این همه شعرهایی بود که گفتم
تازه دو سه سال پیش
الان دیگه حسش نیست
شعر گفتن یک چیز مهم می خواد
غم
این همه شعرهایی بود که گفتم
تازه دو سه سال پیش
الان دیگه حسش نیست
شعر گفتن یک چیز مهم می خواد
غم
سلام دوست من
امیدوارم که هیچ وقت غمی در دل نداشته باشی ولی برامون بازم شعر بیار![]()
![]()
Boof
سلام
خیلی زیبا است مرسی![]()
مرسی
شما هم شعرهای جالبی گفتین
بخصوصو اونی که درباره شیطان هستش
حرف قبلیم رو هم کامل می کنم:
شاعر شدن دو چیز می خواد:
امید و غم
سلام
شیطان همان کسی است که 7000 سال خداوند را عبادت کرد
ششیطان معلم اثر فرشته ها بود
شیطان در مقابل انسان سجده نکرد چون تنها خداوند را می پرستید
شیطان رجیم شد چون خداوند دگر او را دوست نداشت............
و
شیطان به انسان حسادت کرد چون خداوند از روح خود به آن دمید
Boof
Last edited by doyenboof; 20-05-2007 at 00:17.
هيچ کس تنهايي ام را حس نکرد...
لحظه هاي ويرانيم را حس نکرد ...
در تمام لحظه هايم هيچ کس خلوت تنهاييم را حس نکرد..
آسمان غم گرفته ام هيچگاه برکه طوفانيم را حس نکرد...
آن که سامان غزل هايم اوست بي سر و سامانيم را حس نکرد
سلام
به این تاپیک خوش اومدی![]()
امیدوارم بازم از کارات برامون بیاری![]()
می دونم ای شعر رو اکثرا شنیدن ولی دلم نیومد نزارم. اگرم اشتباهی داره خوشحال میشم تصحیح کنین
تو را به جای همه ی کسانی که نسناخته ام دوست میدارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام دوست میدارم
تو را به خاطر عطر نان گرم .
برفی که اب میشود. دوست میدارم
تو را به خاطر اولین گناه .
تو را به خاطر دوست داشتن دوست میدارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم
حس و حال شاعری پس چی ؟!!امید و غم
لازم ترین چیزه , داشتن یک جو و اتمسفر خاص , یه حال خاص..
آدمی که ناراحته خودش حس و حال لازم رو داره
یدفعه که عصبانیم بیا یه ذره از این حس و حال رو نشونت بدم!!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)