تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 8 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 77

نام تاپيک: سریال بی گناهان

  1. #21
    آخر فروم باز mahsa1469's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    جنوب
    پست ها
    1,208

    پيش فرض

    به نظرم با تـــوجه به اسم سریال میشه حدس زد که پولها رو هیچ کدوم از این سه نفر برنداشتن !!!
    نه به نظر من عاسف پولارو برداشته و اسم فیلمو از دو نفر دیگه فرخ و جلال گذاشتن

  2. #22
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    مثل اولين شب ارامش شروعش طوفاني بود
    همه چیزش شبیه اولین شب آرامشه
    مثل تیتراژش...

  3. #23
    آخر فروم باز Don Thomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    سیسیل
    پست ها
    1,791

    پيش فرض

    این قسمت هم تمام شد ...

    به نظرم روند پیشرفت سریال خیلی کند شد ! امیدوارم لاکپشتی نشه ...

    این طور که به نظر می آید قراره در هر قسمت فقط 4 الی 5 دقیقه موضوع دنبال بشه و باقی آن صرف حاشیه های فیلم


    مثلا در این قسمت که پخش شد , افسر پلیس که وارد هتل شد روبه جلال کرد و گفت : چقدر چهره شما برای من آشناست ؟!؟!

    حدس می زنم این افسره , همون سربازی هست که مراقب بانک بود !

  4. #24
    آخر فروم باز mahsa1469's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    جنوب
    پست ها
    1,208

    پيش فرض

    مثل اینکه همشون دست تو دست هم گذاشتن پولارو برداشتن جلالم که پول دار شده بود این دوست جلال کی بود که ار تمام ماجرا خبر داشت و نقشه ی فرار جلال رو هم می دونست؟

  5. #25
    آخر فروم باز mahsa1469's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    جنوب
    پست ها
    1,208

    پيش فرض

    آخه آدم برا اولین بار بچه شو می بینه این همه بی بی احساس!!!!!!!!!!

  6. #26
    آخر فروم باز Don Thomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    سیسیل
    پست ها
    1,791

    پيش فرض

    mahsa1469
    مثل اینکه همشون دست تو دست هم گذاشتن پولارو برداشتن
    من هم همین عقیده رو دارم ...

    دیشب هم این فکر به ذهنم اومد که شاید پسر آصف , پسر خود او نباشه !!!

    مادرش خیلی ناراحت بود ...

    هنوز کلی معما داره که باید حل بشه ...

    این دوست جلال کی بود که ار تمام ماجرا خبر داشت
    واقعا ؟ این کی بید ؟ از کجا آمده بید ! حداقل یه فلش بک هم نشون ندادن که بفهمییم این یارو کیه ...

    elham_007
    این که چیز تازه ای نیست ، مردا همشون بی احساسند ...

  7. #27
    آخر فروم باز mahsa1469's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    جنوب
    پست ها
    1,208

    پيش فرض

    حالا معلوم شد که اون یارو کیه نفر چهارم اما این کجای داستانه تو داستان نقشه کشی چی کاره بود که با وجود نیومدن و شرکت نکردن توی دزدی بازم توی اون پولا سهیمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر می کنم هنوز باید منتظر بمونیم
    انتظام رو هم کشتن دیگه نه!!!!!!!!!!!

  8. #28
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض نگاهي به سريال " بي گناهان "

    مجموعه تلويزيوني بي گناهان آخرين ساخته احمد اميني است که پخش آن از چندي پيش شروع شده است. اميني که ‏که فيلمسازي را با سايه هاي هجوم در سال 1371 آغاز کرده در اين ده سال با ساخت سه فيلم سينمايي و پنج مجموعه ‏تلويزيوني نشان داده که تلويزيون را جاي مناسب تري براي فعاليت هنري اش مي داند و دوران موفقي را نيز پشت سر ‏گذاشته است. اما بي گناهان چيزي از آن موفقيت پيشين به نمايش نمي گذارد و انتظارها را از اميني بر باد مي دهد....‏

    بي گناهان‏‎



    نويسنده: سعيد شاهسواري، کارگردان: احمد اميني، تهيه کننده: سعيد شاهسواري، مدير تصويربرداري: کيوان معتمدي، ‏انتخاب بازيگر: پيام دهکردي، مديرتوليد: محمد حسين شهباز زاده، روابط عمومي: افشين رضايي، طراح صحنه ‏ولباس: مهين بوريايي دوست، طراح گريم: مهري شيرازي. بازيگران: داريوش فرهنگ. مسعود کرامتي. محمد علي ‏نجفي. همايون اسعديان. بيژن افشار، اميرآقايي، مهدي پاکدل. مهرداد ضيايي. فريبا کوثري. شهين نجف زاده. ساره ‏بيات. بهرام ابراهيمي. رضا سعيدي. اميرحسيني و پرويز پورحسيني.


