و هو الرحیم
مقدمه:
بی شک زبان، از بزرگترین نعمت های اعطایی خداوند به انسان است.و اهمیت آن از آیه ها قرآنی معلوم است.مثلأ در جایی خداوند قسم می خورد به قلم و این اوج مقدس بودن نوشتن،حفظ کردن،یاد دادن و تکلّم است.و یا در جایی می فرماید:
...علمه البیان ،...فبای الاءِ ربکما تکذّبان (...(خدایی که) یاد داد بیان را ،...پس کدامین نعمت های پروردگارتان را تکذیب می کنید.)
فرض کنید 1 روز نتوانید باکسی صحبت کنید (حتی با خودتان) تصوِر آن تقریبأ غیر ممکن است. در ایّام دور انسانها هنگام روبرو شدن باهم و به جای سلام دادن یا دست دادن بر هم شمشیر می کشیدند و همانند حیوان به جان هم می افتادند و در این ملاقات یکی باید با زندگی وداع می کرد.علتش واضح است چون آنها وسیله ی ارتباطی با هم نداشتند و به علت شناخت نداشتن از همدیگر و ترس از دیگری همواره در حال جنگ بودند.این که اولین زبان چگونه بوجود آمد و کدام زبان بود بر همه پوشیده است به جز ابهاماتی که زاییده ی تخیل محققان است.اما آنچه که واضح است و البته مهم، اینه که باید قدر این نعمت الهی را بدانیم.
زبان ها ی آدمی بر اساس موقعیت های جغرافیایی و احساس نیاز آنها شکل و تو سعه یافته است.مثلأ آواهای آفریقایی اکثرأ به هنگام دم از حنجره تولید می شوند و به همین جهت تلفّظ آنها به قدری برای ما سخت است که هنگام تلفّظ احساس خفگی می کنیم بر خلاف زبان هایی که ما با آن ها آشنا هستیم و کلمات آنها را به راحتی (هر چند با لهجه های گوناگون) تلفظ می کنیم.
مورد دیگر اینکه ،شاید در قدیم بشر نیاز به آموختن زبان های دیگر را لازم نمی دید و لی هم اکنون با پیشرفت صنعت و تکنولوژی احساس نیاز به این کمبود همواره حس می شود چون در هر لحظه می تواند با هر نقطه از جهان ارتباط برقرار کنی در واقع مجبور به این ارتباط هست.تاجری را فرض کنید که برای تجارت به چین میرود ولی وی زبان چینی بلد نیست ،اوّلین ضربه آشکارا متوجه خود فرد خواهد شد.کشور ما علی رغم چند زبانه بودن متأسفانه تنها یک زبان را به عنوان زبان رسمی شناخته است و اوّلین ضربه ی اتّخاذ این تصمیم متوجّه خود جامعه است.
شما کشوری مانند فرانسه را در نظر بگیرید که دارای بیش از 80 زبان مختلف است که مشترکأ دو زبان از این تعداد را به عنوان زبان رسمی شناخته است(قابل ذکر است که زبان فرانسه به عنوان دوّمین زبان زنده ی دنیا و از لحاظ ساختاری سوّمین زبان دنیا محسوب می شود)
تاسّف انگیز است که در یک کشوری که دم از اتّحاد زده می شود دو هم وطن حتی زبان همدیگر را هم نمی فهمند و جالب تر این که نه خود در برطرف کرد این مشکل می کوشند و نه...
به هر صورت آنچه که مشخّص است کشور ما کشوری پهناور است و تا به حال اراضی بسیاری را به علت عدم درایت حاکمان گذشته از دست داده است که موارد زیادی در بوجود آمدن این اوضاع پیش آمده است که مهمترین آن همین اختلاف زبان است که پیامد های دیگری هم به دنبال دارد که فاصله ای بسیار در بین اقوام کشور انداخته است .هم اکنون وظیفه ی ما چیزی جز به هم پیوند دادن دوبار ه ی این قوم یکپارچه نیست که هر کس در نوبه ی خود وظایفی دارد که در صورت کوتاهی عواقبی به مراتب بد تر از این متوجه نسل آینده خواهد شد.
زبان هایی در دنیا هستند که تنها چند صد نفرمتکلّم دارند و زبان هایی هستند که متکلّمان آنها میلیاردی هستند. اما علت طبقه بندی این زبان ها چیزی جز کمیت آنها می باشدوزبان ها از دو طریق دسته بندی می شوند:
یک از طریق زنده بودن آن که به این صورت بررسی می شوند که کدامیک پر کاربرد ترین در عرصه ی بین المللی هستند باز تاکید بر این است که کمیت حرف اول را در این زمینه نمی زند.مثلا انگلیسی اولین زبان زنده ی دنیا است که لازم نیست توضیحی در مورد علت آن بدهیم و فرانسه دومین جایگاه در این رده بندی را به خود اختصاص داده است و متأسفانه زبان ترکی به عنوان سومین زبان زنده ی دنیا به علّت کاربرد آن شناخته شده است. تاسف ما از این است که به جای توسعه ی آن سعی در تخریب و مدفون کردن آن هستیم.
دومین طبقه بندی که جنبه شهودی ندارد و طبقه بندی از آن طریق نیاز به تحقیقات گسترده ای دارد به این صورت است که زبان ها را بر اسا س ساختار آنها بررسی می کنند که توضیح مفصل خواهیم داد.در این رده بندی زبان ترکی اوّلین رتبه را به خود اختصاص داده است و زبان های انگلیسی و فرانسه در رتبه های بعدی قرار دارند(1)
این توضیحات را واجب دانستم تا علاقه مندان آن به اهمیت موضوع پی ببرند. چون زبان اول کشور ما زبان فارسی است لذا ما از این زبان معادلأ در آموزش ترکی استفاده خواهیم کرد که بی شک در کشور ما کمتر کسی پیدا می شود که فارسی بلد نباشد و ازاین بابت مشکلی نخواهد داشت.لازم به توضیح مجدد است که بیشتر روی واژه هایی کار خواهیم کرد که در شعر کاربرد دارند.
توضیح(1):
بر اساس تحقیقات زبان شناسان اروپایی، 40% ایتالیایی 20،%انگلیسی،17%آلمانی و...از واژه های ترکی بر گرفته شده است. ولی تنها 2%از کل زبان های دنیا وارد ترکی شده است آن هم به صورت قرنتینه یعنی کلمه ای از این کلمات در زبان ترکی مشتق نشده است و این کلمات به صورت جدا گانه و مستقل کاربرد دارند.به عنوان مثال واژه ی مرسی که از زبان فرانسه وارد ترکی شده است.
اما بر خلاف آن اکثر واژه هایی که به دیگر زبانان وارد شده در صورت امکانات آن زبان مشتقات آن واژه نیز وارد زبان شده است.به عنوان مثال:
PART
که از واژه ی ترکی و از مصدر
PARTLAMAQ
به معنی جدا کردن،بخش کردن،تقسیم کردن،منفجر کردن و... وارد انگلیسی شده است.
دلیل محققان اروپایی به این شرح می باشد:
اولا قدمت زبان ترکی قابل قیاس با زبان انگلیسی نیست ، باستان شناسان نوشته هایی بر روی دیوارها به خط ترکی باستان یافته اند که قدمتی بالای 7000 سال دارد.
دوم دلیل موجود بودن مشتقات این کلمه در زبان ترکی بوده است که گواه بر ریشه داشتن این کلمه در ترکی است.
و مهمترین دلیل یافتن واژه هایی مشابه با این ساختار در زبان ترکی است.
80%واژه های زبان انگلیسی- به عنوان اولین زبان زنده دنیا و دومین زبان دنیا از لحاظ ساختاری- دارای ریشه اصلی هستند.و زبان های فرانسه و ...در رتبه های بعدی قرار دارند.
اما زبان ترکی 100%واژه هایش دارای ریشه اصلی می باشد.
همچنین از لحاظ فرمول بندی زبان انگلیسی در رتبه ی دوم و فرانسه در جایگاه سوم قرار دارد به همین دلیل است رایانه ها با این زبان ها ساز گاری بیشتری دارند و به راحتی از زبان نوشتاری به زبان ماشین ترجمه می شوند.
در این میان زبان ترکی در جایگاه نخست قراردارد.در واقع واژه ای در ترکی نمی توان یافت که بدون فرمول ساخته شده باشد.
زبان شناس فرانسوی در این باره می گوید:از یک طرف این زبان دارای قدمت بالاست و به نظر می رسید که کاملا ابتدایی باشد، اما چنان ساختار پیچیده و منظمی دارد که گویی یا از طرف خدا وحی شده ویا مردمان مریخی آنرا با خود به زمین آورده اند!
به همین دلیل است که در ساختار هواپیماهای پیشرفته فقط از سه زبان ترکی ،انگلیسی و فرانسه استفاده می شود و در ماهواره ها و موشکها تنها زبان ترکی کاربرد دارد.به هر حال این مسأله برای همه متخصصان واضح و روشن است و علت احاطه ی انگلیسی و حکمرانی مطلق آن بر دنیا و کنار گذاشته شدن ترکی جنبه ای سیاسی دارد .و البته سودی سرشار از بین المللی شدن انگلیسی در جیب های آقایان می رود .قابل ذکر است که اولین تحریم ضد ترکی و شوونیستی توسط انگلیسی ها و به دست شاهان بی کفایت اجرا شد تا حدی که در صورت مشاهده ی افراد هنگام تکلم ترکی به شدت برخورد می کردند.
آموختن ترکی از انگلیسی آسان تر است چون هر واژه به همان گونه که نوشته می شود نیز، خوانده می شود دوم ماشینی بودن زبان در بالا بردن سرعت یادگیری بسیار مؤثر است.