تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 285 از 384 اولاول ... 185235275281282283284285286287288289295335 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,841 به 2,850 از 3834

نام تاپيک: Translation

  1. #2841
    پروفشنال cyrus_achamenian's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    کنار مردم
    پست ها
    723

    پيش فرض

    لطفا 2 عبارت زیر را ترجمه به انگلیسی ؟

    "روش های سینوسی کردن آن"

    "موازی کردن ترانس با نسبت تبدیل متفاوت"

    ممنونم.
    سلام...من دیدم کسی تا الآن ترجمه نکرده گفتم کمکی کرده باشم؛ اگه اشتباه بود امیدوارم بقیه درست کنن!

    منتها اول بگم که هر دو جمله یه مقدار گنگه...اگه بیشتر توضیح می دادی بهتر بود!

    1- Sine transformation methods
    یا
    Sine conversion methods
    یا اگه مربوط به Fourier Series باشه: Methods of Half-Range sine series transformation
    ( همون جور که گفتم خیلی گنگه...توی این موضوع های علمی باید مورد استفاده دقیق رو بگی )

    2-من چون تو ایران درس نمی خونم دقیقا نمی دونم منظور از ترانس Transistor هستش یا Transformer ؛ اما معادل این جمله رو می شه اینجوری گفت ( شما خودت ببین منظور کدومه ) :
    Transformer/Transistor parallelization with different transformation ratio

    بازم می گم من جمله ها رو خوب متوجه نشدم...امیدوارم اگه اشتباه گفتم بزرگواری اون اشتباه رو اصلاح کنه!

    موفق باشید

  2. #2842
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    تعدادی جمله:

    1- میگه که عدم ارتباط بین بودجه عمومی و دولتی و نیازهای محلی:
    does not exist within tax payer's pockets or bank accounts


    1*-میگه که جدایی مسالمت آمیز برخی سرزمینها مثل سنگاپور از مالزی و تقسیم چکسلو واکی به چک و اسلوواکی :
    that confer subsidiarity and fiscal responsibility because of sovereignties' smallness do not answer the question of what will happen when they grow out of touch with newly growing localities and their needs.



    2-he described torento as "newyork run by the swiss". no longer does the description ring wittily true.

    3-torontonians returning from summers or sabbaticals away cite litter & homelessness when they speak of culture shock on theie return.

    4- these are more subtle signs that toronto has become a city in crisis . indeed in multiple crises.

    5-which have been so ill-chosen as routes that they are not lucrative".

    6-it is caught in the vicious spiral of poorer service,declining patronage,and rising fares.

    7-افزایش مالیات بیشتر از 1200 دلار برای هر آپارتمان ،
    extorted to anticipate public schooling costs of tenant's children


    8-dreary vacant lots were knit back into lively city fabric.

    9-which released money to augment further infilling.

    10-yet it was felled by one-size-fits-all bureaucracy.
    1. میگه که ربطی به وضعیت مالی مالیات دهنده ها نداره ..


    1. باعث میشه که رابطه خوبی بین مدیریت مالی دولت و پاسخ به نیازهای مردم برقرار باشه ... چون که وقتی قلمرو کوچیک باشه ، نیازی نیست نگران خارج شدن مردم و نیازهاشون از کنترل و دسترس دولت باشیم (همه مون دور هم میشینیم و یه لقمه نون و پنیر می خوریم)


    2. یه موقعی پیتر یوستینوف گفته بود که " تورنتو ، مثل نیویورکی می مونه که توسط دولت سوئیس اداره میشه " =(تمیز تر ، باکلاس تر) ... ولی الان دیگه این توصیف واسه تورنتو مصداق نداره ! ...


    3. وقتی که اهالی تورنتو از مسافرت و تعطیلات برمی گردن ، توضیح میدن که چقدر تورنتو در مقابل شهرهای دیگه ، کثیف و پر از بی خانمانه ...

    4. اینا همه نشانه هایی از این حقیقته که تورنتو ، شهری است در بحران ... بهتره بگیم : در چندین بحران


    5. انتخاب اونا به عنوان راه ها مسیرهای مناسب ، کاملا اشتباه بوده و اصلا موفقیت آمیز نیست ...


    6. سرویس های ضعیف ، حمایت اندک و قیمت های سرسام آور ... و اوضاع همچنان در حال بدتر شدنه


    7. باعث شده که مردم دیگه پول کافی واسه فرستادن بچه هاشون به مدارس غیرانتفاعی نداشته باشن

    8. شهر پر از خانه های خالی و بدون سکنه شده ... (یه چیزی شبیه تهران - مستاجر زیاده ، اما خونه ارزون کم)

    9. پول هایی رو تزریق کرد تا به سکونت مردم کمک کنه ...

    10 . اما بخاطر سیاست های سنتی و غلط (که نیازهای همه شهرها و نواحی رو یکسان می بینن و دقت نمی کنن که هر شهر ، نیازهای خاص خودش رو داره) شکست خورد ...

  3. #2843
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    2,532

    پيش فرض

    سعی می کنم واسه ات یه روح جدید پیدا کنم ... (کنایه از اینکه سعی می کنم کاری کنم که وارد بهشت بشی)


    گوش کن ، صدای اون ساز رو می شنوی (ساز ارگان .. فرض کن پیانو) ... باید برم به سمتش ..


    قانونی باقی نمونده ... (تنها چیزی که باقی مونده آشوبه)
    خیلی ممنون. این جمله ها رو هرکاری میکردم نمیتونستم بفهمم. دارم یه سری لیریک معنی میکنم . الان یه خورده دیگه هم پیدا شد :

    Her piercing eyes will burn deep into my mind
    I slowly turn around
    I can feel her closing in, and then I?m falling down

    As I?m barely crawling out, out of this place

    I can?t believe I made it out of there

    I turn towards the mirror on the wall

    The Dark is like an open door, inviting THEM into your home

    ممنون باز هم

  4. #2844
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    Her piercing eyes will burn deep into my mind
    I slowly turn around
    I can feel her closing in, and then I?m falling down

    As I?m barely crawling out, out of this place

    I can?t believe I made it out of there

    I turn towards the mirror on the wall

    The Dark is like an open door, inviting THEM into your home
    چشمهای نافذ وی،همه وجودم را تا به ردون ذهنم خواهد سوزاند.

    می تواینم حس کنم که او در همین نزدیکی است و
    در همان زمانی که در خال خزیدن هستم،از این مکان به بیرون می خزم،خواهم افتاد...(خواهم سقوط کرد)

    نمی توانم باور کنم موفق شده ام از آنجا بیرون بیایم.

    به وسی آینه روی دیوار باز می گردم(می چرخم به سوی آینه روی دیوار)

    ظلمات(تاریکی)همانند دری است گشوده(همانند در بازی است)،دریی که آنها را به درون خانه ات دعوت می کند.

  5. #2845
    Banned Maximillion's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    447

    پيش فرض

    من یه سری متن دارم که میخوام با ترجمه خودم چک شون کنم
    اگه ممکنه ترجمشون کنید
    با تشکر

    Yu-Gi-Oh! (literally "Game King") is a popular game, Japanese anime, and manga franchise created by Kazuki Takahashi that mainly involves the card game called Duel Monsters (originally known as Magic & Wizards), wherein each player uses cards in order to defeat one another.

    Running from 1996 to March 8, 2004, the Yu-Gi-Oh! manga, created by Kazuki Takahashi, was one of the most popular titles featured in Shueisha's Weekly Shonen Jump. The manga initially focuses on Yugi Mutou as he uses games designed by Pegasus, to fight various villains. Yugi also gets into misadventures with his friends Katsuya Jonouchi, Anzu Mazaki, and Hiroto Honda. The plot starts out as fairly episodic and there are only three instances of Magic and Wizards in the first seven volumes. Starting around the eighth volume, the Duelist Kingdom arc starts and the plot shifts to a Duel Monsters-centered universe

  6. #2846
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    خیلی ممنون. این جمله ها رو هرکاری میکردم نمیتونستم بفهمم. دارم یه سری لیریک معنی میکنم . الان یه خورده دیگه هم پیدا شد :

    Her piercing eyes will burn deep into my mind
    I slowly turn around
    I can feel her closing in, and then I?m falling down

    As I?m barely crawling out, out of this place

    I can?t believe I made it out of there

    I turn towards the mirror on the wall

    The Dark is like an open door, inviting THEM into your home

    ممنون باز هم
    چشمهای نافذ وی،همه وجودم را تا به ردون ذهنم خواهد سوزاند.

    می تواینم حس کنم که او در همین نزدیکی است و
    در همان زمانی که در خال خزیدن هستم،از این مکان به بیرون می خزم،خواهم افتاد...(خواهم سقوط کرد)

    نمی توانم باور کنم موفق شده ام از آنجا بیرون بیایم.

    به وسی آینه روی دیوار باز می گردم(می چرخم به سوی آینه روی دیوار)

    ظلمات(تاریکی)همانند دری است گشوده(همانند در بازی است)،دریی که آنها را به درون خانه ات دعوت می کند.
    من فقط یه سری اصلاح می زنم روی ترجمه دوستمون :


    منظورش اینه که خاطره اش تا ابد باهام می مونه ... (معنای ضمنی اش اینه)


    احساس می کنم که داره نزدیک میشه (و وقتی بهم رسید) سقوط خواهم کرد ...

    (دوتا جمله ارتباطی بهم نداشتن ؛ نباید با هم ترجمه میشدن)

    دارم سعی می کنم از اینجا خلاص بشم .. خودم رو نجات بدم


    بعدی مشکلی نداره (نمی تونم باور کنم...)

    ایضا بعدی (آینه...)


    تاریکی مثل یه در باز می مونه ... جاذبه ای داره که همه رو به سمت خودش می کشونه ...

  7. #2847
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    من فقط یه سری اصلاح می زنم روی ترجمه دوستمون :
    سلام
    دوست عزیز ضمن تشکر لطفا اصطلاحاتی که اشاره نمودید،انگیلسی شان هم بگذارید.


    اگرچه طبق گفته رضا جان
    نباید به ترجمه کسی کاری داشته باشیم.اما خوب ترجمه سطوح و روش مختلفی داره...مخصوصا در متون ادبی دست مترجم بازه که تا سطوح عمیق و پنهان متن هم نفوذ کند

    جاذبه ای داره که همه رو به سمت خودش می کشونه ...
    اگر your home نبود ایم ترجمه به طور قطع پذیرفته بود...اما با وجود این عبارت زیاد این معنا متصور نمی شه

  8. #2848
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    سلام
    دوست عزیز ضمن تشکر لطفا اصطلاحاتی که اشاره نمودید،انگیلسی شان هم بگذارید.


    اگرچه طبق گفته رضا جان
    نباید به ترجمه کسی کاری داشته باشیم.اما خوب ترجمه سطوح و روش مختلفی داره...مخصوصا در متون ادبی دست مترجم بازه که تا سطوح عمیق و پنهان متن هم نفوذ کند



    اگر your home نبود ایم ترجمه به طور قطع پذیرفته بود...اما با وجود این عبارت زیاد این معنا متصور نمی شه
    اصلا من قصد جسارت نداشتم ... منظورم صرفا این بود که دوباره کاری نشه ، تا اینکه بخوام از شما ایرادی بگیرم (بجز اون دو جمله که با هم ترجمه شده بودن) ... فقط برای مقایسه نظرات بود ...


    درباره ترجمه آخرین جمله ... همم ... با توجه به بیت قبلی ، از ترجمه ام راضی هستم :

    The spirits waiting in my room are growing stronger
    Darker and darker
    The Dark is like an open door, inviting THEM into your home
    ارواح توی اون اتاق منتظرن ... (عاشق تاریکی ان) ... و تاریکی از جانب تو ، اونها رو به درون دعوت(=جذب) می کنه


    دعوت = جذب .. نگاه کنید به میریام وبستر : to offer an incentive = تحریک کردن ، برانگیختن

  9. #2849
    حـــــرفـه ای seymour's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    6,558

    پيش فرض

    من یه سری متن دارم که میخوام با ترجمه خودم چک شون کنم
    اگه ممکنه ترجمشون کنید
    با تشکر

    Yu-Gi-Oh! (literally "Game King") is a popular game, Japanese anime, and manga franchise created by Kazuki Takahashi that mainly involves the card game called Duel Monsters (originally known as Magic & Wizards), wherein each player uses cards in order to defeat one another.

    Running from 1996 to March 8, 2004, the Yu-Gi-Oh! manga, created by Kazuki Takahashi, was one of the most popular titles featured in Shueisha's Weekly Shonen Jump. The manga initially focuses on Yugi Mutou as he uses games designed by Pegasus, to fight various villains. Yugi also gets into misadventures with his friends Katsuya Jonouchi, Anzu Mazaki, and Hiroto Honda. The plot starts out as fairly episodic and there are only three instances of Magic and Wizards in the first seven volumes. Starting around the eighth volume, the Duelist Kingdom arc starts and the plot shifts to a Duel Monsters-centered universe
    ایول ، شما انیمه باز هستی ؟ (البته از روی آواتار هم میشه حدس زد)

    یو-گی-اوه ! (به معنای سلطان بازی) ، یک مجموعه مانگا ، انیمه و بازی معروف ژاپنی هستش که توسط کازوکی تاکاهاشی ساخته شده ... موضوع اصلی اش ، یک نوع کارت بازیه به نام هیولاهای دوئل کننده (و قبلا : جادو و جادوگران) ... هر بازیکن یه سری کارت داره که باید با استفاده از اونا حریف رو شکست بده ..


    مانگای یو-گی-اوه! از سال 1996 تا مارچ 2004 ادامه داشت و یکی از معروفترین مانگاهای هفته نامه ی "شونن جامپ" به حساب میاد . این مانگا به یوگی موتوئو می پردازه ؛ پسری که با استفاده از بازیهای ساخته شده توسط پگاسوس ، با شرآفرین های مختلفی می جنگه ... و یه سری ماجراهای ناگوار دیگه که دوستاش (Katsuya Jonouchi, Anzu Mazaki, and Hiroto Honda) رو هم درگیر می کنه ... داستان هر قسمت ، ربط زیادی به قسمت های بعدی و قبلی نداره (=اپیزودیکه) و طی هفت جلد اول ، فقط سه بار نبرد پیش میاد ... از اواسط جلد هشتم (و با شروع بخش قلمروی دوئل کننده ها) داستان میره به سمت دنیای هیولاها ...

  10. #2850
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    2,532

    پيش فرض

    مژگان جان و سیمور جان واقعا ممنونم. اصلا این چیزایی که شما گفتید به ذهنمم نمیرسید. یه چندتا دیگه هم هست. قول میدم این دیگه آخریه :

    They keep sucking on the light until
    There is no more light to find in here

    Is the Darkness the only way, for the other side to enter our life

    Holding them down, they are so full of blood
    Her brothers blood
    And my soul is no good at all, you got to move on now
    You gotta move on before the dawn is here

    Oh, You gotta move on now

    If I could only take his place, On the other side


    There Are No Clean Getaways

    ممنون
    Last edited by Hectorist; 30-01-2008 at 17:09.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •