تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 29 از 49 اولاول ... 1925262728293031323339 ... آخرآخر
نمايش نتايج 281 به 290 از 483

نام تاپيک: ادبیات طنز

  1. #281
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    ریاضی دان عاشق !!!!


    منحنی قامتم، قامت ابروی توست


    خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست


    حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست

    بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست

    چون به عدد یک تویی من همه صفرها

    آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست

    پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو

    گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست

    بی تو وجودم بود یک سری واگرا

    ناحیه همگراش دایره روی توست

  2. 2 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #282
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    اهل عرفانم من
    اهل عرفانم من ، کاروبارم بد نیست
    برجکی ساخته ام در دل شهر
    طبقاتش هفده
    همه را پیش فروش بنمودم
    پولهایم همه در بانک سوئیس
    به امانت باقی است
    اهل عرفانم من
    سفره نان و پنیری پهن است
    مُتلی ساخته ام در نوشهر
    باغهایم پر گل
    از صدور پسته
    جیبهایم سرشار
    اهل عرفانم من
    دامهایم همه پروارو قشنگ
    گاوها رنگ به رنگ
    کشت و صنعت دارم
    چند هکتار زمین
    همه شالیزار است
    دختران ِ زیبا
    صبح تا شام در آن دشت وسیع
    بوته های شالی، درزمین میکارند
    اهل عرفانم من
    همه در سیر و سفر
    از ژاپن تا اتریش
    تا فراسوی پکن
    خانه کوچک خوبی دارم
    دردل شهر پاریس
    جایتان بس خالی است
    اهل عرفانم من ، کاروبارم بد نیست
    طبع شعری دارم
    شعرها گفته ام از عرفانم
    همه زیبا و قشنگ
    همچو آن ویلایم
    که بنا ساخته ام در چالوس
    یاکه مانند سگم پشمالو
    که بود فِرز و زرنگ
    الغرض لقمه نانی باقی است
    مردی هستم قانع
    اهل عرفانم من ،کارو بارم بد نیست

  4. این کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #283
    در آغاز فعالیت bestali's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    8

    پيش فرض

    تابع بی چون وچرا
    سراینده آقای علی سعادتفر دبیر ریاضی آموزش و پرورش بیرجند
    تابع عشق تورا دامنه اش پیدا نیست
    یك به یك هست ولی بهر دلم پوشا نیست
    می هراسم كه چو معكوس نمایم آنرا
    آشكاراشود آن رابطه كه پیدا نیست
    راستی گر به تو بسیار شوم من نزدیك
    عشق پاكت به كجا میل نماید جا نیست
    گر تو خواهی كه در آغوش تو من جا گیرم
    تابع ، فرد خودت زوج نما پروانیست
    منحنی دلت از راس شكسته است چه باك
    كه مماس دل من هست ولی آنجا نیست
    رفع ابهام نمودم ز خم لبهایت
    پس سخن ساده بگو وقت غم و حاشا نیست
    هر چه من روی نمودار رخت گردیدم
    باز یك نقطه بحرانی آن پیدا نیست
    من بیچاره اسیر خم گیسوی توام
    این چنین تابع بی چون و چرا هر جا نیست
    چون سعادت سر و كارش به توابع افتاد
    بیكران تر ز نگاهش به همه دنیا نیست.

  6. 2 کاربر از bestali بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #284
    در آغاز فعالیت bestali's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    8

    پيش فرض

    باز هم خواب ریاضی دیده ام خواب خطهای وازی دیده ام خواب دیدم می خوانم ایگرگ زگوند خنجر دیفرانسیل هم گشته کند از سر هر جای گشتی میپرم دامن هر اتحادی می درم
    دست و پای بازه ها را بسته ام از کمند منحنی ها رسته ام شیب هر خط را به تندی می دوم گوش هر ایگرگ و شئ را می جوم گاه در زندان قدر مطلقم گاه اسیر زلف حد و مشتقم
    گاه خط ها را موازی می کنم با توانها نقطه ها بازی می کنم لشگری تمرین دارم بی شمار تیمی از فرمول دارم در کنار ناگهان دیدم توابع مرده اند پاره خط نقطه ها پژمرده اند کاروان جذر ها کوچیده است استخان کسرها پوسیده است
    از لگ و بسط و نپر آثار نیست ردپایی از خط و بردار نیست هیچکس را زین مصیبت غم نبود صفر صفرم هم دگر مبهم نبود آری آری خواب افسون می کند عقده را از سینه بیرون می کند
    مردم از این ایکس و ایگرگ داد داد روز های بی ریاضی یاد باد.
    چطور بود؟این شعر طنز سروده ی یکی از دانش آموزان مدرسه ی دبیرستان آینده سازان مشهد (ناحیه 5)می باشد.
    (درود بر تبیانی ها و آیند سازانی ها)
    علی فرزانه
    یا علی...

  8. این کاربر از bestali بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #285
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    این شعر فقط طنز نیست

    اهل تهرانم
    روزگارم دودی
    زدن ماسک ندارد سودی
    سر و ته ناپیدا
    در سرم هست سودا،
    که سحر خواب بیدار،بروم بر سر کار
    مترو داریم،..........تندتر از عمر ِ گران
    و حراجی که در آن پُر غوغاست
    زیر پای مردم، روی قانون ِغرور
    لِه شود حرمتها، دور شوند عاشقها.


    من مسلمانم
    قبله ام آیینه
    من وضو در پارتی
    با جامی شراب می گیرم.
    چشمم بر راه ِ ......آنچه مُد می پوشد

    برق نیز گشته گرون
    تا بخواهیم مو را، رو به بالا رانیم.



    اهل تهرانم
    یک برادر دارم
    که به ذهنش پرواز
    هست بر روی زمین هم ممکن.
    او فضا را دیده،

    یاری ِ گرد و قرص را مدیون است.
    مادرم بی رحم است
    !
    که پسر در اوج وُ

    او در پی ِ ناله و نفرین کردن.
    پدرم بی پول است

    خانه ای دارد ، از بهر ِ رهن.
    پیشه ای باید داشت

    بدهد خرج ِ تیپ
    گاه گاهی بدنی می سازم، می فروشم به اُتو



    چیزها دیدم در روی زمین:
    پله هایی که به گلخانه شهوت می رفت
    .
    من گدایی دیدم،

    زیر پا سانتافه، رفت و آواز ِ نداری سر داد
    و سپوری که به هشتصد دینار، شب دهد جولانها
    من کتابی دیدم، دست ِ یک دانشجو
    بعد ِ قاب ِ مدرک
    بی کار، ندارد هشتاد درهم
    دو قطار هم دیدم
    که در این تکنولوژی......می زنند بر هم شاخ
    و هواپیمایی،
    که در آن اوج کُشد جان ِ فلانی ها را.




    اهل طهرانم، اما........
    شهر ناپیدا شد

    توی دود و سرما.
    سرما،..... به سردی ِ قلب ِ آدمها

    و خدا هم دور شد
    ما به خود وا ماندیم!



    کار ِ ما شاید این است:
    که از این شهر ِ به غفلت ، برویم

    شاید جان ستانیم ز گسل
    و به راهی برویم
    که حقیقت را
    جریان باشد.


  10. 4 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #286
    حـــــرفـه ای M3HRD@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    دالان ســـبز WEb►ByNvAyAn.BlOgFa.CoM
    پست ها
    3,446

    پيش فرض

    قدرت عشق یا عشق قدرت ، مدرنیته یه سنت

    تو محور شرارت، ژیان و عشق سرعت

    مسکن رنج و درد، به صورت قرص و گرد

    شام و ناهار نداریم، جاش می خوریم کیک زرد!

    انتخابای تستی، ازدواجای قسطی

    دوزار ته گنجه بود، فرستادیم فلسطین!

    موفقیت تضمینی، موزیک زیرزمینی

    دکتر قلب نمی خوایم، جراح فک و بینی

    غیرت سیب زمینی، توسعه سبک چینی

    دموکراسی دینی...

    پیتزای قورمه سبزی!

    بچه های پاپتی، چلوکباب ساعتی

    قاچاق زن به دوبی، آااادمای غیرتی

    خون با اسانس اچ آی وی، آنفلونزای مرغی

    یکی از وبا می میره، یکی جنون گاوی

    ذخیره های ارزی، تحرکات مرزی

    هیچی دیگه نداریم، اعتبارات قرضی!

    اقتصاد تزریقی ، مرخصی تشویقی

    سینمای فلسفی، موسیقی تلفیقی

    عاشقای قزوینی، توسعه سبک چینی

    دموکراسی دینی...

    پیتزای قورمه سبزی!

    دیزی توی کافی شاپ، مدیتیشن به قصد رختخواب

    نذری می دن افطاری، زرشک پلو با کچاب!

    دنیاهای مجازی، دانشگاه های شهربازی

    قهرمانای ملی، پروینن و حجازی!

    داروهای تقلبی، معتادای تفننی

    مد لباس ملی، صنایع تصننی

    آموزش از راه دور، فروش سوال کنکور

    نزول سود بانکی، یا انتخاب یا که زور

    غیرت سیب زمینی، توسعه سبک چینی

    دموکراسی دینی...

    پیتزای قورمه سبزی!

  12. این کاربر از M3HRD@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #287
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    ملت به خدا دلش دگر پژمرده
    از بس که غم نان و نوا را خورده
    بدتر ز غم نان و نوا یارو گفت
    هشدار که لولو ممه ها را برده


    هر گاه که لولو ممه ها را برده
    یک گوشه نشسته ممه ها را خورده
    از دوری این همه ممه ملت ما
    دپرس شده واقعاً دلش افسرده


    گویند که یارانه وجودش مرده
    سوبسید سرانه مشت و تیپا خورده
    اوضاع شده حسین قلی خانی باز
    چون حضرت لولو ممه ها را برده

  14. #288
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض




    پیغام گیر فردوسی


    نمی باشم امروز اندر سرای
    که رسم ادب را بیارم به جای
    پیغامت را خواهم داد جواب
    چو فردا روز بر آید بلند آفتاب


    پیغام گیر خیام


    این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
    ممنون توام که کرده ای از من یاد
    رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
    می بنوشم سپس جوابت خواهم داد



    پیغام گیر منوچهری


    از شرم به رنگ باده باشد رویم
    در خانه نباشم که سلامی گویم
    بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
    زان پیش که همچو برف گردد رویم



    پیغام گیر مولانا


    هر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم
    شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم
    برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
    فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم




    پیغام گیر بابا طاهر


    تلیفون کرده ای جانم فدایت
    الهی مو به قوربون صدایت
    چو از صحرا بیایم نازنینم
    فرستم پاسخی از دل برایت




    پیغام گیر حافظ


    رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور
    تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور

    بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام
    زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور



    پیغام گیر سعدی


    از آوای دل انگیز تو مستم
    نباشم خانه و شرمنده هستم
    به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
    فلک را گر فرصتی دادی به دستم






    پیغام گیر نیما


    چون صداهایی که می آید
    شباهنگام از جنگل
    از شغالی دور
    گر شنیدی بوق
    بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
    در فضایی عاری از تزویر
    ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
    پاسخی گیرد ز من از دره های یوش



    پیغام گیر شاملو


    بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
    سنگواره ای از دستان آدمیت
    آتشی و چرخی که آفرید
    تا کلید واژه ای از دور شنوا
    در آن با من سخن بگو
    که با همان جوابی گویم
    تآنگاه که توانستن سرودی است



    پیغام گیر سایه


    ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
    دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
    گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
    به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان



    پیغام گیر فروغ



    نیستم.. نیستم..اما می آیم.. می آیم ..می آیم
    با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم.. می آیم ..می آیم
    و آستانه پر از عشق می شود
    و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
    سلامی دوباره خواهم داد

    Last edited by Amir..H; 06-11-2010 at 01:30.

  15. 2 کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #289
    پروفشنال Amir..H's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    "گااااااا"
    پست ها
    932

    پيش فرض

    پدر بزرگ شدم، دخترم پسر زائید
    خجسته بادا گفتم، که این بباید گفت

    زنـــــم کــه او هــم مــادر بزرگ شد نوه را
    به بر گرفت و ببوسید و شاد گشت و شکفت

    فـرا رسـیـد چو شب، گفتم ای خدا چه کنم
    زنم « چه گفتی » پرسید و پاسخی نشنفت

    پدر بزرگ شدن خود به خود ندارد عیب
    چـگونه در بَر ِ مـادر بزرگ باید خفت ؟

    مهدی اخوان ثالث
    Last edited by Amir..H; 08-11-2010 at 12:43.

  17. این کاربر از Amir..H بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #290
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    44

    پيش فرض

    بایــــــــد برم ســـــــــــــربازی
    به جــــــــــــــای این نِت بازی

    إن شاالله قسمتت شــــــــــــــــه
    بیــــــــــای تو گـــــــــودِ بازی

    راستــــــی توی فامیلـــــــــــت
    سربازی هست نزدیکـــــــت؟

    ببینی یَـقـلــــــــــــوی چیست؟
    بشنوی اســـــــم شب چیست ؟

    من که میشم گروهــــــــــــبان
    فـــــــدای این گــــــــروه جان

    نمی دونم که میشــــــــــــــه ؟
    مطلب بـــــــــــــدم به تبیان !

    می دونی خنده دار چیســـت؟
    موی با نمـــره چهار چیست؟

    نگــــــــو که بی خیــــــــالش
    سربازی مالِ مـــــــــا نیست

    سربازی رو میگــــم چیست؟
    بعدش بگـــــو حق با کیست؟

    خدمت یعنی،بیای که آدم بشی
    گر آدمی ،بیای که بهتـر بشی

    خدمت یعنی که صبحـــــگاه
    به صــف بشی تو جایـــگاه

    خدمت یعنی همیشــــــــــــه
    تخت تــو آنکارد میشــــــه

    خدمت یعنــــــی همیشــــه
    دشمن ، خسته می شـــــه

    خدمت یعنی به خط شین
    هــر ساعتی که کم شین

    خدمت یعنی بی خواب شی
    امشب تــو پست شب شـی

    خدمت یعنی یه کـــــــوله
    جــــــادار به قدِ ســــوله

    خدمت یعنی خطوطـــی
    که تــــو کلاه کشیــــدی

    خدمت یعنی یه فرونــــد
    پوتین ، مگــــــر ندیدی ؟
    خدمت یعنــــــــی ارادت
    به خـاکِ پاکِ پاکــــــــت

    دل دختـرها نســـــوزه !
    چون ندارن سعـــــادت !

    خدمت یعنـــــــــی بخندی
    در روی غـــــــــم ببندی

    چــــون که غمــی نمونده
    بَعد از غـــــــــذای مونده

    خدمت یعنـــــی بفهمــــــی
    وطــــــن چقـــــدر عزیزه

    بوســـــه بزن به خاکـــت
    چون همه جــاش عزیزه

    خدمت یعنــــــی ریاضت
    بـِکن تو پوســـــت پیازت

    خدمت یعنــــــی رفاقـت
    با بچــــــه هــای خاکت

    خدمت یعنــی یه جوری
    سر بـــــه سرت بـــذارن

    یه وقت هایی بد جـوری
    پـــــدرت رو در بیـــارن

    بیت های ایـن شعر من
    فکر میکنم زیـــــــاد شد
    مثــل همین خدمتـــــــی
    که باز میگن زیــــاد شد

    خدمت یعنی یه شعــری
    تو سایت تبیان بگــــــی

    جـــاده دوستی ات هــم
    بهــــــر تخلص بگـــــی

    بیاین خـــــــدا وکیلــــی
    یه قول بدین صمیمــــی

    میــــرم و بر می گردم
    بشین رفیق قدیمـــــــی

    اگر بــــــــرم سربازی
    شعــــــــــرم ادامه دارد
    شــــــــک نکنید عزیزان
    نهضت ادامـــــــه دارد !

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •