تحلیلی درباره ویژگیهای طنز اجتماعی در «پایتخت2»
طنز پایتخت تلخ نبود
ساخت مجموعههای مناسبتی، گویی ضرورت انكارناپذیر این سالها شده است. در ماه رمضان، ایام محرم و نوروز، اهالی جعبه جادویی نهایت خلاقیت خود را به كار گرفتند تا بینندگان چند میلیونی ایرانی را با حال و هوای ایام مورد نظر وفق دهند و آنها را مهمان سفره الهی یا میزبان عطر بهار كنند. اگرچه طی سالهای گذشته، همیشه در نوع و كیفیت این نوع مجموعهها، شاهد فراز و فرودهای گوناگون بودهایم، اما صداوسیما خوب توانسته است رگ خواب مخاطبان ایرانی را دریابد و همگان را با خلق و خوی جدید بار آورد.
مجموعههای مناسبتی ماه مبارك رمضان، در سالهای آغازین دهه 80 و بخصوص نیمه دوم آن دهه، گل سر سبد ساختههای تلویزیونی بود؛ مجموعههایی كه عموما بازیگران طنز ثابت یا چهرههای معروف طنز در آن نقشآفرینی میكردند. ترش و شیرین، خانه بهدوش، چهارخونه، سه در چهار، متهم گریخت، دارا و ندار و چند مجموعه موفق دیگر در قالبهای طنز خاص و گاه نزدیك به هجو و لودگی، پیشقراول مجموعههای مناسبتی بودند. بخش زیادی از موضوعات به فقر، اعتیاد، اجارهنشینی، ازدواج و... اختصاص داشت. آثاری كه با توجه به ویژگیهای ساختاری خود و در حد توان سازندگانشان توانستند در اذهان مخاطبان ردی از خاطره بر جای گذارند. حتی برخی بازیگران آن كارها با تبدیل شدن به تیپهای تلویزیونی توانستند در پرده نقرهای هم خوش بدرخشند و نام و نانی برای خود دست و پا كنند.
اما در تعطیلات عید نوروز 91، یك مجموعه تلویزیونی روی آنتن رفت كه ابتدا كمتر كسی فكر میكرد بتواند میان رقیبان مناسبتی در آن ایام، جایگاهی برای خود دست و پا كند. مجموعه تلویزیونی «پایتخت» با بازیگران كمتر شناخته شده، طنز و نیز فرم، محتوا و ساختار جدید تلویزیونی متولد شد. موضوع قصه هم تقریبا بكر و دست نخورده بود؛ مهاجرت به پایتخت در قالب یك مجموعه طنز. هرچند این موضوع در مجموعه تلویزیونی «متهم گریخت» به نوعی دستمایه كار نویسنده و كارگردان آن شده بود، اما سری اول پایتخت ویژگیها و مولفههایی داشت كه مهاجرت از شهرستان به پایتخت را خاص و منحصر بهفرد میكرد.
قصه این مجموعه بیش از آنكه میان شهر تهران و ساختمانهای چند طبقه بگذرد، در كامیون و میان خیابانها روایت میشد. شاید نتوان «پایتخت 1» را مانند «پایتخت 2» یك مجموعه كاملا جادهای تعریف كرد، اما به یقین روایتهای ظریف آن از معضلات بزرگ شهری مانند تهران بسیار قابل تامل بود. اساس منزل این خانواده تا پایان روز سیزدهم نوروز میان سكون و حركت در حال گذر بود. در تمام قسمتها، حركت و سیالیت دیده میشد. آرامش نه در منزل خریداری شده نقی، بلكه در بازگشت به خویشتن و سرزمین مادری بود. علیآباد در مثل فارسی، شهری دوردست و بدون هرگونه امكانات مدرن است، اما در مجموعه پایتخت علیآباد شهری با مردمانی پاك، سادهدل، بیتكلف و به دور از هرگونه پیچیدگیهای زندگی امروز در كلانشهرهاست. شاید «علی آباد» امروز مجموعه پایتخت، آرمانشهر همه ما ایرانیان باشد. در حقیقت باید گفت بازگشت به سرزمین مادری و خویشتن اصلی، محور مختصات همه چفت و بستهای قصهگوی پایتخت بود. نتایج نظرسنجیها هنگام پخش سری اول پایتخت و در صدر قرار گرفتن این مجموعه در میان مجموعههای پخش شده در نوروز 91، مسئولان سیما و دستاندركاران ساخت پایتخت را بر آن داشت تا به صرافت تهیه و تولید قسمت دوم بیفتند. اگرچه تب ساخت سهگانهها چندی است به آفت صنعت فیلم و مجموعهسازی سینما و تلویزیون تبدیل شده است، اما منتقدان امیدوار بودند عوامل حرفهای پایتخت، بتوانند دوباره این مجموعه را در نوروز 92 و پس از آن میان خانوادهها و مخاطبان به مجموعهای ماندگار تبدیل كنند.
پایتخت 2 روی لبه تیغ ساخته و به آنتن سپرده شد. در حقیقت پایتخت 2 باید دو كاركرد مشخص را در ذهن مخاطب به ثبت رسانده باشد. نخست خود را از زیر سایه قسمت اول رها كند و مخاطب را نه به صرف آنكه خاطره خوش از سری اول مجموعه پایتخت دارد، بلكه از آنرو كه یك موضوع و فرم و ساختار درست برای آن طراحی شده است تا آخرین قسمت با خود بكشاند. در عین حال قصه باید آنقدر خوب روایت و پرداخته میشد كه باوجود وابستگی و همنامی با مجموعه قبلی، خود به روایت جدید منجر میشد.
در این شرایط پایتخت 2 را میتوان با سه رویكرد به نقد نشست.
یكم: پایتخت 2 را با پایتخت 1 مقایسه و نقد كنیم.
دوم: پایتخت 2 را مجزا و بدون هیچ پیش فرضی از پایتخت یك نقد كنیم.
سوم: پایتخت 2 را در قیاس با سایر مجموعههای ساخته شده نوروز 92 به نقد بنشینیم.
در هر سه، این رویكرد، وجوه مشترك بسیار خواهیم دید كه نشانه قوت هر دو مجموعه است. از جمله بازیهای خوب، درآمدن لهجههای مازندرانی و تبدیل آن به مفاهیم قابل درك برای همه ایرانیان، نور و افكتهای خوب و مناسب، كارگردانی ظریف و با حوصله برای تولید یك مجموعه جذاب جادهای، گریم و طراحی لباس عالی و مولفه مهمی به نام تصویربرداری خلاقانه با زاویهها و حركتهای بجا و درست.
حتی شاید اغراق نباشد ادعا كنیم حركت دوربین و زاویه آن بهعنوان یكی از اصلیترین عوامل مجموعه نقش ایفا كردهاند.
با این اوصاف، مجموعه نخست باوجود بازیهای درخشان، از قصه پركشش و جذابی برخوردار بود. ساختار روایی قصه كاملا كلاسیك چیده شده بود، اما در مجموعه پایتخت2 آن جذابیت و كشش داستانی در بسیاری از جاها دیده نمیشد و البته هر چه به پایان نزدیك میشدیم این وسواس در قصهپردازی نمود مییافت و مخاطب را با خود همراه میكرد.
این مجموعه با رویكرد تازهاش به اجتماع و طنز اجتماعی، همچنان یك سر و گردن از سایر مجموعههای نوروز 92 بالاتر قرار گرفت و رقابت امسال را هم باید به نام پایتخت2 ثبت كرد؛ نتیجهای كه صحتش را از نظرسنجیهای رسانهای امسال نیز میتوان دریافت.
محمد نیشابوری
jamejamonline.ir