تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 29 از 32 اولاول ... 192526272829303132 آخرآخر
نمايش نتايج 281 به 290 از 314

نام تاپيک: درخواســـت مـقـــالات مرتـــبط با ادبــــيات

  1. #281
    داره خودمونی میشه ali_1372's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    196

    پيش فرض

    سلام
    یه مقاله درمورد اندیشه های پروین اعتصامی نیاز دارم که مثلا در مورد مرگ چه اندیشه ای داشت و....

  2. #282
    آخر فروم باز fandak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,577

    پيش فرض

    سلام
    یه مقاله درمورد اندیشه های پروین اعتصامی نیاز دارم که مثلا در مورد مرگ چه اندیشه ای داشت و....
    به نام نگارگر هستي و پديد آورنده بينش و بينائي مصوري كه بر پرند نيلي آسمان زر ريز ستاره مي نگارد: «انازينا السماء الدنيا يزينه الكواكب» (صافات ، آيه 6) و در گوشه اي از آن مجموعه پروين نموداري از مهر و هم آهنگي و پيوستگي است خداوند آموزش دهنده اي كه برگهاي دانش را به دست باد پيام آور به اين سو و آن سو مي فرستد اين دست مهربان كه برگهاي نوشته چهارگل را به خانه ما انهداخت مرا با يوسف اعتصام الملك آشنا كرد زيبايي و سادگي داستان بي كران بود و در ياد ماندني سالهاي بعد در كلاسهاي چهارم و پنجم دبستان گفتگوي عدس و ماش و سير و پياز و داستان گربه اي كه گم شده بود و كودكي كه كوزه اي شكسته بود و پاي خانه رفتن نداشت ما را با حقيقت زندگي و آنچه بود آشنا كرد و شعر زندگي را شناختم آنچه را مي توانستم ببينم و بشناسم و باور كنم و اين شعرها از پروين بود. دختر نويسنده چهارگل كوتاه زماني پس از آن گور هر دو را زيارت كردم آن كنار امن و اين همنشيني مايه زشك و حسدم گرديد براي من دختر نماند نظم و پدر نمود نثر گرديد.
    در پي آن همچنان كه با نوشته هاي ديگر اعتصام الملك آشنا مي شدم ارزش و اعتبار پروين را در جامعه دريافتم نشانه و نمودار هر دختر پي جوي دانش و هر زن رهنورد انسانيت و در يك سخن ادبيات براي زنان يعني پروين شاعري كه از زن و مسائل زندگي اشت كم سخن گفته اما پيشرو و پرچمدار زن فرهيخته و آگاه است.
    از اين رو آنگاه كه استاد فقيدئ روانشاد آقاي دكتر حسن سادات ناصري مرا به سخن گفتن از پروين فرمان دادند پذيرفتم چون در گفتار او نه نشانه مدح ديدم و نه از خود سخن گفتن و اين بسيار گرانبهاست.
    دربررسي سخن پروين هوشياري و دقت و زيركي بيشتر نمايان است او حتي تحت تأثير «ارزش زن» و «ميهن پرستي» فرستاده از غرب نشده و آنچه صلاح مي داند و به چشم ژرف نگرش درست است مي گويد.
    پروين پهزادي است كه به گوش شنوندگان خويش از حقيقتها سخن گفته و از آنچه مي خواهد محقق شود مگر نه اينكه مربي و آموزندگان و قصه گويان قوم و قبيله ها و پاسداراران گنجينه امثال زنان اند؟
    براي شناخت پروين و زمان او به مطبوعات هم زمان او پيش از او بايد روي آورد تا زمانه و هم زمانانش را شناخت از كتابها و مجله ها و روزنامه ها بهره گرفت تا در انديشه خويش روزگار او را ديد و سخن آنان كه او را ديده يا شناخته اند دريافت پس از چند سال كه با كتابهاي خود سرگرم بودم كتابخانه ها را براي كتابها و مأخذ كمياب جستجو كردم و سعادت دوستي با بهترين افراد كه يكي از زيباترين كارهاي جهان را دارند يعني كتابدارها دريافتم .
    كتابهاي تذكره و شرح حال شعرا را خواندم گذشتگان و معاصران پروين در پي آن بودم كه زنان شاعر را بشناسم و نيز دريابم كه چرا بسيار سخنان كه مردان توانند گفت بر زنان روا نيست آيا اين ناروايي از سرشت زنان بر مي خيزد يا از ديد جامعه؟ به واقع هم از اين است هم از آن جايي كه سخنان سنگين و متين و والالي پروين ر برنتابند تنها براي آنكه او زن است به نمونه كتاب «تهمت شاعري» آقا گركاني كه پيامش اين است كه يك زن نمي تواند اين همه تواانا باشد . دو بيت پروين در پاسخ گويي به مدعيان:



    • از غبار فكر باطل پاك بايد داشت دل مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضل اين معما گفته نيكوتر كه پروين مرد نيست
    • تا بداند ديو كاين آيينه جاي گرد نيست اين معما گفته نيكوتر كه پروين مرد نيست اين معما گفته نيكوتر كه پروين مرد نيست

    اين دو بيت چهاردهمين و آخرين نمونه شعر از اشعار پروين در دوره دوم مجله بهار است كه از سال 1339 هـ ق آغاز شده و آخرين شماره اش در 1341 هـ ق است در آن زمان پروين 14 - 15 ساله است.

    شعر زن دير باور مي شود

    در حالي كه در 1314 ش همزمان با چاپ اول ديوان پروين چاپ دوم اشعار استاد محمد حسين شهريار كه همسال پروين است در دسترس خواهندگان قرار گرفته است. (روزنامه ايران 28 مرداد 1314 طبع دوم ديوان شهريار منتشر شد. قيمت 5 ريال كتابخانه خيام).
    نويسندگان تذكره و شرح حالها همگي با احترام و تواضع از او ياد كرده اند و توانايي در گفتار و سخنان خردآميزش را ستوده اند.
    در كتاب گرانقدر «الذريعة» دانشمند بزرگ و سخت كوش شيخ آقا بزرگ تهراني او را چنين شناسانده : «ديوان اعتصامي پروين اعتصامي بنت ميرزا يوسف خان اعتصامي پروين كانت شاعرة‌فاضلة‌اديبة‌تربت في بيت علم و تعلمت العربية‌و الا نگليزية‌و لها شعر رقيق ماتت في شبابها اربع سنين بعد موت ابيها 1320 ش 1360 ق لها «زاغ و طاووس » و « جوان و پير» قال سالار حيدري في تاريخ فوتها تاريخ فوت هجري جستم ز حيدري گفت:
    مرده اديبه پروين اعتصامي 1360 (جلد 9 الذريعه قسمت 1)
    از سخنان پروين در كتابهاي درسي (پيش از انقلاب ) بسيار آمده بود. در كتاب سال او دبيرستان (سال 1335 چاپ امير كبير) تاليف آقايان خزائلي نيرسينا و سادات ناصي 82 بيت از اشعار پروين وجود داشت وكتاب ديگري همان سال و همان كلاس (انتشارات كيهان) شرح حال پروين را در 20 سطر آورد اما به اشتباه مرگ او را سوم فروردين ذكر مي كند.
    اين اشتباه ها در سال ومحل تولد در كتابهاي ديگر از جمله در رياحين الشريعه ذبيح الله محلاتي نيز به چشم مي خورد كه او رامتولد سال 1320 ق مي دانند و كتاب چاپ 4 جلد 4 ص 74-79
    ادبيات معاصر رشيد ياسمي تولد او را 1328 ق در تهران ضبط كرده است.
    به گمان نگارنده پس از آموزش پدر و بررسي سخن متقدمان آدب پارسي بيشترين چيزي كه در روح پروين و پرورش انديشه او كارساز بود روزنامه و مجلات ادبي زمان او بودند به نظر مي رسد او الفبا را با مطالعه دوره اول مجله بهار آموخت و در باغ جان كاشت و سپس به گل نشاند و سرود. اشعار پروين در دوره دوم اين مجله منعكس است از جمله اي مرغك ، ذره گوهر و سنگ ، صاعقه ما ستم اغنياست، اشك يتيم ، سعي و عمل ، كودك آرزومند ( دي مرغكي به مار خود گفت تا به چند...) ، و نيز اين چند بيت:



    • وظيفه زن و مرد اي حكيم داني چيست؟ چون ناخداست خردمند كشتي اش محكم به روز حادثه اند يم حوادث دهر هميشه دختر امروز مادر فرداست ز مادر است ميسر بزرگي پسران
    • يكي است كشتي و آن ديگري است كشتيبان دگر چه باك ز امواج و ورطه و طوفان اميد سعي و عملهاست هم از اين هم از آن ز مادر است ميسر بزرگي پسران ز مادر است ميسر بزرگي پسران

    نا گفته نماند كه اين ابيان بخشي از قصيده « فرشته انس» است كه در ديوان پروين موجود است. علاون بر اينها انرزهاي من (گويند عارفان هنر و علم كيمياست) چند بيت از يك غزل (سوي بتخانه مرو ، پند برهمن مشنو) مادردورانديش (با مرغكان خويش چنين گفت ماكيان) خزان (دگر باره شد از تاراج بهمن) و اندوه فقر( با دوك خويش پيرزني گفت وقت كار) نيز در مجله بهار چاپ شده است.
    به انضمام آن دو بيتي كه خودرا معرفي مي كند و مي گويد:« مرد پندارند پروين را چه برخي اهل فضا...»
    اولين شعر پروين در دوره دوم مجله بهار« اي مرغك» است كه با زباني ساده و بياني دلنشين مي گويد:



    • اي مرغك خرد ز آشيانه تا كي حركات كودكانه؟ رام تو نمي شود زمانه منديش كه دام هست يا نه شد روز به فكر آب و دانه از لانه برون مخسب زنهار از لانه برون مخسب زنهار
    • پرواز كن و پريدن آموز در باغ و چمن چمدن آموز رام از چه شدي؟ رميدن آموز بر مردم چشم ديدن آموز هنگام شب آرميدن آموز از لانه برون مخسب زنهار

    اين شعر بلند با هر شش بندش به چاپ رسيده است و شر تعليمي با مقدمه و موضوع و نتيجه است كه با توصيفي كامل لحظه به لحظه و مرحله به مرحله را بيان مي كند آن هم به صورت شناخت تجربه اي و عيني (نه صرفاً ذهني وتصوري) با كلماتي در خور سن و سال تصويرگري حركات و نمايش زمان و نتيجه گيري مناسب كه به راستي در خور پرورده چارده ساله باغ اعتصام الملك است.
    بنياد بسياري از اشعار پروين مطالب و مقالات و داستانهاي اين دو دوره مجله بهار است . براي نمونه شعر «جولاي خدا» بي شك از مقاله بريزيان به نام « عزم و نشاط عنكبوت» در دوره دوم صفحه 435 تاثير پذيرفته است اما مايه شعر و استخوان بندي آن راسوره عنكبوت در قرآن ساخته است. سراسر اين سوره بيدار باش به انسان است و آگاه كردن او با ذكر و ياد كرد. امتهاي گذشته و پيامبران پيشين و دعوت به پويش و پويايي جستجو و يافتن خدا و نشانه هاي او.



    • علم ره بنمودن از حق پا زما در تكاپوييم ما در راه دوست كارفرما او و كار آگاه اوست
    • قدرت و ياري از او يارا زما كارفرما او و كار آگاه اوست كارفرما او و كار آگاه اوست

    مجله دانشكده به مديريت استاد ملك الشعراي بهار و مطالب و اقتراحهاي آن مايه بعضي از اشعار پروين است « گوهر اشك» كه در سال دوم مجله مهر تير ماه 1313 شماره 2 چاپ شده (يك سال پيش از چاپ ديوان ) از آن جمله است.



    • آن نشنيديد كه يك قطره اشك گاه در افتاد و زماني دويد گاه نهان گشت و گهي شد پديد سرخ نگيني به سر راه ديد گفت : مرا با تو چه گفت و شنيد من گهر ناب و تو يك قطره آب
    • صبحدم از چشم يتيمي چكيد گاه درخشيد و گهي تيره ماند عاقبت افتاد به دامان خاك گفت كه اي ؟ پيشه ونام تو چيست؟ من گهر ناب و تو يك قطره آب من گهر ناب و تو يك قطره آب

    در شماره اول مجله دانشكه مقاله اي وجود دارد كه ممكن است مايه اين اشعار باشد « اشك خون دو قطره يكي سفيد ، شفاف ، نيمه گرم، ديگري قرمز، تيره ، سرد مژگان دختر خردسالي آويزان دومي قطره خوني به شكل نگين انگشتري يا قوتين بر روي سينه جواني واقع اين دو قطره با هم گفتگو مي كنند ما هر دو يك چيز بودم دو تا بودن ناممان به واسطه اختلاف رنگ بود ما هر دو عشق بوديم آري ، آري عشق ( از ع . تلگرافي زاده).
    ديگر مجله شوق با مديريت مرحوم سعيد نفيسي و ارمغان با مديريت مرحوم وحيد دستگردي و مجله تعليم و تربيت و غيره در سال 1314 مجله تعلميم و تربيت گزارش مي دهد اعطاي مدال و نشان بنابر پيشنهاد اداره تعليمات ولايات شوراي عالي معارف خانم پروين اعتصامي و آقاي مجد العلي بوستان به اخذ نشان سوم علمي و آقاي پروفسور لنگ استاد سابق دانشسراي عالي به اخذ نشان دوم علمي نايل گرديدند.
    ( مجله تعليم و تربيت سال 5-1314 صفحه 653-654 شماره 11-12 ) پروين نمي پذيرد و اين از هوشياري و آگاهي اوست چون دام را بادانه مي بيند و به دام نمي افتد و ارج و بهاي خويش را به اين پشيز سودا نمي كند.
    نشان به مناسبت شعر « زن در ايران » اهدا شده بود و چه به جا بازپس فرستاده شده كه به راستي در خور او نبود و او را كم نگريسته بودند

  3. این کاربر از fandak بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #283
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    54

    پيش فرض درخواست - انقلاب

    سلام دوستان.
    من درباره ی انقلاب ایران و یا وقایع تاریخی سیاسی ایران ( مثل تحریم تنباکو ...) دنبال مطلب می گردم ولای چیزی پیدا نکردم.
    از دوستان هرچه دارید در این مورد برایم لطفا بگذارید و معرفی کنید.

    مرسی

  5. #284
    آخر فروم باز fandak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,577

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    من درباره ی انقلاب ایران و یا وقایع تاریخی سیاسی ایران ( مثل تحریم تنباکو ...) دنبال مطلب می گردم ولای چیزی پیدا نکردم.
    از دوستان هرچه دارید در این مورد برایم لطفا بگذارید و معرفی کنید.

    مرسی
    انقلاب اسلامي ايران و جنبش‏هاي جهان اسلام

    پژوهشگر: مرتضي شيرودي
    چکيده:

    بسياري از صاحب‏نظران و پژوهشگران، معتقدند كه انقلاب اسلامي ايران يكي از عوامل مهم و تأثيرگذار در پيشبرد روند بيداري و آگاهي مسلمانان و افزايش فعاليت‌هاي مؤثر اسلامي در جوامع مسلمانان بوده است. از اين رو، مقاله حاضر مي‏كوشد، به برخي از اين آثار اشاره كند.
    بسياري از صاحب‏نظران و پژوهشگران، معتقدند كه انقلاب اسلامي ايران يكي از عوامل مهم و تأثيرگذار در پيشبرد روند بيداري و آگاهي مسلمانان و افزايش فعاليت‌هاي مؤثر اسلامي در جوامع مسلمانان بوده است. از اين رو، مقاله حاضر مي‏كوشد، به برخي از اين آثار اشاره كند. براي دست‏يابي به اين هدف، در آغاز به وجوه مشتركي كه زمينه تأثيرگذاري متقابل انقلاب اسلامي و جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر را فراهم مي‏آورد، اشاره شده است. اين در حالي است كه وجوه افتراقي نيز بين آنها وجود دارد، كه آثار مثبت تأثيرگذاري متقابل را كاهش مي‏دهد. پس از آن، بازتاب انقلاب اسلامي در بعد سياسي و فرهنگي بر جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر مورد بررسي قرار مي‏گيرد و در پايان، يك نمونه، از نمونه‏هاي زيادي كه نشان از تأثيرپذيري انقلاب اسلامي دارد؛ يعني حزب‏الله لبنان مورد استناد قرار مي‏گيرد.
    مقدمه

    اقبال لاهوري در كتاب فلسفه خودي پيش‏بيني مي‏كند كه تهران در آينده قرارگاه مسلمانان خواهد شد.(2) همين طور هم شد و پس از انقلاب اسلامي، ايران به صورت ام‏القراي اسلام در آمد.(3) حتي ايران مي‏تواند به علت موقعيت منحصر به فرد، منابع عظيم و بي‏پايان انرژي، ابزار فرهنگي و اعتقادي نيرومند(4) پا را از اين فراتر گذارد و به مركز سامان‏دهي تمدن نوين اسلامي درآيد؛ زيرا انقلاب اسلامي ايران، در پيدايش، در كيفيت مبارزه و در انگيزه... از ساير انقلاب‌ها جداست،(5) و از اين رو، مي‏تواند در پيامدها و دستاوردها نيز، متمايز و پيشروتر از ساير انقلاب‌ها باشد و البته اين ويژگي‌ها، ريشه در دين و باورهاي برخاسته از مذهب دارد. به عبارت ديگر، اين انقلاب بر آمده از مذهب، به احياي دين و تجديد حيات اسلام در ايران و جهان مدد رساند كه يكي از ابعاد آن، تولد و تداوم بخشي به حيات جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر در دو دهه اخير است. به اين دليل، چند سؤال در اين‏باره پيش روي ماست، از جمله:
    1 ـ چرا انقلاب اسلامي ايران بر جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر تأثير گذاشت ؟
    2 ـ انقلاب‏اسلامي‏ايران، چه تأثيراتي بر حركت‌هاي سياسي‏اسلامي‏معاصرگذاشت؟
    3 ـ ميزان تأثيرگذاري انقلاب اسلامي بر نهضت‏هاي سياسي اسلامي چقدر است ؟
    اين مقاله در صدد است، به اين سؤالهاي سه‏گانه پاسخ گويد.
    بسترهاي تأثيرپذيري جنبش‏هاي اسلامي از انقلاب اسلامي

    در پاسخ به اين سؤال كه چرا انقلاب اسلامي ايران بر جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر تأثير گذاشت ؟مي‏توان به موارد مشترك فراوان موجود بين انقلاب اسلامي ايران و آن جنبش‏ها اشاره كرد. از اين وجوه يا زمينه‏هاي مشترك كه از آنها به عنوان عوامل همگرايي يا عناصر همسويي و همرنگي نيز مي‏توان ياد كرد، عبارتنداز:
    1 ـ ايده واحد: از آنجا كه انقلاب اسلامي ايران، يك انقلاب شيعي است، همانند هر جنبش اسلامي ديگر، بر پايه وحدانيت خدا (لااله‏الاالله) و رسالت پيامبر اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله (اشهدان‏محمدارسول‏الله) بنا شده است، كعبه را قبله آمال و آرزوهاي معنوي خود مي‏داند، قرآن را كلام خداوند سبحان و آن را منجي بشريت گمراه تلقي مي‏كند، و به دنياي پس از مرگ و قبل از آن، به صلح، برادري و برابري ايمان دارد(6) همانگونه كه امام خميني رحمه‏الله فرمود:
    «در كلمه توحيد كه مشترك بين همه است، در مصالح اسلامي كه مشترك بين همه است، با هم توحيد كلمه كنيد.»(7)
    البته ويژگي كاريزمايي امام خميني(ره)و مواضع ضداستعماري وي كه بيشتر مسلمانان جهان بر آن اتفاق نظر دارند را مي‏توان بر تأثير متقابل انقلاب اسلامي و جنبش‏هاي اسلامي افزود.(8)
    2 ـ دشمن يكسان: انقلاب اسلامي و جنبش‏هاي اسلامي داراي دشمن مشتركند. اين دشمن مشترك كه همان استكبار جهاني به سركردگي آمريكا(شيطان بزرگ)و اسرائيل(غده سرطاني) است، همانند كفار قريش، مغولان وحشي،صليبيون‏مسيحي، استعمارگران اروپايي و صربهاي نژادپرست و... كيان اسلام را تهديد مي‏كند، در حالي كه انقلاب اسلامي با طرح شعار «نه شرقي و نه غربي» عَلَم مبارزه عليه دشمن مشترك جهان اسلام را به دوش گرفته است.(9) امام خميني رحمه‏الله در اين باره فرمود:
    «دشمن مشترك ما كه امروز اسرائيل و آمريكا و امثال اينهاست كه مي‏خواهند حيثيت ما را از بين ببرند، و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، اين دشمن مشترك را دفع كنيد.»(10)
    در عرصه دروني نيز، مسلمانان دشمن مشتركي دارند، اين دشمن مشترك، عقب‏ماندگي است و همين مسأله است كه تمامي كشورهاي جهان اسلام را در سطح كشورهاي جهان سوم باقي نگاه داشته است.
    3 ـ آرمان مشترك :انقلاب اسلامي ايران و جنبش‏هاي اسلامي معاصر، خواهان برچيده شدن ظلم و فساد و اجراي قوانين اسلام و استقرار حكومت اسلامي در جامعه مسلمانان و به اهتزاز در آوردن پرچم لااله‏الاالله در سراسر جهان از طريق نفي قدرت‌ها و تكيه بر قدرت لايزال الهي و توده‏هاي مردمند. به سخن امام خميني(ره)، در اين مورد توجه كنيد:
    «همه در ميدان باشند، با هم باشند، ما مي‏خواهيم حفظ اسلام را بكنيم، با كناره‏گيري نمي‏شود حفظ كرد، خيال نكنيد كه با كناره‏گيري تكليف از شما سلب مي‏شود.»(11)
    البته برخي از جنبش‏هاي سياسي اسلامي، تنها خواستار عمل به احكام اسلام در كشورهاي خود و برخي نيز در پي تشكيل يك حكومت مستقل، بدون تاكيد بر شكل اسلامي حكومت هستند.(12) از اين رو، مي‏توان گفت جنبش‏هاي اسلامي معاصر حيات خود را مديون انقلاب اسلامي‏اند؛ زيرا انقلاب اسلامي به اسلام و مسلمانان حياتي تازه بخشيد، آنها را از عزلت و حقارت نجات داد، بر ناتواني ماركسيسم، ليبراليسم و ناسيوناليسم در اداره و هدايت مسلمانان مهر تاييد زد و اسلام را به عنوان تنها راه حل براي زندگي سياسي مسلمين مطرح ساخت. شيخ عبدالعزيز عوده، روحاني برجسته فلسطين گفته است:
    «انقلاب خميني رحمه‏الله ، مهم‌ترين و جدي‌ترين تلاش در بيدارسازي اسلامي...ملتهاي مسلمان بود.»
    بنابراين، موجوديت و هستي سياسي جنبش‏هاي سياسي اسلامي به انقلاب اسلامي وابسته است. اين امر زمينه‏هاي لازم براي تأثيرپذيري جنبش‏هاي اسلامي از انقلاب اسلامي را فراهم آورده است.(13)
    4ـ وحدت‏گرايي : تأكيد انقلاب اسلامي و رهبري آن بر لزوم وحدت همه قشرها و همه مذهب‌هاي اسلامي در نيل به پيروزي در صحنه داخلي و خارجي، زمينه ديگر گرايش جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر به سوي انقلاب اسلامي است؛ چون، انقلاب اسلامي با الگوپذيري از اسلام ناب محمدي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله هيچ تفاوتي بين مسلمانان سياه و سفيد، اروپايي و غير اروپايي قائل نيست، بر جنبه‏هاي اختلاف برانگيز در بين مسلمين پاي نمي‏فشارد، بلكه با ايجاد دارالتقريب فِرَق اسلامي، برپايي روز قدس، صدور فتواي امام خميني(ره)عليه سلمان رشدي و برگزاري هفته وحدت و...در جهت اتحاد مسلمانان گام برداشته است. به همين دليل، طيف گسترده‏اي از گروه‏هاي غيرشيعي و حتي جنبش‏هاي آزادي‏بخش غيراسلامي، انقلاب اسلامي ايران را الگو و اسوه خود قرار داده‏اند.(14) بنابراين، جاي شگفتي نيست كه مسلمانان سني مذهب فلسطيني به نام و ياد امام خميني رحمه‏الله به عمليات شهادت طلبانه دست مي‏زنند. مجيب‏الرحمان شامي، روزنامه‏نگار پاكستاني در اين باره مي‏گويد:
    «تأثير بزرگ ديگر امام اين است كه گر چه ايشان يك رهبر شيعه بودند...با اين وجود مبلّغ جدايي نبودند، فرياد او براي اسلام بود.»(15)
    5 ـ مردم مداري :مردم‏گرايي انقلاب اسلامي، عاملي در گسترش انقلاب و پذيرش آن از سوي ملت‌هاي مسلمان بوده است. رهبري انقلاب 1357، بر اين باور بود كه بايد به ملت‌ها بها داد نه به دولت‌ها.
    همه آنچه كه بين ايران انقلابي و جهان اسلام وجود دارد، وجوه مشترك نيست. بلكه اختلاف‌ها و دشواري‌هايي نيز در اين باره به چشم مي‏خورد. از جمله:
    الف) تشيع اماميه:

    نسبت شيعيان به كل مسلمانان جهان، ده درصد است. آنها بجز در ايران و سوريه، حاكم بر قدرت سياسي نيستند، با اين كه در كشورهايي چون عراق و بحرين و احتمالاً در لبنان، اكثريت با شيعيان است. نوعي معارضه تاريخي بين شيعه و سني وجود داشته و دارد. البته تضاد تسنن وهابي و نزديكي تسنن سوري با انقلاب اسلامي بيشتر است و حتي تسنن متأثر از تصوف نيز، تضاد كمتري با شيعه دارد. سپاه صحابه در پاكستان و طالبان در افغانستان از مصاديق بارز مخالفين تشيع در جهان اسلامند. به هر روي، علي رغم وحدت‏خواهي و وحدت‏طلبي انقلاب ايران، تضاد اهل سنت با شيعه، بكلي از بين نرفته است.(16)
    ب) عرب و فارس :

    تعارض بين عرب و عجم، از آغاز ورود اسلام به ايران پديد آمد. بر پايه اين تعارض، خليفه دوم (عمر) سهم كمتري از بيت‏المال به ايرانيان مسلمان مي‏داد و ايرانيان مسلمان با عنوان موالي شناخته مي‏شدند كه وضعيتي بين برده و آزاد بود. اين تعارض، بعدها از سوي جريان‌هايي چون شعوبيه تشديد شد. عباسيان و امويان و نيز عثمانيان و صفويان،به نوعي ديگر اين معارضه را دامن زدند و جنگ عراق عليه ايران به عنوان جنگ قادسيه يا مهم‌ترين جنگ بين مسلمانان و ساسانيان و در واقع بين ايرانيان و عرب‌ها توجيه مي‏شد. به هر روي، آنان ايرانيان را مجوس مي‏دانستند و بر اين اساس، اعراب را برابر با اسلام و ايرانيان را مخالف با آن مي‏ديدند.(17)
    ج) صدور انقلاب اسلامي:

    برخي از شعارها و پيام‌هاي انقلاب اسلامي، مثل اين سخن امام رحمه‏الله «نهضت ما دارد توسعه پيدا مي‏كند و مي‏رود توي ملت‌ها...»(18) از سوي برخي به منزله قصد ايران براي مداخله در ساير كشورها و براندازي نظام‌هاي سياسي آنها تلقي شد. در حالي كه، يك سال بعد از سخن ياد شده، امام فرمود:
    «صدور با سرنيزه، صدور نيست. صدور آن وقتي است كه اسلام، حقايق اسلام، اخلاق اسلامي، اخلاق انساني، اين‏ها رشد پيدا كند.»(19)
    ايشان در جاي ديگر فرمود:
    «معناي صدور انقلاب ما، اين است كه همه ملتها بيدار شوند و همه دولت‏ها بيدار بشوند و خودشان را از اين گرفتاريهايي كه دارند...نجات بدهند.»(20)
    در مجموع، علي‏رغم همه دشواري‌هايي كه براي برقراري روابط ايران انقلابي و جهان اسلام و تأثيرپذيري متقابل آن دو وجود دارد، ولي وجوه مشترك آن دو، بسيار بيشتر است.
    تأثيرپذيري جنبش‏هاي اسلامي‏ از انقلاب اسلامي

    در پاسخ به اين سؤال كه انقلاب اسلامي ايران، چه تأثيراتي بر حركت‌هاي سياسي اسلامي معاصر گذاشت ؟به آثار متعدد و متنوع مي‏توان اشاره كرد. پرداختن به همه اين آثار، از حوصله اين مقاله خارج است. بنابراين، تنها به بخشي از اين بازتاب، در دو قسمت سياسي و فرهنگي اشاره مي‏كنيم:
    الف) انعكاس سياسي :

    در اين قسمت به پاره‏اي از بازتاب‌هاي سياسي در قالب سه مقوله «انتخاب اسلام به عنوان ايدئولوژي مبارزه»، «تلاش براي دست‏يابي به حكومت اسلامي» و «نقش انقلاب اسلامي بر حيات سياسي جنبش‏هاي اسلامي» مي‏پردازيم:
    يكي از مهم‌ترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران، تجديد حيات اسلام در جهان است. مقام معظم رهبري در اين باره فرمود:
    «علي‏رغم گذشت بيش از يك‏صدوپنجاه سال از برنامه‏ريزي مدرن و همه جانبه عليه‏اسلام،امروز در سراسر دنيا يك‏حركت‏عظيم‏اسلامي به‏وجود آمده‏است كه‏به‏موجب آن،اسلام در آفريقا،آسيا و حتي در قلب اروپا، حيات جديدي را بازيافته و مسلمانان به شخصيت و هويت واقعي خود پي‏برده‏اند.»(21)
    به بيان ديگر، عمر دوره‏اي كه اعتماد به نفس در ميان مسلمانان، بويژه در قشر تحصيل‏كرده آن از بين رفته و شمار فراواني از آنان، خواهان هضم‏شدن در هويت جهاني بوده و گذشته خود را به فراموشي سپرده بودند (و اگر توجهي به گذشته مي‏كردند از باب تفنن و سرگرمي بود) به پايان رسيد و انقلاب اسلامي آن اعتماد به نفسي كه روزگاري پشتوانه تمدن بزرگ اسلامي بود، احيا و بارور كرد.(22)
    اين تجديد حيات اسلام، آثار مختلفي را براي جنبش‏هاي اسلامي به ارمغان آورد. يكي از اين آثار، انتخاب اسلام به عنوان بهترين و كاملترين شيوه مبارزه است. سخنگوي «جهاد اسلامي» فلسطين در ملاقات با امام خميني رحمه‏الله در اين باره گفت:
    «انتفاضه، بارقه‏اي از نور و بازتابي از پيروزيهاي بزرگ انقلاب شماست؛ انقلابي كه بزرگترين تحول را در عصر ما به وجود آورد.»(23)
    در حالي كه قبل از آن، اسلام در صحنه مبارزه عليه اسرائيل نقش چنداني نداشت.(24) چنين رويكردي به معناي كنارگذاشتن انديشه‏هاي غيرمذهبي به ويژه ناسيوناليسم، ليبراليسم و كمونيسم و دور ريختن انديشه جبري بودن سرنوشت انسان بود كه همگي در نجات ملل اسلامي از چنگال استبداد داخلي و خارجي ناتوان بودند. به عقيده شيخ عبدالله شامي، يكي از رهبران مبارز فلسطيني «پس از انقلاب اسلامي ايران، مردم فلسطين دريافتند كه براي آزادي، به قرآن و تفنگ نياز دارند.» اين در حالي است كه براي چند دهه، مشي حركتهاي انقلابي، اغلب در اختيار گروه‏هاي ماركسيستي بود.به هر روي، انقلاب اسلامي، تاكيدي بر بعد سياسي اسلام بود و از آن پس، در برخي از كشورها، سازمانهاي مخفي شكل گرفت و مبارزه مسلحانه بر پايه اسلام، ساماندهي شد.(25)
    روي آوردن به مبارزه بر اساس اسلام، تنها نتيجه تجديد حيات اسلام كه آن را برخي اصول‏گرايي يا بنيادگرايي اسلامي مي‏نامند، نيست. بلكه در گرايش جديد (اسلام؛ تنها راه حل)، برداشت نوين و تازه‏اي از اسلام صورت گرفت كه در آن مسلمين به ايستادگي، مقاومت پافشاري براي نيل به حقوق خويش تشويق شده‏اند. روزگاري اين كار، از سوي حسن‏البناء و سيدقطب در جنبش اخوان المسلمين انجام مي‏شد، ولي انقلاب اسلامي، اسلام انقلابي رابه صورت جديتر درآورد و مطرح ساخت. البته اين ستيزه‏جويي انقلابي، تنها به معناي روي آوردن به اسلحه نخواهد بود؛ چون در آن شيوه‏هاي مسالمت‏آميز، مشابه آنچه حزب اسلام‏گراي رفاه در تركيه برگزيد نيز، ديده مي‏شود.(26)
    نظام اسلامي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران شكل گرفت، به صورت بهترين الگو و مهمترين خواسته سياسي مبارزان مسلمان درآمد. يكي از رهبران مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در اين باره گفت:
    «ما در آن موقع مي‏گفتيم، اسلام در ايران پيروز شده است، و به زودي به دنبال آن در عراق نيز پيروز خواهد شد. بنابراين، بايد از آن درس بگيريم و آن را سرمشق خود قرار دهيم.»(27)
    يا فتحي شقاقي، دبير كل شهيد جنبش جهاد اسلامي فلسطين مي‏نويسد:
    «بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، نخستين مركز جهاد اسلامي فلسطين در نوار غزه فعال شد. ظهور امام خميني رحمه‏الله بر روي روشنفكران فلسطيني مؤثر واقع شد و سبب گرديد كه آنها در جستجوي راه‏هايي براي اعمال تعليمات امام خميني رحمه‏الله در صحنه فلسطين برآيند.»(28)
    به بيان ديگر، انقلاب اسلامي، حدود 5/1 ميليارد مسلمان را بر انگيخته و آنان را براي تشكيل حكومت‏الله در كره‏زمين به حركت درآورد.(29) اين رويكرد، در اساسنامه، گفتار و عمل سياسي جنبش‏هاي اسلامي سياسي معاصر به شكلهاي مختلفي مشاهده مي‏شود.
    علاقه جنبش‏گران مسلمان به ايجاد حكومت اسلامي به سه صورت ابراز شده است:

    1ـ برخي از گروه‏هاي اسلامي در جهان تسنن و تشيّع به صورت آشكار هراسي از مخالفت با دولتهاي نامشروع ندارند و به احاديثي كه اطاعت از حاكم اسلامي را در هر شرايط لازم دانسته، چندان توجهي نمي‏كنند، بلكه خواهان استقرار حكومت اسلامي و يا نظام مصطفي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله در كشورشان شده‏اند،و آن را برخي از گروه‏ها در اساس‏نامه (مانند مجلس اعلاي انقلاب عراق)و يا در اعلاميه‏هاي خود(مانند حزب‏الدعوه)و...مطرح كرده‏اند. البته برخي از جنبش‏هاي اسلامي(مانند كشمير و افغانستان) دست‏يابي به استقلال سياسي را اولين هدف خود، قبل از تأسيس حكومت اسلامي قرار داده‏اند.(30)
    2ـ بعضي از گروه‏هاي اسلامي ديگر با طرح لزوم اجراي شريعت اسلامي(مانند نهضت جمعيت ارشاد اسلامي مصر) و يا با ترجمه كتاب حكومت اسلامي امام خميني(ره)(مانند اليسارالاسلامي مصر)و يا با تأكيد بر جمهوري اسلامي ايران به عنوان تنها راه‏حل (مانند جبهه نجات اسلامي الجزاير)(31) و...علاقه‏مندي خود را براي برپاكردن يك حكومت اسلامي ابراز كرده‏اند. آيت‏الله محمدباقرصدر هم قبل از شروع جنگ تحميلي در تلاش بود، رژيم عراق را سرنگون و يك حكومت اسلامي به شيوه حكومت ايران؛ يعني جمهوري اسلامي برپايه ولايت فقيه به وجود آورد.در قيام 1370 / 1991 م. شيعيان عراق، ميل به تأسيس حكومت اسلامي در راديو صداي انقلاب عراق به گوش مي‏رسيد.(32)
    3ـ برخي از حركتهاي ديگر اسلامي، خويش را از دايره تنگ ناسيوناليسم خارج كرده و خواهان برپايي يك نظام اسلامي برپايه امت واحد مسلمان از خليج فارس تا اقيانوس اطلس شده‏اند. (مانند رابط الدعوه‏الاسلاميه در الجزاير) و يا اين كه بر اساس اصل ولايت فقيه و قبول آن، از رهبري انقلاب اسلامي ايران پيروي مي‏كنند. اين گروه‏ها خود، دوگونه‏اند دسته‏اي كه از لحاظ عقيدتي و مذهبي خود را مقلد رهبري انقلاب اسلامي ايران مي‏دانند(مانند جنبش امل در لبنان) و دسته‏اي كه هم از لحاظ سياسي و هم مذهبي از رهبري انقلاب اسلامي ايران تبعيت مي‏كنند(مانند جنبش حزب‏الله لبنان).(33)
    گروه‏ها و سازمانهاي اسلامي مذكور، براي نيل به يك نظام مبتني بر اسلام، شيوه و روشهاي مختلفي را در پيش گرفته‏اند. برخي تنها از طريق اقدام قهرآميز و مسلحانه(مانند حزب‏الله حجاز) و (جنبش آزاديبخش بحرين) در صدد نابودكردن رژيم حاكم هستند. در نقطه مقابل، گروه‏هايي قرار دارند كه شرايط فعلي را براي دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمي‏دانند و با توسل به شيوه‏هاي مسالمت‏آميز از قبيل شركت در انتخابات پارلماني در پي تغيير نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گراي رفاه). اما گروه‏هاي ديگري هم وجود دارند كه به هر دو روش پايبندند، جنبش حزب‏الله نمونه‏اي از اين گروه است كه در مصاف با اسرائيل و حكومت ماروني لبنان و به منظور استقرار حكومت اسلامي به دو روش متمايز و در عين حال مكمل هم؛ يعني جنگ با اسرائيل و شركت در انتخابات مجلس روي آورده است.(34)
    برخي از گروه‏هاي اسلامي سياسي، تولد و موجوديت خود را مديون انقلاب اسلامي‏اند. اين گروه‏ها خود بر دو دسته‏اند: دسته‏اي كه از يك جنبش اسلامي غيرفعال پيشين منشعب شده‏اند (مانند امل اسلامي از جنبش امل و جنبش جهاد اسلامي از اخوان‏المسلمين فلسطين؛ در واقع بلافاصله پس از پيروزي انقلاب اسلامي، نخستين مركز جهاداسلامي فلسطين در نوار پديد آمد.)(35) و دسته‏اي كه وابسته به جنبشي و گروهي نبوده‏اند، بلكه موجود و پديده‏اي جديدند. (مانند نهضت اجراي فقه جعفري پاكستان)اگر چه دسته اخير بيش از دسته نخست، مدافع و متأثر از انقلاب اسلامي است، اما همه اين گروه‏ها در دفاع از انقلاب اسلامي ايران، پيروي از رهبري آن و نيز الگو قراردادن آن اشتراك نظر دارند.
    بعضي ديگر از گروه‏ها و جنبش‏هاي سياسي اسلامي به تأثير از تجديد حيات اسلام كه از ثمرات انقلاب اسلامي ايران در قرن اخير است، از حالت ركود، رخوت و انفعال خارج شده‏اند و با نيرو و سازماندهي جديدي، به مبارزه نظامي و سياسي عليه حكومت و دولتهاي حاكم پرداخته‏اند؛ مثلاً حركت اسلامي در دانشگاه‏هاي النجاعع، بيرزيت، غزه، بيت‏المقدس و الخليل، به نحو چشمگيري پس از انقلاب اسلامي گسترش و توسعه يافت(36) و يا فعاليت گروه جماعة‏المسلمين كه حضوري محدود در نوار غزه داشت، در پي انقلاب اسلامي ايران و نيز به دنبال احكام صادره از سوي دادگاه نظامي رامله عليه اعضاي آن، افزايش پيدا كرد.(37) بخشي از اين گروه‏ها، تنها به افزايش حجم فعاليتهاي خود اقدام كرده‏اند و در روند مبارزه به شيوه‏هاي مسالمت‏آميز توجه دارند. بخشي ديگر بر شدت و حجم تلاشهاي ضد دولتي خود افزوده‏اند و با تكيه بر روشهاي مسلحانه در صدد نابودي رژيمهاي حاكم هستند. سازمان انقلاب اسلامي جزيرة‏العرب از گروه نخست و جبهه اسلامي سوريه از گروه دوم محسوب مي‏شوند.
    انقلاب اسلامي ايران در تحرك سياسي آن دسته از جنبش‏هاي به ظاهر اسلامي كه هيچ‏گونه و يا كمترين علقه‏اي به انقلاب اسلامي ندارند هم، به شكل ديگري مؤثر بوده است.اين گروه‏ها كه با تولد انقلاب اسلامي و به منظور مقابله با آن متولد شده و يا گسترش يافته‏اند، با كمك دولتها و اشخاص مخالف انقلاب اسلامي و بويژه با پشتيباني و حمايت مالي دولتهايي چون دولت پادشاهي عربستان سعودي شكل گرفته‏اند. وهابيت در پاكستان، «ساف» در فلسطين اشغالي و سازمان پيكار اسلامي در عراق، نمونه‏هايي از اين گروه‏ها به شمار مي‏روند. به همين جهت، بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، صف اسلام سازشكار (اسلام آمريكايي)از صف اسلام ناب محمدي(ص) كاملاً جدا شده است. از اين رو، كشورهاي عربي مسلمان براي جلوگيري از ظهور قيام مردمي متأثر از انقلاب اسلامي، تلاش زيادي را براي بهبود بخشيدن به وضع اقتصادي و تظاهر به اسلام آغاز كرده‏اند.(38)
    انقلاب اسلامي، نقشي را كه علما مي‏توانند در جهاد در راه خدا، بر عهده بگيرند، بخوبي نشان داده است. همانند انقلاب اسلامي، علمايي كه در خارج از ايران به سر مي‏برند و از فعاليتهاي نهضت اسلامي در مناطق خويش حمايت كرده‏اند، احترام بيشتري كسب نموده‏اند. اكنون جوانان انقلابي براي گرفتن رهنمود، به سوي علما روي آورده‏اند. به علاوه، با علاقه‏مند شدن روز افزون جوانان انقلابي جهت فراگيري علم به طريق سنتي اسلامي، جوانه‏هاي نسل جديدي از علماي آينده كه انقلابي‏تر خواهند بود، بتدريج پديدار گرديده است.
    به هر روي، در بيشتر كشورهاي اسلامي، دانشجويان و جوانان به عنوان سربازان انقلاب محسوب مي‏شوند. شاه ايران، قبل از مرگ اعتراف كرد كه يكي از بزرگترين اشتباهاتش اين بود كه اجازه داد، دانشجويان جوان به انقلاب بپيوندند، و اين حركتي است كه الان به تأثير از انقلاب اسلامي، در خارج از ايران پديد آمده و حكام قادر به جلوگيري از آن نيستند. در واقع، امروزه دانشگاه‏ها و مدارس عالي در سرتاسر جهان اسلام، مركز فعاليتهاي نهضت اسلامي است.(39)
    ب) تأثير فرهنگي :

    امور فرهنگي از آن جهت مهم هستند كه پايه و اساس امور سياسي و حركتهاي سياسي را فراهم مي‏آورند. به ديگر سخن، امور فرهنگي زمينه‏ساز امور سياسي‏اند؛ به همين دليل، رنگ وبوي سياسي به خود مي‏گيرند و در مقوله سياسي، شايستگي مطرح شدن را مي‏يابند. از اين رو، در اين بخش، صرفا چند مقوله فرهنگي بازگشت به ارزشهاي مبارزه اسلامي، پيروي شعائر و شعارهاي انقلابي ايران و... را مطرح مي‏كنيم. البته ذكر اين چند مورد به معناي آن نيست كه ساير امور فرهنگي بي اهميت است.
    انقلاب اسلامي ايران ارزشهاي فرهنگي نويني را در مبارزه سياسي جنبش‏هاي اسلامي مطرح كرد. يكي از اين ارزشها، گرايش به جهاد است. جنبش‏هاي اسلامي پس از انقلاب اسلامي ايران، جهاد، شهادت و ايثار جان را به عنوان اصول اساسي پذيرفته‏اند.
    انقلاب اسلامي ايران ارزشهاي فرهنگي نويني را در مبارزه سياسي جنبش‏هاي اسلامي مطرح كرد. يكي از اين ارزشها، گرايش به جهاد است. جنبش‏هاي اسلامي پس از انقلاب اسلامي ايران، جهاد، شهادت و ايثار جان را به عنوان اصول اساسي پذيرفته‏اند. به بيان ديگر، اصولي چون جهاد، شهادت و فداكاري كه سمبل حركتهاي انقلابي شيعيان و شعار انقلاب اسلامي بود، به عنوان اصول اساسي مبارزه پذيرفته و به صورت تكليف و فريضه ديني جلوه‏گر شد. سخنگوي جنبش جهاد اسلامي فلسطين در ديدار با امام رحمه‏الله و در خطاب به ايشان گفت:
    «با ظهور انقلاب شما، ملت مسلمان و بزرگ ما فهميد كه راهش، راه جهاد و مبارزه است.»
    شيخ اسعد تميمي يكي از رهبران فلسطيني در اين باره گفت:
    «تا زمان انقلاب ايران، اسلام از عرصه نبرد غايب بود، حتي در عرصه واژگان؛ مثلاً به جاي جهاد از كلماتي چون نضال و كفاح استفاده مي‏شد.»(40)
    البته جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر، اين كلمات را به شكل‏هاي مختلفي چون عمليات شهادت طلبانه(مثل فلسطين)و يا مبارزه مسلحانه و جنگ(مانند افغانستان) به كار گرفته‏اند.(41)
    مردمي بودن كه يكي از ويژگيهاي انقلاب اسلامي ايران است، در جنبش‏هاي سياسي اسلامي راه يافته است. به عبارت ديگر، اين جنبش‏ها دريافته‏اند كه اسلام توانايي بسيج توده‏هاي مردم را دارد. بر اين اساس، آنها از اتكا به قشر روشن‏فكر به سوي اتكا به مردم گرايش يافته‏اند و در نتيجه پايگاه مردمي خود را گسترش داده‏اند؛ مثلاً هسته اصلي مبارزه در فلسطين را روحانيون، دانشجويان، جوانان و نوجوانان تشكيل مي‏دهند. به هر روي، پس از انقلاب اسلامي ايران، جنبش‏ها مبارزات خود را به صورت مردمي پي مي‏گيرند. به عقيده دكتر حسن الترابي رهبر جبهه اسلامي سودان، انقلاب اسلامي، انديشه كار مردمي و استفاده از توده‏هاي مردم را به عنوان هديه‏اي گران‏بها، به تجارب دعوت اسلامي در جهان اسلام عطا كرد. گرايش به انديشه كار مردمي، جنبش‏هاي اسلامي را به سوي وحدت‏طلبي مذهبي و قومي سوق داد؛ به عنوان مثال، يكي از مواد بيانيه شش ماده‏اي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، بر وحدت اسلامي تكيه دارد. در مجموع، اين امر، جنبش‏هاي اسلامي سياسي را از اختلاف و تفرقه دور ساخته و آنها را از تشكيلات قويتر، امكانات وسيعتر، حمايت گسترده‏تر و پايداري بيشتر برخوردار ساخت.(42)
    شكل ديگر تأثيرات انقلاب اسلامي ايران بر جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر، به تقليد شعارهاي انقلاب اسلامي از سوي جنبش‏گران مسلمان بر مي‏گردد؛ مثلاً، در سال 1358، شيعيان احساء در عربستان سعودي، براي نخستين بار مراسم زيارت عاشورا را در ملأ عام بر پا كردند.(43) شعار مردم مسلمان معترض تركيه، قبل از كودتاي 1359 آن كشور، استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي بود. شهروندان كابل برفراز بام منازل خود فرياد الله‏اكبر سر مي‏دادند، در پلاكاردهاي مسلمانان مصر شعار لاشرقيه و لاغربيه ديده شده است. مردم كشمير در راهپيمايي دويست هزار نفري 1369 شعار الله‏اكبر و خميني رهبر را مطرح كردند. جهاد اسلامي فلسطين بر آن است كه فلسطيني‏ها همان شعارهايي را سر مي‏دهند كه انقلاب اسلامي منادي آن بود. آنها فرياد مي‏زنند: لااله‏الاالله، الله‏اكبر، پيروزي از آن اسلام است. در واقع، آنها شعارهاي قوم‏گرايي و الحادي را به يك سو انداختند و شعارهاي انقلاب اسلامي را برگزيدند. در سالهاي 1369تا1379 در خيابانهاي كيپ تاون آفريقاي جنوبي نداي الله اكبر، بسيار شنيده شد. اين، يادآور و مؤيد اين كلام رهبري انقلاب است كه فرياد الله‏اكبر مردم الجزاير بر پشت بامها درس گرفته از ملت انقلابي ايران است.(44)
    جنبش سياسي اسلامي معاصر به تأثير از انقلاب اسلامي ايران از مسجد سرچشمه مي‏گيرد و به مسجد و اماكن مقدسه ختم مي‏شود. حتي دانشجويان انقلابي، حركتهاي ضد دولتي خود را از مسجد دانشگاه‏ها سامان مي‏دهند. بدينسان، مساجد رونق تازه‏اي يافته‏اند و مرتب بر ساخت مساجد تازه افزوده مي‏گردد؛ به عنوان مثال، تعداد مساجدساخته شده در فلسطين طي سالهاي 1378 و 1379سه برابر سالهاي قبل از آن بود. همچنين برنامه‏هاي مساجد افزايش يافته، گفتگوهاي سياسي در مساجد زياد شده، گرايش به مسجد و نمازهاي جمعه و جماعت فزوني گرفته و مساجد بيش از گذشته به مركز مخالفتهاي ضد دولتي تبديل گرديده است. هسته‏هاي اصلي مبارزه از درون مساجد و با فكر و انديشه اسلامي شروع و گسترش يافت و مبارزات به شكلي مردمي و همه‏جانبه درآمد. به همين دليل، دومين مرحله انتفاضه كه در ماه‏هاي پاياني 1379 شكل گرفت، به انتفاضة‏الاقصي معروف است، قبل از آن نيز، به انتفاضه، انقلاب مساجد مي‏گفتند. شايد به اين علت، امام جماعت مسجدالاقصي مي‏گويد مسجد به صورت منبع الهام، ثبات و پيوستگي مبارزان فلسطيني عليه اشغال‏گران درآمده است. (45)
    از ديگر مظاهر انقلاب اسلامي ايران كه در پيروان جنبش‏هاي سياسي اسلامي معاصر ديده مي‏شود، حجاب است. با پيروزي انقلاب اسلامي، گرايش به حجاب اسلامي در اقصي نقاط جهان اسلام فزوني گرفت. حتي در برخي از كشورهاي اسلامي چون لبنان و الجزاير، چادر كه سمبل حجاب ايراني است، مورد استفاده قرار گرفت. در تركيه، علي رغم مخالفتهاي دولتي، رعايت حجاب رو به گسترش است. زنان فلسطيني گرايش بيشتري به حجاب پيدا كرده‏اند، در كنار آن، گرايش به نماز بيشتر شده، انتشار مجلات و نشريات اسلامي افزايش يافته و مشروب فروشيها و مراكز فساد و فحشا مورد حملات زيادي قرار مي‏گيرند. حجاب اسلامي، حتي تا دل اروپا هم نفوذ كرده است، به گونه‏اي كه گرايش به حجاب در مدارس فرانسه و مخالفت مكرر دولت اين كشور با حجاب، پديده‏اي به نام جنگ روسري را پديد آورده(46) و اينك، به منع استفاده از حجاب در مدارس و ادارات عمومي و دولتي فرانسه انجاميد.(47)
    يكي ديگر از آثار فرهنگي انقلاب اسلامي ايران بر حركتهاي اسلامي و سياسي معاصر، تظاهرات به سبك ايران است كه در برخي از كشورهاي اسلامي اتفاق افتاد؛ مثلاً، مردم شهرهاي عراق، چون نجف و كربلا در تأييد انقلاب اسلامي ايران و به تأسي از آن، در روز 23 بهمن 1357، تظاهراتي شبيه به ايران برپا نمودند. در پي آن، تظاهراتي به شكل ايران در شهرهاي كاظمين، الثوره، بغداد و دياله به رهبري آيت‏الله محمد باقر صدر برقرار شد. حتي در آغاز انتفاضه جديد مردم عراق؛ يعني در 1370، آنها همانند تظاهرات كنندگان ايراني مخالف شاه در سال‏هاي 1356 و 1357، شهر حلبچه را به خميني شهر نامگذاري كردند و كنترل شهرها را به دست گرفتند. شيعيان عربستان سعودي اندكي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در شهرهاي قطيف، صفرا، اباقيق، خنجي و شيهات دست به تظاهرات زدند. تظاهرات مشابهي در سال 1357 در شهرهاي قونيه، يوزكات و كوجائيلي تركيه صورت گرفت. اين روند، كم و بيش در سالهاي بعد نيز ادامه يافت.(48)
    شعارنويسي به شيوه مبارزان انقلابي ايران مورد توجه جنبش‏گران مسلمان است. به عنوان مثال، مردم مصر در مخالفت با رژيم مبارك، شعارهاي لااله‏الاالله، محمد رسول الله(ص) و آيات قرآن را بر روي شيشه اتومبيل مي‏نويسند. در نجف، شعارهايي از قبيل «بله به اسلام» و «نه به عفلق» بر روي ديوارها نوشته مي‏شد. در انتفاضه 15 شعبان 1370 عراق، شعار «النجدي يا ايران» به چشم مي‏خورد. علاوه بر آن، اعلاميه‏ها، سخنرانيها و پوسترها به شكل مشابه آنچه در ايران اتفاق افتاد، در كشورهاي اسلامي چاپ و انتشار مي‏يابد. هنوز در منطقه شيعه نشين بيروت؛ يعني ضاحيه، شعارهاي انقلاب اسلامي و تصاوير رهبري آن وجود دارد.(49)
    بازتاب انقلاب اسلامي، بررسي يك نمونه

    بهترين پاسخ به اين پرسش كه انقلاب اسلامي به چه ميزان بر جنبش‏هاي اسلامي معاصر تأثير گذاشته است؟ معرفي و توصيف مصاديق است. البته مصاديق متعددند، اما برخي از آنها داراي برجستگي بيشتري هستند. در اين مورد، لبنان و «حزب‏الله» برجسته‏ترين نمونه است. به بيان ديگر، حزب الله لبنان، هم در انديشه و ايدئولوژي تحت تأثير انقلاب اسلامي شكل گرفت و هم، به طور سازماني و معنوي مورد حمايت جمهوري اسلامي ايران است.(50)
    بين ايرانيان و لبناني‏ها، علقه‏هاي فراواني چون پيوندهاي تاريخي علما و مردم جبل عامل با ايران دوران صفويه، فعاليتهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي روحاني بلندآوازه ايراني، امام موسي صدر به عنوان رهبر شيعيان لبنان، تشكيلات بر جاي مانده از او؛ يعني جنبش امل، حضور شيعيان بسيار در لبنان، وجود دشمن مشترك(اسرائيل)، حمله اسرائيل به جنوب لبنان، كمكهاي انسان‏دوستانه جمهوري اسلامي ايران به محرومان لبناني، مهاجرت و سكونت دائم تعدادي از اتباع لبنان در ايران و... وجود دارد. اين پيوندها باعث شده است كه انقلاب اسلامي ايران بيش از هر جا در لبنان مؤثر باشد. اين تأثير در زمينه‏هاي متعددي مشاهده مي‏شود؛ در زمينه فرهنگي، تعداد زيادي از تصاوير بزرگ امام خميني(ره)و مقام معظم رهبري در نقاط مختلف لبنان به چشم مي‏خورد. بر روي ديوارهاي آن عكس شهدايي ديده مي‏شود كه جان خود را در راه مبارزه عليه آمريكا و رژيم صهيونيستي(دشمن شماره يك ايران) از دست داده‏اند. مردان با ظواهر اسلامي در خيابانها در رفت و آمد هستند. زنان ملبس به حجاب اسلامي‏اند و در اجتماعات عمومي، جايگاه زنان از مردان جداست و مردم لبنان از ايران به عنوان يك دولت انقلابي و اسلامي حمايت مي‏كنند.(51)
    در لبنان، حزب‏الله بيش از هر گروه سياسي اسلامي ديگر، تحت تأثير انقلاب اسلامي ايران قرار دارد. علاوه بر زمينه‏هاي مشترك موجود بين ايران و لبنان، انگيزه‏هاي ديگري موجب چنين تأثير شگرف شده است. اين انگيزه‏ها را مي‏توان در پذيرش رهبري انقلاب اسلامي به عنوان رهبر ديني و سياسي از سوي حزب‏الله و حمايت‏هاي ايران از حزب‏الله خلاصه كرد. همچنين حزب‏الله از لحاظ اقتصادي و اجتماعي با اعطاي كمك‏هاي تحصيلي به مستضعفان، توزيع داروي رايگان بين بيماران، تقسيم آب بين نيازمندان، ارائه خدمات درماني به محرومان (البته در پرتو حمايت ايران) بشدت فعال است. در عين حال از لحاظ نظامي از اسلحه و جنگ جدا نيست. بلكه برپايه اصل جهاد همواره آماده پاسخگويي به حمله احتمالي دشمن صهيونيستي است و در اين باره، اعضاي حزب‏الله لبنان براساس شعار اسلامي امام خميني رحمه‏الله ؛ يعني اسرائيل بايد از بين برود، قسم ياد كرده‏اند كه جنگ با اسرائيل را تا آخرين لحظه ادامه دهند. اساس مبارزه حزب الله لبنان با اسرائيل، چه در خاك لبنان و چه در درون فلسطين، از طريق نيروهاي انتفاضه، بر عمليات شهادت‏طلبانه استوار است و رهبر حزب الله همانند امام خميني رحمه‏الله نسبت به مؤثر بودن اين مبارزات در درون رژيم صهيونيستي بسيار خوش‏بين بوده و معتقد است كه تداوم اين مبارزات مي‏تواند در آينده، رژيم اشغالگر قدس را از لحاظ امنيتي دچار مشكل و سرانجام سقوط كنند.(52) در بعد فرهنگي، حزب‏الله شعارهايي را از انقلاب اسلامي به عاريت گرفته و سمبل‏هاي انقلاب اسلامي را سمبل خود مي‏داند. پيروزي حزب‏الله در دو دهه از فعاليتش عليه اسرائيل در مقايسه با فعاليت 40 و 50 ساله «ساف»، نشان از سودمندي استفاده از شعارهاي اسلامي و جهاد مقدس عليه اشغالگران و عدم اتكا به كشورهاي ديگر در مبارزه ضد اسرائيلي دارد.(53)
    حزب‏الله لبنان در بعد سياسي هم، بشدت از انقلاب اسلامي ايران الگو گرفته و برخلاف جنبش امل، رهبري انقلاب ايران را در دو بعد سياسي و مذهبي و بر پايه اصل ولايت مطلقه فقيه پذيرفته است. به همين جهت از مواضع منطقه‏اي و جهاني جمهوري اسلامي ايران حمايت به عمل مي‏آورد، و در پي تأسيس حكومت اسلامي مشابه جمهوري اسلامي در لبنان هستند. حسين موسوي رهبر جنبش امل اسلامي در اين باره مي‏گويد:
    «ما به جهان اعلام مي‏كنيم كه جمهوري اسلامي مادر ماست. دين‏ما،ملكه ما، خون ما و شريان حيات ماست.»(54)
    در مجموع مي‏توان گفت كه علت توفيق حزب‏الله دو چيز است: اولاً: به مبارزه رنگ اسلامي زد، شعارهاي اسلامي برگزيد، جهاد عليه اشغال‏گران را اعلام نمود، در حقيقت، اساس شكل‏گيري و مبارزات حزب الله، ايمان و اعتقاد بوده است. جايگاه ايمان و اعتقاد در حزب الله بر اصل مبارزه تقدم دارد.
    ثانيا: اعتماد اكثريت مردم لبنان، اعم از شيعه، سني و مسيحي را به دست آورده و هم اينك، تقريبا تمامي ملت لبنان، حزب الله را به عنوان سالمترين و قابل اعتمادترين جريان سياسي لبنان تلقي مي‏كنند. در واقع(55)، بدون اتكا به كشورهاي ديگر، مبارزه خود را اداره كرد و آن را به انجام رسانيد. هر يك از اين دو علت توفيق نيز، برگرفته از انقلاب اسلامي ايران است.
    نتيجه

    انقلاب اسلامي تلاشي براي زنده‏كردن خدا در محور حيات انسان و نيز، روشي براي زندگي فراتر از همه اختلافات ملي، قومي و مذهبي بود. به بيان ديگر، انقلاب اسلامي از انقلابهايي است كه حركت و آثارش در چارچوب مرزهاي يك كشور خلاصه نمي‏شود، بلكه ديدگاه فراملّي دارد. به همين جهت، بر روي ملتها حساس است و تمايل به فراگير شدن دارد. بنابراين، بر جنبش‏هاي اسلامي سياسي معاصر تأثير گذاشته و به آنان جرأت و جسارت مبارزه داده است و به آنان مي‏گويد اسلام به ملتي خاص تعلق ندارد و هدف آن، نجات محرومان و مستضعفان است. به هر روي، علت تأثير انقلاب اسلامي بر جنبش‏هاي جهان اسلام به وجوه مشتركي كه بين آن دو وجود دارد، بر مي‏گردد. اين وجوه، زمينه‏ها و بسترهاي اختلافي فيمابين را به حداقل رسانده است. جنبش‏هاي اسلامي به صور مختلف از انقلاب اسلامي متأثر شده‏اند، بخشي از اين تأثيرپذيري در ابعاد سياسي و برخي ديگر در ابعاد فرهنگي صورت گرفته است. نتيجه آن كه، انقلاب اسلامي چراغ رستگاري و نجات را بر افراشته است، البته اين كه مسلمانان، بويژه جنبش‏هاي اسلامي بتوانند از نور اين چراغ به هدايت و سعادت نايل آيند، به عوامل متعددي بستگي دارد كه مهمترين آن، اراده و تلاش آنها در چارچوب اسلام و با الگوگيري از انقلاب اسلامي است.
    1- عضو هيأت علمي پژوهشكده تحقيقات اسلامي و مدرس دانشگاه، محقق و نويسنده.
    2ـ فصلنامه راهبرد، ش 12، زمستان 1375، ص 8؛ محمدحسين مشايخ فريدني، اسرار خودي و رموز بي‏خودي علامه شيخ محمد اقبال لاهوري، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، تهران، 1358، ص 73 مقدمه.
    3ـ محمد جواد لاريجاني، مقولاتي در استراتژي ملي، ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1369، ص 6.
    4ـ فصلنامه راهبرد، پيشين، ص 10.
    5ـ امام خميني رحمه‏الله ، وصيت نامه سياسي ـ الهي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1368، ص 7.
    6ـ انور جندي، اسلام و جهان معاصر، ترجمه حميد رضا آژير، انتشارات آستان قدس رضوي، مشهد، 1371، صص260ـ257.
    7ـ امام خميني رحمه‏الله ، صحيفه نور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1361، ج 2، ص 33.
    8ـ رسول جعفريان، مقالات تاريخي، الهادي، قم، 1378، ج 5، ص 238.
    9ـ انور جندي، پيشين.
    10ـ امام خميني رحمه‏الله ، صحيفه نور، پيشين، ج 16، ص 289.
    11ـ همان، ج 20، ص 6.
    12ـ جميله كديور، رويارويي انقلاب اسلامي و آمريكا، اطلاعات، تهران، 1372، ص 99.
    13ـ همان، صص 100 و 114.
    14ـ امام خميني رحمه‏الله ، صحيفه نور، پيشين، ج 6، ص 768.
    15ـ فصلنامه حضور، ش 34، زمستان 1379، ص 14.
    16ـ همان، ص 243.
    17ـ همان، ص 245.
    18ـ امام خميني رحمه‏الله ، صحيفه نور، پيشين، ج 11، ص 45.
    19ـ همان، ج 13، ص 263.
    20ـ همان، ص 123.
    21ـ كيهان، 22/9/1369، ص 12.
    22ـ رسول جعفريان، پيشين، ص 236.
    23ـ حسين كرهرودي، انتفاضه فلسطين؛ مولود اصول‏گرايي اسلامي معاصر، فصلنامه علوم سياسي، سال چهارم، ش 14، تابستان 1380، ص 199.
    24ـ جميله كديور، پيشين، ص 108.
    25ـ رسول جعفريان، پيشين، صص 237 و 247.
    26ـ همان.
    27ـ محمد حسين جمشيدي،ارتباط متقابل انقلاب اسلامي ايران و جنبش شيعيان عراق، مجموعه مقالات انقلاب اسلامي و ريشه‏هاي آن، نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه‏ها، قم، 1374، ج 2، صص 394 ـ 391.
    28 - انور ابوطه، تأثير امام خميني رحمه‏الله و انقلاب اسلامي در انديشه و عملكرد جنبش جهاد اسلامي، ترجمه مهدي سرحدي، فصلنامه حضور، ش 33، پاييز 1379، صص 98ـ80.
    29ـ جمهوري اسلامي، 4/11/1371، ص 8.
    30ـ دستاوردهاي عظيم انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در گستره جهان، سازمان ارتباطات فرهنگي، تهران، ج 2، صص 48ـ3.
    31ـ جمعي از نويسندگان، انقلاب اسلامي؛ چرايي و چگونگي رخداد آن، نهاد نمايندگي رهبري در دانشگاه‏ها، قم، 1378، ص 213.
    32ـ محمدحسين جمشيدي، پيشين.
    33ـ حميد احمدي، انقلاب اسلامي ايران و جنبش‏هاي اسلامي در خاورميانه عربي، مجموعه مقالات پيرامون جهان سوم، سفير، تهران، 1369، صص 157 ـ 117.
    34ـ دستاوردهاي عظيم انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در گستره جهان، پيشين.
    35ـ جميله كديور، پيشين؛ فتحي شقاقي، انتفاضه و طرح اسلامي معاصر، هدي، تهران، 1371، صص 88ـ87.
    36ـ همان، ص 114.
    37ـ هادي خسروشاهي، حركتهاي اسلامي در فلسطين، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1370، ص 143.
    38ـ جميله كديور، پيشين، ص 108؛ رسول جعفريان، پيشين، ص 247.
    39 - علي عمران درگاهي، انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي در جهان، نيروي مقاومت بسيج، تهران، 1381، ص 15.
    40ـ حسين كرهرودي، پيشين.
    41ـ رسول جعفريان، پيشين.
    42ـ حسين كرهرودي، پيشين، ص 305.
    43 - رابين رايت، شيعيان؛ مبارزان راه خدا، ترجمه علي انديشه، قومس، تهران، 1372، صص 115ـ110.
    44ـ محمدحسين جمشيدي، پيشين؛ حسين كرهرودي، پيشين، ص 299؛ جمهوري اسلامي 13/3/1376، ص 8.
    45ـ حسين كرهرودي، پيشين؛ مهدي حسني، فلسطين و صهيونيسم، مركز تحقيقات اسلامي سپاه، قم، 1376، ص 81.
    46ـ دستاوردهاي عظيم انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در گستره جهان، پيشين.
    47 - سيد محمدحسين فضل‏الله، منع استفاده از حجاب در مدارس و ادارات عمومي فرانسه، ترجمه محمد جمعه اميني، پگاه حوزه، ش 122، 2/12/1382، ص 12.
    48ـ همان.
    49ـ محمدحسين جمشيدي، پيشين؛ رسول جعفريان، پيشين.
    50 - مقصود رنجبر، حزب‏الله لبنان؛ تصويري ديگر از انقلاب اسلامي، پگاه حوزه، ش 121، 18/11/1382، ص 5.
    51ـ دستاوردهاي عظيم انقلاب شكوهمند اسلامي ايران در گستره جهان، پيشين.
    52 - مقصود رنجبر، پيشين.
    53ـ همان.
    54ـ جميله كديور، پيشين، ص 116.
    55 - مقصود رنجبر، پيشين.


  6. #285
    داره خودمونی میشه arezoo936100's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    همین اطراف
    پست ها
    102

    پيش فرض

    یه سوال خیلی مهم...............



    استاد زبان فارسیمون گفته هر موضوعی که دوست دارین تحقیق بیارین....


    من هم یه تحقیق توپ داشتم اما ربطی به درس نداره مثلا در مورد نوع موتور های الکتریکی هست...


    ولی از لحاظ نگارشی خیلی توپه!!!!



    سوال...!

    صفحه ی اول چی بنویسم.

    منظورم نام استاد رو چی بزارم : اسم استاد زبان فارسی رو بزارم یا اسم یه مهندس رو بزارم.
    یا حتی یه صفحه به اولش اضافه کنم هم اسم استاد زبان فارسی رو بزارم هم اسم استاد تخصصی درس رو بزارم؟؟

  7. #286
    آخر فروم باز fandak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    1,577

    پيش فرض

    بسم الله الرحمن الرحیم
    اسم دانشگاه
    واحد دانشگاه
    لوگو

    موضوع تحقیق : .......

    استاد راهنما : دکتر ؟ جناب ؟ مهندس ؟ آقای ؟ خانم ؟

    محقق : ؟ یا دانشجو ؟

    شماره دانشجویی:؟
    ترم تحصیلی :؟

    فصل / سال

  8. #287
    در آغاز فعالیت alki.khosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    زیر سایه شما
    پست ها
    3

    پيش فرض

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز
    می خواستم برام چند غزل با آرایه های ادبیش یا اگه می تونید آرایه های غزا های زیرو بهم بدید ؟


    اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
    بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
    فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
    ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
    من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
    اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم جواب تلخ می​زیبد لب لعل شکرخا را
    نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارن جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
    حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
    غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را



    دل می​رود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
    کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
    در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
    ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن درویش بی​نوا را
    آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
    در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی​پسندی تغییر کن قضا را
    آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
    هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
    سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
    آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
    خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را
    حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را


  9. #288
    آخر فروم باز titanium_zarin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    خوزستان / شوش دانيال
    پست ها
    2,285

    پيش فرض درخواست - فياض لاهيجي

    سلام.
    من دنبال یه سری شعر از این شاعر می گردم....ممنون میشم کمک کنید....

    مخصوصا یه شعر داره که می گه ....
    تا بوي زلف يار، در آبادي من است هرلب كه خنده اي كند از شادي من است
    ممنون می شم حداقل این شعر رو واسم بذارید....

  10. #289
    حـــــرفـه ای ***Spring***'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    ♠♠♠♠♠♠♠
    پست ها
    6,296

    11


    سلام ...

    مروري برمضامين عاشقانه « فياض لاهيجی» :
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    چون مهر لب، به شكوه ي آن تندخو شكست
    رنگ حيا، به چهره محجوب او شكست
    دل كرد آرزو كه ببوسد لبش، به خواب
    صدجا، ز بيم رنگ، رخ آرزو شكست
    ***
    عاشق ار دعوي همرنگي معشوق كند
    گرچو منصور برآويزيش از دار، كم است
    ***
    تا بوي زلف يار، در آبادي من است
    هرلب كه خنده اي كند از شادي من است
    ***
    زلف تو كه چون راهزنان گوشه گرفته است
    هر فتنه كه در شهر شود زير سر اوست
    ***
    گر ز زلف آزاد گشتم، دام كاكل در پي است
    گر نگه رد شد ز من، تير تغافل در پي است
    يا سر زلف تو، يا بيداد گردون، يا رقيب
    هركجا رفتم، مرا دست تطاول در پي است
    يار مي آمد خرامان و رقيبش پيش و پس
    جاي رنجش نيست ياران! خار را گل در پي است
    ***
    من از تبسم مژگان ناز دانستم
    كه زخم تير نگاه تو، در دلم كاري است
    شد از اداي زليخا و يوسف اين معلوم
    كه حسن پرده نشين است و عشق بازاري است






    .

  11. #290
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    زیر آسمان سبز کشورم
    پست ها
    49

    پيش فرض

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز
    می خواستم برام چند غزل با آرایه های ادبیش یا اگه می تونید آرایه های غزا های زیرو بهم بدید ؟






    دل می​رود ز دستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
    کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
    در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
    ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن درویش بی​نوا را
    آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
    در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی​پسندی تغییر کن قضا را
    آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا و احلی من قبله العذارا
    هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
    سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
    آیینه سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
    خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را
    حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را
    بیت اول : 1) (( دل می رود ز دستم )) کنایه از عاشق شدن 2) صاحب دلان : منادا 3) خدا را : قسم به خدا 4) دردا : شبه جمله صوتی 5) راز پنهان : استعاره از عشق 6) پنهان و آشکارا : تضاد
    بیت دوم : 1) کشتی شکستگانیم : کنایه از گرفتاری 2) باد شرطه : استعاره از شرایط مناسب 3) دیدار : ایهام ( چهره - ملاقات )
    بیت سوم : 1)ده روزه مهر گردن : کنایه از کوتاهی دنیا 2) تشبیه دنیا به افسانه و افسون 3) گردون : استعاره از روزگار 4) گردون و افسون : قافیه درونی
    بیت چهارم : 1) صاحب کرامت : کنایه از مال و ثروت 2) درویش بینوا - صاحب کرامت : تضاد 3) کرامت و سلامت : قافیه درونی
    بیت پنجم : 1)دوستان و دشمنان : تضاد 2)مصرع دوم تلمیح به آیه قرآن
    بیت ششم :1) عیش : استعاره از معنویت 2) کیمیا ی هستی : استعاره از عشق 3)قارون : نماد و تلمیح تاریخی 4) گدا و قارون : تضاد 5) دستی و مستی : جناس 6) دستی و مستی و هستی : قافیه درونی
    بیت هفتم : 1) سرکش مشو : کنایه از نافرمانی 2) تشبیه انسان نا فرمان به شمع 3) غیرت : سنت الهی 4) دلبر : استعاره از خدا 5) تشبیه سنگ خارا به موم 6) موم و شمع : ایهام تناسب 7) مصرع دوم کنایه از قدرت زیاد
    بیت هشتم :1) جام می :استعاره از دل آدم عارف 2) دارا : ایهام ( دارای مال و منال - داریوش سوم ( تلمیح ))
    بیت نهم :1) خوبان پارسی گو : شاعران پارسی 2) تشبیه شاعر پارسی به بخشندگان عمر 3) ساقی: منادا 4)رندان پارسا : کنایه از مردان خدا 5) پارسی و پارسا : جناس
    بیت دهم :2) خرقه ی می آلود : کنایه از درویش و صوفی شدن 2)ای شیخ پاکدامن : ذم شبیه به مدح
    اگر مشکلی بود بپرسید .....

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •