تازگی ها از خوابـــــــ که بیدار میشوم
تازه کـــــــــابوس هایم اغاز میشود
تازگی ها از خوابـــــــ که بیدار میشوم
تازه کـــــــــابوس هایم اغاز میشود
....نبودم اگر من،
.......کجا بودی عشق و گناهم
....................... نبودی اگر تو
.............................، هدر میشد این اشک و آهم
..............................غمم را تو دانی
..............................تو هستی پناهم
.
Last edited by M O B I N; 03-08-2011 at 09:52.
نشانی از تو ندارم اما
نشانی ام را برای تو می نویسم
درعصرهای انتظار
به حوالی بی کسی قدم بگذار
خیابان غربت را پیدا کن و
وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو
کلبه ی غریبی ام را پیدا کن
کنار بید مجنون خزان زده
و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام
در کلبه را باز کن و
به سراغ بغض خیس پنجره برو
حریر غمش را کنار بزن
مرا می یابی.....
(مرا می یابی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ )
و زخــــ ـــــــم هایم
کاش هــــ ـ ـ ـرگز خوب نشوند
تـــــ ـ ـ ـنها یادگار هایی که از تــــ ـ ـ ـ ـو برایم مانده
مـن آرامـــ نیستمـ ـ
شَهـ ریـــ در منـــ فریـــاد میــزنـد ..
يک وقت
اشتباهی مرا پاک نکنی!
هر وقت پاککن دستت بود
بگو از روی کاغذت بروم کنار.....
" آرش " نيستم که کمان به دست گيرم . . .
. . . اما . . .
لحظه های " با تو بودن " را خوب " شکار " می کنم از بين " خاطراتم " . . .
در پشت پنجره
همیشه درختی هست
در پشت پنجره
همیشه آسمانی هست
در پشت پنجره اما
هیچگاه آنکه در آرزوی دیدنش هستی را
نمی یابی
در پشت پنجره اما
هیچگاه یادگاری از گذشته نیست
هر چه هست اکنون است
همین اکنون که تو را نمی بیند
که نمی داند
فایده ی بودنش چیست
وقتی پنجره همیشه تهی ستـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــ
چراغ را خاموش میکنم و در گوشه ای از این اتاق گم میشوم..
هوای اتاق پر میشود از نوت های موسیقی
چشم هایم را میبندم..
و پکی دیگر بر سیگارم میزنم
به یاد تو
لعنتی دوست داشتنی ... .
![]()
بیا و بشمار ته سیگارهای پسری رو که
تو خوابش هم سیـگار نمی دید ...
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)