در اين دنياي بي فرداي فاني
به جز فردا بگو ديگر چه داني
در اين دنياي بي فرداي فاني
به جز فردا بگو ديگر چه داني
به جز فردا که آید همچو ابری ×××بدانم هر چه حق آموخت من را
شما بايد با ي شروع كنيد نه بيت بعد از بيت مننوشته شده توسط lovergod14amorousand
ممنون از توجهتون با " ي" بديد
Last edited by magmagf; 10-08-2006 at 07:56.
ياد باد آن روز كه دلها همه يارب گويند×××عاشقان را به معشوق تمنا گويند...
راستي حالا بگذريم جوابم خوب بود...
در انتظار خوابم و صد افسوس
خوابم به چشم باز نميآيد
اندوهگين و غمزده مي گويم
شايد ز روي ناز نمي آيد
چون سايه گشته خواب و نمي افتد
در دامهاي روشن چشمانم
مي خواند آن نهفته نامعلوم
در ضربه هاي نبض پريشانم
ما ز ياران چشم ياري داشتيم×××خود ملك بود آنچه ميپنداشتيم...
من وبارون تووآفتاب شب وبرف/توي راه زندگي همسفريم
نكنه اسيرتنهايي بشيم/اسمونياروازيادببريم...
ما كجا و عشق رب تعالي ام كجا×××ما كجا و ناله در غم ها كجا...
انتظاروچشم به راهي
عادت چشاي خستست
دلخوشي هاي خيالي
بغز گل هاي شكسته
كاش همه گلا بدونن
توفقط مترسك هستي
جاي دل كاه توسينت
كوروكربي پاودستي!...
یه عالمه دلواپسی برای دیدن تو×××مهدی فاطمه چرا نیامد؟
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)