تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 287 از 934 اولاول ... 187237277283284285286287288289290291297337387787 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,861 به 2,870 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2861
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    گفتی از تو بگسلم دریغ و درد

    رشته وفا مگر گسستنیست؟

    بگسلم زخویش و از تو نگسلم

    عهد عاشقان مگر شکستنیست؟

  2. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2862
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    به کاج و چلچله گفتم

    که چشم­تان روشن

    دوباره می­تپد این دل

    شنیده

    بوی بهار.

  4. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2863
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    به من نگاه کن!
    به من که سبز بوده ام
    به من که زرد می شوم.
    به من که گرم بوده ام
    به من که سرد می شوم.
    به من نگاه کن، به من
    به من که از فشار غم
    شکسته ام، خمیده ام.
    به من که اشک می رود
    ز ناودان دیده ام.
    به من نگاه کن، به من
    به من که تار بوده ام
    به من که پود می شوم
    به من که بود بوده ام
    به من که دود می شوم
    به من نگاه کن، به من
    به من که با تو بوده ام
    به من که بی تو مانده ام
    به من که بی تو مانده ام
    بی تو مانده ام
    بی تو...
    Last edited by rahgozare tanha; 07-12-2008 at 15:38.

  6. 3 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2864
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    دستمال کاغذی به اشک گفت:

    قطره قطره‌ات طلاست

    یک کم از طلای خود حراج می‌کنی؟

    عاشقم "با من ازدواج می‌کنی؟

    اشک گفت:

    ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!

    تو چقدر ساده‌ای خوش خیال کاغذی!

    توی ازدواج ما، تو مچاله می‌شوی

    چرک می‌شوی و تکه‌ای زباله می‌شوی

    پس برو و بی‌خیال باش

    عاشقی کجاست!

    تو فقط دستمال باش!

    دستمال کاغذی، دلش شکست

    گوشه‌ای کنار جعبه‌اش نشست

    گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد

    در تن سفید و نازکش دویدخونِ درد

    آخرش، دستمال کاغذی مچاله شد

    مثل تکه‌ای زباله شد

    او ولی شبیه دیگران نشد

    چرک و زشت مثل این و آن نشد

    رفت اگرچه توی سطل آشغال

    پاک بود و عاشق و زلال

    او با تمام دستمال‌های کاغذی فرق داشت

    چون که در میان قلب خود

    دانه‌های اشک کاشت

  8. 7 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2865
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    نمی دانم

    شابد به نسیمی که صبح گاه

    در سایه روشن حسرت و لبخند

    از کنار دستهایت عبور کرد

    می اندیشی

    و من به آن بادبادکی فکر می کنم

    که در سپیده دم ستاره و اسپند

    در نگاه زلال تو تخم گذاشت

    و تو نم نم

    در تنهایی و ماه

    ناپدید شدی

    و تنها رد پایت

    در امتداد مسیرهای خیس بی پایان

    جا ماند

  10. #2866
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    پنجره را می بندم

    خانه در موسیقی لبخند تو گم می شود

    و آفتابگردان نگاه تو

    در آسمان هشتم

    ناتمام ادامه دارد

    و من

    به یاد آن پرنده ای می افتم

    که صبح

    در متن بلوغ و آفتاب

    ناپیدا گم شد

    ناپیدا گم شد.

  11. #2867
    پروفشنال Eshghe_door's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    يه جاي اين سرزمين
    پست ها
    867

    پيش فرض

    بگو این فصلهای سرد را باور کنم یا نه؟

    بگو آیا دلم را دشت نیلوفر کنم یا نه؟

    از این بیگانه ها کوچیده ام سوی نگاه تو

    از آن چشم سیاهت هجرتی دیگر کنم یا نه؟

    هوای چشمهایت مثل بغض آسمان ابریست

    بگو پاییز چشمان تو را باور کنم یا نه؟

    تمام فصل ها را خسته پا دنبال تو گشتم

    بگو آیا دلم را باز عاشق تر کنم یا نه؟

    چنان پیچ و خم گیسوی تو آشفته ام کرده

    که حیران مانده ام با عشق پاکت سر کنم یا نه؟

  12. 9 کاربر از Eshghe_door بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2868
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    حسدم میشود از نامه که بوسد دستت

    یـا کـنـد سـیـر نـگـه بـر رخ و چـشـم مـسـتـت

    نامه را تند نوشتم که تو در خواندن آن

    اخـم در هـم بـکـنـی کـو نـشـود دل بـســتـت

  14. 9 کاربر از bidastar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2869
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نمی دانم کجایی

    چشمانت چه رنگیست

    نامت چیست

    چگونه لباس می پوشی

    اما میدانم

    چه می لرزاندت

    چه می خنداندت

    چه می گریاندت

    تو جواب معما

    تو تعبیر خوابهای من



    نمی دانی کجایم

    چشمانم چه رنگی ست

    نامم چیست

    چگونه لباس می پوشم

    اما می دانی

    چه می لرزاندم

    چه می خنداندم

    چه می گر یاندم

    من جواب معما

    تعبیر خوابهای تو ام

    داستان همیشگی عشق

  16. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #2870
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زیر این سقف بلند

    زیر این چرخ کبود

    فارغ از بود و نبود

    فارغ از همهمه وحشی شهر

    من و تو دیده بهم دوخته بودیم آنروز

    دل من گرم محبت

    دل تو گرم امید

    تن من مرتع عطشان

    تن تو رود سپید

    چشم من چشم تمنا

    رخ تو مخمل شرم

    لحظه ها ساکت و گرم

    من و تو دیده بهم دوخته بودیم آنروز

    من در آن روز تب آلوده تابستانی

    به صمیمیت چشم تو پناه آوردم

    و تو ای خوبترین خاطره ها

    به من از روی سخا بخشیدی

    جنگل شب زده چشمت را

    و من آنجا گفتم:

    «در نظر بازی ما بیخبران حیرانند»

    و تو خندیدی و گفتی: آری،

    «عشق داند که در آینه سرگردانند»

    اینک ای رهسپر وادی کوچ

    سالها رفته از آن روز بزرگ

    سالها رفته که دوریم ز هم

    سالها رفته ولی ....

    من از آن روز تب آلوده تابستانی

    خاطراتی به نهانخانه خاطر دارم

    که شکوفایی اشعار مرا الهامی است

    و مرا با همه ناآرامی

    یاد آن خاطره ها آرامی است




  18. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •