"عاشق" که میشوی ،
همه چیز "بی علت" می شود ...
و تمام دنیا "علـت" میشود ،
تا "عـشق" را از تو بگیرد ..
"عاشق" که میشوی ،
همه چیز "بی علت" می شود ...
و تمام دنیا "علـت" میشود ،
تا "عـشق" را از تو بگیرد ..
تنهایے هم عالمے داره
اینکـہ هیشکے یـہ حالے ازت نپرسـہ تـہ دلت محکمُ قرص میشـہ کـہ نبودنت به بودטּِ کسے لطمـہ نمیزنـہ
اونوقت راحت تر میتونے بگذرے و یـہ جایے گم شے
و دیگـہ دغدغـہ ایـטּُ هم نداشته باشے کـہ دل کسے واست تنگ میشـہ اگـہ نباشے
ما در نمایشی
زندگی می کنیم
که ؛
پول ِ خرید ِ بلیطش را
نداریم .. /.
چراآدمانمیدونن بعضی وقتاخداحافظ یعنیمگه الکیه
نذاربرم
برم گردون
سخت بغلم کن
سرموبچسبون به سینه ات وبگو
خداحافظ
وزهرمار!بیخودکردی میگی خداحافظ!
مگه میذارم بری!
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..
رفیق !
نیستی که ببینی در نبودنت
سرم را به جای شانه ات
بر جای جای
دیوار میگذارم....
آهای!
انسانهای خوشبرخوردِ مودبِ مهربان!
مرا معاف کنید
من این روزها
لبخندم درد میکند ...
شکستمـ ...
نه اטּ زماטּ که رفتــــے...
همان وقت که گفتے
میروے...
لبخند پنجره
بوی رفتن تورامیدهد
هجوم باد
زمزمه ی گام های تو نیست
واین تویی
که دراین معادله ی یک طرفه
نمیشنوی
سکوت خرد شدنم را....
رد می شوی
هر شب
از کوچه های خواب های شامگاهی ام.
كاش
کمی در بیداری به دیدنم بیايي . . .
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)