شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان
كه مهتابي دل افروز است و طرفه لاله زاري خوش
ميي در كاسه چشم است ساقي را ينا ميزد
كه مستي ميكند با عقل و مي بخشد خماري خوش
حافظ
شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان
كه مهتابي دل افروز است و طرفه لاله زاري خوش
ميي در كاسه چشم است ساقي را ينا ميزد
كه مستي ميكند با عقل و مي بخشد خماري خوش
حافظ
شب رفت کجا رفت همانجای که بود .:.:. تا خانه رود باز یقین هر مــــــوجود
ای شب چو روی بدان مقام موعـود .:.:. از من برسان که آن فلانی چون بود
مولانا
دین راه گشا بود و تو گمگشته دینی
تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی
اهو نگران است بزن تیر خطا را
صیاد دل از کف شده تا کی به کمینی
فاضل نظری
با درود ...
یک جرعه می ز ملک کاووس به است
از تخت قباد و ملکت طوس به است
هر ناله که رندی به سحرگاه زند
از طاعت زاهدان سالوس به است
0=0=0=0=0=0=0=0=0=0=
شاعر : حکیم عمر خیام
توان گفتن ان راز جاودانی نیست!
تصوری هم از ان باغ ارغوانی نیست!
پر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه ای
شبیه امدن عشق ناگهانی نیست
فاضل نظری
تحقیق معانی ز عبارات مجوی / بی رفع قیود و اعتبارات مجوی
خواهی یابی ز علت جهل شفا / قانون نجــات از اشارات مجوی
ابوسعید ابوالخیر
سلام رفقا ...
یک ذره وفا را به عالم نفروشـیم
هر چند در این عهد خریدار نـدارد
...
صائب تبریزی
دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
نياز نيم شبي دفع صد بلا بكند
عتاب يار پريچهر عاشقانه يكش
كه يك كرشمه تلافي صد جفا يكند
حافظ
با سلام و درود ....
در هجوم ترکتازان و کمانداران عشق
سینه ای آماده بهر تیرباران داشتن
روشنی دادن ، دل تاریک را با نور علم
در دل شب پرتو خورشید رخشان داشتن
12121221222121221212121212122
شاعر : پروین اعتصامی
نزدیکان را بیش بود حیرانی / کایشان دانـند سیاست سلطانی
ما را چه که وصف دستگاه تو کنیم / ماییم قرین حیرت و نادانی
ابوسعید ابوالخیر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)