تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 288 از 640 اولاول ... 188238278284285286287288289290291292298338388 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,871 به 2,880 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2871
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    با بالهاي مقوايي

    به اوج گرفتنم مي بالم

    اما اين نخ......

    آه اين نخ.....

    روياي پرنده شدنم را

    به زمين گره زده است.

  2. 5 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2872
    داره خودمونی میشه Parisa-007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    91

    پيش فرض

    خسته ام از این همه راه نرفته
    از این ازدحام خاکستری
    از این تکرار بایدها و بودن ها
    از این ترس زنده بودن
    و مردگی کردن
    خسته از هر اوجی که فرودی دارد
    و هر لبخندی در ورای غمی عظیم
    هر امیدی در پس ناامیدی
    خسته از باور داشتن
    خسته از امید
    چتری هستم زیر باران
    که فکر می کند
    کاش به اندازه دنیا می شد وسیع بود!!!!

  4. 4 کاربر از Parisa-007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2873
    پروفشنال vahide's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    پست ها
    628

    پيش فرض

    مرگ بيچارگان


    تنها مرگ تسلي مي دهد
    زندگي مي بخشد
    مرگ،‌
    غايت حيات
    يگانه آرزو
    آسماني اكسيري، كه به اوجمان مي برد
    مدهوشمان مي كند، مست
    و زَهره ي رفتن با سياهي را پيشكش مي دهد
    مرگ، ‌روشنايي لرزان افق تيره گون ما
    آشنا مسافر خانه اي پر آمد و شد
    آنجايي كه مي توان خوابيد، خورد و تكيه داد
    فرشته اي با انگشت هاي جادويي
    كه خواب هديه مي دهد
    و خلسه رؤياها را
    مرگ، خوابگاه بيچارگان و برهنگان
    خوابگاه بيچارگان را مي پردازد و مأواي برهنگان را
    شوكت خدايان
    دالائي ملكوتي
    سرزمين باستانيِ
    دارايي بي پناهان و آوارگان
    مرگ، دروازه اي گشوده بر بهشت هاي دست نايافته.

    -----
    شاعر : شارل بودلر
    برگردان: آسيه حيدري شاهي سرايي

  6. #2874
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دارم میرم عزیز من
    میخوام تموم شه گریه هام
    میخوام که بادی بوزه
    شاید برن گلایه هام
    بازم بی هم صدا میرم
    کسی رو لازم ندارم
    اینبار خودم رها میرم
    میرم که تنها بمونم
    تو اوج غم ها بمونم
    میخوام که بی صدا برم
    شاید تو فردا بمونم
    میرم به سوی سرنوشت
    آخه کی قصه مو نوشت؟
    دیگه میخوام ببینمش
    شاید یه سر برم بهشت
    تو لحظه های آخرم
    از تو یه خواهشی دارم
    ببخش مزاحمت شدم
    جز تو کسی رو ندارم
    اگه یه روزی اون دلت
    بهونه ی منو گرفت
    اگه توی تنهایی هات
    از دل من سراغ گرفت
    بهش بگو دیوونه بود
    آخه دلش ویرونه بود
    بگو چشاش ابری بودن
    حرفاش همه جعلی بودن
    شاید فراموشم کنه
    مثل تو خاوشم کنه
    شاید ازم عبور کنه
    احساس یه غرور کنه
    دلم میخواد که زخمامو
    از رو دلم پاک بکنم
    یا که تموم حرفامو
    توی دلت خاک کنم
    من میرم و تموم میشم
    مثل تموم قصه ها
    تو میمونی با اون دلت
    جنگ میکنی با غصه ها
    شاید که بعد رفتنم
    بفهمی عشق من چی بود
    میون این همه عذاب
    بدونی سهم من چی بود؟
    می میرم اما تو یه روز
    میخوای بیای کنار من
    میاد همون روزا که تو
    گریه کنی به یاد من !
    اگه میون اون روزا
    یه روز منم تنها دیدی
    یا که مثه همیشه باز
    منو پیش غمها دیدی
    قسم میدم نگام نکن
    حتی دیگه صدام نکن
    اگه یه روز خسته شدی
    از همه ی گلایه هام
    یا که فراموشت نشد
    تموم گریه زاریام
    تو رو خدا دعام نکن
    از راه دور شدام نکن
    تموم خواهشم همین
    دل و دیگه فدام نکن
    چشای تو پر از غرور
    نگاه تو یه کوه نور
    منم که لایق تو نیست
    دارم میرم یه جای دور
    تو موندی از دلم جدا
    نه غم داری نه هم صدا
    دیگه تموم فرصتم
    میسپارمت دست خدا
    آهای خدا رهاش نکن
    راهی غصه هاش نکن
    تموم آرزوم همین
    تو راه عشق فداش نکن
    نذار که تنها بمونه
    تو فکر فردا بمونه
    بیا و مرحمت بکن
    همیشه دریا بمونه

  7. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2875
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ
    دلت سنگ و دلت سنگ و دلت سنگ

    دلم باران دلم نرگس دلم جام
    دلت تنها نگاهی ساکت و رام

    دلم رسوای شهر و مست و بی تاب
    دلت سرگرم بازی، شایدم خواب

    دلم خون و دلم خون و دلم خون
    دلت خوشحال و خندان ،شاد و گلگون

    دلم را بارش ابری گرفته
    دلت را خنده ی سردی گرفته

    دلم تنها برایت می تپد باز
    دلت «ساکت ترین ها »می شود باز

    دلم در انتظار روز دیدار
    دلت چون قاب خالی روی دیوار

    دلم با خاطراتش شاد و مسرور
    دلت اما چنان کر ، همچنان کور

    دلم با یاد چشمت رفته از دست
    دلت اما به این نجوا غریبه است

    دلم اما ندارداز تو شکوه
    گرچه درده ....
    دلت آزاد بوده هر چه کرده

  9. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2876
    آخر فروم باز Consul 141's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    محل سكونت
    BandarAbbas
    پست ها
    1,870

    پيش فرض

    کودکیهایم اتاقی ساده بود
    قصه ای دور اجاقی ساده بود

    شب که می شد نقشها جان می گرفت
    روی سقف ما که طاقی ساده بود

    می شدم پروانه، خوابم می پرید
    خوابهایم اتفاقی ساده بود

    زندگی دستی پر از پوچی نبود
    بازی ما جفت و طاقی ساده بود

    قهر می کردم به شوق آشتی
    عشقهایم اشتیاقی ساده بود

    ساده بودن عادتی مشکل نبود
    سختی نان بود و باقی ساده بود

  11. #2877
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    سرد است
    خیلی سرد
    و من سالهاست
    که مرده ام..

  12. 6 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2878
    داره خودمونی میشه hamid.r65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    31

    پيش فرض

    دام نفرین


    مانده در خاطرم یادی از شبهای دیرین
    رفتی و مانده ام بی تو من تنها و غمگین
    باور كن ندارم جز یاد تو یاد دیگر
    دریغا لحظه ایی جز یادت نیست در سر

    من موندم و یك خاطره خاطره ای سرد وغمگین
    رفتی و با رفتنت افتادم در دام نفرین


    خدایا چه سخته روز و شب محنت كشیدن
    با یاد گذشته هر شبو به صبح رسوندن
    چه حاصل ز دنیا جز غم و اندوه و زاری
    سرنوشت بمیری تا كی ام خواهی به خواری


    همینه همیشه هر كی عاشقه میدونه
    جدایی میرسه عاقبت تنها میمونه
    تو دنیای رویا شهر دلتنگی میخونه
    دل حسرت كشو با غم عشق میسوزونه

  14. این کاربر از hamid.r65 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #2879
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    رفتن ات تجربه ای است تلخ
    اما معصوم
    مثل افتادن برگ
    مثل رنگ پاییز
    مثل خندیدن غم...

  16. 4 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2880
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    نمی دانم

    آیا یک عمر

    برای فراموش کردن تو

    کافی خواهد بود؟!

  18. 9 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •