مشاعره

[magmagf]

يه بار بذار حرف بزنم ، ديگه نه حرف سفره
نه حرف تير تو قلب يه ديوونه ي در به دره
نه صحت پرسيدن لحظه و روز و حالته
نه قصه ي عاشقيه ، نه پاسخ سوالته
نه اشكي ريختم لا به لاش ، نه پر شده از عطر ياس
نه توش غرور پيدا مي شه ، نه اعتماد ، نه التماس

[lovergod14amorousand]

سعدی حیوان را که سر از خواب گران شد×××در بند نسم خوش اسحار نباشد...

[moslem.b]

دلم گرفت از آسمون، هم از زمين هم از زمون
تو زندگيم چقدر غمه، دلم گرفته از همه
اي روزگار لعنتي، تلخه بهت هر چي بگم
من به زمين و آسمون دست رفاقت نمي دم

[Mehrshad-msv]

من صداتونشنيدم
نم اشكاتونديدم
توي آشيون قلبت
من نموندموپريدم
ولي امروزيادعشقت
منوتنهانمي زاره
لحظه هاي بي توموندن
تورويادمن مياره
من همونم كه چشاتو
پراشك وگريه كردم
حالاراه شهرعشقومن نرفته برميگردم
برميگردم تاهميشه قدراحساسوبدونم
شايدم هميشه بايدبي تومن تنهابمونم....

[saye]

به نام خدای من
.......
سلام بر نگاه تو بلند آسماني ام
كه ازحضيض خاكها به اوج مي كشاني ام

من از تبار لحظه هاي تند سير زندگي
تو از تبار ديگري، بهار جاوداني ام

سراسر وجود من پر است از صداي تو
وجود من فداي تو، بيا به ميهماني ام

به ذره ذره جان من طلب زبانه مي كشد
ولي در اين حصارها اسير ناتواني ام

رسيده ام به مرگ خود، دراين غروب واپسين
بيا به چشم من نشين ، تمام زندگاني ام

شنيده ام كه مي رسي، نشسته ام به راه تو
سلام بر نگاه تو، بلند آسماني ام
...

[lovergod14amorousand]

مرا دراين ظلمات آنكه رهنمايي داد×××دعاي نيم شبي بود و گريه سحري...

[magmagf]

يا من و تنها مي ذاري توي پرواز و سفر
يا بهم مي ريزي دنيامونو با حرف و با خبر
دنيا انگار نمي خواد تو من و باور بكني
دلشون خنك مي شه ، مريمو پر پر بكني
زيبا من يه عمره ، ديوونه ي حرفاي تو ام
عاشق امروز و قربوني فرداي تو ام
قصه ي من و تو رو يه روزي عبرت مي كنن
حرفي پشت ما بگن ؟ نه ، مگه جرأت مي كنن
تو قبول نمي كني ، بذار زمان نشون مي ده
پاسخ سوالاي سخت و هميشه اون مي ده

[lovergod14amorousand]

همين چه آورديد دست آويز را×××ارمغان روز رستاخيز را؟

[magmagf]

اي همه هستي ز تو پيدا شده
خاك ضعيف از تو توانا شده
آنچه تغير نپذيرد تويي
انچه نمردست نميرد تويي

[lovergod14amorousand]

یا امید بازگشتنتان نبود×××وعده امروز باطلتان نمود...