شاید بشه یک جواب به صورت سری به دست آورد.
با تغییر متغیرداریم
از طرفی همواره. بنابراین
در نتیجه انتگرال مورد سوال تبدیل میشه به
انتگرال داخل پرانتز به صورت سری متناهی قابل محاسبه است.
شاید بشه یک جواب به صورت سری به دست آورد.
با تغییر متغیرداریم
از طرفی همواره. بنابراین
در نتیجه انتگرال مورد سوال تبدیل میشه به
انتگرال داخل پرانتز به صورت سری متناهی قابل محاسبه است.
جزئياتش رو خودتون حل كنين.
دوبار از جز به جز استفاده ميكنم:
فقط قسمت انتگرالش رو كه با B نشون دادم حل ميكنم:
حالا فقط ميمونه اين انتگرال آخري كه من قبلاً اينجا حلش كردم، فقط اين انتگرال يه s اضافه داره كه به راحتي خودت ميتوني قرار بدي و جواب فقط تقسيم بر s ميشه.
يعني اين انتگرال آخر ميشه![]()
Last edited by afshin b; 18-06-2010 at 16:51.
دوست عزيز از تغيير متغيراستفاده كنين ميشه همون چيزي كه ميخواين
با تغییر متغیر به اینجا رسید ....
اما تبدیل لاپلاس از 0 تا بینهایته اما این از 0 تا یکه !
شما وقتی از تغییر متغیر استفاده میکنی، باید حدود انتگرال رو هم بر حسب متغیر جدید حساب کنی. صفر تا یک مال وقتی بود که از x استفاده میکردیم.
البته بنده تغییر متغیر دیگه ای دادم و انتگرال رو ساده تر کردم که در زیر میبینین:
انتگرال آخر هم که در پست جنای افشین خان بهش اشاره شده بود.
موفق باشین.
89/3/29
سلام خدمت دوستان
میشه یکی یه کمکی کنه می خوام معنای کراندار بودن رو بدونم منظورش چیه ؟
ایا منظور اینه که تابع ما دارای یک بازه مشخص باشه که درش پیوسته هست یا نه ؟
پیوستگی جزء شرطش نیست. همین که مقدار y بین یک بازه متناهی باشه یعنی کرانداره.
همون طور كه دوستمون davy jones گفتن
مجموعهيرو كراندار ميگيم هر گاه عدد مثبتي مانند
موجود باشد به طوري كه
تابعرا كراندار گوييم هرگاه برد آن مجموعهاي كراندار باشد يعني عدد مثبت
موجود باشد به طوري كه
تابع ديريكله يعني تابع
كرانداره ولي به هيچ صراطي مستقيم نيست!
ممنون از دو دوست عزیز
من یه سوال در رابطه با تعریف حد دارم که در بسیاری از جاها این نوع سبک نوشته شده می خوام بهتر ازش بفههم برای همین می خوام در رابطه با دو موضوع
اپسیلون و دلتا در این جملات توضیحی بدید که بدونم منظورش دقیقا یعنی چی
![]()
سلام دوست عزیز
عملا داره میگه که همیشه میتونی حداکثر فاصله بین f(x) و L رو باندازه دلخواه (غیر صفر) کوچیک کنی اگر حداکثر فاصله بین x و c رو باندازه کافی کوچیک کنی.
مثلا میگیم حد
وقتی x میل کنه بسمت صفر میشه 1
تعریفی که شما نوشتید رو میشه اینجوری بیان کرد که اگر اپسیلون رو بگیرید 0.01
سیگما =0.1 وجود داره که بازای اون اختلاف f(x) از 1 کوچکتر از اپسیلونه. (سیگما = 0.1 یعنی اینکه اختلاف x از صفر کمتر از 0.1 باشه)
به همین ترتیب هر چقدر اپسیلون رو کوچیک بگیرید یه سیگمایی وجود خواهد داشت که بازای اون اختلاف f(x) از 1 کمتر از اپسیلون خواهد بود.
هم اکنون 15 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 15 مهمان)