تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 8 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 73

نام تاپيک: هوشنگ ابتهاج ( ه. ا . سایه)

  1. #21
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    چشمی کنار پنجره ی انتظار

    ای دل، به کوی او ز که پرسم که یار کو
    در باغ پر شکوفه، که پرسد بهار کو
    نقش و نگار کعبه نه مقصود شوق ماست
    نقشی بلند تر زده ایم، آن نگار کو
    جانا، نوای عشق خموشانه خوش تر است
    آن آشنای ره که بود پرده دار کو
    ماندم درین نشیب و شب آمد، خدای را
    آن راهبر کجا شد و آن راهوار کو
    ای بس بسنم که بر سر ما رفت و کس نگفت
    آن پیک ره شناس حکایت گزار کو
    چنگی به دل نمی زند امشب سرود ما
    آن خوش ترانه چنگی شب زنده دار کو
    ذوق نشاط را می و ساقی بهانه بود
    افسوس، آن جوانی شادی گسار کو
    یکشب چراغ روی تو روشن شود، ولی
    چشمی کنار پنجره ی انتظار کو
    خون هزار سرو دلاور به خاک ریخت
    ای سایه! های های لب جویبار کن
    در پناه حق

  2. #22
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    زندان
    پست ها
    54

    پيش فرض

    درد

    حكايت از چه كنم سينه سينه درد اينجاست
    هزار شعله ي سوزان و آه سرد اينجاست
    نگاه كن كه ز هر بيشه در قفس شيري ست
    بلوچ و كرد و لر و ترك و گيله مرد اينجاست
    بيا كه مسئله بودن و نبودن نيست
    حديث عهد و وفا مي رود نبرد اينجاست
    بهار آن سوي ديوار ماند و ياد خوشش
    هنوز با غم اين برگ هاي زرد اينجاست
    به روزگار شبي بي سحر نخواهد ماند
    چو چشم باز كني صبح شب نورد اينجاست
    جدايي از زن و فرزند سايه جان ! سهل است
    تو را ز خويش جدا مي كنند ، درد اينجاست

  3. #23
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    مرجان

    سنگی است زیر آب
    در گود شب گرفته دریای نیلگون
    تنها نشسته در تک آن گور سهمنک
    خاموش مانده در دل آن سردی و سکون
    او با سکوت خویش
    از یاد رفته ای ست در آن دخمه سیاه
    هرگز بر او نتافته خورشید نیم روز
    هرگز بر او نتافته مهتاب شامگاه
    بسیار شب که ناله برآورد و کس نبود
    کان ناله بشنود
    بسیار شب که اشک برافشاند و یاوه گشت
    در گود آن کبود
    سنگی است زیر آب ولی آن شکسته سنگ
    زنده ست می تپد به امیدی در آن نهفت
    دل بود اگر بهس ینه دلدار می نشست
    گل بود اگر به سایه خورشید می شکفت



  4. #24
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    درباره اميرهوشنگ ابتهاج

    آينه در آينه



    اميرهوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سايه) شاعر و اديب
    - متولد ۱۳۰۶ رشت
    - پايان تحصيلات متوسطه در زادگاه
    - چاپ اولين مجموعه اشعار با نام «نخستين نغمه ها» در رشت ۱۳۲۵ كه در قالب شعر كلاسيك بود
    - انتشار مجموعه «سراب» نخستين تجربه در زمينه شعر نو ۱۳۳۰ انتشارات صفى على شاه
    - انتشار اولين مجموعه از سياه مشق دربرگيرنده شعرهاى ۲۵ تا ۲۹
    - انتشار مجموعه «شبگير» ۱۳۳۲ نشر توس و زوار
    - انتشار مجموعه «زمين» ۱۳۳۴ انتشارات نيل
    - «چند برگ از يلدا» مجموعه شعر، تهران ۱۳۳۴
    - «يادگار خون سرو» ۱۳۶۰
    - انتشار مجموعه «سياه مشق» ۱ و ۲ و ۳ شامل مجموعه غزليات، رباعى ها، مثنوى ها، دوبيتى و قطعه
    - سرپرست واحد موسيقى راديو حدفاصل ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶
    - مدير برنامه هاى جاودان موسيقى راديو: گل هاى تازه و گلچين هفته
    - پايه گذار گروه موسيقى چاووش
    متشكل از بهترين موسيقيدانان مركز حفظ و اشاعه، محمدرضا لطفى، شجريان و... كه سروده هاى انقلابى اش درآستانه انقلاب، بر حافظه همگان نقش بسته است.

    - سرودن ترانه هاى جاويدانى همچون «تو اى پرى كجايى» با صداى قوامى و ديگران
    - انتشار مجموعه «آينه در آينه» گزيده اشعار به انتخاب دكترمحمدرضا شفيعى كدكنى ۱۳۶۹ كه تاكنون از چاپ دهم نيز گذشته است.
    - تصحيح ديوان حافظ با نام «حافظ به سعى سايه» كه از معتبرترين تصحيحات ديوان خواجه است.
    درباره شعر گفته اند كه بايد انعكاس صداى روزانه باشد. سايه اى از واقعيت بنمايد و فراتر از زمان و زمانه خود پيش برود. دراين تعريف مسلماً شعر شعراى بسيارى از دوران معاصر گنجانده مى شود. با اين همه اما در ميان نام هاى ريز و درشتى كه در صد سال اخير سنگ بزرگ شعر را به پيش كشانده اند، نام هايى هستندكه هم عوام مى شناسندشان و هم خواص. هوشنگ ابتهاج يا به قول خودش (ه- .ا.سايه) در اين ميان شايد زبانزدترين و سرشناس ترين شاعر دوران ما باشد. كسى كه بزرگان ادب و ادبيات اورا «حافظ زمانه» ناميده اند به قدرى در ميان لايه ها و طبقات گوناگون مردم و جامعه كاهش نفوذ داشته كه از امى وعامى تا ملا و مكلا مى شناسندش و شعرش را از برند.
    اين البته هنر اوست. هنر والاى فرزند زمان خويشتن بودن ودر زمانهاى فرار و زيستن.
    شعر ابتهاج آينه اى را مى ماندكه شايد تا نسل ها بعد بشود خود را درقاب كلماتش ديد.
    شعر ابتهاج داراى ابعاد و گستردگى بسيار است. ابتهاج از شعر به اشكال گوناگون استفاده مى كند. چنانكه زمانى شعر او داراى پيچيدگى هاى زبانى و هنرى است و زمانى ديگر براى بيان افكارش از شعر استفاده مى كند. گاهى شعر براى ابتهاج نقش يك رسانه را دارد كه آگاهى مى دهد و گاهى تصوير وتصاوير ذهن خلاق و بسيط اوست. به يك معنا امير هوشنگ ابتهاج يا همان ه-. ا.سايه با شعر زندگى كرده . شعر هم هنر اوست و هم ابزار اوبه عنوان يك روشنفكر كه در اجتماع اثرگذارى مى كند. با اين وصف ابتهاج شعر را از زواياى متعدد مى بيند و از هر زاويه هم با آن يك نوع برخورد مى كند. گاه دقت او در خدمت ترانه است، ترانه هايى كه به حافظه تاريخى مردم گره خورده اند مثل «تو اى پرى كجايى» و گاه ذوق اش حسرت جوانى و حكمت پيرى را متصور مى شود و گاه شعرش اندرز است و آگاهى. در واقع شعر ابتهاج منشورى است از هر زاويه كه درنور قرار مى گيرد به يك رنگ در مى آيد و اين همان ويژگى است كه شعر حافظ و شور مولانا را جاودانه كرده است. از اين منظر شايدعنايت ابتهاج به غزل و قصيده ارادت او به حافظ است. گرچه شور مولانا در ميان اغلب غزل هاى او موج مى زند.
    ارادت و جان نثارى ابتهاج به حافظ را مى توان در كتاب ژرف و گرانبارش «حافظ به سعى سايه» ديد. كه در آن نگاه پژوهنده يك شاعر مسلط و بسيط بر غزل و قصيده وكلام را مى بينيم كه توانسته با اعراب گذارى هاى دقيق و مطنطن و قياس نسخه هاى متعدد خطى اختلاف ميان نسخ گوناگون را كشف كند و با درك وآشكار ساختن واژه هاى مشكوك موضوعات پيش پا افتاده حافظ شناسان را رفع و رجوع كند ونگاهى تازه به همراه درايتى تمام ناشدنى و زوال ناپذير حافظ پژوهان عرضه كند. از اين نظر «حافظ به سعى سايه» نقطه پايانى براى بسيارى از مباحث حافظ پژوهشى و نقطه آغازى براى مباحث تازه است.
    شايد بتوان مدعى شد كه درميان تمام قالب هاى شعر فارسى، ارادت ابتهاج به غزل بيش از ساير قالب هاست. چه غزل ازمنظر او بامفاهيم بلندى كه ايرانى جماعت قرنها با آن زيسته است و با آن نفس كشيده از قبيل عشق و رندى و قلندرى و ملامت ومرگ آگاهى و... در آميخته است وآنقدر اين كلمه جامد نزد شاعران، شخصيتى دارد كه رفتار خاص خود را مى طلبد.
    هنر ابتهاج و همقطارانش در مورد غزل آن است كه آنها غزل را از روح بى زمان ايرانى اش خالى كرده اند و روح زمانمند خود را بر آن دميده اند و از اين منظر شايد ابتهاج با اشعار نئوكلاسيك سياسى - عرفانى اش تلاش مى كند تا پيش از آنكه شاعر بودن خود را به رخ مخاطب بكشد، انسان بودن و انسان قرن بيست و يكمى بودن خودرا به غزل بدمد و به دليل ارج نهادن او به روح ايرانى غزل است كه همه و همه او را مى شناسند يا لااقل شعرى از او شنيده اند و شعرى از او خوانده اند.


  5. #25
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    اي فردا

    مي خوانم و مي ستايمت پر شور
    اي پرده دل فريب رويا رنگ
    مي بوسمت اي سپيده گلگون
    اي فردا اي اميد بي نيرنگ
    ديري ست كه من پي تو مي پويم
    هر سو كه نگاه مي كنم آوخ
    غرق است در اشك و خون نگاه من
    هر گام كه پيش مي روم برپاست
    سر نيزه خون فشان به راه من
    وين راه يگانه راه بي برگشت
    ره مي سپريم همره اميد
    آگاه ز رنج و آشنا با درد
    يك مرد اگر به خاك مي افتد
    بر مي خيزد به جاي او صد مرد
    اين است كه كاروان نمي ماند
    آري ز درون اين شب تاريك
    اي فردا من سوي تو مي رانم
    رنج است و درنگ نيست مي تازم
    مرگ است و شكست نيست مي دانم
    آبستن فتح ماست اين پيكار
    مي دانمت اي سپيده نزديك
    اي چشمه تابناك جان افروز
    كز اين شب شوم بخت بد فرجام
    بر مي آيي شكفته و پيروز
    وز آمدن تو زندگي خندان
    مي آيي و بر لب تو صد لبخند
    مي آيي و در دل تو صد اميد
    مي آيي و از فروغ شادي ها
    تابنده به دامن تو صد خورشيد
    وز بهر تو بازگشته صد آغوش
    در سينه گرم توست اي فردا
    درمان اميدهاي غم فرسود
    در دامن پاك توست اي فردا
    پايان شكنجه هاي خون آلود
    اي فردا اي اميد بي نيرنگ

  6. #26
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سالشمار زندگي و آثار ه . ا . سايه

    1306 شمسي - 1928 ميلادي

    تولد در 6 اسفند ماه، برابر با 25 فوريه 1928، در رشت.
    اولين فرزند فاطمه رفعت و ميرزا آقا خان ابتهاج.
    يكي از چهار فرزند و تنها پسر خانواده .


    1313 ش - 1934 م

    شروع تحصيل و ادامه ي تحصيلات ابتدايي و بخشي از تحصيلات دبيرستاني در مدارس عنصري، قاآني، لقمان، و شاهپور در شهر رشت و بعدبراي كلاس پنجم متوسطه در دبيرستان تمدن تهران.

    1318 ش - 1939 م

    آشنائي با موسيقي و سرودن شعر.

    1325 ش - 1946 م

    سفر به تهران.
    آشنائي با مهدي حميدي شيرازي.
    انتشار اولين مجموعه شعر با عنوان (نخستين نغمه ها) در مهر ماه اين سال از طرف بنگاه انتشاراتي طاعتي رشت.
    اين كتاب مقدمه اي از مهدي حميدي شيرازي و عبدالعلي طاعتي را همراه دارد.
    آشنايي و دوستي با فريدون توللي .

    1327 ش - 1948 م

    آشنائي و دوستي با [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، ابوالحسن صبا، حسين تهراني ، احمد عبادي ،...

    1328 ش - 1949 م

    آشنائي و دوستي با نادر نادرپور.

    1330 ش - 1951 م

    انتشار چاپ اول مجموعه شعر (سراب) در خرداد ماه توسط انتشارات صفي عليشاه، تهران.
    اين مجموعه اشعار سال هاي 30ـ 1325 را در بر مي گيرد و حاوي مقدمه اي از شاعر است.
    آشنائي ودوستي با مرتضي كيوان.
    آشنائي و دوستي با نيما يوشيج، سياوش كسرايي، احمد شاملو، منوچهرشيباني، اسماعيل شاهرودي، فريدون مشيري، فروغ فرخ زاد، سهراب سپهري، مهدي اخوان ثالث.

    1333 ش - 1954 م


    انتشار چاپ اول مجموعه شعر (سياه مشق 1) در فروردين ماه توسط انتشارات اميركبير، تهران .(مجموعه هاي (سياه مشق) كه طي سال هاي آتي منتشر مي شوند غزليات شاعر را در بر مي گيرند.
    دفتر اول كه در اين سال منتشر مي شود حاوي يك يادداشت از مرتضي كيوان و مقدمه اي از استادشهريار است و شاعر كتاب را به پدرش پيشكش كرده است).
    انتشار چاپ اول مجموعه شعر(شبگير) در امرداد ماه توسط انتشارات زوار، تهران.
    همكاري با مجلات و روزنامه هاي مختلف همچون سخن، كاويان، صدف، مصلحت...
    شروع كار رسمي در شركت ساختمان هاي كشوري وسيمان تهران كه 22 سال ادامه مي يابد.

    1334 ش - 1955 م

    انتشار چاپ اول مجموعه منتخب اشعار (زمين) در دي ماه توسط انتشارات نيل، تهران.

    1337 ش - 1958 م

    ازدواج با خانم آلما مايكيال.
    حاصل اين ازدواج چهار فرزند است.
    يلدا (1338)، كيوان (1339)، آسيا (1340) و كاوه (1341).
    سفر به تبريز براي ديدار شهريار.

    1338 ش - 1959 م

    سفر به تبريز با نادرپور براي ديدار شهريار.

    1340 ش - 1961 م

    انتشار كتاب (غزليات معاصر ايران) به روسي توسط جهانگير دري و ورا كلاشتورنيا كه 24 قطعه از اشعار (سايه) در آن آمده است.

    1341 ش - 1962 م

    مقدمه ي (سايه) بر مجموعه ي شعر (خون سياوش) سياوش كسرايي .

    1344 ش - 1965 م

    انتشار مجموعه شعر (چند برگ از يلدا) در آبان ماه.
    سفر به ايروان، مسكو، لنينگراد، تاشكند، سمرقند، بخارا، و كي يف .


    1346 ش - 1967 م

    شركت در شعرخواني بر آرامگاه حافظ.

    1348 ش - 1969 م

    انتشار (يادنامه ي تومانيان) شاعر ارمني، در مهر ماه، تهران.
    (ترجمه ي اين كتاب كار مشترك (سايه)، نادر نادرپور، گالوست خاننس، و ر.بن است .)

    1351 ش - 1972 م

    شروع كار در راديو در خرداد ماه به عنوان سرپرست موسيقي ايراني . از جمله كارهاي (سايه )تهيه ي برنامه هاي (گل هاي تازه ) و (گلچين هفته ) است .


    1352 ش - 1973 م

    چاپ مجموعه شعر (سياه مشق 2) كه تا سال 1356 اجازه ي انتشار نيافت.
    شركت در كنفرانس نويسندگان آسيا و آفريقا و آمريكاي لاتين در شهر آلماآتا (قزاقستان).
    شركت در سمينار شعر آسيا وآفريقا و آمريكاي لاتين در شهر ايروان (ارمنستان) همراه دكتر غلامعلي رعدي آذرخشي و صادق چوبك.

    1353 ش - 1974 م

    تشكيل گروه موسيقي شيدا با همكاري محمدرضا لطفي.

    1354 ش - 1975 م

    تشكيل گروه عارف با همكاري حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان.
    خروج از كار در شركت سيمان تهران.

    1356 ش - 1977 م .

    انتشار چاپ اول مجموعه شعر (سياه مشق 2) توسط انتشارات كتاب زمان، تهران.


    1357 ش - 1978 م

    استعفا از راديو در 18 شهريور ماه همراه گروه شيدا و گروه عارف . انتشار چاپ سوم مجموعه شعر (سياه مشق 2) توسط انتشارات كتاب زمان ، تهران .


    1358 ش - 1979 م

    تاسيس (كانون چاووش) با همكاري محمدرضا لطفي، حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان، وگروه شيدا و گروه عارف.
    چاپ مصاحبه ي او با نشريه ي آفتاب با عنوان (شب هفتاد ساله ي سايه).

    1360 ش - 1981 م

    انتشار چاپ اول مجموعه ي شعر (يادگار خون سرو) در بهمن ماه توسط انتشارات توس، تهران.
    او اين مجموعه را به رفيق شهيد خود مرتضي كيوان هديه كرده است.
    انتشار چاپ دوم مجموعه ي شعر (شبگير) در بهمن ماه توسط انتشارات توس، تهران.
    انتشار چاپ اول مجموعه ي شعر (تا صبح شب يلدا) همراه با دو نوار كاست صداي شاعر، تهران.

    1362 ش - 1983 م


    زندان، در ارديبهشت ماه.

    1363 ش - 1984 م

    رهايي در ارديبهشت ماه. آغاز كار تحقيقي ديوان حافظ.
    عنوان كتاب (حافظ به سعي سايه) است و شاعر آن را به همسرش آلما هديه كرده است.


    1364 ش - 1985 م

    چاپ مجموعه شعر (سياه مشق 3) در فروردين ماه توسط انتشارات توس، تهران. (اين مجموعه در سال 1369 انتشار يافت.)
    انتشار چاپ سوم مجموعه ي (شبگير) و چاپ دوم مجموعه ي (يادگار خون سرو) در فروردين ماه توسط انتشارات توس، تهران.

    1366 ش- 1987 م

    سفر به تبريز و آخرين ديدار با شهريار در خرداد ماه همراه محمدرضا شفيعي كدكني ... سفر به آلمان و اقامت در شهر كلن.


    1367 ش- 1988 م

    برگزاري شب هاي شعر در آلمان، اتريش و دانمارك

    1368 ش- 1989 م

    برگزاري شب هاي شعر در آلمان ، دانمارك.

    1369 ش- 1990 م

    انتشار چاپ اول مجموعه ي شعر (آينه در آينه) برگزيده ي اشعار به انتخاب دكتر محمدرضاشفيعي كدكني در پائيز و چاپ هاي دوم و سوم در زمستان، توسط نشر چشمه، تهران .
    انتشار چاپ اول مجموعه شعر (سياه مشق 3) توسط انتشارات توس، تهران.

    1370 ش- 1991 م

    انتشار چاپ چهارم مجموعه ي شعر (آينه در آينه) در بهار، توسط نشر چشمه، تهران.

    1371 ش- 1992 م

    برگزاري شب شعر در هلند. انتشار چاپ اول مجموعه شعر (سياه مشق 4) توسط انتشارات چشم و چراغ، تهران .

    1373 ش - 1994 م

    انتشار چاپ اول كتاب (حافظ به سعي سايه) در قطع رحلي توسط انتشارات چشم و چراغ وتوس ، برگزاري شب شعر و سخنراني درباره ي ديوان حافظ در شهر بابل.
    برگزاري شب شعر وسخنراني درباره ي ديوان حافظ در لندن.
    انتشار چاپ دوم (حافظ به سعي سايه) در قطع وزيري توسط انتشارات چشم و چراغ، تهران.
    برگزاري شب شعر در سوئد، نروژ، و دانمارك .

    1374 ش - 1995 م

    سفر به ايالات متحده آمريكا و شعرخواني و سخنراني درباره ي ديوان حافظ در شهرهاي بركلي، لوس آنجلس، دالاس، نيويورك، فيلادلفيا، سان ديه گو، سياتل.
    گپ بيژن اسدي پور با او در ارديبهشت ماه در نيوجرسي.
    سفر به ايالات متحده آمريكا و شعرخواني و سخنراني درباره ي ديوان حافظ در شهرهاي واشنگتن، بالتيمور، شيكاگو، سن خوزه، اكلاهماسيتي.
    سفر به كانادا وشعرخواني و سخنراني درباره ي ديوان حافظ در شهرهاي تورنتو و ونكوور.
    انتشار چاپ پنجم مجموعه ي شعر (آينه در آينه) در تابستان توسط نشر چشمه، تهران.
    برگزاري شب شعر و سخنراني درباره ي حافظ در دانشگاه سوربن پاريس. انتشار شماره ي پنجم نشريه ي (دفتر هنر) ويژه ي (سايه) در اسفند ماه.
    انتشار (حديث نفس) گپ بيژن اسدي پور با سايه در اسفند ماه .

    1378 ش

    انتشار كتاب راهي و آهي (منتخب هفت دفتر شعر)، انتشارات سخن، 1378.
    انتشار سياه مشق (پنج)، كارنامه، 1378.

    1385 ش

    انتشار كتاب تاسيان، كارنامه، 1385.

  7. #27
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ترانه

    تا تو با منی زمانه با من است
    بخت و کام جاودانه با من است
    تو بهار دلکشی و من چو باغ
    شور و شوق صد جوانه با من است
    یاد دلنشینت ای امید جان
    هر کجا روم روانه با من است
    ناز نوشخند صبح اگر توراست
    شور گریه ی شبانه با من است
    برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
    رقص و مستی و ترانه با من است
    گفتمش مراد من به خنده گفت
    لابه از تو و بهانه با من است
    گفتمش من آن سمند سرکشم
    خنده زد که تازیانه با من است
    هر کسش گرفته دامن نیاز
    ناز چشمش این میانه با من است
    خواب نازت ای پری ز سر پرید
    شب خوشت که شب فسانه با من است

  8. #28
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    [
    افسانه ی خاموشی

    چه خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
    مرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی
    ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم
    که من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی
    می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
    به مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی
    سخن ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
    چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی
    نمی سنجد و می رنجند ازین زیبا سخن سایه
    بیا تا گم کنم خود را به خلوت های خاموشی
    Last edited by دل تنگم; 25-02-2008 at 18:46.

  9. #29
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    همنشین جان

    بی تو ای جان جهان ، جان و جهانی گو مباش
    چون رخ جانانه نتوان دید جانی گو مباش
    همنشین جان من مهر جهان افروز توست
    گر ز جان مهر تو برخیزد جهانی گو مباش
    یک دم وصلت ز عمر جاودانم خوش تر است
    بر وصال دوست عمر جاودانی گو مباش
    در هوای گلشن او پر گشا ای مرغ جان
    طایر خلد آشیانی خکدانی گو مباش
    در خراب آباد دنیا نامه ای بی ننگ نیست
    از منخلوت نشین نام و نشانی گو مباش
    چون که من از پا فتادم دستگیری گو مخیز
    چون که من از سر گذشتم آستانی گو مباش
    گر پس از من در دلت سوز سخن گیرد چه سود
    من چو خاموشی گرفتم ترجمانی گو مباش
    سایه چون مرغ خزانت بی پناهی خوش تر است
    چتر گل چون نیست بر سر سایبانی گو مباش

  10. #30
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    فسانه ی شهر

    صبا به لرزش تن سیم تار را مانی
    به بوی نافه سر زلف یار را مانی
    به گوش یار رسان شرح بی قراری دل
    به زلف او که دل بی قرار را مانی
    در انتظار سحر چون من ای فلک همه چشم
    بمان که مردم چشم انتظار را مانی
    سری به سخره ی زانوی غم بزن ای اشک
    که در سکوت شبم آبشار را مانی
    به پای شمع مه از اشک اختران ای چرخ
    کنار عاشق شب زنده دار را مانی
    ز سیل اشک من ای خواب من ندیده هنوز
    چه بستری تو که دریا کنار را مانی
    گذشتی ای مه ناسازگار زودگذر
    که روزهای خوش روزگار را مانی
    مناز این همه ای مدعی به صحبت یار
    که پیش آن گل نورسته خار را مانی
    امان نمی دهی ای سوز غم به ساز دلم
    بیا که گریه ی بی اختیار را مانی
    غزال من تو به افسون فسانه در همه شهر
    ترانه ی غزل شهریار را مانی
    نوید نامه ات ای سرو سایه پرور من
    بگو بیا که نسیم بهار را مانی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •