حدود ۱۲۰ سال از چاپ اولین آگهی تبلیغاتی در روزنامه وقایعاتفاقیه در سال ۱۲۶۷ میگذرد. از آن تاریخ تاكنون آگهیهای تبلیغاتی تغییرات گوناگونی را پشت سر گذاشته است، چنانچه امروزه در تبلیغات علاوه بر بعد تصویری، كلمات و گفتار چه به صورت نوشتاری و چه به صورت گفتاری نیز استفاده میشود.
پیش از رسانههای جمعی بیان شفاهی از طریق جارچیها برای معرفی یا جلب خریدار مورد استفاده قرار میگرفت كه به دلایل شفاهی بودن دچار فراموشی یا پخش اطلاعات نادرست میشد. با ظهور صنعت چاپ در اواسط قرن هفدهم تبلیغات جایگاه خود را در آثار مكتوب بشری ثبت كرد.
چاپ علاوه بر فرصت ماندگاری، گستره پخش و جذب مخاطبان گوناگون را برای تبلیغات فراهم كرد. گام بعدی در این مسیر، استفاده از تصاویر برای معرفی و به معنایی شناسنامه دیداری موضوع تبلیغ بود. با ورود رنگ به عرصه چاپ استقبال از تبلیغ كالا افزایش یافت و سال ها با ذكاوت و ظرافت مورد استفاده قرار گرفت.
ظهور رسانههای جمعی توانست تبلیغات را از دایره محدود مكتوب به دنیای اطلاعات باز كند. پدیده سینما و پس از آن تلویزیون پس از پایان جنگ جهانی دوم دریچهای كوچك اما پرقدرت برای تبلیغات شد.
اوقات فراغت بهترین زمان برای آشنایی مخاطبان سینما و تلویزیون با كالاهای جدیدی است كه هر روزه با تغییر رویه زندگی وارد خانههای مردم میشود. فروش ارزان و انبوه تلویزیون راه را برای رشد چند جانبه تبلیغات هموارتر میكند.
فیلمها و سریالها به دلیل استمرار ارتباط با مخاطبان چه مخاطبان عام و چه خاص گامی موفق برای پوشش گسترده تبلیغات است؛ چنانچه دیگر امروزه این انسانها نیستند كه بر رسانهها مسلطند، بلكه رسانهها و البته تبلیغات رسانههاست كه انسانها را تحت سلطه خود دارد.
تبلیغات فقط عرصه عرضه محصولات مصرفی از جمله مواد غذایی یا اسباب زندگی نیست، بلكه امروزه به عنوان اهرمی برای فرهنگسازی و حتی تغییر فرهنگ استفاده میشود. تبلیغات با قدرت اثربخشی در هر زمینه میتواند علاوه بر معرفی، نوعی آموزش را نیز به دنبال داشته باشد.
این آموزش میتواند زندگی یا حتی شیوه انتخاب و نوع سلیقهها را نیز تغییر دهد. شاید پر اغراق نباشد گفتن این مطلب كه تبلیغات به دلیل دامنه پرنفوذ خود یكی از اركان مهم سازنده هویت فردی محسوب میشود؛ چرا كه با بمباران اطلاعات انتخاب شده اثر ناخودآگاه و ناگزیری در مخاطب خود میگذارد.
امروزه تبلیغات بازار تولید را شكل میدهند نه تولیدات. به این معنا كه تولیدات دیگر با تبلیغات عرضه نمیشوند، بلكه تبلیغات حق انتخاب، سلیقه و زمینه فروش را برای محصولات فراهم كرده است.
هر چند در برههای از زمان از دید نظریهپردازان این عرصه، تبلیغ یعنی ارائه آن بخش از ویژگی كه كالا فاقد آن است، اما دیگر امروز این نظریه مردود است؛ چرا كه مصرفكننده هوشمند علاوه بر جنبه بصری، ارزشمندی كالا را نیز در مقابل مبلغی كه میپردازد خواستار است. تبلیغات این قدرت خود را از طریق مواردی كه در ذیل نام برده شده، به دست آورده است.