    محصول: گروه فيلم وسريال شبکه سوم سيما. ‏

    سه دوست که هر کدام در زندگي دچار مشکلات فراواني هستند، تصميم به سرقت از يک بانک مي گيرند. هنگام سرقت ‏بمباران هوايي دشمن آغازمي شود، آنها با پول ها از شهر فرار مي کنند اما پس از فرارمتوجه مي شوند که پولي درميان ‏نيست و... ‏


    ‎در پيچ وخم گذشته‎

    احمد اميني دوست و همکار مطبوعاتي مان که از 1349 به اين سو به عنوان منتقد فيلم فعاليت داشته، در طي ده سال ‏اخير به کارگرداني پر کار در عرصه سينما و تلويزيون بدل شده است. او که فيلمسازي را با سايه هاي هجوم در سال ‏‏1371 آغاز کرده در اين ده سال با ساخت سه فيلم سينمايي و پنج مجموعه تلويزيوني نشان داده که تلويزيون را جاي ‏مناسب تري براي فعاليت هنري اش مي داند. او که در پي ناکامي هنري و تجاري آخرين فيلمش "اين زن حرف نمي ‏زند" از سال 1382 تا کنون به عرصه سينما باز نگشته، در تلويزيون دوران موفقي را با پشت سر گذاشته است. ‏

    مجموعه تلويزيوني بي گناهان آخرين ساخته اوست که پخش آن از چندي پيش شروع شده و تا به حال چهار قسمت از ‏آن روي آنتن رفته است. قصه با يک فلاش بک به ماجراي سرقت از يک بانک در سالهاي جنگ توسط سه سارق و ‏کشته شدن يکي از آنها به دست ديگري شروع مي شود. آن چه تا به حال در سه قسمت بعدي روايت شده، زمان حال ‏خانواده آن سه پس از 24 سال است.‏

    نتيجه کار تا به اينجا از نظر فيلمنامه نويسي به يک فاجعه نزديک است؛ چيزي که به هيچ وجه نمي توان از منتقدي که ‏تئوري را خوب ميداند و شعور سينمايي بالايي دارد، انتظار داشت. در حالي که چهار قسمت از سريال گذشته، هيچ ‏نشاني از طرح و بسط يک قصه درست در کار نيست. فيلمنامه به عوض آنکه روايت کند به طرز کسالت باري مدام در ‏حال طرح معماست؛ به گونه اي که هيچ اشتياقي را براي دنبال کردن آن بر نمي انگيزد. همه چيز در عرض مي گذرد و ‏قصه به کندي پيش مي رود. شيوه کارگرداني و صحنه هاي زائد و بي فايده نيز بر کندي ماجرا افزوده است. در قسمت ‏چهارم که جلال( داريوش فرهنگ) به عنوان قاتل فراري به ايران بازگشته بيش از يک سوم زمان به نمايش پرسه زني ‏هاي او در خيابان هاي تهران مي گذرد. ‏



    بازي دور از انتظار داريوش فرهنگ هم بر کليت اين آشفتگي افزوده است و کفر آدم را در مي آورد. او بيش از آن که ‏چهره يک فراري پشيمان و دلتنگ را به نمايش بگذارد، آنقدر در ژست از فرنگ برگشته ها و ازما بهتران فرو رفته که ‏هر جا قدم مي زند انگار دارد از لشکر تحت امرش سان مي بيند، و با هرکه صحبت مي کند گويي طلبکارش است. ‏طوري با غرور و ژست آرتيستي راه مي رود که هيچ کدام از جيمز باند هاي سينما تا به حال راه نرفته اند و اين در ‏حاليست که او فقط قرار بوده نقش يک قاتل فراري را بازي کند. در نقطه مقابل او مسعود کرامتي است که خوش ‏درخشيده و حضورش به جان بي رمق سريال اندکي طراوت مي افزايد. او نقش زمان حال همدست جلال را بازي مي ‏کند که شاهد قتل دوست مشترک شان توسط او بوده است.‏

    با آن که ساخت موسيقي فيلم را کيوان جهانشاهي بر عهده داشته، اما فضاي سريال آنقدر با تنوعي از ترانه هاي ‏کلاسيک ايراني آميخته شده که به جز تيتراژ آغازين و پاياني عملا فرصتي براي استفاده از موسيقي متن باقي نمانده ‏است. اصرار عجيب و غير منطقي اميني در استفاده از موسيقي هايي که کلام شان شرح حال شخصيت هاي داستان ‏است، باعث شده تا نه بتوان از آن موسيقي لذت برد و نه اين شرح سنجاق شده به داستان را پذيرفت. اميني در سريال ‏هاي قبلي اش نيز به همين گونه آلبومي از تک ترانه هاي محبوبش را براي بيننده در طول قسمت هاي مختلف پخش ‏کرده و او را وادار به شنيدن کرده است؛ کاري که به نوعي به خودخواهي پهلو مي زند و منطقي جز اين ندارد.‏



    طراحي تيتراژ بي گناهان را بايد يکي از معدود وجوه موفق اين سريال به شمار آورد. بيژن مير باقري که جايزه ‏يوزپلنگ طلايي جشنواره لوکارنو را به خاطر فيلم "ما همه خوبيم " در فهرست افتخاراتش دارد، طراحي تيتراژ را به ‏عهده داشته است. علاوه بر اين فيلمساز، همکاري چهار کارگردان ديگرسينما در اين سريال در مقام بازيگر در نوع ‏خود هم قابل توجه است و هم يک رکورد به شمار مي آيد. محمد علي نجفي، همايون اسعديان، داريوش فرهنگ و ‏مسعود کرامتي در اين سريال ايفا گر نقش هاي متفاوتي بوده اند. ‏

    از احمد اميني پس از اين همه تجربه انوزي و دانش بصري و سينمايي اش بيش از اين ها انتظار مي رفت. او سال ها ‏پيش از اين نشان داده بود که در عرصه نقد فيلم تيزبين و موشکاف است و تحليل عميق، طولاني و به ياد ماندني اش در ‏باره شاهين مالت به تنهايي گواهي بر اين مدعا بود. ميان آن احمد اميني منتقد و اين احمد اميني کارگردان تفاوت از ‏زمين تا آسمان است. او و برخي ديگر از همکاران منتقد سينمايي چون فريدون جيراني و ايرج کريمي هنوز به اين ‏نتيجه نرسيده اند که هر کسي را بهر کاري ساخته اند. کاش خداوند اين سه منتقد و ديگراني که کار نقد را به خوبي ‏انجام مي دهند، از وسوسه فيلمسازي رها سازد؛ شايد دوباره بشود طعم خوش نقد هاي دلپذيرشان را دوباره چشيد.‏

    نوشته : مهدي عبدالله زاده

  9. 3 کاربر از Morteza4SN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #29
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    سلام
    همانجور که برخی دوستان هم اشاره کردند این سریال شباهت زیادی با اولین شب ارامش داره...
    و به نظر من هم تا اینجا به غیر از پور حسینی و مهدی پاکدل و کمی هم فریبا کوثری بقیه به شدت بد و ضعی و اماتوری بازی می کنند مخصوصا همسر آصف. و از اونجایی که من به شدت از داریوش فرهنگ بدم میاد و به نظرم به غیر از سلطان و شبان و دوره ای افتخار همسری سوسن تسلیمی را داشتن هیچ چیز دیگری برای ارائه دادن در عرصه هنر نداره..
    مهمترین نقطه ضعف این سریال همین ایشون است.

    ناسلامتی بعد از 25 سال اومده ایران می خواد فک و فامیل را ببینه..نه احاسی نه هیچی..خوبه این اشک هم هست..وگرنه می خواست این نیمچه نوستالژی را چه جوری نشون بده.........

  11. #30
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض گپی با مهدی پاکدل بازيگر مجموعه «بي‌گناهان»/ همذات ‌پنداري ‌با‌ يك‌ نقش احساساتي

    مهدي پاكدل، متولد 1359 است. يك‌سال گرافيك خوانده و سپس به سراغ تئاتر رفته است. مي‌گويد: سينما را دوست دارم و به همين دليل هم وارد عرصه بازيگري شده‌ام. در تئاترهاي زيادي حضور داشته است، از جمله ريچارد سوم، قهوه تلخ و سياه.

    با بازي در سريال مرواريد سرخ به طور جدي وارد تلويزيون شد و با بازي در فيلم ماهي‌ها عاشق مي‌شوند در سينما جا خوش كرد. از او در حال حاضر سريال «بي‌گناهان» روي آنتن شبكه سوم سيما رفته است. او در اين سريال نقش مهرداد را بازي مي‌كند.اين مجموعه دومين همكاري مهدي پاكدل و احمد اميني پس از اولين شب آرامش است.

    با چه انگيزه‌اي به تئاتر روي آورديد؟ گويا پيش از اين در رشته گرافيك درس مي‌خوانديد.

    فكر مي‌كنم رشته‌هاي هنري به نوعي با يكديگر مربوطند. ترجيح دادم فعاليت اصلي‌ام را روي تئاتر متمركز كنم؛ البته هنوز هم كار گرافيكي مي‌كنم، پوسترهاي زيادي روي ديوار تئاترشهر نصب شده كه جزو كارهاي من در اين زمينه است و مي‌توانم بگويم از طريق كار گرافيكي امرار معاش مي‌كنم.

    گرافيك و تئاتر جداي از اين كه هر دو كار هنري هستند، چه وجه اشتراكي دارند؟

    ريزبيني و موشكافي‌اي كه در گرافيك است در بازيگري هم وجود دارد.در واقع به نوعي در موجز بودن با هم اشتراك دارند. تئاتر و گرافيك دنياهايي هستند نه خيلي دور و نه خيلي نزديك.

    با سريال مرواريد سرخ به طور جدي و حرفه‌اي وارد تلويزيون شديد. آن زمان چقدر با مديوم تلويزيون آشنايي داشتيد؟

    بيشتر نگران اين بودم كه چه اتفاقي مي‌افتد. آيا چيزي كه دلم مي‌خواهد مي‌شود؟ اما به نظرم تلويزيون خيلي بي‌رحم است.

    چرا؟

    چون براي مثال در زمان اجراي يك نقش بايد از تمام وجودت مايه بگذاري و نقشش را به گونه‌اي بازي كني كه باورپذير شود و طبيعتا در زمان پخش هم ديده مي‌شوي و نقدت مي‌كنند.

    اين مساله كه خيلي خوب است، بويژه وقتي ديده مي‌شود و مطرح هستي.

    ولي وقتي پخش سريال تمام مي‌شود پس از دو سه هفته همه چيز تمام مي‌شود. شهرت خوب است، ولي اگر همراه با احترام باشد براي آدم خيلي لذت‌بخش‌تر است.
    پس از تجربه چند كار در تلويزيون، در حال حاضر بازي در اين رسانه چقدر برايتان سخت يا لذت‌بخش است؟

    اگر از نقشم لذت ببرم، تمام تلاشم را مي‌كنم كه آن شخصيت را بخوبي به تصوير بكشم. طبيعتا خوب به تصوير كشيدن هم سختي‌هاي زيادي دارد.
    برويم سراغ مجموعه بي‌گناهان. ابتدا بگوييد چطور با احمد اميني آشنا شديد؟

    براي بازي در سريال اولين شب آرامش توسط بهرام عظيم پور كه مسووليت انتخاب بازيگران را به عهده داشت به ايشان معرفي شدم كه اين آشنايي باعث شد در بي‌گناهان هم حضور پيدا كنم.
    تجربه موفق اولين شب آرامش در حضور شما در مجموعه بي‌گناهان چقدر موثر بود؟

    شخصيت عليرضا در اولين شب آرامش خيلي به من نزديك بود و اين نقش و مجموعه به نوعي پيك كارهايم شد؛ اما فقط اين مساله باعث همكاري مجدد من با آقاي اميني نشد، بلكه متن خوب و نقش متفاوت و تاثيرگذار در شكل‌گيري همكاري دوباره ما موثر بود.

    گروه حرفه‌اي و صميمي و پشت صحنه شاد مجموعه اولين شب آرامش و تجربه مجدد آن فضا در اين مجموعه مسائلي هستند كه به بازيگر انگيزه بيشتري براي ادامه كار مي‌دهند.

    چقدر مطمئن هستيد كه بي‌گناهان هم بتواند موفقيت اولين شب آرامش‌ را به دست بياورد؟

    بسيار زياد. اولين شب آرامش تمي عاشقانه داشت و بي‌گناهان هم به لحاظ قصه خوب و ساختار درستش قطعا مي‌تواند مخاطبانش را جذب كند.

    احمد اميني به عنوان كارگردان چه ويژگي‌ خاصي دارد؟

    به نظرم اميني در هر كاري بسيار حرفه‌اي برخورد مي‌كند و فقط روي كارگرداني متمركز نمي‌شود. او در همه موارد مي‌كوشد بهترين روش را به كار بندد كه همين مساله باعث مي‌شود هر كس وسوسه كار كردن با او را پيدا كند. من كه به عنوان يك بازيگر هميشه از همكاري با او لذت برده‌ام.

    چرا باز هم مهرداد (نقشي كه شما بازي مي‌كنيد)‌ سرشار از عاطفه و احساس است،‌ درست مثل عليرضا؟

    ببينيد همسر مهرداد قصد دارد از او جدا شود و او را ترك كند كه همين مساله مهرداد را هم عصباني كرده و هم احساسات او را برانگيخته است. در ضمن معمولا وقتي در اين سن و سال داريم بازي مي‌كنيم بيشتر نقش‌ها عاطفي هستند و ماجراي زندگي‌شان هم توام از احساس و عاطفه است.

    مي‌شود گفت از طرفي مخاطب تلويزيون هم راحت‌تر با اين گونه نقش‌‌ها و شخصيت‌ها ارتباط برقرار مي‌كند؟

    بله. دقيقا همين‌طور است. مخاطبان با اين گونه نقش‌ها زودتر مي‌توانند همذات پنداري كنند، چون يا در خانواده‌شان با چنين جوان‌هايي روبه‌رو هستند يا خودشان به شخصه درگير اين ماجراها هستند.




    شخصيت مهرداد را چطور تعريف مي‌كنيد؟

    من يكسري ويژگي‌ها و ريزه‌كاري‌هايي از اين شخصيت در ذهن دارم كه سعي مي‌كنم براساس آن نقش را پيش ببرم. تعريف كلي‌اي كه مي‌توانم از اين شخصيت ارائه كنم اين است كه مهرداد يك مهندس جوان است كه تازه مي‌خواهد كارش را شروع كند و با اين كه پدرش فوق‌العاده پولدار و سرمايه‌دار است نمي‌خواهد زير دين پدرش برود. خودش مي‌خواهد زندگي‌اش را به اتفاق همسرش شروع كند.

    چه چيزي در شخصيت مهرداد براي شما جذاب بود؟

    چند لايه بودن زندگي او را خيلي دوست داشتم اين چندگانگي در اين شخصيت، دست من را به عنوان بازيگر بسيار باز مي‌گذاشت و راحت مي‌توانستم با او بازي كنم.

    از حضور 4 كارگردان به عنوان بازيگر در اين سريال بگوييد. اين موضوع كار شما را سخت‌تر نمي‌كرد؟

    تا حدودي چرا، اما آنها در اين كار تنها بازي كردند و نه كارگرداني. به هر حال از حضور دركنار آنها توانستم تجربه‌هاي خوبي به دست‌ آورم.

    تصويربرداري اين كار مدت زيادي طول كشيد. اين مساله شما را به عنوان بازيگر خسته نمي‌كرد؟

    من چون در اين گروه راحت بودم و خيلي آرامش داشتم و لذت مي‌بردم از بودن در اين طرح زياد احساس خستگي نمي‌كردم و برايم سخت نبود. اتفاقا در آن زمان پيشنهاد بازي در كارهاي ديگري هم به من مي‌شد كه مي‌توانستم در زمان‌هاي پرتي كار آنها را هم انجام دهم، ولي قبول نمي‌كردم،‌ چون دوست داشتم فقط مهرداد بي‌گناهان باشم و تمام تمركزم را روي اين نقش بگذارم.

    حسين پاكدل (برادرتان)‌ چقدر در زندگي هنري شما نقش داشته است؟

    به هر حال برادرم در تمامي زمينه‌ها مرا راهنمايي مي‌كرد، البته پدر و مادرم هم بي‌تاثير نبودند. وقتي خوب نگاه مي‌كنم مي‌بينم نقش مادرم در تربيتم پررنگ‌تر از ديگران است. در خانه ما بيشتر مباحث گرد هنر، سينما و تئاتر بود. بسياري از چهره‌هاي حرفه‌اي و مطرح سينما، تئاتر و ادبيات اغلب به خانه ما رفت و آمد داشتند. برادر بزرگم وقتي به اصفهان مي‌آمد، همراه خود امواج فراگير هنر و از همه جاي عالم در قالب شخصيت‌هاي سينمايي به زادگاهم مي‌آورد. از همان نوجواني اين موج‌ها من را هم فراگرفت. با خودم عهد كردم در اين امواج سهمگين شنا كنم. به هر حال هم حسين پاكدل به عنوان برادر بزرگ‌ترم و هم بقيه خانواده در زندگي هنري‌ام نقش بسزايي داشتند. من در خانواده‌اي رشد يافتم كه تمام 24 ساعت زندگيشان با هنر معني مي‌يافت.

    چرا كار گرافيك را نيمه‌كاره رها كرديد؟

    رها نكردم، قصه تلويزيون و سينما خيلي وقتم را گرفته است.

    فرصت كتاب خواندن داريد؟

    بله. بيشتر رمان و فلسفه مي‌خوانم. انقلاب آمريكاي لاتين را هم خيلي دوست دارم. خيلي شبيه ما هستند. وقتي به دور و برم نگاه مي‌كنم و به تاريخ مي‌نگرم، وقتي به كساني فكر مي‌كنم كه از سرزمينم مردانه دفاع كردند، فكر مي‌كنم هزاران چه‌گوارا داشته‌ايم، ولي خب من زيبايي نهفته در پس چشمان اين چريك جذاب را دوست دارم. مي‌دانم نمي‌شود، ولي دوست دارم جاي او در يك اثر بازي كنم.

    دوست داريد در عرصه بازيگري جا پاي چه افرادي بگذاريد؟

    در نوجواني هميشه دوست داشتم روزي جاي استاد انتظامي، پرستويي و مرحوم شكيبايي باشم. اميدوارم روزي اين روياي نوجواني تحقق پيدا كند.

    شما در حوزه تئاتر هم بسيار فعال هستيد. اين شيفتگي‌ كه نسبت به تئاتر داريد از كجا نشات گرفته است؟

    من حس مي‌كنم تئاتر مدرسه من است و نسبت به آن احساس دين مي‌كنم و هميشه با علاقه روي صحنه تئاتر مي‌روم و دوست دارم در اين حوزه بيشتر و بهتر كار كنم.

    يعني يك بازيگر ثابت در تئاتر؟

    بله، دوست دارم حداقل سالي يكبار يك اجرا داشته باشم.

    چرا در سينما كمتر حضور داريد؟

    راستش من چندان از سياست‌هاي موجود در سينما اطلاعي ندارم. براي مثال در 7 فيلم سينمايي بازي كرده‌ام كه تا به حال هيچ كدام از آنها به نوبت اكران نرسيده‌اند كه نمي‌‌دانم چرا. البته در حال حاضر تلويزيون شرايط شريف‌تري نسبت به سينما دارد؛ بنابراين ترجيح مي‌دهم در كارهاي تلويزيون بازي كنم تا سينما.

    هنوز هم به اصفهان وابسته هستيد؟

    به هر حال زادگاهم است. از قدم زدن در سي و سه پل و پل خواجو لذت مي‌برم. هرگاه دلم مي‌‌گيرد اصفهان را انتخاب مي‌كنم. خاطرات خوب كودكي من در آنجا رقم خورده است. راحت بگويم در هر وجبي از خاك اصفهان، تاريخ به گونه‌اي نهفته است. در هر منزلش هنر مي‌دود.

    عليرضا را بيشتر دوست داشتيد يا مهرداد بي‌گناهان را؟

    عليرضا به من كمك كرد تا براي اولين بار طعم شهرت را بچشم و به قولي با مقوله محبوبيت روبه‌رو شوم. از اين نظر عليرضا حس متفاوتي برايم به دنبال داشت، اما در بي‌گناهان شرايط بسيار حساس و حرفه‌اي بود. به هر حال خوشحالم كه توانستم بار ديگر در كنار احمد اميني باشم.

    منبع : جام جم آنلاین

  12. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •