چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

[Masoud-2014]

سلام
نیازهای اساسی و اولیه نیازهای تعریف شده ای هستن: نیاز به هوا, خوراک, پوشش و نیازهای جنسی. صاحب فرزند شدن یک نیاز اولیه نیست بلکه پس از رسیدن به مراحل بالاتر و نیاز به محبت و دوست داشتن و دوست داشته شدن در انسان بوجود میاد

سلام خودتون دارین میگین شخصی که فقط در فکر ارضای نیاز جنسیشه و مدام با این و اونه همش در سطح اون نیازهای اولیه هست و به نیازهای سطح بالاتر نمیرسه و اساسا پیشرفتی نمیکنه دقیقا مثل پیچ هرز ---------------> هرچی سفت میکنی دوباره شل میشه

هرچند در جایی که شرایط جامعه و عرف ازدواج و پس از اون بچه دار شدن رو برای همه وظیفه ای یکسان تعریف میکنه دیگه نمیشه فهمید کدوم پدر و مادر بر اساس رشد شخصیشون به جایگاهی رسیدن که آماده ی داشتن فرزندن و کدوم پدر و مادر فقط بر اساس پذیرش عرف و نقششونه که دارن به بچه دار شدن فکر میکنن.

بازم در اینجا از هرزگی بهتره و در هر دو حالت بچه عزیزه چون کار مفیدی دارن انجام میدن و یک کار هدفمند و یک مسئولیت مهمی رو دارن بر عهده میگیرن ... بزرگ کردن فرزندان و تکامل ،،، نه صرفا در سطح اولیه نیاز جنسی موندن

من فکر نمیکنم پایبندی اجباری به سنت و عقیده بتونه جلوی هرزه گری رو بگیره و دادن انتخاب و آزادی مساوی با هرزه بودن باشه. تمام کسانی که ازدواج کردند پایبند همسر و کودکشون بودند آیا؟
هیچ کدوم از کارهایی که بشر در طول زندگیش انجام داده بی ضرر و عوارض جانبی نبودن, هر انسانی بر حسب شرایط حکمفرما بر اطرافش زندگی کرده و با مسائلی کنار اومده و برای مسائلی هم جنگیده. ازدواج هم اگه به اندازه ی گذشته جوابگوی نیازها و قابل انطباق بر شرایط باشه بازهم در صحنه باقی میمونه و اگه غیر از این باشه با وجود جبهه گیری ها و شعارهای حفظ آینده و حقوق بشریت, خواه ناخواه کنار گذاشته میشه حتی اگه جواب خوب و قابل قبولی در هزاران سال گذشته بوده باشه.

چه پایبندی اجباری باشه چه اختیاری باز هم هستند کسانی که دوست داشته باشن در همون سطح اولیه بمونن و به سطح نیازهای دیگه نرسن چون آزاد و مختارن و خودشون انتخاب میکنن البته آزادی که به دیگران صدمه بزنه مجازات داره ... در واقع همه نوع آدم هست با افکار متفاوت ...
ازدواج نتنها نیاز اولیه رو برطرف میکنه نیازهای سطوح بالاتر رو هم مدنظر داره بنابراین هیچگاه کنار گذاشته نمیشه حتی براساس همون اصل اختبار و آزادی

مشکل اینه که تفکر اینه که فقط نیاز جنسی رو در نظر میگیرید و میگید شاید یکی نخواد به زور ازدواج کنه و نیازشو بخواد از طریق دیگه ای مرتفع کنه یعنی همون نیاز جنسی اولیه!!!
حالا چون نیازش و از طریق دیگه رفع میکنه دوست نداره ازدواج کنه ... اساسا با این و اون بودن کدوم نیاز و برطرف میکنه معلومه جنسی ... قیافه های مختلف و خوشکل و خوشکل تر
یعنی این انسان کمال جو همیشه میخواد تو همون سطح اولیه بمونه؟ نه، بالاخره یکجا خسته میشه

[Ar@m]

سلام خودتون دارین میگین شخصی که فقط در فکر ارضای نیاز جنسیشه و مدام با این و اونه همش در سطح اون نیازهای اولیه هست و به نیازهای سطح بالاتر نمیرسه و اساسا پیشرفتی نمیکنه دقیقا مثل پیچ هرز ---------------> هرچی سفت میکنی دوباره شل میشه

دقیقا. ولی قرار نیست هرکسی که دنبال نیاز جنسیش بره به این سرنوشتی که میگید دچار بشه. بنظر میرسه شما فکر میکنید هرکس ازدواج نکنه و بره سراغ رابطه ی جنسی دیگه قراره زندگیش تو یه سیکل معیوب بیفته و هرروز با یک نفر بگرده.

بازم در اینجا از هرزگی بهتره و در هر دو حالت بچه عزیزه چون کار مفیدی دارن انجام میدن و یک کار هدفمند و یک مسئولیت مهمی رو دارن بر عهده میگیرن ... بزرگ کردن فرزندان و تکامل ،،، نه صرفا در سطح اولیه نیاز جنسی موندن

بازهم پیشفرض قبلی خودتون رو به کار بردید که هرکی ازدواج نکنه دنبال هرزگی رفته پس بهتره آدم بره بچه بزرگ کنه تا به میل جنسیش برسه. نکته ی دیگه اینکه شما هرروز غذا میخورید آیا این یعنی در سطح اولیه ی نیازتون به خوراک موندید و به سطوح بالاتر نرسیدید؟!
نیازهای اولیه در تمام لحظه لحظه های زندگی ما وجود دارن و نیاز به ارضای اون ها به معنای موندن در اون سطح نیست بلکه ناکام گذاشتن این نیازها حواس و تمرکزتون رو به سمت خودشون جلب میکنن. مثال ساده اش مثل وقتیه که بسیار گرسنه هستین و تا سیر نشین نتونین رو درس خوندن تمرکز کنین. در سطح یک نیاز موندن مسئله ی ما نیست, جواب مناسب به نیاز دادن و به سمت نیازهای بعدی حرکت کردن هدف باید باشه.
کسی که داره بخاطر نیاز جنسی ازدواج میکنه کار اشتباهی میکنه هرچند ازدواجی که انجام میده بهترین گزینه باشه.

چه پایبندی اجباری باشه چه اختیاری باز هم هستند کسانی که دوست داشته باشن در همون سطح اولیه بمونن و به سطح نیازهای دیگه نرسن چون آزاد و مختارن و خودشون انتخاب میکنن البته آزادی که به دیگران صدمه بزنه مجازات داره ... در واقع همه نوع آدم هست با افکار متفاوت ...

علم روانشناسی و جامعه شناسی خلاف نظر شما رو دارن: برطرف کردن نیازهای پایه همیشه سبب حرکت انسان به سمت نیازهای بعدی و بالا رفتن به سمت انسانی کامل تر بودنه. مگه اینکه شخص دارای بیماری و مشکلاتی باشه که در اینجا اقلیت به حساب میاد و بحث ما روی نرمال های جامعه است.

ازدواج نتنها نیاز اولیه رو برطرف میکنه نیازهای سطوح بالاتر رو هم مدنظر داره بنابراین هیچگاه کنار گذاشته نمیشه حتی براساس همون اصل اختبار و آزادی

این نظر شخصی شماست ولی کسانی هم هستن که نظر متفاوتی داشته باشن

مشکل اینه که تفکر اینه که فقط نیاز جنسی رو در نظر میگیرید و میگید شاید یکی نخواد به زور ازدواج کنه و نیازشو بخواد از طریق دیگه ای مرتفع کنه یعنی همون نیاز جنسی اولیه!!!
حالا چون نیازش و از طریق دیگه رفع میکنه دوست نداره ازدواج کنه ... اساسا با این و اون بودن کدوم نیاز و برطرف میکنه معلومه جنسی ... قیافه های مختلف و خوشکل و خوشکل تر
یعنی این انسان کمال جو همیشه میخواد تو همون سطح اولیه بمونه؟ نه، بالاخره یکجا خسته میشه

من متوجه حرف شما هستم و مطمئنا ازدواج نمیتونه فقط به یک علت شکل گرفته باشه و اونم رفع نیاز جنسی باشه اما اونچه جامعه داره به ما نشون میده اینه که با برطرف شدن این نیاز بطور مشخصی سطح ازدواج رو به پایین تر از قبل رسونده پس یه اهرم فشار درمورد رابطه ی جنسی و ازدواج قطعا وجود داشته که نمیتونیم چشممون رو به روش ببندیم.
انسان کمال جو همیشه و هرلحظه نیاز داره که نیازهای اساسی و پایه اش رو برطرف کنه همونطور که در لحظه ای که نفس نکشید میمیرید و این نیاز همیشه با شما خواهد بود! موضوع در شکل برطرف شدن نیازه و اینکه بدونین رفتار شما حتی اگه به هدفی متعالی و پر منفعت داره شکل میگیره علل زمینه ی این رفتار چی هستن؟
ازدواج یک گزینه است نه تنها گزینه!

[تانکر]

نیازهای اساسی و اولیه نیازهای تعریف شده ای هستن: نیاز به هوا, خوراک, پوشش و نیازهای جنسی.

نیاز به رید* رو فراموش کردی! کسی هم نمیگه فردی که نیاز به رید* داره نره دستشویی. اما باید یه سری مسائل اخلاقی رو برای این نیازش رعایت کنه.
نیاز جنسی هم از نظر اخلاقی باید با همون نیاز به دست آب رفتن مقایسه بشه چون جفتش به یه قسمت مربوطه.


جدا از این حرفها نیاز به رعایت اخلاق از نیاز به رابطه جنسی خیلی مهم تره چون نداشتن رابطه جنسی نه کسی رو میکشه نه به دیگران آسیب میزنه اما فرد بی اخلاق و زناکار حتما به اطرافیانش و جامعه آسیب میزنه.


اگه تحقیقی انجام بدی در مورد بدن انسان متوجه میشی نیاز جنسی فقط تلاش بدن برای زاد و ولد و ادامه بقاء و کپی کردن ژنتیکته. یعنی هدف اصلی فقط و فقط بچه دار شدنه نه استفاده از این عضو برای لذت بردن! در غیر این صورت میشه استفاده نامناسب. مثل دست که میشه باهاش کار نیک و خیر انجام داد یا برعکس میشه باهاش قتل و غارت کرد شر کرد.

[تانکر]

برید از اونهایی که ازدواج کردن بپرسید رابطه جنسی شاید اوایل جذاب باشه اما خیلی زود حتی تنفر انگیز میشه برای انسان.

کسایی که موافق روابط نامشروع هستن اول ببینن چی رو میدن و در مقابل چی بدست میارن. منم از همون فکر کنم 5 سالگی بود که این حس هارو داشتم و فکر کنم حتی خیلی بیشتر از بقیه اما هیچ وقت موافق روابط غیر اخلاقی و خارج از چارچوب نبودم چون فقط یه انسان فاسد میتونه رابطه نامشروع رو تایید کنه و اگر به این مرحله رسیدید مطمئن باشید خیلی وقته دیگه چیزی به اسم اخلاق و پاکی درونتون وجود نداره.

جامعه همیشه انسان خراب و بی عدل و ناپاک داره. اما اینکه این انسان های مشکل دارن بخوان سر درست بودن اعمالشون با دیگران بحث کنن تنفر انگیزه.
اگه زشتی عملی مثل زنا رو درک نمی کنید شکی نیست که خیلی دیگه از زشتی هارو هم درک نمی کنید پس مشکل از خودتونه جای بحثی وجود نداره.

[shangil]

یه تحقیقات جدید که البته خیلی ربطی به تاپیک نداره برام عجیب بود در چند دانشگاه مطرح آمریکا انجام شده بود.
نوشته بود کسانی که از سنین پایین در معرض فیلم پورن (خود اگاه یا ناخوداگاه) قرار میگیرن وقتی ازدواج میکنن بسیار مردسالارتر هستند و این چنین میگویند که هر چی مرد گفت همان است و نباید زن نقشی در تصمیم گیری داشته باشد در زندگی!
کسانی که خیلی دیرتر در معرض این فیلم ها قرار میگیرند ادمهای play boy ی هستند. یعنی نمیتوانند خودشان را فقط با زنشان مشغول کنند! و هر از چند گاهی میبینی با یکی دیگه بستنی میخورن!
البته این نکته رو بگم که دوستانی که آمار خوندن میدونن و فورا نمیگن نه اقا من اینطوری نیستم در حالی که مثلا از فلان سن نگاه میکردم!
اینجا بحث آماری بود

با تشکر

[shangil]

برید از اونهایی که ازدواج کردن بپرسید رابطه جنسی شاید اوایل جذاب باشه اما خیلی زود حتی تنفر انگیز میشه برای انسان.

کسایی که موافق روابط نامشروع هستن اول ببینن چی رو میدن و در مقابل چی بدست میارن. منم از همون فکر کنم 5 سالگی بود که این حس هارو داشتم و فکر کنم حتی خیلی بیشتر از بقیه اما هیچ وقت موافق روابط غیر اخلاقی و خارج از چارچوب نبودم چون فقط یه انسان فاسد میتونه رابطه نامشروع رو تایید کنه و اگر به این مرحله رسیدید مطمئن باشید خیلی وقته دیگه چیزی به اسم اخلاق و پاکی درونتون وجود نداره.

جامعه همیشه انسان خراب و بی عدل و ناپاک داره. اما اینکه این انسان های مشکل دارن بخوان سر درست بودن اعمالشون با دیگران بحث کنن تنفر انگیزه.
اگه زشتی عملی مثل زنا رو درک نمی کنید شکی نیست که خیلی دیگه از زشتی هارو هم درک نمی کنید پس مشکل از خودتونه جای بحثی وجود نداره.

سلام
چرا نفرت انگیز میشه؟ و چرا بعضیا فکر میکنن که فلان دختر اگر ازدواج میکردم سیر نمیشدم و لی الان سیر شدم؟
در حالی که تا جایی که من شب و روز تحقیق کردم حتی حوری هم باشد به قول شما بعد مدتی جایش را با موری عوض میکند برای مرد!

[shangil]

نیاز به رید* رو فراموش کردی! کسی هم نمیگه فردی که نیاز به رید* داره نره دستشویی. اما باید یه سری مسائل اخلاقی رو برای این نیازش رعایت کنه.
نیاز جنسی هم از نظر اخلاقی باید با همون نیاز به دست آب رفتن مقایسه بشه چون جفتش به یه قسمت مربوطه.


جدا از این حرفها نیاز به رعایت اخلاق از نیاز به رابطه جنسی خیلی مهم تره چون نداشتن رابطه جنسی نه کسی رو میکشه نه به دیگران آسیب میزنه اما فرد بی اخلاق و زناکار حتما به اطرافیانش و جامعه آسیب میزنه.


اگه تحقیقی انجام بدی در مورد بدن انسان متوجه میشی نیاز جنسی فقط تلاش بدن برای زاد و ولد و ادامه بقاء و کپی کردن ژنتیکته. یعنی هدف اصلی فقط و فقط بچه دار شدنه نه استفاده از این عضو برای لذت بردن! در غیر این صورت میشه استفاده نامناسب. مثل دست که میشه باهاش کار نیک و خیر انجام داد یا برعکس میشه باهاش قتل و غارت کرد شر کرد.

پاراگراف اخرت فکر نمیکنی کمی زیاد "فقط" گفتی! اینطوری هم نیست دیگه انصافا. نیاز جنسی هم مثل سایر نیاز ها اسمش روش هست دیگه "نیاز". همانطور که غذا خوردن لذت داره و درسته برای سیر شدن میخورید ولی قطعا لذتی همراهش هست این نیاز هم همینطور. صرف اینکه برا زاد و ولد هست بعیده درست باشه.

[shangil]

من متوجه حرف شما هستم و مطمئنا ازدواج نمیتونه فقط به یک علت شکل گرفته باشه و اونم رفع نیاز جنسی باشه اما اونچه جامعه داره به ما نشون میده اینه که با برطرف شدن این نیاز بطور مشخصی سطح ازدواج رو به پایین تر از قبل رسونده پس یه اهرم فشار درمورد رابطه ی جنسی و ازدواج قطعا وجود داشته که نمیتونیم چشممون رو به روش ببندیم.
ازدواج یک گزینه است نه تنها گزینه!

سلام
من کاری با بحثهای مخالف و موافق ندارم چون قبلا نظرم رو نوشتم در مورد این جامعه مریض و علت کم و کمتر شدن ازدواج و زیاد و زیاد شدن طلاق!
ولی دقیقا شما به نکته خوبی اشاره کردید که حالا میتونه شمشیر دو لبه باشه برای جامعه ایرانی!
""""اونچه جامعه داره به ما نشون میده اینه که با برطرف شدن این نیاز بطور مشخصی سطح ازدواج رو به پایین تر از قبل رسونده""""""

[shangil]

دوستانی که متخصص هستن یا یه چیزایی میدونن لطفا به این سوال من جواب بدن. البته میخواستم در قسمت پزشکی بپرسم ولی فکر کردم اینجا بازدید کننده زیاد داره!

من بعضا در اینترنت میخونم در فروم های روانشناسی یا ... که بعضی ها بعد ازدواج خود ارضایی میکنن. با انهایی که میگن رابطه ندارن با زنشون حالا به هر دلیلی کاری ندارم اون جدا. ولی اونهایی که با خانم هاشون رابطه دارند انها چرا چنین کاری را انجام میدهند؟ ایا خانم ها دیر به دیر دوست دارند رابطه داشته باشند؟ اون دوره عادت ماهانه که معمولا خانم ها رابطه ندارند میتونه یکی از دلایل باشه؟
بعد، کسی که خودارضایی میکند بهتر از کسی هست که میرود با فرد دیگری رابطه ایجاد میکند؟ (این سوال یه جورایی فلسفی هست)!

با تشکر

[تانکر]

سلام
چرا نفرت انگیز میشه؟ و چرا بعضیا فکر میکنن که فلان دختر اگر ازدواج میکردم سیر نمیشدم و لی الان سیر شدم؟
در حالی که تا جایی که من شب و روز تحقیق کردم حتی حوری هم باشد به قول شما بعد مدتی جایش را با موری عوض میکند برای مرد!

چیزی تو دنیا وجود نداره که ازش سیر نشی. هرچیزی تا وقتی نداری برات با ارزشه وقتی بهش برسی خیلی زود حتی خسته کننده میشه برات.
با زیباترین زن دنیا هم ازدواج کنی فقط سال اول برات جذابه. این قانون از یه نظر خیلی خوبه با در نظر گرفتن اینکه در گذشته انسان های ظالم همیشه بر مسند قدرت بودن و تمامی امکانات رو تصاحب میکردن این ویژگی تکراری شدن و لذت نبردن بعد از یه مدت کوتاه میتونه وجود عدالت تو قوانین کلی هستی رو ثابت کنه.

حتی پول که با ارزش ترین چیز مادی تو دنیاست برای فقیر بزرگترین رویاشه اما یه آدم پولدار هیچ لذتی از پولش نمیبره و فقط درد بی پولی نمیکشه اما لذتی هم از پولدار بودنش نمیبره و خیلی زود واسش تکراری میشه. (اون فقیر حداقل از امید پولدار شدن در آینده لذت میبره اما اون پولدار همون امید هم نداره دیگه)