یک ایستگاه دلتنگی و ریل قطار »
---
چه قدر چشم به دوزم به ریـل های قطار
نـگاه خط خطی مـن رسیده تا فـــــــــردا
باز هم منتظرت می مانم چــــــــــــــــون
نــــــقش بسته است یاد تو در مــــــــــن
v...h...k
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
[ + افزودن آگهی متنی جدید ]
یک ایستگاه دلتنگی و ریل قطار »
---
چه قدر چشم به دوزم به ریـل های قطار
نـگاه خط خطی مـن رسیده تا فـــــــــردا
باز هم منتظرت می مانم چــــــــــــــــون
نــــــقش بسته است یاد تو در مــــــــــن
v...h...k
.
قطــــــار می رود . ./ تـــــــــو می روی . ./ تمام ایستـــــــگاه می رود !
و مــــــــن چقدر ســـــــاده ام که سالـــــهای سال ، در انتــــــــــتظار تـــــــو
کنار این قطار رفــــــــته ایستـــــــاده ام
(قیصر امین پور)
.
منتظر قطارمــــ
قطاری که مسافرم در آن نیستــــــ !
منـ در ایستگاه نیستم،
روی ریلــــ ـــــم...
قطار به روی ریل قدم می زند
تمام خاطرات زندگی مرور می شود
قطار دود می کشد
قطار بوق می زند .....
سکوت می کنم.
قطار میشود تمام خاطرات من،
می رسد به مقصدت.
غریبه ات شدم دگر.
تمام قدرتم همین شده،
سکوت می کنم...
مرتضیـ
Last edited by M0RTEZA_R; 18-11-2013 at 12:40.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در این خلوت خاموش سکوت
منتظرم منتظر قطاری زدور
چه بیاید چه نیاید
نه من انم که بروم نه تو انی که نیایی...
انتظار مقدس است
ولی چه قدر؟؟؟
چه قدر در انتظار قطاری
بمانم که هیچگاه نخواهد امد
یوسف به زلیخاه رسید ولی من نه...
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یادت است که اینجا را با دست
و با لبخند به من نشان می‌دادی؟!
جایی در دوردست‌ها
که دیده نمی‌شد
و به وجودش ایمان نداشتی
به من گفتی که این دو خط ریل را بگیرم
بروم
و وقتی به هم رسیدند
همان‌جا منتظر آمدنت باشم
اکنون رسیده‌ام
همین‌جا می‌مانم
جایی که فضا و زمان به هم رسیده‌اند
اینجا
بی‌نهایت است
Ahmad@P30World
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سکوت شکننده ای است...
تا کی منتظرت بمانم
بی وفا...
کجایی؟؟؟
قرار ما این بود؟؟؟
این شـهـر...
این شهر
شهر قصه های مادر بزرگ نیست
که زیبا و آرام باشد
آسمانش را
هرگز آبی ندیده ام
من از اینجا خواهم رفت
و فرقی هم نمی کند
که فانوسی داشته باشم یا نه
کسی که می گریزد
از گم شدن نمی ترسد.
شعری از کتاب" کنسرت در جهنم "نوشته رسول یونان
Last edited by mahpesar; 23-11-2013 at 09:04.
سلام
این روز زیبای پاییزی بر همگی خوش
با توجه به نظر تیم داوری دو شعر بیشترین امتیاز رو کسب کردند ، شعر فرستاده شده از Ahmad وبانو . ./ ی عزیز
که در نهایت فرد برنده بانو . ./ ی عزیز هستند .
مسابقه را با عکس انتخابی ایشون ادامه میدهیم .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)
قوانين ايجاد تاپيک در انجمن
.gif "N Aggressive (6)")
