خوب بازی می کرد
.
.
.
بد باخت
خوب بازی می کرد
.
.
.
بد باخت
نمی دونم
چیه
تکرار
رو دوس داری؟
.
.
.
چرخ فلک
می دونی واسه چی کلاغا به خونشون نمیرسن
.
.
.
آخه قصه ها هی عوض میشن!!
زندگی خواب شیرین کودکی ست
.
.
.
کودکی که مدام از خواب می پرد
میگن دوری و دوستی
دور بود ولی دوست نبود
بارون قطره قطره می باره
آب چکه چکه می ریزه
برگا یکی یکی می افته
هیشکی دوس نداره یهو تموم بشه.
نمیدونم چرا با اینکه قصه ها با هم فرق دارن آخر همشون یکی میشه.
انگار از اولش یه قصه بوده، بعد آدم های مختلف، تو زمان های متفاوت دارن بازیش می کنند.
قضیه اونجا جالب تر میشه که هر کدوم هم فکر می کنند قصه اونا با بقیه فرق داره.
نخواه که این یکی قصه رو امتحان کنی!
هر کس واسه بازیی که می کنه دلیل خودش رو داره.
یه دلیل خوب واسه باخت اون یکی!
مثل تابلوی نقاشی شده بود
.
.
زیبا، قشنگ، دست نیافتنی
می دونی چیه؟
آدما تاریخ مصرف ندارن!
این دردای ماست که یه روزی هست یه روزی نیست....
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)