من فهمیدم گفتم چون هم تیمی هستیم چیزینگم بهتره![]()
--
--
من فهمیدم گفتم چون هم تیمی هستیم چیزینگم بهتره![]()
بعدش چیزی بهت نگفت!!!![]()
شما چقدر اخطار داری![]()
سوتی دسته اول مربوط به 15 ثانیه قبل از نوشتن این پست:
تو خونمون فامیلا داشتن حرف میزدن و چرت و پرت و بحث های جدی...
منم از پشت کامپیوتر بلند در جواب حرف یکی از فامیلا گفتم:
گویند پدر تو بود لیلی از فضل پدر تو را چه خیلی؟
حتی نگفتم تو را چه خیری که طبیعی تر باشه...
بعدش تازه فهمیدم کلی سوتی دادم. همه خندیدن. الان روم نمیشه بیرون برم از اطاق.
به نظرم مشکل پیش اومده. درستشم نمیشه کرد.![]()
حالا که باب سوتی های چتی باز شد ما هم یکی تعریف کنیم...
چند سال پیش ما با یه خانمی دوست شده بودیم. بعد عکسمو بهش داده بودم. خلاصه یکی دو هفته ای از دوستی ما گذشته بود. یه روز تو کافی نت ای دی یه دختر رو از سیستم گرفته بودم و شبش داشتم باهاش چت میکردم.خلاصه بعد از معرفی و آشنایی اولیه چون من فکر میکردم خیلی باحال هستم و یک دونه جی اف برام کمه تصمیم گرفتم بهش پیشنهاد بدم. خلاصه پیشنهاد و دادیم و اونم گفت اول باید عکستو ببینم. منم عکسمو سند کردم یهو دیدم چند ثانیه سکوت کرد. بعد گفت من تورو یه جایی دیدم. یه کم فکر کرد و گفت آها تو کامپیوتر دوستم بود عکست. تو فلانی نیستی ؟ ای دروغگوی .... بعدشو هم که میتونید حدس بزنید همون یکی هم از دستمون پرید![]()
میبینی حاجی امثال من و تو اصلا شانس ندارم![]()
یک سوتی با حال دقیقا واسه ساعت 2 ظهره
سر سفره ناهار نشسته بودیم من در نمکدونا شل کردم تا اگه یکی خواست نمک بریزه رو غذاش همه نمکا خالی بشناز روی بدشانسی هیچکه این کارو نکرد
خودم حواسم نبود نمکدونا برداشتم ریختم رو غذا خودم
![]()
اقا من می خوام اینا رو کپی پیست کنم تو ورد در هم بر هم می نویسه. چرا؟
راهنایی کنین می خوام از الان تا ساعت 10 همشونو به ورد تبدیل کنم.
تو هر خطی نضفش رو اینور می نویسه نصفش رو اونور
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)