.
این که همراه تو می گرید آیینه ست
.
.
.
تو همین چهره تنهایی
.
.
این که همراه تو می گرید آیینه ست
.
.
.
تو همین چهره تنهایی
.
رفتم جلو آینه
ولی از شدت ترس
دستهایم را جلو صورتم گرفتم
دیدم شبیه نه،اصلا
پیرمرد خنزر پنزری شده بودم....
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پر پر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثله بغضه توی سینه ی منه
ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده
قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده
بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست
کوه غصه از دلم رفتنی نیست
درآغوشت
همچون کودکی هستم
که میداند
ته دیگش,
با همه خوبی,
تمام می شود .
هی سر به راه تر،هی سربه زیر تر،هی گوشه گیر تر
هر لحظه خسته تر،هر لحظه تلخ تر،هر لحظه پیر تر
ما بدهكاريم...
به كساني كه صميمانه ز ما پرسيدند معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم چونكه مرداد ......گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است
(حسین پناهی)
گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید
نه برای اینکه دیگران را از خودت دور کنی
بلکه برای اینکه ببینی
چه کسانی اهمیت داده و به خود زحمت می دهند
که این دیوار را بشکنند
ماییم و می و مطرب و این کنج خـــراب ؛ جان و دل و جام و جامه پــر درد شراب
فارغ ز امــــید رحمت و بـیم عذاب ؛ آسوده ز باد و خاک و از آتـــــش و آب
، ، ،
درد (دُ)(اِ) : کدورت، جرم [دهـ.ـخدا]
جانا سخن از زبان ما میگویی... هر لحظه خسته تر،هر لحظه تلخ تر،هر لحظه پیر تر
Last edited by poonel; 05-08-2011 at 05:37.
از يه جايی به بعد
نه اين که فايده نـداشته باشه ها
نـه
ارزشش رو ديـگه نـداره !!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)