تورپاق اوجالداجاقدیر تورپاغا دوشسه هر دم
دیکباشلیغین اوجوندان سن تورپاغا دوشرسن
قوجالیقدا گؤز یاشی پشمانلیقدان نیشان دیر
دولسون صوبحون سویوندان قوی آخشامکی پیاله ن
حیرتلنر همیشه ایشیق اولسا قلبین
اینا چوخ اولسا ائوده یوز گؤسنر بیر بدن
ایللر پیسی – یاخچینی چئکر محک داشینا
ساچلار دا زامان-زامان دیشلر تؤکدو شانه دن
هر کس ده وارسا ایمکان بو کانداردان کئچمه یه
هونر له قویسون قدم،چئکیلمسین هئچ نه دن
من او قانادی سینمیش بولبولم،گؤز یاشیمدان
تور توخودوم،تورلانیب باشدان باشا بیر بدن
نفسی قلبدن چئکن بیر جاذیبه وارمی دیر؟
چور چوپ نئدیر کی اونو ئوز یو واما ییغام من
بیزی بیر بیریمیزه،آماندی وورما ،دوران!
توکلر قاریشان زامان داراق سیناجاق همن
قورخورام عاجیزلیه یوزالار بو حالیمی
دؤزومومله من قیصاص آلاردیم من زمانه دن
قولاق آسما زاهیدین سؤزلرینه هئچ زامان
دریانین ساحیلینده اولور چور چوپ ده بزن
صائب،صبرلی اول کی،بیزیم بو زمانه دن
وئرمئیه سن،آماندیر،اختیاری الیندن
معنی چند بیت به فارسی
(1)ذرات خاک که روی هم تل میشوند پشته ای از خاک به جای خواهد گذاشت
و تو از بالاترین مکان روی خاک می افتی
(2)گریه در هنگام پیری نشان پشیمانی است
بگذار تا پیاله ی شبت از آب سحری لبریز شود
(3)دلی که روشن باشد همیشه در حیرت است
اگر در خانه آیینه زیاد باشد تنت را چندین تا نشان می دهد
(4)سال ها خوب و زشت را به سنگ محک می آزماید
گیسوان نیز با گذشت تدریجی زمان دندانه هی شانه ها را شکست
(7)کسی که از قلب نفس می کشد آیا در او جاذبه ای میتوانی یافت؟
خس و خار چیست که من آشیانه ام را از آن پر سازم
(8)ما را به جان هم مینداز ای دوران!
اگر موهای سر پریشان شود دندانه های شانه را خواهد شکست
(10)به حرفهای زاهد هیچ گاه گوش مده
که در ساحل گاه گاهی تکه های چوب و خس خار خواهی یافت
(11)صائب صبر کن که ما در این زمانه
هشیار باش که عنان اختیار از دستت خارج نشود
تفسیر بعضی از بیتها
(1)شاید یک معنی این چنین تصور شود که شاعر گناهان آدمی را همانند ذرات خاکی دانسته که روی هم پشته ای از گناهان به جای خواهد گذاشت زیرا در بیت بعدی نشان از پشیمانی بشری صحبت شده است.شاید هم منظور مال و مقام دنیا را تشبیه به ذرات خاک کرده که هر چه قدر هم ظاهر آن وارسته جلوه کند ولی در عین حال ارزشی ندارد،چنانچه در مصرع بعدی صحبت فاز دست دادن این مال و مقام و جوانی چند روزه است.
(2)حسرت را کسی می خورد که عمرش را تباه سازد و این در هنگام پیری که آدم عجز و ناتوانی خود را میبیند بیشتر محسوس است.شاید منظور از صبح جوانی باشد و منظور از عصر که البته ما شب معنی کردیم پیری مد نظر باشد در این صورت شاعر لبریز شدن پیاله ی پیری از حسرت و ندامت را از خود پیری نمی داند،بلکه این حسرت از زمان جوانی شروع شده و همچون آبی در پیاله ی شخص تباه کار ریخته شده ولی شور جوانی مانع التفات فرد به این مهم گشته و در هنگام پیری کشته ی خود را به یکباره میبیند که حاصل تباهی سالهای دور است.
(3)ربط بین مصرع اول و دوم بیت سوم در این است که دل روشن به آئیینه تشبیه شده است و اینکه شخص وقتی خود را دربرابر صدها آئیینه میبیند تعجب میکند اما این مثال در واقع مصرع ذهنی بیت بود در مصرع اول(مصرع عینی)تعجب دل از چیست،ابهام دارد،شاید فرد روشن دل خود را بهتر میشناسد.
(4)بیت چهارم کاملاً نشان دهنده ی سبک ناب صائب است،در اینجا به امتحان کشیدن دو چیز زشت یا خوب بودن آن معلوم میشود،مثال شاعر در مصرع دوم این چنین است که دندانه های شانه هر بار بوسیله ی زلف ها امتحان پس می دهند و سست ها زودتر شکسته میشوند.
(7)دربیت هفتم شاعر تجملات و مال دنیارا تشبیه به خس و خار کرده و آنرا مانع از به کمال رسیدن خود دانسته است.
(8)مثالی که برای عاقبت نفاق و جدایی اقوام آورده شده،این چنین است درمصرع بعدی که:نفاق و در یک سو نبودن باعث آشفتگی جامعه در نتیجه سبب شکست و نابودی اقلیت ها خواهد شد،همان طور که زلفهای آشفته دندانه های شانه را می شکند.دقت باید کرد که مثال دندانه ی شانه دو بار به کار رفته که هر بار معنی جداگانه ای دارد،در اول بار نشان از آزمایش و در دوم بار نابودی در اثر نفاق.
(10)زاهد معمولاًدر شعر به کسی اطلاق میشود که به ظاهر خدا ایمان داشته باشد و خود راپایبند مرسومات ظاهری کند در حالی این حال مورد نکوهش شاعران عارف واقع گشته و آنرا همواره مورد سرزنش قرار داده اند.خس و خار به احتمال قریب منظور عبادت ظاهری زاهد باشد.
(11)هرچند که معنی بیت آخر آشکار است اما افرادی وقتی خوب بودن را سرلوحه ی کار خود قرار می دهند در ابتدا موجبات آرامش روحی خود را فراهم می کنند اما بعد از مدتی که مورد نکوهش اطرافیان قرار میگیرند موجب دلسر شدن و چه بسا رها کردن خود باشند در اینجه رها کردن خود و از دست دادن عنان اختیار و اینکه تصور کنیم که اختیاری در کار نیست و همان خواهخد شد که باید شود موجب حسرت غیر قابل جبران خواهد شد.