خوب از اين سريال نتيجه گرفتيم كه شب هاي تهران در دستشويي ها خلاصه ميشه.
چه شبهاي قشنگي داره اين تهران به به...
آره ها خيلي باحال بود اگه ما هم ميتونستيم بريم گذشتمونو تغيير بديم......
خوب از اين سريال نتيجه گرفتيم كه شب هاي تهران در دستشويي ها خلاصه ميشه.
چه شبهاي قشنگي داره اين تهران به به...
آره ها خيلي باحال بود اگه ما هم ميتونستيم بريم گذشتمونو تغيير بديم......
این قاچاقچیه تو سال 62 همون عبدالغفور تو داستان نردبام آسمانه! من الان دچار دوگانگی شدماون صحنه مردن پیره مرده هم باحال بود! گفت عزاییل داره میاد یه دفه شوخی شوخی اومد!! ولی داستان باحالیه! باید ببینیم در ادامه چه می شود! آیا خواهر زاده اش به کل نابود می گردد؟ آیا با هما خانوم(!) ازدواج می کند؟ آیا رفیق اش به راه راست هدایت می شود؟
![]()
دیشبش جالب بود . به نظرم اون سکانس رو خیلی خوب درست کرده بودن وقتی محسن میخواست برگرده سال 64 من یه مین فکر کردم هما و داداشش رفتن سال 64 و اینکه همون جایی که سال 88 بود توی سال 64 هم توی همون خونه رفت جالب بود.
17:15تکرار فردا ساعته چنده؟
خب دیگه خیلی راحت میشه حدس زد ماجرای خورشید پنجم چیه
با توجه به اینکه هر رفت و برگشت 2 خورشید رو میسوزونه، و تعداد خورشیدها هم فرده، این خورشید آخره که تعیین میکنه در نهایت توی کدوم دوره بمونه، و به احتمال زیاد عشق رو تو سال 88 انتخاب میکنه
نه دیگه اینقد هم امد نمی تونه گیج باشه! یه بار بره به آینده برگرده دوباره بیاد آینده بازم برگرده اما بازم بخواد بیاد به آینده با اینکه می دونه راه برگشتی نیست!!! به نظر می رسد که خورشید پنجم که وسطه همه چیز رو ریست می کنه!
نه شاید یکی از خورشید ها ببرتش توی عصر دایناسور ها![]()
ای بابا چرا اینجوری شد ؟؟ محسن چرا برگشت به 64 ... دلم میخواست بره 1412... البته ساختن فیلم به تاریخ اون سال برای علیرضا افخمی ممکن نبود ..
متوجه شدین وقتی اومد زیر اندازی که روی اون سکو بود عوض نشد؟؟؟
خوب حتما جنس زیر اندازه خوب بوده تا اون موقع نپوسیده![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)