تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 283 از 469 اولاول ... 183233273279280281282283284285286287293333383 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,821 به 2,830 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #2821
    حـــــرفـه ای ebicross's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    مـشـهـد
    پست ها
    3,508

    پيش فرض

    این سوتی نیست ولی جالبه.
    چند روز پیش دو سه تا از این بچه ها (منظور زیر 12 سال) داشتن با هم بازی میکردن. حالا بازیشون چی بود؟ هیچی. داشتن رو هم تف میکردن.
    یهو یکیشون از دستش در رفت و رو رفیق ما تف کرد. این دوست منم کلی اعصبانی شد ولی دیدم داره یه کارایی میکنه. صداش اینطوری بود: اخخخخخخووووو اخخخخخخخ
    بله. ایشون داشتن تف جمع آوری میکردن.
    یهو تا اون بچه هه اومد طرفمون یه تف دیگه رو دوستم کرد و بلند بلند خندید و این دوستم هم مخزن چند لیتری تف خودشو ریخت رو صورت تون بچه هه و چون اون دهنش باز بود و داشت میخندید مستقیم افتاد تو دهنش. بیشتر اگر توضیح بدم حالتون بد میشه. مثلا خیلی دوست داشتم از وسعت مقدار تف و رنگش بگم ولی نمیشه.
    اما فقط بگم این بدبخت داشت خفه میشد چون راه گلوش بسته شده بود و بدبخت کبود شده بود.
    سرفه کردنش که تمام شد فهمیدیم همه رو قورت داده.
    شرمنده یکم حال بهم زن بود.

  2. #2822
    آخر فروم باز Vahid67's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    پاي كامپيوتر
    پست ها
    2,737

    پيش فرض

    این سوتی نیست ولی جالبه.
    چند روز پیش دو سه تا از این بچه ها (منظور زیر 12 سال) داشتن با هم بازی میکردن. حالا بازیشون چی بود؟ هیچی. داشتن رو هم تف میکردن.
    یهو یکیشون از دستش در رفت و رو رفیق ما تف کرد. این دوست منم کلی اعصبانی شد ولی دیدم داره یه کارایی میکنه. صداش اینطوری بود: اخخخخخخووووو اخخخخخخخ
    بله. ایشون داشتن تف جمع آوری میکردن.
    یهو تا اون بچه هه اومد طرفمون یه تف دیگه رو دوستم کرد و بلند بلند خندید و این دوستم هم مخزن چند لیتری تف خودشو ریخت رو صورت تون بچه هه و چون اون دهنش باز بود و داشت میخندید مستقیم افتاد تو دهنش. بیشتر اگر توضیح بدم حالتون بد میشه. مثلا خیلی دوست داشتم از وسعت مقدار تف و رنگش بگم ولی نمیشه.
    اما فقط بگم این بدبخت داشت خفه میشد چون راه گلوش بسته شده بود و بدبخت کبود شده بود.
    سرفه کردنش که تمام شد فهمیدیم همه رو قورت داده.
    شرمنده یکم حال بهم زن بود.
    حالمو به هم زدی ولی با حال بود مرسی

  3. #2823
    آخر فروم باز Vahid67's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    پاي كامپيوتر
    پست ها
    2,737

    پيش فرض

    گرسنه بودم و کسی خونه نبود. گفتم که برم کنسرو لوبیا رو بزارم بجوشه تا متناول بشوم. ابتدا که نگاهم به کنسرو لولبیا افتاد گمان بردم که این کنسرو لوبیا یا ابر کنسرو است یا کنسرو لوبیای خانواده! باری به هر جهت پس از گذر نیم 20 دقیقه و به روایتی دیگر 30 دقیقه که متواتر تر بوده لوبیا را از اندرون دیگ برداشته و درش را که به مانند نوشابه های غربت زده! مثل پپسی باز میشد باز کردم و از انچه که دیدم چشمانم گرد شد. اندرون کنسرو ، آناناس بود.
    نتیجه اخلاقی: کنسرو لوبیا رو زیاد نجوشونید چون تبدیل به آناناس میشه.!!!


  4. #2824
    آخر فروم باز devil_ff2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    زیر سایه ی دیکتاتور
    پست ها
    1,094

    پيش فرض

    این سوتی نیست ولی جالبه.
    چند روز پیش دو سه تا از این بچه ها (منظور زیر 12 سال) داشتن با هم بازی میکردن. حالا بازیشون چی بود؟ هیچی. داشتن رو هم تف میکردن.
    یهو یکیشون از دستش در رفت و رو رفیق ما تف کرد. این دوست منم کلی اعصبانی شد ولی دیدم داره یه کارایی میکنه. صداش اینطوری بود: اخخخخخخووووو اخخخخخخخ
    بله. ایشون داشتن تف جمع آوری میکردن.
    یهو تا اون بچه هه اومد طرفمون یه تف دیگه رو دوستم کرد و بلند بلند خندید و این دوستم هم مخزن چند لیتری تف خودشو ریخت رو صورت تون بچه هه و چون اون دهنش باز بود و داشت میخندید مستقیم افتاد تو دهنش. بیشتر اگر توضیح بدم حالتون بد میشه. مثلا خیلی دوست داشتم از وسعت مقدار تف و رنگش بگم ولی نمیشه.
    اما فقط بگم این بدبخت داشت خفه میشد چون راه گلوش بسته شده بود و بدبخت کبود شده بود.
    سرفه کردنش که تمام شد فهمیدیم همه رو قورت داده.
    شرمنده یکم حال بهم زن بود.

  5. #2825
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sourena_8888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    260

    پيش فرض

    معلم ریاضیمون بعد دو سال شلوار مشکی پارچه ای پوشید ...رفت پای تخته شروع کرد حسابان درس داد....دستش گچی شد ...
    بقیش را همه حفظن

  6. #2826
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    پست ها
    85

    پيش فرض

    این سوتی نیست ولی جالبه.
    چند روز پیش دو سه تا از این بچه ها (منظور زیر 12 سال) داشتن با هم بازی میکردن. حالا بازیشون چی بود؟ هیچی. داشتن رو هم تف میکردن.
    یهو یکیشون از دستش در رفت و رو رفیق ما تف کرد. این دوست منم کلی اعصبانی شد ولی دیدم داره یه کارایی میکنه. صداش اینطوری بود: اخخخخخخووووو اخخخخخخخ
    بله. ایشون داشتن تف جمع آوری میکردن.
    یهو تا اون بچه هه اومد طرفمون یه تف دیگه رو دوستم کرد و بلند بلند خندید و این دوستم هم مخزن چند لیتری تف خودشو ریخت رو صورت تون بچه هه و چون اون دهنش باز بود و داشت میخندید مستقیم افتاد تو دهنش. بیشتر اگر توضیح بدم حالتون بد میشه. مثلا خیلی دوست داشتم از وسعت مقدار تف و رنگش بگم ولی نمیشه.
    اما فقط بگم این بدبخت داشت خفه میشد چون راه گلوش بسته شده بود و بدبخت کبود شده بود.
    سرفه کردنش که تمام شد فهمیدیم همه رو قورت داده.
    شرمنده یکم حال بهم زن بود.
    یکم حال بهم زن بود ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! امروزمان تفی شد

  7. #2827
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ni_nigc's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    336

    پيش فرض

    آقا منم بعد از مدتها باز يه سوتي موفق شدم بدم. همه سعي خودم رو مي كنم سوتي هاي خنده داري بدم ولي اگه خنده دار نيست ببخشيد ديگه بيش از اين در توانم نيست.
    آقا ديروز تو دانشگاه بودم كارم تموم شد از در داشتم ميومدم بيرون كه برم يهو ديدم يكي از خانوماي محترم پشت سرم بلند گفت سلام. منم برگشتم خيلي گرم سلام كردم يهو ديدم كنار در تكيه داده گوشي در گوشش هست و ميگه چطوري عزيزم خوبي؟!!!

    خیلی باحال بود اقا .
    ولی من اگه جات بودم برای اینکه ضایع نشم سعی میکردم سریع گوشیم رو دربیارم و با گوشیم صحبت کنم

  8. #2828
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mishel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    240

    پيش فرض

    خیلی باحال بود اقا .
    ولی من اگه جات بودم برای اینکه ضایع نشم سعی میکردم سریع گوشیم رو دربیارم و با گوشیم صحبت کنم
    نه من سريع برگشتم تو مثلا يكي رو توي حياط ديدم سلام كردم

  9. #2829
    آخر فروم باز M.etallic.A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    کره زمین
    پست ها
    3,962

    پيش فرض

    دیشب دو تا از عموهام + خانوادشون اومدن خونمون چقدر سعی کردم سوتی ندم تا آخر شب موفق بووودم بد شانسی سر شام اومدم لییوانم و بردارم دوغ بخورم نمیدونم دستم چرا در رفت دوغ پاشبده شد رو صورتم و بینیم حالا همه دارن نگام میکنن و تعجب میکنن این جرا با بینیش داره دوغ میخوره اومدم تند بلند شم برم محکم از پشت خوردم زمین بقیه دوغ هم ریخت رو لباسم که مشکی بوووودحالا همه دیدن هیچی ضایع شدم هیچی یکی نیس بگه چرا من که خبر خودمو دارم جلوی اونی که نباید بشینم نشسته بوووودم
    جلوی کی نشسته بودی مگه تیریپ لاوت ؟

    راستی به نظرم تو بیشتر دست و پا چلفتی هستی.

    اینم یه سوتی دیگه از من : دیروز تو تاکسی نشسته بودم. اصلا حواسم سر جاش نبود و فکرم شدیدا مشغول بود. طوری که اصلا یادم رفت کرایه بدم. بعد راننده داشت بقیه پول مسافرهای دیگه رو میداد منم همش فکر میکردم کرایه دادم و راننده داره بقیه پول منو میده همرو گرفتم گذاشتم تو جیبم. بعد که رسیدیم ته خط دیگه خودتون حدس بزنید.یه ساعت داشتم حساب کتاب میکردم که کدوم پول ماله کیه...

  10. #2830
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Ni_nigc's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    336

    پيش فرض

    به نظر شما این داستان حقیقت دارد ؟

    این هم از لینک تمامی سوتی های عید سال 85 فک و فامیلای ما
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    Last edited by Ni_nigc; 18-06-2008 at 12:49. دليل: در ارسال عکس مشکل داشتم .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •