    بيا دلگير مشو
    بيا همان گونه كه هستی
    بيا دير مكن
    چمن ها را پايمال كرده به سرعت بيا.
    اگر چه مرواريد هاي گردنبندت بيفتد و گم شود.
    باز بيا و دلگير مشو
    از كشتزارها بيا،
    تندتر بيا…
    ابرهايي كه آسمان را پوشيده است مي بيني
    در طول رود كه در آن ديده مي شود.
    دسته پرندگان وحشي در پروازند.
    بادي كه از روي چمن ها مي گذرد و هر آن شدت مي گيرد باد آن را خاموش خواهد كرد
    چه كسي مي تواند ترديد داشته باشد كه به ابروان و مژگانت سرمه نپاشيده اي
    زيرا ديدگان طوفانيت از ابرهاي باراني هم سياه ترند
    اگر هنوز حلقه ي گل بافته نشده، چه مانعي دارد؟
    اگر زنجير طلايت هم بسته نشده آن هم بماند
    آسمان از ابر آكنده است دير شده همان گونه كه هستي بيا…
    بيا فقط بيا…(بخشي از نامه ي رابيندرانات تاگور به همسرش)

  15. این کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •