ازدواج اسون بحثش پیچیده ست ...
مثه همه مسائل دیگه
خب مطلب رو اگه میخونید کامل بخونید شاید با قسمتی ش مخالف و با قسمتی ش موافق باشید ...
شاید ازدواج اسان برای هر کس شخصی باشه ...
از نظر من : ازدواج پر خرج ، ریخت و پاش و اسراف هست ولی از نظر یک نفر دیگه ضروری هست
حتی تو پسرا اگه پول داشته باشن اون ها هم تمایل به ازدواج در خور دارن چون دوست دارن همه دوست ها و نزدیک ها و همکار ها دعوت بشن مبادا کسی دلخور بشه و
همچنین این یک نوع احترام محسوب میشه ...
تو ایران مخصوصا سمت ما باب شده عروسی شلوغ باشه
خارج نیست مثلا اگه یک فامیل درجه چندم رو دعوت نکنی مشکلی نباشه اینجا فرق میکنه
2. اسان گیری در انتخاب همسر ... با مباحث مثل اعتیاد و آدم زندگی نبودن مخصوصا مشترک و خیلی مسائل دیگه مثله نداشتن مهارت های زندگی و اجتماعی
مثلا پذر خانم چیکار کنه راحت دخترشو بده به طرف ؟؟؟
همین راحت گرفتن باعث میشه برای پدر زن ها مثلا طرف مقابل یعنی داماد تنبل بشه و سراغ کار و خونه و زندگی مستقل نره
3. مردم چرا از ازدواج فاصله گرفتن دیدن اطرافیان رو ناموفق شدن ... اصلا زندگی بد هیچ زندگی معمولی با کل وام و قرض و مریضی و تحصیل کشکی و بیکاری اینا هم هیچی
این همه که طلاق گرفتن چی؟؟؟ مسئله همینه برای بیشتریا ... اونا هم تابع و فرمانبردار همین ازدواج اسان بودن ... وگرنه ادمی که پول داره از روی سرخوشی هم شده میره زن میگیره
ازدواج اسان بدون پول غیر ممکنه وگرنه همون مطلبی که برادر یکی از دوستان همینجا گذاشتن و پاک شد ؛ هم میگه که یجوریا نیازمند به دست اوردن خرج مجلس هستیم
قطعا اون موقع افراد کار داشتن و نون خودشون رو در می اوردن ... اما الان فقط مسئله خوراک - رفاه و امنیت نسبی در زندگی مطرح نیست. خیلی بیشتر شده و گران تر
این همه طلاق زیاد ... خیلی از ما ادم هایی هستیم که خیلی مهارت ها و اطلاعات رو بلد نیستیم ... تقریبا کل عمر جوانیمون توی تحصیلات مدرسه ای و دانشگاهی هستیم ...
ولو ممکنه از نظر روانی حتی یا جسمی و غیره اماده نباشیم هیچ جوره ... واقعا باید بر یک مبنا و حسابی اماده ازدواج بودن مشخص بشه وگرنه میشه از همون 10 - 15 سالگی همه برن ازدواج کنن
4. شما وقتی میدونی امار طلاق بالاست و فقط مثلا 20 30 در صد امکان موفقیت وجود دارد ... یا میدونی مثلا حالا حالا ادم زندگی مشترک نیستی میری ازدواج میکنی؟
به ما یاد ندادن ماهیگیری رو ...
دنیای این روز هاخیلی فرق کرده خیلی خرج ها زیاد شده و راه فراری هم نداریم ...
گذشت قدیم با یه مغازه یا با کشاورزی میشد شکم چندین و چند بچه رو سیر کرد
دیگه بعضی ادم ها تنبل شدن
برای خیلی ها معیار خوشبختی عوض شده ... اینا رو به حرف نمیشه گفت اینا تو عمل ثابت میشه اون فشار روانی که روت میاد
الان برو ببین همین هایی که کار دارن خیلی ها شون مجبورن کلک سوار کنه کلاه بذار یکم یا محترمانه و صادقانه تر بگم ترفند فروشندگی بزنن وگرنه چرخشون نمیچرخه حتی با یک یا دو فرزند
6. حداقلش اینه که مشخص بشه چرا دستگاه ها میخوان ازدواج و بعد فرزند آوری زیاد و زیادتر و زیادتر بشه
وگرنه کی جنگ اعصاب و بیکاری و آویزون شدن و حقیر شدن ...، البته استثا داریم
.... و در نهایت طلاق خوشبختی طلقی میشه
دقیقا وقتی دلیل واضحی و قانع کننده ای مطرح نمیشه آدم فکر میکنه دستگاه فقط به دنبال افزایش جمعیت هست بدون حتی یک تدبیر یا هزینه و زحمتی
میدونم به خدا باید توکل کرد ... ولی به پای اونایی که طلاق گرفتن بشینید اونا به خدا توکل نکردن حتما که به طلاق کشیده شدن؟
خدایی اصلا کدوم حکمت میگه به ادمی که اهل کار نیست یا بیکار یا شغلش خرج خودش هم در نمیاره و پیش خانواده ش زندگی میکنه میگه برو ازدواج کن ازدواج آسون ...
مگر اینکه پشتش قرص باشه به پول خانواده و ارث و پارتی و اینجور چیز ها ... متاسفانه اینجور نسخه پیچی ها فقط برای یه سری افراد خاص هست نه عموم مردم حال حاضر ایران
سرتون درد اوردم ممنون از خوندن