تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 282 از 934 اولاول ... 182232272278279280281282283284285286292332382782 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,811 به 2,820 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #2811
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دستانت آشتی ست

    و دوستانی که یاری می دهند

    تا دشمنی

    از یاد برده شود

    آن دست ها

    بیش از آن که گیرنده باشد

    بخشنده است ...



  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2812
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چقدر دست تو با دست من محبت کرد
    و انحنای لبت بوسه را رعایت کرد

    من از تو با شب و باران و بیشه ها گفتم
    و هر که از تو شنید از بهار صحبت کرد

    کتابِ چشم مرا خط به خط بخوان ، خانم !
    که تابِ موی تو را مو به مو روایت کرد

    سرودن از تو شبیه نوشتن وحی است
    و آیه آیه تو را می شود تلاوت کرد :

    اَلَم تَری ... که غزل کیف می کند با تو !؟
    تنت ارم شد ومن را به باغ دعوت کرد

    وَ تن ، تنت ، که وطن شد غزل مطنطن شد !
    وَ رقص شد ... وَ تَتَن تَن تَنانه حرکت کرد –

    - به سمت عطر تو تا قبله ها عوض بشوند
    و بعد رو به تو قامت که بست ، نیت کرد :

    منم مسافر چشمت ! مرا شکسته نخواه !
    و نیت غزلی در 4 رکعت کرد !

    رکوع کرد ... وَ تسبیح هاش پاره شدند !
    و مُهر را به سجودی هزار قسمت کرد !

    قنوت خواند : خدایا ! چرا عذاب النار ؟!
    که آتشم به تمام جهان سرایت کرد –

    - و بی عذاب ترین عشق ، آتشی شد که
    فرشتگان تو را نیز غرق لذت کرد

    تشهد : اَشهَدُ اَن بوسه ات دو جام شراب !
    و اَشهَدُ که لبانم به جام عادت کرد !

    سلام بر تو که باران به زیر چتر تو بود
    سلام بر تو که خورشید هم سلامت کرد

    ...

    غزل تمام ؛ نمازش تمام ؛ دنیا مات !
    سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد

    ....

    وَ تو بلند شدی تا انار بشکوفد
    دعای قلب مرا بوسه ات اجابت کرد

    غزل به روی لبت شادمانه می رقصید
    و هر کسی که شنید از بهار صحبت کرد ...



  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2813
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دل می شود از تو قرص با یک بوسه
    احوال مرا بپرس با یک بوسه

    لبهای تو نسخه مرا پیچیدند
    صبح و شب و ظهر ، قرص با یک بوسه



  6. 5 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #2814
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با چهره های درهمشان زیر چترها
    گم می شوند رهگذران زیر چترها

    حتی بدون مکث فراموش می شود
    اینجا عبور تند زمان زیر چترها

    بی ردی از بهار ورق می خورد هنوز
    تقویم برگ برگ خزان زیر چترها

    تا عصر با هم اید و دل از هم نمی کنید
    تنگ غروب گریه کنان زیر چترها

    باران تمام می شود و خسته می شوید
    از عشقهای کوچکتان زیر چترها



  8. #2815
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چشمان تو

    حروف را بی استفاده می کند

    کافی ست نگاه کنی

    و فارسی ساکت شود



  9. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2816
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    796

    پيش فرض

    *****************************************
    وقتي نيستي هر چي غصه است تو صدامه
    وقتي نيستي هر چي اشکه تو چشامه
    از وقتي رفتي دارم هر ثانيه از رفتنت ميسوزم
    کاشکي بودي و ميديدي که چي آوردي به روزم
    حالا عکست تنها يادگار از تو
    خاطراتت تنها باقي مونده از تو
    وقتي نيستي ياد تو هر نفس آتيش ميزنه به اين وجود
    کاش از اول نميدونستي من عاشق تو بودم
    *****************************************

  11. 3 کاربر از sara_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2817
    اگه نباشه جاش خالی می مونه .::. RoNikA .::.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    p30world
    پست ها
    271

    پيش فرض

    صدای گام های گریه می آید
    دوباره آمدی
    کنار پنجره، شعری نوشتی و رفتی
    این بار صدای قدم های تو را
    از پس پرده گاه گناه و گریه
    شنیدم
    حالا به اولین ستاره که رسیدی بپرس
    کدام شاعر غزل پوش
    شبانه عشق را
    در برگ های ولنگار دفتری کهنه می نوشت
    اما
    تو که نشانی شاه راه ستاره را نمی دانی
    همیشه
    از سیب و ستاره و روشنی قصرهای کاغذی که می نوشتم
    می گفتی
    هزار
    پروانه هم که بر برگ های دفترت بچسبانی
    پینه ی پیر و یاس علیل باغچه ی ما گل نمی دهد
    باور نکردی ! گل من
    هیچ وقت خدا

    یغما گلروئی

  13. 3 کاربر از .::. RoNikA .::. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2818
    پروفشنال roohi_rsh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، روي درياچه آرام نگين
    پست ها
    726

    پيش فرض

    به سر شد جوانی
    دریغا از تو هر گز ندیدم مهربانی
    گل من در فراغت تبه شد زندگانی

    چه شبها که تنها به یادت گریه کردم چو ابر نو بهاری
    چه کنم بی قرارم فغان از بی قراری

    که هستم چه هستم اسیری دلشکسته
    ز هستی گریزان غریبی زار و خسته

    ربودی به یغما دلم را تو ای رنگ هستی
    گناهی نکردم که از من تو پیمان گسستی

    دل عاشق غمی داره
    با غمش عالمی داره
    چه کند بی قراره


    ای سرو روان ای آرام جان نگارم دلستان
    دمی با من بمان
    میفزا غمم را فغان از غم فغان

    آه ای نازنین ای زیباترین
    میفزا آه از این ز هجرت این چنین
    مرنجان دلم را سرشکم را ببین

    غم هجرت روز و شب بر جان زند تازیانه
    آتش عشقت کشد از تار و پودم زبانه


    من بی تو ای نگارم
    چون شمع شام تارم

    دل عاشق غمی داره
    با غمش عالمی داره
    چه کند بی قراره

  15. این کاربر از roohi_rsh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #2819
    اگه نباشه جاش خالی می مونه rahgozare tanha's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    موطن آدمی قلب کسانیست که دوستش دارند
    پست ها
    316

    پيش فرض

    مه من هنوز عشقت دل من فکار دارد
    تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

    نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
    که وصال هم بلای شب انتظار دارد

    تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
    که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

    نه به خود گرفته خسرو پی آهوان ار من
    که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

    مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
    که هنوز وصله‌ی دل دو سه بخیه کار دارد

    دل چون شکسته سازم ز گذشته‌های شیرین
    چه ترانه‌های محزون که به یادگار دارد

    غم روزگار گو رو، پی کار خود که ما را
    غم یار بی‌خیال غم روزگار دارد

    گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
    چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد

    دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
    نه همه تنور سوز دل شهریار دارد

    استاد شهریار

  17. 2 کاربر از rahgozare tanha بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #2820
    کاربر فعال انجمن MaFia_King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    خواب و رویا
    پست ها
    3,707

    پيش فرض

    اون چقدر ساده ازم برید ورفت
    وانمود كرد كه من و ندید ورفت

    همه گفتن اون ازت بی خبره
    به خدا گریه هام وشنید ورفت

  19. این کاربر از MaFia_King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •